سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این ضرب المثل معروف را حتماً شنیده اید که می گوید: «گیرم درِ دیزی باز است، حیای گربه کجا است؟»

من هر چه در اطراف و اکناف این ضرب المثل تفکر و تعمق می کنم، به این نتیجه می رسم که یک جایش – و بلکه چند جایش- اشکال دارد. مگر می شود یک نفر- در جایی که حضور جناب گربه را بارها تجربه کرده- گوشت را در دیزی بریزد، درِ دیزی را هم باز بگذارد، بعد وقتی گربه را به مراد دلش رساند، از او توقع حیا داشته باشد و در نهایت گربه را به بی حیایی متهم کند؟ اگر شما این توجیه را قبول می کنید، بکنید، من یکی زیر بار آن نمی روم. من می گویم آقای محترم! خانم مکرمه! کدام حیوان تا به حال – در چنین مواقع حساسی- حیا به خرج داده که گربه دومی اش باشد؟ آخر این چه توقعی است؟ با مغلطه و سفسطه که نمی شود کوتاهی خودمان را توجیه کنیم. مثالی می زنم تا موضوع کاملاً روشن شود. مثلاً فرض کنید در یک کشور کافر خارجی- بلانسبت کشور ما- مبلغی را به عنوان اعتبارات مربوط به حقوق و مزایا به حساب یک اداره ای واریز کنند، کف و سقف میزان حقوق را هم معین کنند و بقیه را به خودِ اداره واگذار نمایند. در این صورت ممکن است _خدای نکرده، زبانم لال - به چندصد هزار نفر، حقوق چند صدهزار تومانی و به چند نفر هم حقوق چندصد میلیون تومانی داده شود. یا مثلاً فرمان را به دست چند نفر بدهند و به آن ها بگویند بروید و خیابان ها و کوچه ها و تحریم ها و این جور چیزها را دور بزنید. آن ها هم بروند و به جای دور زدن- با خیال راحت- دور دورشان را بزنند و برگردند. بعد هم کسی از آن ها نپرسد که پدر بیامرزها! کجا رفتید و چه کردید؟ البته این مسائل در کشور ما – که یک کشور کاملاً اسلامی هستیم و از رأفت و حیای ذاتی برخورداریم- مشکلی ایجاد نمی کند؛ اما آن کشور کافر باید خیلی مواظب باشد که به ورطه ی ظلم و بی عدالتی و فاصله ی طبقاتی نیفتد.

با مثال های بالا – مطمئناً – برای تان جا افتاد که بی جا نیست انسان، هم  به ضرب المثل ها و هم به آن آقا یا خانمی شک کند که گوشت را در دیزی می ریزد، درِ دیزی را هم باز می گذارد و به دنبال کارش می رود. بالاخره او یا گربه را  نمی شناسد و یا دستش با پوزه ی جناب گربه در یک کاسه است.

نتیجه ی اخلاقی این که:

- هر ضرب المثلی را که می شنوید، فوراً قبول نکنید.

- هر وقت دست تان به گوشت رسید، بی معطلی بقاپید. حیا کیلویی چند!!

 

(28/3/95)




تاریخ : دوشنبه 95/3/31 | 3:33 عصر | نویسنده : بچه شلوغ | نظر

       ضیافت نور

    قال رسول الله (ص): روزه بگیرید تا تندرست شوید      بحار الانوارج 96 ص 255

بسیاری از منابع علمی جدیداتفاق نظر دارندکه اختلالات جسمی- روانی- روحی واجتماعی، دریک یا چند گروه زیر قابل شناخت و ارزیابی  می باشند :

ا-عوامل عضوی (ارگانیک) 2- عوامل روان شناختی   3- عوامل اجتماعی (محیطی) 3- عوامل معنوی(روحی) .

 در این مدل " کل نگر " به انسان، آسیب به هربعد می تواند ابعاد دیگر را نیز تحت تاثیر قرارداده وغفلت از هریک سبب مشکلاتی برای ابعاد دیگر خواهد شود .

برای سلامت جسمی وروحی وپیشگیری ودرمان بیماریهای انسان ، توجه به این مدل کل نگر وشناخت روابط در هم تنیده : روح، روان وجسم انسان ضروری خواهد بود.

روزه یکی از دستورات مذهبی است که در آن به عوامل جسمی، روانی،اجتماعی وروحی انسان توجه فوق العاده شده است .

روزه داری بر طبق اصول سفارش شده آن (البته نه گرسنه ماندن ازاذان صبح تا اذان مغرب وبعد جبران چندبرابری وعده های غذایی قضا شده) وتوجه به مهار  لجام نفس در خوردن وآشامیدن، سخن گفتن، نگاه کردن وحتی مهار افکار وذهن فرار، در طی این مدت بدون شک اثرات فوق العاده ای در سلامت فردو اجتماع خواهد داشت.

در بعد جسمی روزه داری مناسب، موجب تبدیل ذخیره گلیکوژن کبد به مواد قندی قابل استفاده بدن(گلوکز) شده وبا ادامه این روند و اتمام ذخایر کبدی ، مواد چربی ذخیره شده در قسمتهای مختلف خون وبدن، آرام آرام تبدیل به گلوکز خواهند شد که این امر سبب کاهش چربی های خون وچربیهای ذخیره شده بدن وکنترل مناسب قند وکاهش حجم معده وکاهش وزن اضافه در بدن وپیشگیری ازکبدچرب خواهد شد .

بسیاری از پرهیز های غذایی طولانی مدت عوارضی را به همراه خواهند داشت که این عوارض در روزه داری اسلامی به دلایلی به حداقل می رسد:

1-روزه در ساعتی از شبانه روز بوده وطولانی مدت نیست، ولی در طی یکماه تکرار، بدن فعالیتهای تنظیمی خود را به شکل آهسته وپیوسته به صورت یک" مانور سلامت" اجرا می نماید

2-پرهیز از هرنوع مواد خوردنی وآشامیدنی است،که این امرتمام سیستم های حیاتی بدن را درگیر ووارد این میدان بازیابی وواکنش می نماید .

3-زمان روزه در روز که متابولیسم بدن انسان در حداکثرخود بوده می باشد، ودر طی شب بدن در آرامش، فرصت جبران مقدار زیادی از انرژی ازدست رفته خود را دارد .

با رعایت کنترل چشم وزبان وفکر وذهن در ایام روزه داری میزان توجه به افراد دیگر جامعه ومحبت به هم نوع افزایش وکدورت وخشم غضب وحس انتقام که ازعوامل مهم در بیماری های جسمی وروانی وروحی بوده  کاهش خواهند یافت، که کاهش آمار بزه در این ایام موید این مطلب است.

با چشم پوشی از امیال خوردن وآشامیدن ودیگر لذاتی که در کتار انسان قرار داده شده وفرد قادر به انجام آن است بزرگترین مانور تمرین وتقویت اراده در وجود انسان ومحیط پیرامون او شکل خواهد گرفت، که این امر در ادامه زندگی سالم فردی واجتماعی افراد فوق العاده لازم، ودر موفقیتهای اجتماعی ودر مهار معضلات فردی واجتماعی بهترین پیشگیری و درمان خواهد بود.

در روزه داری انسان قدر نعماتی که دائم در دسترس بوده را درک نموده وبا افرادی که به نوعی از این نعمتهای اللهی محروم هستند بیشتر احساس نزدیکی وهمدردی خواهد داشت، وفطرت نوع دوستی وازخود گذشتگی، فرصت بیشتری برای شکوفایی خواهد یافت.

اما آنچه گفته شد تنها قطره ای بود از دریای بیکران رمضان، که رمضان ماه انجام خالصانه ترین نوع بندگی (عبادتی بدون ریاء وتنها برای معبود) وماه نزول قران وفرشتگان رحمت اللهی، وبه زنجیر کشیدن شیطان،وآماده شدن برای شبهای قدر ،که فرصتی است برای رهایی انسان از آتش وجهنمی که خود برافروخته، وتقدیر بهشتی که خداوند برای او مقدر فرموده است.




تاریخ : جمعه 95/3/21 | 8:42 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر

گزارشی از سفر به کشور بوسنی؛ اورشلیم اروپا(10)؛ آخرین!

برداشتها و نکته هایی از آداب و رسوم و فرهنگ مردم بوسنی

آنچه ارائه می شود، به نظرم نکات پر اهمیتی است که از این سفر به دست آمده و از زبان دوستان همسفر یاد گرفته و شنیده ام.

ـ صوفیان بوسنی با این که به لحاظ فقهی حنفی مسلکند، ولی به شیعیان بسیار نزدیک هستند و طریقت های نقشبندی و رفاعی در این کشور فعال و تأثیرگذارند. آنها هیچگاه شیعه ستیز نبوده اند بلکه همواره به دلیل همین نگرش صوفیانه و نیز برخی از تقارب های عقیدتی، شیعیان را در میان خود پذیرفته اند.

ـ بیشترین اسم زن های بوسنی، فاطمه است و حتی در بعضی خانواده ها چندین نام فاطمه وجود دارد. بوسنیایی ها معتقدند جایی که چهار فاطمه باشد مبارک است.

ـ مردم بوسنی ارادت خاصی به شعرای ایرانی دارند؛ تا جایی که آنها را شیخ سعدی، شیخ حافظ و حضرت مولانا خطاب می کنند. اطلاق لفظ شیخ در جامعه بوسنی، دلالت بر جایگاه و شأن ویژه ای دارد. به همین دلیل زبان فارسی به خانقا ‎ه ها و زندگی روزمره مردم نیز راه‎ یافته است. در حال حاضر هنوز صدها لغت فارسی اصیل در زبان بوسنیایی (و حتی زبان صربی و کرواتی) به‎کار می رود.

ـ مسلمانان بوسنی در یک قرن اخیر فشارها و سرکوب های متعددی را که از سوی نظام سوسیالیستی یوگسلاوی سابق تحمل کردند. آنها با رهبری افرادی همچون علی عزت بگوویچ، عمر بهمن، عصمت قاسم و حسین ژیون راه خود را برای نیل به استقلال ادامه دادند. علی عزت از سالهای جنگ جهانی دوم گرایشات اسلامی داشت. وی در رشته حقوق درس خوانده بود و به وکالت مشغول بود. بگوویچ در دوره تیتو و پس از آن چند‎بار به جرم فعالیت های سیاسی زندانی گشت. او در سال 1983م و به هنگام بازگشت از ایران در فرودگاه دستگیر شد؛ بگوویچ که برای شرکت در مراسم دهه فجر به ایران آمده بود به اتهام بنیان گذاشتن حکومتی شبیه به جمهوری اسلامی ایران، به 14 سال زندان محکوم شد. اما دیری نپایید که در سال 88 میلادی از زندان آزاد شد و به تشکیل حزب اقدام دموکراتیک مبادرت کرد.

فرهنگ ،آداب و رسوم

ـ دیده بوسی در بوسنی با دو بار صورت گذاشتن بر صورت هم(راست بعد چپ) انجام می گیرد، نه مثل ایران، سه بار! چرا که معتقدند سه بار در فرهنگ ما نشانه تثلیث مسیحیت است و ما مسلمانیم نباید مشتبه نشود.

ـ برعکس ما ایرانی ها، به غریبه ها حساس نیستند و هرگز آدم احساس غربت نمی کند.

ـ جالب آن که خانم ها بعدار ازدواج فامیل شوهر را انتخاب می کنند.

ـ مسلمانان بوسنی در عزا و ماتم لباس مشکی نمی پوشند، بلکه بر عکس این مسیحی ها هستند که لباس مشکی می پوشند. همچنین شمع روشن نمی کنند، آن را کار مسیحیت می دانند. گریه و زاری و... بر مرده را بد دانسته و صرف اندوه را کفایت می دانند.

ـ مردم پاک و نجیب و ساده ای هستند. به کسی کار ندارند. اهل تعارف نیستند اگر چیزی را تعارف کردند حقیقی است. نه چیزی را تحمیل می کنند و نه تحمیل می پذیرند.

ـ قانونمند و تابع قوانین و نظم و انضباط هستند.

ـ یک عیب کلی دارند! متأسفانه اهل سیگارند، حتی در مدارس، زن و مرد.

ـ مساجد بسیار تمیز و مرتب و با نماز 5 وعده ای با انبوهی از جمعیت و نماز جماعت از نشانه های مسلمانان این کشور است. معمولاً قبل از نماز جماعت مردم نافله می خوانند و پس از نماز توسط امام جماعت دعای دسته جمعی خوانده می شود و تسبیحات و ذکر گفته می شود. در بعضی از مساجد پس از نماز ظهر، یک جزء و گاه بیشتر ختم قرآن دارند. هنگام ورود به مسجد تا خروج از آن، کسی حرف نمی زند و سکوت عجیبی در مساجد حاکم است. در بین نماز بلند نشده و مسجد را ترک نمی کنند. سکوت در مساجد هوای معنوی خاصی به این مکان مقدس می دهد.

ـ در خریدها از جمله در مغازه ها و داروخانه ها نزدیک به باجه پرداخت یا خرید، خطی مشخص است که افراد به نوبت بتوانند حساب کرده یا خرید کنند. سعی می کنند در این مواقع تجمع نکنند.

نمادهای شیعی و مذهبی

ـ اهل سنت آنجا شدیداً محب اهل بیت علیهم السلام اند. سادات مورد علاقه اینها هستند و نوعی نگاه تقدس آمیز به آنها وجود دارد.

ـ در بسیاری از تکایا و حتی مساجد اسامی امامان شیعه و خلفا را نوشته اند. در تکیه ای نوشته بودند: «صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم.» همچنین این حدیث: «مثل اهل بیت کمثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق.»

ـ دراویش الهیات عرفانی دارند. به اولیا معتقدند و امامان شیعه را اولیا می دانند. عشق وافری به امام خمینی و رهبر معظم انقلاب دارند.

ـ معتقدند: دنیا برای اهل کسا و پنج تن آل عبا خلق شده و آنها رمز حیات اند. در دعاها استمداد دارند از جمله استمدادیه ای منسوب به امام سجاد(ع)

ـ در میدان سبیل یک سقاخانه زیبا وجود دارد و در مساجد هم هست که مردم به یاد لب های تشنه امام حسین(ع) آب بنوشند و...




تاریخ : جمعه 95/3/21 | 1:36 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر

این مطلب در بهمن ماه سال 94 نوشته شده بود که به دلیل گریز از اتهام تضعیف شورای محترم نگهبان در آستانه ی انتخابات، از انتشار آن خودداری گردید و اینک با کمی ویرایش به حضورتان تقدیم می شود. این یک نوشته ی سیاسی نیست.

شورای محترم نگهبان ضامن اسلامیت نظام سیاسی ایران و طرح محقق شده ی مشروطه ی مشروعه است که در زمان مشروطیت ناکام مانده بود. قانون اساسی طی اصول نود و یک تا نود و نُه، جایگاه رفیع شورای نگهبان را ترسیم و وظایف آن را بر شمرده است.

بر اساس اصل98 قانون اساسی،تفسیر این قانون به عهده ی شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم اعضای آن انجام می گیرد. علاوه بر این، بر اساس اصل 99 قانون اساسی،شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد.

شورای محترم نگهبان در سال 1370 بر اساس اصول یادشده ی بالا، تفسیری از اصل 99 ارائه نمود که حرف ها و حدیث هایی را به دنبال داشت. در آن سال آقای غلامرضا رضوانی (یکی از اعضای وقت شورای نگهبان و رئیس هیأت مرکزی نظارت آن شورای بر انتخابات) برای اولین بار نظر تفسیری شورای نگهبان در مورد اصل99 را جویا شد و مرحوم آیت الله محمد محمدی گیلانی (دبیر وقت شورای نگهبان) در پاسخ گفت: «نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و ردّ صلاحیت کاندیداها می‌شود».

آنچه در اصول 98 و 99 قانون اساسی آمده و نیز تفسیر ارائه شده ی شورای نگهبان از اصل 99 کاملاً روشن، قانونی و برای همه لازم الاتباع است؛ اما در مورد اصطلاح «نظارت استصوابی» مطالب و نقطه نظرهایی وجود داشته و دارد که طرح آن از باب توجه و تذکر، خالی از لطف نیست:

ادامه مطلب...


تاریخ : جمعه 95/3/21 | 10:50 صبح | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر

گزارشی از سفر به کشور بوسنی؛ اورشلیم اروپا(9)

دوشنبه 2/9/94

دوشنبه دوم آذر 94 در سارایوو هستیم. یک دیدار علمی دیگر؛ ساعت 10 صبح موسسه علمی پژوهشی ابن سینا که وابسته به کشورمان ایران است. این موسسه حدود 20 سال سابقه دارد و در شبه جزیره بالکان به عنوان مرکز مطالعات علمی کاملاً شناخته شده است. برگزاری همایش ها، جلسات گفتگو، چاپ آثار علمی و نشر مجلات پژوهشی بخش کوچکی از کارهای این موسسه است. جالب آن که این موسسه به عنوان یک موسسه علمی کارکرده و مقبول علما و بزرگان و روشنفکران بوسنی نیز می باشد. مسئولین موسسه بیش از دو ساعت در مورد فعالیت های حوزه خود گزارش داده و به سوالات پاسخ دادند. آن چه از صحبت های دوستان می شد برداشت کرد، این بود که:

با توجه به گرایش جامعه اسلامی بوسنی به عرفان و تصوف، باید از این فرصت استفاده کرد و به رشد و تقویت عرفان و تصوف در این کشور کمک نمود. بهترین راه برای تبلیغ شیعه همین راه است و محبت اهل بیت. این نظر در اصل عملی ساختن این دیدگاه «هانری کربن» نیز است که گفته: عرفان در غیر تشیع نمی تواند رشد کند. بر این اساس اگر الهیات عرفانی در بوسنی و یا هر کشور افریقایی رشد کند، به یک معنا مساوی با رشد تشیع و به تعبیر دیگر حتی اسلام انقلابی است. زیرا الهیات عرفانی بر خلاف الهیات وهابیت معتقد به شریعت سهله و سمحه و وفادار به تسامح و تحمل دیگر مذاهب است، و برخلاف جریان بنیادگرایی و سلفی گری که واکنشی در برابر مدرنیته شمرده می شود و شدیداً سختگیر و خشن است و در برابر دیگر مسلمانان به خشونت متوسل می گردد؛ همانطور که امروزه نیز با آن مواجه هستیم، وهابیت واکنشی در برابر اسلام انقلابی و سیاسی است و هرجا که وهابیت ریشه می دواند، ضدیت با تشیع و اختلاف میان مسلمانان نیز افزایش می یابد؛ بنابرین باید توجه داشت که ترویج اسلام انقلابی یا تشیع موجب حساسیت، رشد و واکنش بنیادگرایی و سلفی گری خواهد شد.

پس بهترین راهبرد برای مقابله با افراطی گری و ضدیت وهابیت در جهان اسلام، پرچم اهل بیت و عرفان و نزدیکی و همکاری و همیاری تصوف.

و روز آخر ساعت پنج به سمت فرودگاه حرکت کردیم. ساعت ده شب در ترکیه بودیم و روز سه شنبه ساعت 12 پروازمان به سوی تهران بود.




تاریخ : چهارشنبه 95/3/19 | 9:40 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

گزارشی از سفر به کشور بوسنی؛ اورشلیم اروپا(8)

شنبه 30/8/94؛ شهر کاکان و...

شنبه و یک شنبه با این که روز تعطیلی کشور بوسنی است، اما همراه با جمع همسفران، مشتاق­تر از روزهای پیشین به منطقه و شهر کاکان حرکت کردیم. جایی که در دوران جنگ بوسنی، مرکز آموزش نظامی مبارزان بوده است. از نیروهای قرارگاه رمضان و سپاه قدس ایران گرفته تا... یادبودی از یک شهید ایرانی هم در ورودی شهر به چشم می­خورد؛ شهید رسول حیدری، اهل ملایر که در همان ورودی شهر (19 خرداد 1372 ش) به شهادت می­رسد. بعداز فاتحه و گرامی­داشت این شهید عزیز ادامه حرکت داده و در مسیر به روستای «آمیچی» رفته و بر مزار شهدای 160 نفره آن فاتحه خواندیم. شهدایی که 16 آوریل1993م به دست کرواتها به صورت جمعی و در یک ساعت و روز کشته شده بودند.

سپس به شهر «یائیتسه» هم سری زدیم. شهر زیبایی است. نماز ظهر و عصر را در شهر «تراونیک» خواندیم. شهری که معروف به شهر وزراء است، چرا که بیشتر وزرای کشور از دیارند. این شهر قدیمی و از قدمت بالایی برخوردار است. دارای آبشار دیدنی و جنگل های انبوه و پر از مناظر طبیعی. مدرسه اسلامی ابراهیم پاشا در این شهر است که به سال 1706 م. تاسیس شده است. در دوران کمونیست ها بستهشده و تبدیل به... اما الان حدود بیست سالی است که مجدداً فعال شده و حدود 350 دانش­آموز دختر و پسر به صورت شبانه روزی در حال تحصیل هستند؛ ترکیبی از دروس دبیرستانی و علوم اسلامی.

یکشنبه 1/9/94

ساعت 5/8 صبح از محل اسکان به سمت سارایو حرکت کردیم. هوا برفی بود. همه جا سفیدپوش! دراین روز تنها قصد دوستان بازدید از فروشگاه­ها و احیاناً خرید اندک بود. بعد از خرید به سمت پاساژ معروف سارایوو رفتیم و بعداز نهار و نماز، دوباره ادامه خرید و... سرانجام برای نماز مغرب و عشاء به مسجد خسرو بیگ رفته و مقداری با امام جماعت مسجد «حافظ منصور مالکیج» هم سخن شدیم. وی می­گفت که در دوره کمونیسم ها تنها به یک مسجد و یک مدرسه اجازه فعالیت داده بودند و آن هم برای این بود که تیتو به غرب اعلام کند که در کشور آزادی وجود دارد. اما عملاً به کسانی که دروس اسلامی می­خواندند به اندازه یک دیپلم اجازه فعالیت­های اجتماعی داده نمی­شد و حرمت و احترامی نداشتند. حتی اجازه تحصیل در دانشگاه نداشتند. اما بعداز فروپاشی یوگوسلاوی و استقلال بوسنی، وضعیت مذهب و فعالیت­های دینی بهتر شده است. از او سؤال شد: آیا روحانیون بوسنی به ترکیه بیشتر گرایش دارند یا به الازهر؟ گفت گرایش به هر دو در میان مسلمانان و عالمان بوسنی وجود دارد، گاهی به این و گاه به آن و حتی گاهی به ایران نیز گرایش دارند. وی اظهار داشت: بارها در دوره نوجوانی و جوانی به ایران آمده بود و حتی او خودش چند سرود از جمله شعر مولوی «کجایید ای شهیدان خدای» را در بوسنی خوانده بود و مقداری از آن سرود را برای ما خواند و از ایران به نیکی یاد کرد. وی بعداز گفتگو، برای خروج از مسجد لباس معمولی پوشید و لباس روحانیت را در همانجا گذاشت.

نکته قابل توجه در معماری و شهرسازی و فرهنگ بوسنی، نفوذ پانصد ساله حکومت عثمانی در آنجاست. به این جهت فرهنگ و معماری بوسنی از تفکر عثمانی تاثیر پذیرفته و وقتی در مناطق قدیمی شهرهای این کشور قدم می زنی، احساس می کنی که در ترکیه و خیابان های استانبول در حال قدم زدن هستی.

علاوه بر جلوه های آثار و معماری عثمانی، نشانه های زیادی از معماری و فرهنگ اتریش نیز در بوسنی، به ویژه سارایوو دیده می شود. این نشان از آن دارد که پس از عثمانیان، اتریش هنگری بود که بوسنی را در اختیار داشته است. لذا فرهنگ بوسنی عملاً تحت تاثیر این دو فرهنگ قرار گرفته است. به طوری که در وسط بازار قدیمی و سنتی سارایوو در منطقه «سبیل» که سقاخانه ای شبیه به سقاخانه های ایرانی در آن قرار دارد، در نگاه اول مثل این که شهر به دو بخش تقسیم شده است؛ این دوگانگی فرهنگی و معماری در وسط بازار و در کف خیابان کاملاً مشهود است؛ بخش شرقی آن با معماری عثمانی و غربی با فرهنگ و معماری اتریشی. تمدن عثمانی در این کشور مسجد، کتابخانه و حمام ساخته و حکومت اتریش نیز جاده، خیابان، راه آهن و اولین مونوریل را در شهر سارایوو تاسیس کرده است. در حال حاضر نیز ارتباط علمی و فرهنگی خوبی بین اتریش و بوسنی وجود دارد. به طوری که امروزه هر فرد بوسنیایی می­تواند آزادانه به اتریش برود و در آنجا رایگان تحصیل کند.

یکی از مکان های دیدینی بوسنی محل تروز ولیعهد اتریش در منطقه «سبیل» است که موجب آغاز جنگ جهانی اول گردید و... در این مکان هنوز یادبودی برای آن جریان وجود دارد.





تاریخ : شنبه 95/3/15 | 3:21 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر

گزارشی از سفر به کشور بوسنی؛ اورشلیم اروپا(7)

روز جمعه، 30 آبان، در سارایوو

روز جمعه 30 آبان، پس از صبحانه، به اتفاق جناب آقای زارعان، مدیر مجموعه مدارس اسلامی(از مهد تا دبیرستان) سارایوو که محل اسکان ما ه در یکی از خواگاه های آنجا بود، به دیدار دانش­ آموزان و آموزگاران رفتیم. پس از دیدار از بخش­های مختلف و کلاس ها و دانش­ آموزان، در جلسه مسئولین و معلمان شرکت کرده و هر یک از مدیران ضمن توضیح درباره وضعیت مدارس به پرسش­های همسفران پاسخ دادند. این مدارس زیر نظر جامعه المصطفی ایران می­ باشند. در این مدارس دختران و پسران مسلمان با رعایت شئونات دینی در کنار هم و با هم درس می­ خوانند.

چند ساعت بعد جهت بازدید به دانشکده کاتولیک سارایوو رفتیم. با رئیس این دانشگاه گفتگو کرده و از دانشکده بازدید کردیم. دانشجویان این مرکز اکثراً لباس روحانیون مسیحی را به تن داشتند، مثل روحانیون حوزه­ های علمیه خودمان. اینها جزء شاخه فرانسیسکن ­ها بودند. لباس آنان قهوه­ای و نمادهای مخصوص (نماد سه مفهوم عدالت، فقر و اطاعت) داشتند.

نماز جمعه در مسجد جامع شهر

بعداز از دانشکده کاتولیک و نزدیک ظهر جهت شرکت در نماز جمعه به مسجد جامع رفتیم. مسجد جامع (خسروبیگ)، مسجدی است با معماری مساجد ترکیه. ساخته شده در دوره عثمانی با مناره­ های بسیار بلند و گنبدی کم عمق و چند نیم گنبد در اطراف آن. دورتادور داخل مسجد با نام پنج تن آل عبا و خلفاء مزین شده بود. امام جمعه «حافظ منصور مالکیج» بود، اما به دلیل انفجارهای اروپا توسط داعش، رئیس العلماء بوسنی «حسین افندی کازویچ» که از جمله شخصیت های برجسته کشور نیز می باشد، شرکت کرده و نماز جمعه را وی اقامه کرد. خطبه­ های نماز را به خطر افراطی­ گری و تأکید بر تقوای الهی اختصاص داد. خطبه ها به زبان بوسنیایی خوانده شد. در این مسجد هر روز یک جزء از قرآن کریم نیز به طور مستمر قرائت می ­شود.

جالب آن که مثل سنت دیرین جوامع مسلمین، در کنار این مسجد نیز یک باب مدرسه اسلامی همنام با مسجد «خسرو بیک» وجود دارد که علاوه بر دروس عمومی و مصوب کشور، معارف اسلامی نیز آموزش داده می شود.

حضور در بنیاد ملاصدرا

دیدار از بنیاد ملاصدرا برنامه بعدی همسفران بود. این مرکز سالهاست که در سارایوو به فعالیت های علمی و پژوهشی و فرهنگی مشغول است. از جمله فعالیت­های این بنیاد، تشکیل کلاس و دوره­ هایی برای افراد علاقه­مند به مطالعات اسلامی و پژوهشگران این عرصه می باشد. دوره­ هایی که بیشتر عمومی و در زمینه اخلاق، نهج البلاغه و دیگر مباحث اسلامی است. پس از شنیدن سخنان مسئولان بنیاد به سمت خانقاه یا تکیه عاشورا که متعلق به یکی از بزرگان دراویش نقشبندیه این دیار عاشق اهل بیت بود، حرکت کردیم.

در خانقاه نقشبندیه

حضور در خانقاه نقشبندیه یا تکیه عاشورا یکی از بهترین جلسات ما در سارایوو بود. دیدار با مدحت افندی چبلیچ، شیخ خانقاه نقشبندیه از شیرینترین و به یاد ماندنی ترین خاطرات این سفر بوده است. با وی به نماز مغرب ایستادیم. درب تکیه به روی هر مسلمانی باز است؛ اعم شیعه و سنی و... مهر نماز و کتب ادعیه هم به وفور. سنی و شیعه در کنار؛ هر کدام آزادانه با آداب خود، ولی در یک صفوف به نماز ایستادیم...

این مکان پر از اسامی اصحاب پیامبر و پنج تن آل عبا بود. به ویژه نمادهای بسیاری از امام علی(ع). تابلوهایی از اسم «الله» و «هو» به چشم می­ خورد. مدحت افندی مضمون تابلوها را برای دوستان توضیح داد. وی بسیار علاقه­ مند به امام خمینی و ایران بود و تبعیت از او را واجب می­ دانست و معتقد بود تبعیت از امام خمینی به معنای هدایت و بودن در مسیر صراط مستقیم است. در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان همسفر این جمله را گفت: «پیروی از امام خامنه­ ای به معنای پیروی از امام خمینی است.» وی از جمله کسانی بود که قبل از استقلال و تجزیه یوگوسلاوی سابق چند سال را در زندان کمونیستها سپری کرده، سپس در سال 1980، به تعبیر خودش با امام خمینی و آثار او آشنا شد و شیفته ایشان گردید. آقای مدحت دارای تحصیلات بالای دانشگاهی نبود، اما بسیار انسان عالم و سلیم ­النفس به نظر می­ آمد. وقتی روایت پیامبر(ص) درباره امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را نقل می­ کرد، می­ گریست و... وی به همه پرسش­های همسفران پاسخ داد. هر یک از دوستان سوالاتی را از او پرسیدند. از جمله یکی از دانشجویان از ایشان درباره امام مهدی (عج) سوال کردند که ایشان در پاسخ، بسیار زیاد ابراز علاقه به امام مهدی کرده و... وی در اتمام جلسه و پس از نماز عشاء به جلسه ذکر پرداختن که برای دوستان بسیار خوشایند بود.




تاریخ : چهارشنبه 95/3/12 | 8:49 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

با سلام
پوزش از وقفه ای که در ارائه سفرنامه بوسنی پیش آمد، در ادامه شماره های بعدی سفرنامه بوسنی تقدیم می گردد، البته خلاصه!




تاریخ : چهارشنبه 95/3/12 | 8:48 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

یک روز شوهری از زنش پرسید: درست است که می گویند جنین در شکم مادرش همه ی حرف ها و صداهای اطراف را می شنود و به آن ها عکس العمل نشان می دهد؟

زن گفت: درست است. این موضوع از نظر علمی هم ثابت شده است.

شوهر دهنش را به شکم زن نزدیک کرد و در بهت و حیرت او، اینچنین شروع کرد به صحبت کردن با جنین:

ببین عزیزم! سونوگرافی نشان داده که تو یک دختری. هنوز خیلی مانده است که به دنیا بیایی، اما من و مادرت از حالا منتظر قدوم تو هستیم. اگر به حرف های من گوش می دهی، لازم است قبل از آمدنت به این دنیا چیزهایی را برایت بگویم که حتماً لازم می شود:

1- وقتی به دنیا آمدی و همراه با بچه های زایشگاه شروع کردی به گریه کردن، مشکلی وجود ندارد؛ اما خارج از آن جا و خارج از خانه، حق گریه کردن نداری؛ چون تک خوانی محسوب می شود و مجازات دارد.

2- وقتی به سن کودکی رسیدی باید از گوش دادن به آهنگ ها و – احیاناً- "نی نای نای" کردن با آن ها به شدت پرهیز نمایی؛ چون به شدت شبهه ناک است.

3- از سن نوجوانی و جوانی به بعد باید از انجام رفتارهای مختص آقایان؛ مانند رفتن به ورزشگاه، انتخاب بعضی رشته ها، خندیدن و گردیدن آزادانه و...  پرهیز کنی.

4- بهترین رنگ برای لباس خانم ها مشکی است. پوشیدن لباس با رنگ ها ی دیگر ممنوع نیست، اما حتی الامکان حق نداری بپوشی.

5- وقتی خواستی از خانه بیرون بروی باید کاملاً مواظب مو، آرایش و رنگ لباست باشی. اگر به پارک رفتی باید از پاشیدن آب به رفقا خوداری کنی؛ چون در صورت عدم رعایت موارد بالا، ناگهان بیش از هفت هزار نفر انسانِ نامحسوس، به یکباره در اطرافت محسوس و به تو حمله ور می شوند و خودت بهتر می دانی که حس کردن ناگهانی این همه آدم همراه با هجوم غیر منتظره شان، چه مشکلاتی برای روح و جسم انسان ایجاد می کند.

5- حق فرا گرفتن موسیقی را نداری. اگر هم فراگرفتی، فقط باید ساز بزنی و نباید آواز بخوانی. اگر هم ساز زدی نباید کنسرت بدهی. اگر هم اتفاقاً توانستی پس از چند ماه و گذر از چند صد خوان، مجوز کنسرت بگیری و اگر به احتمال صدهزارم درصد، مجوز صادر شده برای کنسرتت لغو نشد، نباید با مردها روی سن برنامه اجرا کنی. باید جدا از بقیه ی اعضا و در پشت پرده بنشینی و ساز بزنی تا خدای نکرده باعث انحراف در جوان های مردم نشوی.

البته اگر پسر هم بودی مشکلاتت کمتر از این ها نبود، درس و ازدواج و بیکاری و بیمه و زندگی و هزارجور مشکلات ریز و درشت که فعلاً تو نباید غصه ی آن را بخوری. هروقت داداشت خواست چند سال دیگر به دنیا بیاید، همه را مفصلاً برایش شرح می دهم. حالا خوب بخواب و استراحت کن تا بعد. من و مامانت بی صبرانه منتظرت هستیم

*********

خبرها حاکی از آن است که بعد از چند روز، نوزاد مذکور به علت نامعلومی سقط شد. به همراه او کاغذی به دست والدینش رسید که در آن نوشته بود:

بابا! مامان! دوست تان دارم. دوست داشتم شما را ببینم، اما هر چه فکر کردم نتوانستم خودم را برای تحمل دنیای شما آماده کنم. لذا عطا و لقایش را بی خیال شدم. ضمناً به داداش هم بگویید اگر می تواند، اصلاً منعقد نشود. اینطوری درد سرش کمتر است. خداحافظ.

 

(12/2/95)




تاریخ : دوشنبه 95/3/10 | 10:12 عصر | نویسنده : بچه شلوغ | نظر

 

نبایدها 

   1 – دشمن انسان: إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا(فاطر:6) شیطان دشمن شماست. ‏شما [نیز] او را دشمن بگیرید.

   2 – گامهای شیطان: وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ(بقره:168و208 ؛ أنعام:142 ؛ نور:21) از گامهاى شیطان پیروى نکنید.

 3  نتیجه رهروی شیطان: مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَ الْمُنکَرِ(نور:21) هر کس پاى بر جاى گامهاى شیطان بنهد [بداند که] او به زشتکارى و امور ناپسند وامیدارد.

 4 - دوستی با کافران: لاَ تَتَّخِذُواْ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء(نساء:144) کافران را به دوستى خود مگیرید. لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا ... أَوْلِیَاء(مائده:57) کسانى را که دین شما را به ریشخند و بازى گرفته ‏اند ...  به عنوان دوست[خود] مگیرید.

5 دقت در انتخاب دوست: یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ ... یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا(فرقان:27-28) روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‏گزد [و] مى‏گوید ... اى واى(بر من) کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.

       6- قسم به خدا: وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ(بقره:224) خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید.(به نام خدا قسم یاد نکنید.)

      7 قسَمهای لقلقه زبانی: لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ(مائده:89) خدا شما را به سوگندهاى بیهوده ‏تان مؤاخذه نمى‏کند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مى‏خورید [و مى‏ شکنید] شما را مؤاخذه مى‏کند.

8 توقف در نادانسته ها: لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ(إسراء:36) چیزى را که بدان علم ندارى، دنبال نکن.

9 آمِر بی عمل: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ!؟(بقره:44) آیا مردم را به نیکى فرمان مى‏دهید و خودتان را فراموش مى‏کنید؟

10 گفتار بی عمل: لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(صفّ:2) چرا آن چه را که انجام نمی­دهید، بر زبان می ­آورید؟

11 شهادت به ناحق: لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ(فرقان:72) (مؤمنان کسانی هستند که) گواهى دروغ نمى‏دهند.

12 نماز در حال مستی: لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ (نساء:43) در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا زمانى که بدانید چه مى‏ گوئید.

13 پرداخت صدقه بدون منت و اذیت: لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى (بقره:264) صدقه‏ هاى خود را با منّت و آزار، باطل نکنید.(منت گذاری و اذیت نیازمندان، موقوف!)

14 سوءظن: اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ(حُجُرات:12) از بسیاری از گمان­ها اجتناب کنید؛ زیرا بعضی از آن­ها گناه هستند.

15 تجسُّس: وَلَا تَجَسَّسُوا(حُجُرات:12) -در امور یکدیگر- تجسّس نکنید.

16 ورود بی اجازه: لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا(نور:28) به خانه‏ هایى که خانه‏ هاى شما نیست، داخل نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید.

17 غیبت: وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ(حُجُرات:12) غیبتِ هم را نکنید. آیا دوست دارید گوشتِ مردارِ برادر خود را بخورید؟! بدتان می­ آید.

* جواز غیبت: لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ(نساء:148) خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد مگر [از] کسى که بر او ستم رفته باشد.

18 عیبجوئی و بدگوئی: وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(همزه:1) واى بر هر بدگوى عیبجویى.

19 تمسخُر: لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ(حُجُرات:11) هم را مسخره نکنید. شاید آن­ها بهتر از شما باشند.

20  القاب زشت: وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ(حُجُرات:11) هم را با القاب – و عناوین – زشت صدا نکنید.

21 تکبر: لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ(لقمان:18) با تکبر از مردم رُخ مَتاب.

22 - غرور: لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا(لقمان:18) با غرور بر روی زمین راه مرو.

23 خودکشی: لاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَه(بقره:195) به دست خود، خود را به هلاکت نیاندازید.

24 فراموشی یاد خدا: مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا(طه:124) هر کس از یاد من دل بگرداند،(غافل شود) زندگى او تنگ [و سخت] خواهد شد.

25 بخل و اسراف: لاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا(إسراء:29) دستت را به گردنت زنجیر مکن(بخیل نباش) و بسیار [هم] گشاده ‏دستى منما تا ملامت ‏نشوی و حسرت‏زده بر جاى نمانى.

* نه بخل و نه اسراف: الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا(فرقان:67) (مؤمنان)کسانى‏ هستند که چون انفاق کنند نه ولخرجى مى‏کنند و نه تنگ مى‏گیرند و میان این دو [روش] حد وسط را برمى‏گزینند.

26 نه تأسف ، نه شادی: لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (حدید:23) بر آنچه از دست ‏شما رفته، اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده شده است‏، شادمانى نکنید.(ذوق مرگی موقوف)

27 اموال و اولاد: اعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَةٌ(أنفال:28 ؛ تغابن:15) بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند.

اللهم وَفِّقنا بهذه الآیات.آمین یا ربَّ العالَمین!

 




تاریخ : یکشنبه 95/3/2 | 7:23 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر