آنچه در زیر می خوانید خلاصه اظهارات بهمن شریفزاده است که در دیدار جمعی از طلاب با جناب آقای دکتر احمدینژاد بیان شده و سایت روزنامه ی دولت از وی به “استاد” حوزه علمیه یاد کرده است.
* ما بهخوبی فهمیدیم که در مدت 16 ساله دو دولت پیش از شما، چه بر رهبر انقلاب گذشته است. شما با آنکه همچون مشاوری صدیق به بحث و گفتوگو با رهبر میپردازی، ولی در مقام فرمان، فقط او را میشناسی.
*برخی در باب ولایتپذیری شما و نزدیکان شما چهها گفتند؛ عنایت جنابعالی به مهدویت و حرکت به سوی مدیریت جهانی مهدی موعود(عج) را معارضت با ولایت فقیه خواندند و باب اتهام بر شما و نزدیکان شما را گشودند.
*از عدم اعتقاد به مقابله و تهاجم فرهنگی گفتید و تبیین کردید که فرهنگ با فرهنگ مقابله نمیکند، این بیفرهنگی حاکمان غرب است که به فرهنگ ایران اسلامی ما حمله میکند، این را مخالفتی با واژگان تهاجم و شبیخون فرهنگی رهبر انقلاب اعلام کردند، حال آنکه این تأییدی بلاغی و مبالغهای شفاف بر مراد رهبر بود که شما فرهنگ دشمن را بیفرهنگی نامیدید نه آنکه تهاجم و شبیخون را نفی کنید.
* چه کسی باور میکرد روزی بشنود که معاویه و خوارج هم برای عدالت با امیر مؤمنان علی(ع) به مخالفت برخاستند تا این را گواهی بر الزام شما به ولایتمداری در برابر عدالتمحوری قرار دهند. آیا این ستم به تجسم عدل الهی بر روی کره خاکی نبود و آیا امکان جدایی عدالت از ولایت هست؟ و آیا ولایت، مأموریتی جز برپایی عدالت در جان و پیکر جامعه بشری دارد؟
* آیا شما تصور میکنید که ما نمیدانیم شما از بهترین آمرین به معروف و ناهیان از منکر هستید که با امر به عدالت و تلاش در کوتاه کردن دست تجملگرایان، امر و نهی را درباره ستمگران عنود به کار بستید؟
*شما را به بیارادتی به روحانیت متهم ساختند، آیا تصور میکنید ما نمیدانیم که دولت شما، انحصار تردید بین دوراهی «محرومیت حوزههای علمیه از بودجههای فرهنگی دولت بهمنظور حفظ استقلال» و «بهرهمندی از بودجههای پیشگفته به قیمت از دست رفتن استقلال» را شکست و راه سومی را به کار بست که ضمن حفظ استقلال، حوزه را بدون چشمداشت حمایت و حتی حسابرسی، از بودجه قابل توجهی بهرهمند ساخت. دولت با این کمک، معاملهای با حوزه نکرد و اگر نبود اتهام مخالفت با روحانیت، خبر این کمک را هم برملا نمیکرد که چه بسا شما به آشکار ساختن این هم راضی نبودید.
* با ما بیشتر بنشینید و بیشتر سخن بگویید تا امکان دفاع از حقیقت برای ما بیشتر فراهم شود. ما برای سربازی امام زمان ارواحنا له الفداء در این سلک درآمدیم، امکان خدمتگزاری به حضرتش را در این سنگر برای ما فراهم سازید. اگر بیشتر بدانیم، نخست خود به حیرت مبتلا نمیشویم و آنگاه دیگران را از تحیر خارج میسازیم.
گفتنی است حجت الاسلام بهمن شریفزاده از افرادی است که از ویژهنامه “خاتون” که مورد اعتراض بسیاری از روحانیون قرار گرفته بود دفاع کرد.
تفاوت های فردی موجود در انسان ها باعث شده تا ادیان، علوم و دیدگاه های گوناگونی که به نوعی با انسان مرتبط هستند - به فراخور موضوع مطالعات و به اقتضای حوزه ی کار و اندیشه ی خود- نگاه خاصی به انسان داشته و آن را به گروه های مختلف تقسیم نمایند که این تقسم بندی می تواند به عنوان کد شناسایی برای مطالعات ورفتارهای شان محسوب گردد. یکی ازاین نگاه های رایج - وبه تعبیری رایج ترین نگاه - به انسان نگاه ایدئولوژیکی و دینی است. انسان ها درنگاه دینی - با توجه به نوع اعتقادات و میزان پایبندی شان به شعائر آن - به گروه هایی مانند «این جهانی و آن جهانی»، «مادی ومعنوی»، «الهی و غیرالهی» و یا «مؤمن و کافر» تقسیم می شوند.
هر تقسیم بندی – مخصوصاً تقسیماتی که برپایه ی اعتقادات دینی رخ می نماید- منشأ اختلاف و به دنبال آن رفتارهای خصمانه است. نمونه ی بارز این اختلافات – که در بسیاری از موارد منجر به درگیری های خونین هم شده است- بیشتر درکشورهای اسلامی به چشم می خورد و هر روز عده ی زیادی را به قربانگاه تعصبات فرقه ای می کشاند. هرچند این تقسیمات در دنیای یهودیت و مسیحیت هم وجود دارد، اما نگاه پلورالیستی آن ها به دین و مذهب باعث شده تا تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز- و در نتیجه آسایش و امنیت- در بین آن ها حاکم گردد.
خوانندگان خردمند خود می دانند که هرچه این تقسیم بندی ها بیشتر و متنوع تر باشد، دایره ی شمول تنگ تر و دامنه ی اختلافات فراخ تر خواهد بود.
چنان که دربالا آمد هرعلم، ایدئولوژی و مکتبی - به تناسب نوع دیدگاه و حوزه ی مطالعات خود- انسان هارا به گروه های گوناگون تقسیم می کند. طبیعتاً افراد، تشکیلات ویا حکومت هایی که تابع ایدئولوژی یا دیدگاه خاصی هسنتد، بایداز تقسیم بندی خاص آن دیدگاه پیروی نمایند و شخص یا جریانی که خود را پیرو دیدگاه یا ایدئولوژی خاص دانسته اما از اصول و آموزه های آن تبعیت ننماید، موضوع پیرو بودن او محل شبهه و اشکال است. هرچند این مطلب یک اصل است اما گاهی استثنائاتی هم از آن برمی خیزد. یکی از این استثنائات حکومت جمهوری اسلامی ایران است. این حکومت – علیرغم موصوف و متصف نمودن خودبه دین- ترجیح می دهد در برخورد با رعیت، از تقسیم بندی های خاص خود استفاده نماید. تقسیماتی مانند «خودی و غیر خودی»، «ولایی و غیر ولایی»، «مایی و شمایی»، «شیعه و سنی»، «زن ومرد» «این جناحی و آن جناحی» و ...
بی شک این تقسیم بندی ها، هم حکومت را از وصف دینی و هم افراد جامعه را بسیار بیشتر از تقسیم بندی های ایدئولوژیکی، از دایره ی شمول اسلامی و ایرانی بودن خارج می کند. عوارضی که این تقسیم بندی به دنبال داشته و تا کنون به شکل مرحله ای بروز نموده و از این پس هم می نماید عبارت است از :
1- کاسته شدن افراد در دایره ی شمول
2- افزایش افراد خارج از این دایره
3- شدید شدن تضاد بین افراد داخل و خارج از این دایره
4- جذب شدن افراد خارج شده از این دایره در گروه های مخالف
5- تضعیف خود و تقویت مخالف
6- شکست و اضمحلال
پرسش هایی که می شود از قائلین و عاملین این گونه تقسیمات و تنگناهای نهادینه شده پرسید این است که:
- آیا نمی شود کسی، مثلاً ولایت فقیه را- عقلاً و منطقاً ونه از روی عناد و لجاج- قبول نداشته باشد؛ اما نسبت به کشور، مردم، خدا و دین خود متعهد و ملتزم بوده و بتواند زندگی، دانش و تخصص خود را در اختیار پیشرفت و اعتلای این کشور قراردهد؟
- چرا باید افراد نخبه وزبده ی جامعه و نیروهای متخصص یک حزب مخالف- علیرغم التزام عملی به ولایت فقیه، قانون اساسی وارزش های انقلاب- سال های سال گوشه ی عزلت بگزینند و پرنده ی آمال خود را بربام خدمت به میهن نبینند؛ اما یک حزب حاکم و به ظاهر متعهد و ملتزم به ارزش ها و آرمان ها- با هرشرایط کاری، اعتقادی، علمی ومدیریتی- باید تا ابد میداندار پهنه ی قدرت باشد؟ ... و چراهای دیگرکه سرایش مثنوی غمناکش از هفتاد هزار من کاغذ هم فزون ترخواهد شد و ازحوصله ی این بحث برون.
کوتاه سخن و نکته ی آخر این که در جایی که «دین» ما را به تفاهم برسر مشترکاتی چون اعتقادبه خدا، نبوت و معاد تشویق نموده ویا تمسک به «ملیّت» می تواند چون چتری بزرگ، همه ی گرایش ها را در کنارهم گرد آورد؛ ایجاد این تقسیم بندی ها در مردم و پدید آوردن چنین شکاف های هولناکی در میان وحدت و انسجام جامعه نشانه ی چیست و چگونه با شعار «وحدت کلمه» قابل جمع است؟ مطمئناً هرچه هست، بوی خوش شناخت وپایبندی به دین، وسعت فکر، مدیریت صحیح، گشادگی سینه، اندیشه ی پویا، مردمداری، قانونمداری، مردمسالاری و ... ازآن استشمام نمی شود.
(26/7/90)
جنجال الدوله میرزا محمودخان گرمساری در نمطی از کتاب مستطاب «تنبیه الملّه و تنزیه الدّوله» در باب خصائص سیاستمداران آورده است:
آنچه در زیر می خوانید گزیده ای از سخنان «سیدمهدی شجاعی» در آئین بزرگداشت و مرور کارنامه ادبی خود او است. او نویسنده کتاب هایی چون «سقای آب و ادب»، «پدر، عشق، پسر»، «کشتی پهلو گرفته» و... می باشد.
منبع: سایت تابناک( باکمی تغییرشکلی و بدون تغییر در محتوی)
- راه پیش روی ما بسیار بیشتر از راه طی شده است و بالاتر از آن منزلت و رسالتی است که باید به واسطه این راه طی شود؛ چرا که من وقتی به افق پیش رویم نگاه میکنم، تازه متوجه میشوم که چقدر راه را باختهایم وچقدر سرمایه از دست دادهایم.
- ما در حال حرکت در سراشیبی اضمحلال فرهنگی هستیم. اگر از منظر 50 سال آینده به این جریان فرهنگ در کشورمان نگاه کنیم، آنگاه متوجه خواهید شد که آنچه رخ داده و به ویژه آنچه در چند سال اخیر رخ داده است تا چه اندازه مایه تنزل فرهنگی ما بوده است و کاش این فرهنگ که میگویم، فرهنگ به معنی خاص آن بود! متاسفانه این اتفاق در فرهنگ عمومی یعنی در جهانبینی، اندیشه، آداب و رسوم و ... رخ داده و این همه، آن چیزی است که شاکله یک ملت را تشکیل میدهد و من نگرانم که این جریان در نهایت به یک دوره انحطاط و ابتذال فرهنگی منجر شود.
- باب شده است که دشمن موهومی را متصور شویم و همه چیز را گردن او بیندازیم و بگوییم همه ابتذال فرهنگی ما برگردن اوست، اماخود ما بیشتر از آن دشمن به خودمان ضربه زدهایم. دشمن ما را وادار کرد که دروغ بگوییم و آن را سکه رایج میان خودمان کنیم و وقتی این اتفاق رخ داد، طبعابه همراه آن انزوا و فقر هم حاصل میشود.
- وقتی یک مقام ارشد اجرایی به راحتی دروغ بگوید و تهمت بزند، نتیجه این میشود که برسیم به این وضعی که امروز شاهد آنیم. وقتی شاهد هستیم که امروز ارزش و ضدارزش جای خود را عوض میکند، شک نکنیند که سراشیبی سقوط در کشور آغاز میشود ـ که شده است.
- اینکه ما دشمن را با فرمولهای ساده و ابتدایی تعریف کنیم، سادهلوحانه است.درست است که حضرت امام(ره) زمانی موضوع دشمنشناسی را مطرح کرد، اما نباید از یاد ببریم که چارچوبهای حضور دشمن همواره ثابت نمیماند. دشمن امروز در کنار مدیران ماست و با آنها تصمیمسازی میکند و این باعث میشود بلاهایی که ما خودمان بر سر خودمان میآوریم، بسیار بیشتر از آنچیزی باشد که گفته میشود دشمن در حال آوردن بر سر ماست.
- توسل به عوامفریبی در سالهای گذشته زیاد شده است. به اصطلاح هوای عوامالناس داشته شده است. همه گفتار و ثقل حرفهایمان شده عوام الناس؛ غافل از اینکه همیشه کسی که عوامفریبی میکند در نهایت خودش توسط عوام فریفته میشود و این موضوع در همه سطوح ما در حال اتفاق است. شما نگاه کنید روزگاری نه چندان دور، هنر و ادبیات فاخر درچه جایگاهی بود و امروز در چه جایگاهی.
- دشمن ما را به دروغ و عوامفریبی هدایت و وادارمان کرده تا ارزشهایمان را تغییر دهیم. این در نهایت منجر به این شد که افراد بسیار ناکارآمد را در پستهایی بگذاریم که دستاودهایمان به راحتی فراموش شود.
- این تعریف ما از دین و عمل نکردن به جنس حقیقی آن، این تلقی را در ذهن جوان پدید میآورد که اگر دین این است، باید برای کشف حقیقت به دنبال چیز دیگری باشم و راه دیگری برای ارتباط با آسمان بجویم.
- در حوزه امور فرهنگی شاید تصور شود که این اتفاقات بر اساس نادانی و بیتجربگی در حال رخ دادن است، اما وقتی این اتفاقات در گذر سالها در کنار هم قرار میگیرد،
- متوجه میشویم که یک طراحی هوشمندانه پشت این ماجراست و ما در معرض جدیترین آسیبها قرار دارم و مثلاً وقتی ما به این روند در قالب امری مثل ممیزی کتاب انتقاد میکنیم، فکر میکنند که گیر ما در خود امر ممیزی است و یا شخص خاصی.
- این افراد مقصر نیستند؛ چون که جایگاهی ندارند. در حوزه ممیزی در سیستم جدید از من خواستهاند تمام واژههای شراب را از کتابهایمان حذف کنیم و به جای آن نوشیدنی قرار دهیم! حال تصور کنید اگر بخواهیم حافظ را با این وصف منتشر کنیم، چه اتفاقی میافتد. من حتی فکر میکنم قرآن هم با این وزن در شرایط موجود قابل چاپ نباشد. از طرف دیگر به من میگویند از زبان رئیس جمهور آمریکا هم حتی نباید در ایران کلمه اسرائیل بیرون بیاید و در کتاب چاپ شود. به من میگویند که چرا در کتاب شما فرعون، دیالوگهای ضدتوحیدی دارد. این مثالها به نظر من اتفاق نیست.یک مدیریت و سیاست گذاری ویژه پشت آن است که باعث میشود آثار افرادی مثل امیرخانی، کمال تبریزی، رسول صدرعاملی و محمدرضا بایرامی و احمد دهقان در ارشاد خاک بخورد و البته کسی نیست پاسخ بدهد که به راستی ممیزهای ارشاد چقدر بیشتر از این افراد درد دین و انقلاب دارند؟
با شخص وزیردراین رابطه صحبت کردم، اما متوجه شدم گویا ایشان خیلی اهل این حرفها و در جریان موضوع نیستند. یعنی اگر ایشان را جای وزیر نفت و یا کشاروزی هم میگذاشتیم، فرقی نمیکرد، اما آنچه رخ داده و موجب این انتصابات میشود، سیاستگذاری اشتباه است.
- اصلیترین وظیفه هنرمندان و اهالی قلم، معرفی ماهیت دین است. ما چیزهایی را از دل اسلام درآوردیم که در اسلام نبوده است و این تعریف از دین طبیعی است که ما را به انحطاط میرساند.
- این مایه افتخار نیست که کسی در حوزه موسیقی مسئول باشد و بگوید که من از بچگی از صدای شجریان خوشم نمیآمد. اینها اتفاقی نیستند. این یعنی حرکت هوشمندانه ما در راه حرکت به سمت اضمحلال و هر کدام از ما باید به سهم خود نقشی در جلوگیری از آن داشته باشیم.تعریف ما از دین این روزها شده بالا رفتن از دیوار خانه مردم به بهانه جمعآوری ماهواره. کجای فرهنگ اهل بیت(ع) چنین کاری ارائه شده است؟ در هیچ کجای تاریخ و سیره اهل بیت(ع) اجازه این کار داده نشده است.
- هنر به واسطه الهام هنرمند است که دینی و غیردینی میشود و لذا هر اتفاق هنری که در هنرمند رخ دهد؛ چه بفمد و چه نفهمد از آن خداست. ما به هر پدیده شگفتی که در تاریخ بپردازیم، آن پدیده در جای خود است و ما هم در جای خودمان و این یعنی هر لحظه ماییم که برای رسیدن به اصل آن پدیده باید رشد کنیم.
ماجراهای من و مشدی- 19
وال استریت اسلامی
مشدی درحالی که دستمال چرکی اش را روی میز می کشید گفت: آقا! دیشب اخبار را از تلوزوون می دیدی؟ چه تظاهراتی بود!
آنچه در زیر می خوانید بخشی از سخنرانی امام موسی صدر درسال 1346 هجری شمسی در دانشکده حقوق و علوم اقتصادىِ دانشگاهِ پدرانِ یسوعى است.
بر علمای دین ضروری است که به خود تکان بدهند و از خود طاغی نسازند تا نسخه دوم حکام شوند یا عظمت و افتخارات آن ها و سیاستمداران را جاودانه کنند. چرا که بشر از این حکام و بزرگی ها و افتخاراتشان خسته شده است. از این بزرگانِ دربان ها، سازمان ها، ماشین ها و کاخ ها در عذاب است. بشر کسی را می خواهد که به او مهر ورزد، قلبش را لمس کند، عرقش را خشک کند و با او زندگی کند. اگر برای خودمان یعنی علمای دین محیط هایی مثل محیط های اهل دنیا ساختیم، آخرین امیدِ آینده را نابود کرده ایم. آخرین امیدِ باقیمانده از زندگی ملت ها. باید دست مردم را در سختی ها بگیریم و هدایت کنیم. باید نظرِ خودمان را در هر زمینهای اظهار کنیم. هر سؤالی را جواب گوییم. چرا که دین مدت مدیدی از زندگی عادی بشر به دور بوده است. علمای دین باید مستقل باشند. انحراف علمای دین انحرافِ اخلاقی نیست. آنان را به این امر متهم نمی کنیم. به عبارت دیگر، ما خودمان را به این متهم نمی کنیم، بل انحراف عالِمِ دینی این است که اصیل، ریشه دار و مستقل زندگی نکند. بلکه در زندگی دنباله روِ دیگران باشد، خواه اشخاص خواه احزاب و سیاست ها و آرمان هایی که از او نیست. معنی انحرافِ عالم دین و دور افتادن او از اصلش این است. باید صورت صحیحِ دین را به دست دهد و پا را از چهارچوب موجود فراتر گذارد ...
«بیانیه ى دهمین اجلاس رسمى مجلس خبرگان رهبرى «دوره ى چهارم»»
بسم الله الرحمن الرحیم
مجلس خبرگان رهبرى ضمن تشکر از شما که در ماه مبارک رمضان، جلوه هایى برجسته از بندگى خداوند در جاى جاى این میهن اسلامى به ویژه در اماکن متبرکه، مساجد، مصلى ها و حسینیهها بخصوص در شبهاى مبارک قدر و غیره به نمایش در آوردید و با انس با قرآن و دعا، فضاى کشور را از عطر معنویت آکنده نمودید؛ به ویژه تشکر از جوانان عزیز که با حضور ارزشمند خویش در مراسم ماه رمضان زیور خاصى به این مجالس معنوى دادند و با تقدیر از عالمان برجسته به ویژه مراجع عظام تقلید که در عرصه ى ابلاغ دین به صحنه آمدند. نیز سپاس از حضور شکوهمند شما در راهپیمایى روز قدس که بصیرت و حماسه را تجلى دادید، بر امور زیر تأکید مىنماید:
1. رهنمودهاى مقام معظم رهبرى؛ حضرت آیةالله العظمى خامنه اى «مدظلهالعالى» پیوسته چراغ فروزان راه مردم و مسئولان نظام اسلامى است. بخصوص در دیدارهایى که اقشار مختلف مردم و مسؤولان نظام در ماه مبارک رمضان با ایشان داشتند رهنمودهایى کلیدى و سرنوشت ساز بیان فرمودند که انتظار مى رود عموم امت و ملت وفادار و مسئولان محترم نظام همانند گذشته و بیش از پیش با عمل به این رهنمودها، زمینه ساز ارتقاء و عظمت ایران اسلامى گردند.
2. «عدالت» ممیزه ى بسیار مهم انقلاب اسلامى است و به فرمودهى مقام معظم رهبرى «مدظلهالعالى» گفتمان عدالت باید گفتمان رایج باشد. از آحاد ملت و تمامى دست اندرکاران مشاغل و مسئولین محترم مى خواهیم به این موضوع خطیر که بخشى از هویت نظام اسلامى است توجه جدّى نموده و نگذارند تبعیض و بى عدالتى در هیچ عرصه اى وارد شود.
3. «وحدت»، ضرورت همیشه ى انقلاب اسلامى بوده و هست.از آحاد مردم به ویژه مسئولان محترم و صاحبان تریبون و رسانه انتظار پاسدارى از آن مى رود؛ بخصوص در آستانه ى انتخابات نهمین دوره ى مجلس شوراى اسلامى انتظار مى رود؛ مردم عزیز، کاندیداهاى محترم و حامیان ایشان پیوسته به اصل «وحدت» نگاه راهبردى داشته، نگذارند این عنصر عزت آفرین آسیب ببیند. نیز انتظار آن است که مردم شریف با حضور شکوهمند در انتخابات و انتخاب اصلح به وظیفه ى شرعى، قانونى و سیاسى خود عمل نمایند.
4. دشمنان اسلام و معاندان نظام و استکبار جهانى از طریق تحریم و تهدید به شبیخون فرهنگى و اباحى گرى اخلاقى و رواج خرافه گرایى و شبهه افکنى در مباحث دینى در برابر باورها و ارزشهاى اسلامى و محتواى نظام مقدس جمهورى اسلامى صف آرایى کردهاند، ایستادگى و مقاومت ستودنى ملت بزرگ ایران در برابر استکبار، جهاد فرهنگى مسئولان و نخبگان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، به خصوص توجه دستگاه فرهنگى نظیر صدا و سیما و ارشاد اسلامى در ارتقاء سطح معرفت دینى و تربیت اخلاقى و بصیرت سیاسى و انسجام داخلى و همراهى با مرجعیت و روحانیت، راه مقابله با مکر و فریب شیاطین و مستکبرین است. در این بین اهتمام به ترویج مباحث ولایت فقیه در سطوح گوناگون و معارف اصیل مهدویت حائز اهمیت ویژهاى است.
5. در شرایط کنونى «حاشیه سازى» و طرح مسائل تنش زا بر خلاف مصالح انقلاب است. به تمام جریانها هشدار مى دهیم «کمرنگ کردن شعارهاى انقلاب» و زیر سئوال بردن مقدسات دینى به ویژه در عرصه ى حجاب و عفاف را به شدت محکوم مى کنیم و به فتنه گران قدیم و جدید نصیحت مى کنیم که اگر با سیل خروشان ملت همراه نشوند، غرق مى گردند و بدانند که با هرگونه حرکت فتنه انگیز و چالش زا به ویژه در آستانهى انتخابات مقابله خواهد شد. از نهادهاى مربوط و بخصوص صدا و سیما که بالاترین نقش را در تغییر ذائقه ى جامعه و بخصوص نسل جوان دارد، مى خواهیم در پاسدارى از ارزشهاى نظام اسلامى و تقویت فرهنگ دینى به ویژه در سلوک و روابط اجتماعى زن و مرد، پر تلاشتر ظاهر شوند و از مسئولین آموزش عالى مى خواهیم در مراکز آموزشى نسبت به اجرایى طرحهایى چون تفکیک جنسیتى که موجب حفظ حرمت و صیانت بیشتر نسل جوان مى شود اقدام نمایند.
6. مقام معظم رهبرى «مدظلهالعالى» سال جارى را «سال جهاد اقتصادى» نامیدند. این نامگذارى بیان یک ضرورت و نیاز قطعى کشور است. انتظار نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى آن است که مردم عزیز، فعالان اقتصادى و مسئولان نظام، به این مسئله در عرصه ى عمل اهتمام بیشترى داشته باشند و از دولت عزیز پشتیبانى و حمایت بهتر از بخشهاى تولیدى، کشاورزى و صنعت و رشد و توسعه ى صادرات و هدایت واردات و تخصیص بهینه ى منابع مالى و تسهیلات بانکى و کنترل تورم و ایجاد اشتغال و رونق لازم اقتصادى را خواهانیم تا انشاءالله در پایان سال، شاهد به بار نشستن برکات عملى این شعار باشیم.
7. در آستانه ى سال جدید تحصیلى مراکز آموزشى (حوزه ها ،آموزش و پرورش، دانشگاهها) قرار داریم انتظار داریم این مراکز با استفادهى بیشتر از اوقات اساتید و دانشجویان و افزایش کمّى و کیفى فعالیتهاى علمى، نقش فعالترى را در عرصه ى تولید علم و پرورش نسل جوان در عرصه ى اخلاق اسلامى و مبانى دینى ایفا نموده در این زمینه، شاهد درخشش بیشترى در این نهادها باشیم.
8. از نیروهاى امنیتى و مسلح بخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ایران؛ این بازوان پرتوان ملت، به خاطر شناسایى و مبارزه با عوامل بیگانه در مرزها صمیمانه سپاسگزاریم و آرزوى موفقیت و اقتدار بیشتر براى آن عزیزان در عرصه ى دفاع از مرزهاى جمهورى اسلامى ایران را داریم.
9. ضمن تقدیر از خدمات و تلاشهاى قواى سه گانه که موجب بهبود و ارتقاء وضعیت کشور در عرصه هاى مختلف شده است متذکر مى شویم که «اشتغال و تأمین معاش آبرومندانه»ى مردم عزیزمان، دغدغه ى همیشگى اعضاى مجلس خبرگان رهبرى است از همه ى مسئولان محترم نظام بخصوص قوه ى مجریه انتظار مى رود که در این عرصه با تلاش روزافزون این مهم را بر آورده کنند که این مردم وفادار و همیشه در صحنه، شایسته ى هرگونه تکریم و خدمتند.
10. بى تردید بیدارى اسلامى بوجود آمده، جلوهاى از صدور پیام انقلاب اسلامى ایران است. از رهگذر این بیدارى اسلامى است که امید مى رود به یارى خداوند، اتحاد کشورهاى اسلامى در منطقه استحکام یافته و دقیقاً به عکس خواسته ى استکبار جهانى، خاورمیانه ى جدید با محوریت مکتب حیات بخش اسلام شکل گیرد. ویژگى مشترک این قیامها، اسلامى بودن، ضد استکبار و ضد استبدادى بودن و مردمى بودن آنهاست و این چهار محور، شاخص قیامهاى مورد تأیید است. به مبارزان در صحنه مى گوییم که سست و خسته نشوید که پیروزید «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» مراقب باشید بیگانگان به ویژه آمریکا، صهیونیسم و استکبار جهانى، انقلابتان را مصادره نکنند.
11. مجلس خبرگان رهبرى «مقاومت»را حق مشروع فلسطینیان دانسته و با تأکید بر جعلى بودن رژیم صهیونیستى، بر آزادى همهى سرزمینهاى اشغالى اصرار دارد که این آرمان با اعتماد بر خداوند و وحدت همهى گروههاى فلسطینى به یارى حضرت حق بر آورده شدنى است انشاءالله.
12. مجلس خبرگان رهبرى، مداخله ى اجانب و بیگانگان، بخصوص در بحرین را محکوم کرده و به شهادت رساندن حق طلبانى که در حرکت مسالمتآمیز خود بیش از حق مسلّم خود چیزى نمىخواهند، زندانى کردن و شکنجه ى آنها را خلاف شرع و بر خلاف موازین حقوقى شناخته شدهى بشرى مىداند و از حکام بحرین مىخواهد دست از این جنایات بردارند وگرنه تردید نداشته باشند که سرنوشت دیکتاتورهاى سقوط کرده در انتظار آنان است.
13. کمک به قحطى زدگان سومالى همچنان یک ضرورت اسلامى - انسانى است با تشکر از کمکهاى قابل تقدیرمردم عزیزمان به این قحطى زدگان،انتظار تداوم این کمکهارا تارسیدن به وضعیت مناسب داریم.
14. در پایان با آرزوى لطف بیکران خداوند براى همه شهداى راه حق از آغاز انقلاب اسلامى تاکنون بخصوص شهیدان عزیز 8 سال دفاع مقدس و امام شهیدان و دعا براى طول عمر با عزت مقام معظم رهبرى«مدظله العالى» این علمدار اسلام ناب محمدى(ص)، تعجیل در ظهور حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه را از درگاه الهى مسئلت نموده و سربلندى و تعالى روزافزون ایران اسلامى و دیگر کشورهاى مسلمان را از حضرتش خواهانیم.
«انه سمیع و مجیب الدعاء»
مجلس خبرگان رهبرى- 16/6/90
منبع: سایت دبیرخانه ی مجلس خبرگان
آورده اند که روزی « ضرغام الدوله عزت الله خان رسانه پور» بر سازمان صدا وسیما وارد شد. در آن حال عده ای را بدید از اصحاب سازمان که در صحن اداره تحصن نموده اند وشعر اعتراض سروده اند. به خادمان بفرمودکه بروید وسرو گوشی برآب دهید تا در یابید اعتراض مذکوره را علت چه باشد! ...
سوال خبرنگاراز آیت الله بهشتی:
درباره پوشش اسلامی زنان در دادگستری چه اقدامی به عمل آورده اید؟ و آیا زنان را مجبور به پوشش اسلامی خواهید کرد؟
پاسخ:
ما براساس بینش اسلامی برای زن کرامت خاصی قائل هستیم. ما معتقدیم پوشش خواهران ما پوششی باشد که با کرامت آن ها سازگارتر باشد. اگر قرار باشد در جامعه، رابطه مرد و زن یک رابطه کار و فعالیت و همکاری و خلاقیت و سازندگی باشد، باید از هر نوع شائبه ی دیگر پاک و منفرد بمانند و طبیعی است که با آن پوششی که در اسلام برای زن تعیین شده، این رابطه می تواند پاک تر و منزّه تر بماند. این امری است روشن و هر کجا خلاف این گفته شود، قصد مغالطه است. منتها ما در قلمرو مسئولیت خاصمان در قوه قضائیه از خواهرانمان خواستیم خودشان این کار و پوشش را تا حدّی عمل نمایند؛ اما اگر کسی عمل نکرد، ما چه خواهیم کرد؟ باید بگویم که روش من در زندگی چنین بوده است که با کلیه اشخاص از هر گروه به بحث اقناعی پرداخته ام. من حاضرم در فرصت مناسب با این خواهران به گفتگو بنشینم و امیدوارم که آنان را قانع به پوشش اسلامی نمایم.
منبع: سایت بالاترین
.: Weblog Themes By Pichak :.