سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جمعیت زیادی در وسط میدان اصلی محله مان جمع شده بودند..
صدای گریه و شیون مادرانه... التماس و خواهش هایش..
از بالا سرک می کشم... به پای زن و مردی افتاده... روی برگردانده اند...
مردی با هیکلی تنومند روبروی حلقه دار.. شکسته و خسته.. روحی به تن نداشت...
زمزمه های مردم خبر از جنایت هایش می داد...
همه آماده سقوطش بودند!

ناگهانی صدای پیر و لرزانی از میان جمعین به آسمان برخاست...
حرّ پشیمان تو ام یا حسین                     دست به دامان تو ام یا حسین
یک نگه افکن همه هستم بگیر                 ای پسر فاطمه دستم بگیر
دست نیاز من و دامان تو                          کوه گناه من و غفران تو
ناله ی العفو بُوَد بر لبم                            تا صف محشر خجل از زینبم

جمعیت همراهی کردند.. صدای گریه ها به آسمان رفت...
باران هم شروع به زاری کرد...

دیگر کسی او را سر به هوا ندید...

 پ ن1) ...فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ... سوره مبارکه بقره - آیه178
پ ن2) وهرکس. انسانی را ازمرگ رهایی بخشد،چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. سوره مبارکه مائده - آیه

منبع: بالاتر از ابرها




تاریخ : چهارشنبه 96/3/3 | 4:34 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ?زمر– آیه 55?

و نیکوترین چیزى را که از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پیروى کنید، پیش از آنکه به طور ناگهانى و در حالى که حدس نمى‏زنید شما را عذاب دررسد.

شنیده ایم که می گویند این حکم، حکم خوبی در اسلام نیست یا قدیمی است و مدتش گذشته است و از این دست تفاسیر. و یا آیاتی که شبهه افکنان یا شک کنندگان مطرح می کنند و جوابی از سوی مراکز علمی خودمان شنیده نمی شود و یا جواب قانع کننده ای داده نمی شود.

احکامی مانند قصاص، ازدواج موقت و مجدد، گرفتن کنیز، ارتداد و...

در عصری که پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، جامعه اسلامی را تحویل گرفتند و مسئولیت هدایت جامعه جاهلی عرب را بر عهده داشتند، سطح فرهنگی و معرفتی و اجتماعی مردم در کمترین سطح ممکن بود و این جامعه می بایست از کف دره ای که در آن سقوط کرده بود به قله بندگی و معارف اسلامی و انسانی می رسید. در این زمینه و شاهد این سیر صعود و حرکت دادن جامعه، آیاتی هم وجود دارد. مثلاً در مورد حکم حرمت خمر و شراب که در سه مرحله بر پیامبر نازل شد و به مردم تفهیم گردید. لذا به آیاتی موضوعات فوق نیز با همین زاویه و نگاه می تواند قابل بررسی باشد.

(1) آیه قصاص: اعراب در زمان جاهلی با خوی تعصب و جنگ طلبی خود بارها زمینه ساز جنگ های خونینی بوده اند که نمونه ای از آن جنگ قبیله دو برادر به نام های اوس و خزرج است. کشتن یک نفر و دعوای دو نفر به راحتی زمینه را برای قتل و کشتار و دعواهای قبیله ای فراهم می نمود. لذا پیامبر گرامی اسلام از سوی خداوند رحمان وظیفه کنترل و هدایت این انحراف بزرگ را با آیه قصاص بر عهده گرفت. با اشاره به آیه قصاص نکاتی را گذرا در مورد آن عرض می نمایم:

ای افرادی که ایمان آورده‏اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد، باید از راه پسندیده پیروی کند و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد. این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت(178).

نکته1) در آیه، ولی دم برادر قاتل(فمن افی من اخیه شئ) شمرده شده است و این اشاره لطیف نشان از این دارد که مبنای آیه نه تنها دوری از کشتار و رعایت حد قصاص است بلکه بر مبنای گذشت نیز بنا نهاده شده است و بلافاصله پس از توصیه به قصاص آمده است.

نکته2) در آیه بعد اشاره به حیات بودن قصاص اشاره می شود. قطعاً برای مردمی که به جای یک نفر چندین نفر را می شکند این حکم حیات است.

نکته3) مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا. لذا گذشت از قاتل مانند این است که همه مردم را زنده گردانیده است. و با فرض مبنای گذشت، با کشتن قاتل، گویی همه مردم را کشته است.

نکته3) شنیده ایم که حضرت امیرالمومنین صلوات الله عیله قاتل خویش را قصاص کرد، ولی چنانچه در نهج البلاغه مروری داشته باشیم ایشان در وصیتی که به امام حسن علیه السلام داشته اند سفارش به گذشت می کنند (نامه23- اگر زنده بمانم خود ولی خون خویشم و اگر بمیرم مرگ میعاد و قرارگاه من است . اگر عفو کنم عفو برای من موجب تقرب به خدا است و برای شما نیکی و حسنه است بنا براین عفو کنید آیا دوست ندارید خدا شما را مشمول عفو و آمرزش خویش قرار دهد؟)، لکن در نامه ای(نامه 47) فرزندان ابی طالب را خطاب قرار می دهد که دست به کشتار نزنید و یک ضربه را با یک ضربه جواب دهید و...

نکته4) «علیکم بالدرایات لا بالروایات همت السّفهاء الروایة و همت العلماء الدرایة»(کنزالفوائد 2/31) «اذا حدثتم بحدیث فاسندوه الی الذی حَدَّثکم فِان کان حقاً فلکم و ان کان کذباً فَعلیه»(کافی 1/52).

پ ن) حقیر هیچ ادعایی در فهم بالای آیات و روایات ندارم و فقط برداشت ها و یافته ها و شنیده های خود را منعکس می کنم که آنها را قبول کرده ام.

ادامه دارد... 




تاریخ : سه شنبه 94/11/13 | 5:47 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

چطور می شود همان زمان که عراقی ها همه پس انداز سالشان را و حتی فرش زیرپایشان را می فروشند تا در استقبال از زائران حسینی مدل جدیدی از یک “اقتصاد صلواتی جمع محور” ارائه دهند در کشوری با درصد تشیع بیشتر، بازار سیاه صدور ویزا و افزایش دویصد و پنجاه درصدی رسمی و دولتی( نه بازار سیاهی و غیررسمی) بلیط اتوبوس به سمت مرزها یک مدل از ” اقتصاد لیبرالی و مطلقا فردگرا” را تحت لوای دین و حاکمیت آن تثبیت می کند .

به فاصله ده روز پس از تجمع اربعین حسینی، تجمعی با جمعیتی کمتر( حدود یک دهم) در شهری دیگر با چند برابر مساحت و زیرساخت های مسکونی و رفاهی برگزار می شود. هرچند ماهیت عزاداری روز سی ام صفر در مشهد با بیست صفر در کربلا تفاوتی ندارد اما قوانین مصوب( رسمی) و فضای عرفی( غیررسمی) عزادار را با مدلی دقیقا متضاد با آنچه تحت همین لوا، ده روز قبل شاهدش بوده مواجه می سازد. گویا تشیع به دو شاخه خراسانی و کربلایی که در جنگ با یکدیگر هستند تقسیم می شود!

خیلی به تفاوت این ده روز و فضای موکبی کربلا و هتل درویشی های مشهد فکر کردم. یکی چادر می زند تا زائر دست در جیبش نکند و دیگری قانون منع چادر زدن تا یک فرسخی حرم را تصویب می کند تا زائر به هنگام وداع دیگر دستش به جیبش نرسد.

راستش را بخواهید تا عراق هنوز در هر کوچه پس کوچه اش دانشگاهی تأسیس نشده باید قدر اربعینش را دانست. اگر عراق هم روزی تصمیم بگیرد چهار میلیون و چهارصد هزار دانشجو داشته باشد آنقدر تئوری های “آدام اسمیت” و دست نامرئی بازار را بجای یدالله به مثابه دستی که با “جماعت” است نه فرد، در گوش دانشجویان تکرار می کنند و کتاب های فریدمن و مالتوس را در حلقشان جا می کنند. حالا حج فقرا را باید در جاده خاکی نجف به کربلا پیدا کرد تا قبل از ورود به حرم اذن دخول را از آدام اسمیت ها نگیریم/میدان 72

 




تاریخ : شنبه 94/9/7 | 3:19 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

باز این چه شورش است که در خلق عالم است *** باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین *** بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو *** کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب *** کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست *** این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست *** سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند *** گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پرورده? کنار رسول خدا حسین

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند *** یک باره بر جریده? رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر *** دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین *** چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک *** آل علی چو شعله? آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت *** گلگون کفن به عرصه? محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا *** در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز *** آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد  *** شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند *** هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید *** هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت *** چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد *** بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان *** بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار نعره? هذا حسین او *** سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این کشته فتاده به هامون حسین توست *** وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی *** دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست *** زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت *** از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات *** کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه *** خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین *** شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

* پ ن1: یکی از ابیاتی که در این شعر می توان به آن توجه کرد، مصرع "ترسم جزای قاتل او..." الی آخر است که دو نکته یا سوال را در ذهن متباتر می کند 1- آیا اگر در روز حشر، خداوند مستقیم یا با واسطه و شفاعت بزرگان دین و اهل بیت، قصد بخشش بندگانش را داشته باشد، بندگانی که ما از حال آنها و اینکه چه بر آنها گذشته مطلع نیستیم... ما باید ناراحت بشویم؟!.. و اصولاً چرا ما باید ناراحت بشویم؟!.. جواب شاید این باشد که پس عدل خداوند چه می شود؟! خب سوالا اینجاست که ایا عدالت خداوند را برای خودمان نیز طلب می کنیم؟ 
2- نکته خیلی جالبی که در بیت بعد مطرح می شود این است که شاید در آن روز فضا و فرمان رحمتی عالمگیر ایجاد شود... که ای بندگان من، من از حق خود گذشتم... مانند روایتی که برای ایام ظهور تعریف می کنند که فضای رحمت و رأفتی عالمگیر ایجاد می گردد و برادران و مومنین از روی اعتماد دستشان در جیب یکدیگر است. خداوند فرمان عفو صادر می کند و قول می دهد اگر بندگان همه از هم درگذرند خداوند همه را به بهشت و یا در معنای بهتر به قرب خود وعده می دهد... خب معصومین و بزرگان که تکلیفشان مشخص است.. آیا ما نیز از گناهان و ظلمی که بر ما رفته است خواهیم گذشت؟!
بی شک انذار بندگان به رعایت حق الناس از این باب است...
پ ن2: فضایی که در بالا ترسیم شد که بسیار دلنشین هم هست را می توان در ادعیه ای که سال ها آنها را خوانده ایم و توجهی نکرده ایم رویت کرد...
پ ن3: حضور اباعبدالله (به معنای پدر بندگی) در کربلا سفره ایست برای دستگیری نه فقط از دوستان اهل بیت که از دشمنان ایشان... شاهدش.. توبه حر است و همراهی زهیر... گریه بر قاتل خود در گودی قتلگاه است.. نصیحت مداوم کوفیان.. به میدان فرستادن فرزندان خود به میدان حتی بدون لباس رزم که ای دنیا اف بر تو... به میدان فرستادن اشبه الناس خلقاً و خلقاً به رسول الله... و قرآنی که سر بریده بر نیزه خواند.. وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ... شاید باز هم بر شما رحمتی شود... حالا سوال دیگر: آیا اباعبدالله زن و بچه و کودک و زن و اهل بیت خود را به همراه گرفت تا رحمتی و مغفرتی باشد برای چه کسی... شیعیان فقط یا تمام عالم را دستگیری با حسین است؟.. که الحق او پسر کسی است که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا..




تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 8:18 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

نامه ی سرگشاده ی جمعی از علما، به سرکرده ی گروهک داعش

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین، والصلاه والسلام على خاتم الأنبیاء والمرسلین

وَالْعَصْرِ  إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ  إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ 3 [عصر: 1 – 3].

سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل‌]، که واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌اند.

نامه‌ی سرگشاده به دکتر ابراهیم عواد البدری ملقب به ابوبکر بغدادی و تمام مبارزان و افراد وابسته به سازمان موسوم به «دولت اسلامی»؛

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

در خطبه‌ی 18 تیر 1393 در مسجد جامع نوری موصل با الگو برداری از کلام ابوبکر صدیق گفتید: «اگر دیدید که بر حق هستیم مرا یاری کنید و چنان‌چه دیدید بر باطل هستم مرا نصیحت کنید و به راه راست باز آورید». در این‌جا یک دیدگاه علمی وجود دارد که از طریق رسانه‌ها پخش شده است. رسول خدا [صلی الله علیه و سلم] فرموده است: «الدین النصیحه» دین نصیحت است [صحیح مسلم (55) کتاب الایمان].

آن‌چه در این‌جا می‌آوریم از گفتار و کردار طرف‌داران «دولت اسلامی» و از اظهارات شاهدان عینی که مسلمان هستند نقل شده است نه از رسانه‌ها و به یاری خدا این ادعا نادرست یا ناشی از برداشت منفی نیست. آن‌چه در این‌جا گفته می‌شود تنها سرفصل‌ دیدگاه‌های علمای اهل سنت در طول تاریخ اسلام است که به طور مفصل و قابل فهم تقدیم می‌شود.

ابو محمد عدنانی در سخنانی در اسفند 1392 اظهار داشت: «درود و سلام خدا بر محمد مصطفی پیامبری که با شمشیر به عنوان رحمت برای جهانیان برانگیخته شد». [این سخنرانی تحت عنوان «ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم» در یوتیوپ موجود است].

[ابن تیمیه در مجموع الفتاوا (28 / 270) گفته است: پیامبر اکرم فرمود: من در آستانه‌ی قیامت با شمشیر برانگیخته شدم تا خداوند تنهایی پرستش شود و روزی‌ام را زیر سایه‌ی نیزه‌ام قرار داد و خواری و ذلت را نصیب کسی ساخت که با من مخالفت کند و هر کس به قومی شبیه باشد از آنان است. به روایت احمد با اسناد ضعیف].

اما ترکیب این جمله که از زبان برخی از حامیان دولت اسلامی به کرات شنیده شده است اشکالات فراوانی دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: خداوند رسول اکرم [صلی الله علیه و سلم] را مایه‌ی رحمت برای جهانیان فرستاد؛ در قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ ?انبیاء: 107? و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.

پیامبر اسلام برای همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها فرستاده شده است و برای همه چیز از بشر و حیوان و گیاه و انس و جن رحمت بوده است و هیچ اختلافی در این نیست. رحمت خدا در قرآن کریم عام و غیر مقید آمده است اما عبارت «با شمشیر برانگیخته شد» از حدیثی گرفته شده است که برای شرایط معینی گفته شده است و اکنون زمان آن به سر آمده است. بنابراین نباید به این صورت بین قرآن و حدیث، بین مسأله-ی عام و خاص و بین مطلق و مقید خلط صورت گیرد. خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است: کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى? نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ ?انعام: 54? پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده است.

قُل لِّمَن مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُل لِّلَّـهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ انعام: 12?

بگو: آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آنِ کیست؟ بگو: از آن خداست که رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است.

و فرموده است که رحمتش همه چیزی را فرا گرفته است:

وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ -اعراف: 156 و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است.

... ادامه در لینک زیر...

http://www.sunnidaily.net/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%A7%D8%AF%D9%87-%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%8C%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87/#comment-13448




تاریخ : شنبه 94/6/7 | 1:4 صبح | نویسنده : علی رضائی | نظر

پ ن1) فاین تذهبون؟!

پ ن2) مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ ... این آیه قرآن است.




تاریخ : چهارشنبه 94/5/7 | 8:22 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر
  • وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ (60 - انفال)
    و هر چه در تــــوان دارید از نیرو و اسب هاى آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان که شما نمى‏شناسیدشان و خدا آنان را مى‏شناسد بترسانیــــد و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانیده مى‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت (60)

 ** تفسیر:از این آیه چنین بر می آید که در برابر دشمن باید از تمام توان خود استفاده کنیم و هر چه می توانیم تدارک ببینیم تا چه حد؟! تا حدی که از ما بترسند و اجازه تعدی به مسلمین را از سر خود بیرون کنند. لذا خوش آمد دشمن از سطح آمادگی ما ملاکی برای ما نباید باشد. به نظر می رسد حتی ساختن بمب اتم و بمب های دیگر در این سطح نیز مجوزش داده شده است، زیرا با وجود آن از ما خواهند ترسید. البته قطعاً استفاده از این تسلیحات خلاف شرع است و همه مراجع نیز بر آن فتوا داده اند.


وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (61)
و اگر به صلح گراییـدند تو [نیز] بدان گراى و بر خدا توکل نما که او شنواى داناست (61)

**تفسیر:می فرماید اگر برای صلح به شما گرایش پیدا کردند بپذیرید. تا اینجا و با برداشت از این دو آیه پیشنهاد به صلح شده است و قبول صلح در سطحی از قدرت و برتری و نه از روی اجبار.


وَإِن یُرِیدُواْ أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ (62)
و اگر بخواهند تو را بفریبند [یارى] خدا براى تو بس است همو بود که تو را با یارى خود و مؤمنان نیرومند گردانید (62)

**تفسیر:این آیه و آیاتی شبیه به این نیز در قرآن بسیار بیان شده است که خد ابرای ما بس است و اوست که مومنین را قدرتمند می گرداند. مثل های تاریخی فراوانی برای این نکته وجود دارد. مانند دفاع مقدس خودمان.


پی نوشت1: مبارزه با استکبار جهانی و شیاطین انس که خونریز و به دور از ابتدایی ترین معیارهای انسانی هستند، نص صریح قرآن و تاکید همه ادیان بوده و هست و یک آرمان و واقعیت است.
پی نوشت2: این برداشت های نویسنده از این آیات است که معتقد است اتفاقات کنونی دنیای سیاست و جهان اسلام و مسائل پیرامون آن نه تنها در شان یک کشور اسلامی نیست که حداقل های یک ملت مبارز و باسابقه هم نیست.
پی نوشت3: لطفـــــاً دوستان عزیز نظرات خود را در مورد آیات فوق بیان بفــــــــرمایند که به نظر ایشان برای عمل به آیات فوق بایستی تا به کجا پیش رفت و عمـــــــل کرد؟ با تشکر فراوان




تاریخ : یکشنبه 94/4/21 | 6:50 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

یکی از مصادیق مهم تحریف مکتب امام خمینی (سلام الله علیه)، انحراف افکار عمومی از هدف ایشان از نهضت و پنهان کردن آن آرمان شهری است که انقلاب و نظام منبعث از آن باید به آن برسد! امام خمینی برای مقابله با این تحریف محتوایی انقلاب در فحوای تمام سخنان خویش همه را متوجه این امر مهم می کردند که نظام اسلامی و رکن رکین آن یعنی «ولی فقیه» ساختاری مجزا از امام عصر علیه السلام نیست و هیچ استقلالی از خود ندارند.

امام خمینی در یکی از آخرین پیام های عمر شریفشان که گویا نگران نفوذ شیطان در مسئولین بودند، غفلت آنان از زمینه سازی ظهور را «خیانتی سهمگین » دانستند:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت -ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏اى مسئولین را از وظیفه‏اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند. » صحیفه نور ج‏21 ص 327

امام راحل در راستای تذکر حضور ولی عصر ارواحنا فداه در پیامی به مناسبت نیمه شعبان مردم را آماده باش برای درک حضور حضرت علیه السلام می دادن :
«من امیدوارم که در این عید سعید مردم به تمام معنا جشن بگیرند و خودشان را مهیا کنند از براى زیارت امام زمان- سلام اللَّه علیه-» صحیفه نور ج‏12 484

امام راحل یکی از خصوصیات منحرفین از امام زمان علیه السلام را که اتفاقاً شاخصه ی اصلی حجتیه ها و ولایتی های بی ولایت است همین بی تفاوت کردن مردم در قبال امر حیاتی ظهور می دانند که درباره انحراف این گروه می فرمودند:
«یک دسته دیگرى بودند که انتظار فرج را مى‏گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه مى‏گذرد، بر ملت‏ها چه مى‏گذرد، بر ملت ما چه مى‏گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‏هاى خودمان را عمل مى‏کنیم، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللَّه، درست مى‏کنند؛ دیگر ما تکلیفى نداریم ، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کارى به کار آنچه در دنیا مى‏گذرد یا در مملکت خودمان مى‏گذرد، نداشته باشیم. …» صحیفه نور، ج‏21، ص 14 تا 16

ایشان به شدّت از سخن انقلابی نمایانی که کشور را مستقل از امام زمان علیه السلام می دانستند برافروخته می شدند:
« استقلالى که تو [ى‏] آن امام زمان نیست، آزادى که تو [ى‏] آن قرآن نیست، آزادى که در آن پیغمبر اسلام نیست. ملت ما این را مى‏خواهد؟ خونش را داد براى این؟ » صحیفه نور ج‏7 461

و اشاره های دیگری از ایشان در سخنرانی های مختلف....

  • «اینجا مملکت امام عصر- سلام اللَّه علیه- است ؛ باید اجانب در او دست نداشته باشند؛ باید کسانى که پیوند با امام عصر- سلام اللَّه علیه- ندارند کنار بروند.» صحیفه نور ج‏6 81

  • «انقلاب کلى ‏اش با ظهور امام زمان- سلام اللَّه علیه- است ولى خوب، ما تکلیف داریم. این درست است، اما ما تکلیف داریم تکلیف این است که ما جدّیت کنیم در اینکه هرچه مى‏توانیم قوّه هایمان را سر هم بگذاریم که جلو بگیریم از این مسائل‏. ما تکلیف داریم آقا! این‏طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستیم پس دیگر بنشینیم تو خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم «عَجّلْ عَلى‏ فَرَجِهِ». عجّل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید براى آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید.ان شاء اللَّه ظهور مى‏کند ایشان.» صحیفه نور ج‏18 صص 268 و 269

  • «آن وقتى که ما به نهایت برسیم؛ به پیروزى نهایى که عبارت از رفتن همه قواى شیطانى و جانشین شدن قواى رحمانى در مملکتى که تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد .» صحیفه نور ج‏6 82

به تعبیر دیگر اگر یاران امام عصر علیه السلام حاکم نباشند جنود شیطان حاکمند !

  • «من به نیابت حضرت ولى عصر امام زمان به همه مسلمانان جهان مصیبت چهارم شوال سال 98 ه.ق (17شهریور) را خاصه به خانواده‏هاى داغدار تسلیت مى‏گویم، و در عین حال تبریک. » صحیفه نور ج‏3 462

  • «در این موقع حساس که سرنوشت ملت ما باید تعیین شود، هرکس در هر مقامى که هست، اگر سستى کند و از پشتیبانى نهضت شانه خالى کند، مطرود پیشواى عظیم ما، امام عصر- عجل اللَّه فرجه الشریف- است و بر ملت لازم است او را طرد کنند و عذرى از او نپذیرند.» صحیفه نور ج‏5 154

  • «شماها از جنود اسلامى هستید. لشکر اسلام هستید. شما کارمند اسلام و کارمند امام زمان هستید. توجه کنید که نبادا یک وقتى یک خطایى بکنید برخلاف مسیر اسلام.» صحیفه نور ج‏11 249

  • «قضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم مى‏ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان- سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلم ها مخالف‏اند با او.» صحیفه نور ج‏10 308

خداوند همه ما را از محبین و رهروان و شیعیان حضرت حجت ابن الحسن(عج) قرار دهد ان شاء الله.




تاریخ : چهارشنبه 94/4/3 | 7:48 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

قرآن و تمام مفاهیمش از جمله‌ بشارت ظهور منجی، برای مؤمنین شفاست و این مفاهیم برای ظالمین عالم، خود را چون سمی مهلک نشان می‌دهد.

  قرآن کریم می‌فرماید: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ، ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پابرجا سازیم.

این واقعیت که در نهایت وارث زمین، ائمه‌ی خوبی‌ها هستند، از سوی قرآن کریم بشارت داده شده و این کلام خداوند متعال در قرآن بشارت ظهور به مردم است. آیات قرآن کریم به حکم آیه‌ی وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا هم شفاست و هم سم کشنده! دارویی شفا بخش برای مؤمنین و سمی مهلک برای ظالمان عالم. می‌توان نتیجه‌گرفت همه‌ی آیات قرآن از جمله بشارت ظهور می‌تواند دارویی شفابخش و امیدساز برای انسان‌های مؤمن باشد و هم می‌تواند سمی مهلک و کشنده برای ظالمان باشد

آیت الله حسن زاده‌ی آملی عالم برجسته و عارف بی‌نظیر شیعه اعتقاد دارد که در عصر حاضر ظهور محقق شده و نور سحرگاه عالم، نشانه‌ی طلوع خورشید امامت است:

"پرودگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم ملک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمتهایی استفاده کند یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات میباشد فی المثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد میشود و هیچ موجود زنده ای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم می ریزد. خورشید باید به تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تاثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخه ی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال، اتفاق افتاده است.

امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت بطور دفعی و بدون هیچ زمینه ای واقع شود، مسلما جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت. بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است با بررسی تاریخ حیات با برکت حضرت در میابیم که این اتفاق درمورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از اینکه حیات سه امام همام قبل از امام عصر عج تقریبا به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود»

اینها فرج امام زمان (عج) نیست، پس چیست؟ زمانی بر این ملت گذشت که حتی در میان خواص کمتر کسی پیدا میشد که بتواند قرآن را از روی مصحف، به درستی قرائت کند تا چه رسد به درک معانی و معارف قرآن. اما اکنون میبینیم که درسراسر کشور دهها هزار حافظ و قاری قرآن تربیت شده اند که بدنبال درک حقائق قرآن و عمل به آنها هستند."

پ ن: مسئولی می گفت: "آن هشت‌سال کافی است برای اینکه مدت ها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما می‌دهد و همه‌اش هم شعار بود. مثلا می‌گفتند عصر ظهور است. علنی نمی‌شود این حرف ها را زد ولی هنوز هم می‌زنند. آنطرف‌تر که رفتند، باز این حرف‌ها را می‌زنند. برخی اقشار خاص هم انصافا مقصرند در معرفی او و حمایت از او که هنوز هم خیلی‌هایشان دست برنداشته‌اند!"




تاریخ : دوشنبه 94/4/1 | 7:29 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر


دستمریزاد...!!
پ ن: ناگفته نماند این تیتر جزء معدود تیترهای خلاف اصول عقلی اولیه انقلاب بوده است و خیلی از روزنامه های اعتدال گرا و بعضاً اصلاح طلب برخورد بسیار معقولی با این حماسه داشته اند.




تاریخ : چهارشنبه 94/3/27 | 10:3 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر