آیت اله شبیری زنجانی در آستانه سالروز شهادت سرور آزادگان جهان، با انتقاد شدید از برخی آسیب‌های رفتاری و انحرافاتی که در برگزاری مراسم عزاداری برای سالار شهیدان صورت می گیرد با صراحت اعلام نمود که: «به خاطر جلب توجه عوام، دروغ تحویل مردم ندهند. در ذهن عوام خیلی دروغ رفته است . اینطور نباشد که آدم مطابق میل آنها صحبت کند. این یک گرفتاری است که  خیلی ها مطابق ذهن عوام مطالبی را دنبال می کنند؛ عوام هم خیال میکنند این مطالب وحی منزل است. در ایام عزاداری برای مردم از کتابهای معتبر مطلب نقل کنند نه هر چیزی را که با آن کارشان بهتر می گیرد بیان کنند. بالاخره چهار نفر انسان باسواد دروغ بودن مطلب را می فهمند و مسائل صحیح و راست هم زیر سوال می رود. البته از کتابهایی هم که به راست و دروغ پایبند نیستند نباید مطلب نقل کرد، از کتابهای معتبر مثل "نفس المهموم "استفاده کنند. ممکن است این کتابها هم درست یا نادرست باشند ولی کتابی هایی است که نویسندگان آنها آدم های نسبتا معتبری هستند.»

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت اله شبیری زنجانی




تاریخ : چهارشنبه 92/8/22 | 12:39 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

سال گذشته در سایت شیعه نیوز، تصاویری از مراسم عزاداری جامعه کاتولیک فیلیپین برای حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) منتشر شد (کلیک کنید). انحراف از هدف آئینی، و متوقف شدن در ظواهر، به دین خاصی محدود نمی شود: 

عزاداران عیسی

 

ادامه مطلب...


تاریخ : سه شنبه 92/8/21 | 7:21 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

صادق آل محمد فرمود:

بنده‌ای که هنگام نوشیدن آب، حسین علیه‌السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند، خدا صدهزار حسنه برایش می‌نویسد؛ صدهزار گناه از سیئات او را پاک می‌کند؛ او را صد هزار درجه معنوی بالا می‌برد؛ و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده؛ و خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام محشور می‌کند.

به نقل از کامل الزیارات ابن قولویه قمی

اما باید دانست که عظمت این یادآوری، ظرافتی مهم را در خود نهان داشته است: حسین بیشتر از آب، تشنه لبیک بود؛ حسین تشنه جامهای لبیک بود. پس نباید نگاهمان به امثال این روایات، نگاهی احساسی باشد؛ بلکه باید از سر تفکر به آن نگریست. یک نگاه احساسی، حرکتی شتاب زده و میرا در پی دارد. اما یک نگاه برآمده از بصیرت، محرک است و شورآفرین. و حسین، تشنه همین نگاه بود.

حسین، بیش از آب، تشنه شناخت بود. آیا کسی فهمید چرا عرفات حسین ناتمام ماند و به منا نرسید؟ کسی فهمید چرا حسین نه در منا که در نینوا به قربانگاه رفت؟

افسوس که به جای توجه به افکار و اهداف حسین، در پهنه تاریخ، زخم های تنش را می شماریم.




تاریخ : دوشنبه 92/8/20 | 2:43 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

1- در یکی از شهرهای استان مرکزی، هیأتی با نام "متوسلین به ذوالجناح"! تأسیس شده که اقدام به عزاداری‌های غیرعادی و همراه با خرافات می‌کند. (روزنامه جمهوری اسلامی، ستون جهت اطلاع، سیزدهم آبان 1392)

2- ناطق نوری: واژه دینداری خردمندانه یک واژه خاص در روایات است و به معنی خرد و عقل در کنار دینداری است که واژه معروف آن تفقه در دین است. همه رشد یک جامعه در دین شناسی است و کسانی که خرد نداشته باشند و از دین شناخت نداشته باشند هر چیزی که رنگ و بوی دین بدهد می پذیرند که بزرگترین خطر همین است و اسلام در طول تاریخ از این بخش کم ضربه ندید. خرافات وارد عقاید مردم شده و اسلام را تحت الشعاع قرار داده و اینجاست که اهمیت دینداری خردمندانه بیشتر مشخص می شود. متاسفانه برخی با عوام فریبی سعی در انحراف دین دارند، آنها که می گویند کشور را امام زمان مدیریت می کند کفر می گویند. (کلیک کنید)

3- بیژن زنگنه (وزیر نفت): اجازه ندهیم کسانی به نام شهیدان حقه بازی را بیندازند.امروز کشورمان به اعتدال و تدبیر نیاز دارد امروز عزت شهدا این است که عزت ایران حفظ شود اگر ایرانی حسرت بخورد به چیز هایی که یک مشت انسان ناچیز در دنیا به دست آورده اند ما خیانت کردیم به نام شهید... کشور ما  به سرعت میتواند کشور اول منطقه باشد ولی در این سالها مکررا نزول کردیم شعارها بزرگ؛ عمل ها خراب. چرا مردم ما هر روز باید فقیرتر شوند... یک زمانی بود که حدود صد هزار نفر در عسلویه کار میکردند و محتاج کسی نبودند چرا باید امروز به این روز بیفتند و تمام توسعه کشور را به هم بریزیم و شعار بدهیم. با شعار نمیشود کشور را پیش برد با شعور و خرد باید کشور را پیش برد. چرا در این کشور آدمهای صالح و توانمند باید کنار گذاشته شوند و یکسری افراد که در هیچ جا کار جدی به آنها داده نمیشد، باید کارها را به دست بگیرند؟ خوب معلوم است که کارها خراب می شود... تا یک زمانی علی رغم  بالا و پایینی هایی که بود جریان کشور  رو به پیشرفت بود، ولی از سال  84 به بعد یک وقفه ای به ما وارد شد، ما نباید دیگر در گذشته سیر کنیم، افراطی گری همیشه باید محکوم بشود و همیشه باید با تحجر مبارزه کرد و ما نباید در این بمانیم. خداوند به ما فرصت داده و ما باید از این فرصت برای اعتلای کشورمان استفاده کنیم ما باید طوری رفتار کنیم که دیگران پیشرفت ما را ببینند... به صراحت میگویم وضعیت امروز کشور ایران از نظر شرایط فروش نفت و مقدار فروش نفت و استفاده از پول، از شرایط دوران جنگ بسیار سخت تر است و ما باید با تدبیر جلو برویم و جامعه را توجیه کنیم چه خطراتی هنوز هست. آنهایی که خطرساز بودند همچنان درصدد این هستند که چوب لای چرخ مدیریت کشور بگذارند... چند روز پیش آقای روحانی گفتند یکی از وزیران پیشین آمد پیش من و به من گفت که من رفتم امارات و خواهش کردم و یک مقدار پول از آنها گرفتم و آوردم ایران، آقای روحانی گفتند ایشان وقتی رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش بکند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟... امروزه میگویند صداقت آمریکایی، آخر یعنی چی صداقت؟! اصلا در سیاست خارجی صداقت یعنی چی؟! پیامبر اکرم (ص) فرمودند: الحرب و کل خدعه، جنگ کلش خدعه است. سیاست خارجه هم ادامه بدون خون ریزی همان نبرده،تمامش خدعه است. اصلا صداقت آمریکایی یعنی چی؟ اصلا کی گفته آمریکا صداقت داره؟  اصلا کسی که فکر کنه که در سیاست خارجی با صداقت باید رفتار کرد اصلش بر حماقت است.  هیچ برادری و دوستی ای در سیاست خارجی نیست الا اینکه منافع خودت را تامین کنی، اگه با کسی  دوستی یا دشمنی برای اینکه منافع خودت را تامین کنی. چرچیل در جنگ جهانی دوم گفت ما با شوروی متحد میشویم  خیلی ها گفتند شوروی تا دیروز در مقابل ما بود حال چه شد که دوست ما شد. چرچیل پاسخ داد: بریتانیای کبیر هیچ دوست و دشمن دائمی ندارد فقط منافعش برایش دائمی است. آنکه میخواهد با ما مذاکره کند بخاطر منافع خودش است نه منافع من، ما خیلی باید ساده باشیم که فکر کنیم آمریکا به دنبال منافع کشور دیگری است، البته در زمان مذاکره یک جاهایی با هم اشتراک پیدا میکنیم مثلا ما با عربستان و عراق رقیبیم ولی وقتی در اوپک می نشینیم در زمان هایی یک نقاط اشتراکی داریم.  اصلا این حرفها را از کجا می آورند که آمریکا صداقت نداره اگه کسی فکر میکنه آمریکا در مورد ما صداقت داره خودش در اشتباه است.  قرار نیست که همه  یا باید با ما دوست یا دشمن باشند و حد میان هم ندارد، وسط دوستی و دشمنی هزاران منافع است که ما می توانیم از آن استفاده کنیم و هیچ چیز جز منافع ایران و ایرانی نباید برای ما مهم باشد. (کلیک کنید)




تاریخ : دوشنبه 92/8/13 | 10:50 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

حدود 20 سال پیش قانونی منع استفاده از تجهیزات ماهواره در ایران تصویب شد و مهلت جمع آوری این تجهیزات نیز یک ماه تعیین شد. اما تصاویر زیر نشان می دهد که نه یک ماه بلکه تا صد سال دیگر هم اگر بخواهیم با این مقوله به شیوه کنونی برخورد کنیم همان آش و همان کاسه است:

ماهواره

ماهواره

البته فکر نکنید که این وضع تنها در شهرها و مال ثروتمندان جامعه است نه:

ماهواره

نیروی انتظامی که مجری قانون است و معذور:

ماهواره

ماهواره

اما خداییش اسباب خنده و تمسخر دیگران و خودمان را فراهم می کنیم.

تعارف را کنار بگذاریم؛ این قانون، میلیون ها ایرانی را «مجرم» و «مستحق مجازات» می شمارد و در عین حال، توان مجازات این همه «مجرم خودساخته» را هم ندارد. نتیجه نیز بی ارزش شدن قانون و ایجاد فاصله بین مردم و حاکمیت است. تنها راه عاقلانه ، لغو این قانون غیرقابل اجرا و آموزش عمومی درباره اصول به کارگیری صحیح ماهواره، مانند چگونگی ایجاد محدودیت برای دسترسی فرزندان به برخی شبکه ها و نیز ایجاد اعتماد عمومی در جامعه برای ناکارآمدسازی تبلیغات سیاسی ضد نظام، راه اندازی شبکه های خصوصی و نهایتاً عمل به توصیه تکراری ارتقای سطح تولیدات تلویزیونی داخلی است و الّا اگر قرار بود اتفاقی با ممنوعیت و بگیر و ببند و عملیات راپلی و تانکی بیفتد، در این 19 سال رخ می داد. 




تاریخ : چهارشنبه 92/7/10 | 12:42 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

سخنرانی محکم، منطقی و عزت مندانه رییس جمهور روحانی در سازمان ملل، پیام مهمی داشت:" می توان عزت و آرمان راحفظ کرد، در عین عقلانیت و احترام."

این درس بزرگی بود برای پرچمداران مقاومتهای خودساخته که در ایام انتخابات، جریان مقابل را به سازش و حماقت در مقابل واقعیتهای دنیا متهم می نمودند!

روحانی را رعیت کدخدایی می نامیدند که امروز در مقابل زیرکی و اعتدال رییس جمهور ما چاره ای به جز نرمش نمی بیند. امروز آمریکا در مقابل افکار عمومی جهان برای عملکرد روحانی بهانه دندان گیری ندارد پس نمی خواهد به عنوان بچه لج باز و سرکش بازی مطرح شود. رییس جمهور ما نه از مدیریت کردن جهان سخن می گوید، نه از این که ترمز و دنده عقب قطار هسته ای کشیده شده است! نه شورای امنیت را به قطعنامه دانش برای پاره شدن حواله می دهد، نه آدرس می دهد به کجایتان آب بریزید و... .

روحانی، جهانی را ترسیم می کند بدون ترسیدن و ترساندن. از ظلم می گوید و ظالم را شرمنده می سازد نه مظلوم! زیرکانه توپ را به زمین حریف می اندازد و اجازه شیطنت به حریف نمی دهد تا از حربه ایران هراسی استفاده نموده و با ترساندن افکار عمومی، جهان را راضی به جراحی سازند.

روحانی حقوق بین الملل خوانده، دیپلمات بوده و به مبانی اسلام مسلط است، و این فرق اوست با کسانی که مقاومت را در کله شقی و فریاد کشیدن، قهر و جنگ می دانند.

برگرفته از پایگاه خبری الف

 

پ.ن 1 (تلخ): حدود یکصد نفر از افرادی که از موفقیتهای سفر روحانی به سازمان ملل ناخرسند بودند، امروز در فرودگاه مهرآباد تجمع کرده و پس از اقامه نماز، با ایستادن جلوی ماشین رئیس جمهور مانع از حرکت آن شده و شعار دادند. همچنین یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودروی روحانی پرتاب کرد. (کلیک کنید)

 

پ.ن 2 (شیرین): پیامک های طنز برای مکالمه روحانی و اوباما

ـ لوس نکن خودتو یه شب دیگه بمون. میشل قیمه پخته (اوباما به روحانی)

ـ اگه نتانیاهو بود بگو نیستم. (اوباما به میشل اوباما، کاخ سفید، تلفن در حال زنگ خوردن)

ـ گلم رسیدی اس بده (اوباما به روحانی)

ـ کاری داشتی تک بزن (روحانی به اوباما) 

اول تو...
- نه اول تو...
-اول تو قطع کن...
- نه اول تو... (بخش پایانی گفت وگوی تلفنی اوباما و روحانی)

ـ میگن صرافی های نیویورک تعطیل شده. چون امریکایی ها هجوم بردن برای خرید ریال ایران

ـ اوباما: بابت ترافیک سنگین در نیویورک عذرخواهی می‌کنم.
روحانی: ترافیک تهران رو ندیدی...

ـ کجایی؛ الان میتونی راحت حرف بزنی؟ کسی دور و ورت نیست؟ ... (اولین دیالوگ رئیس جمهوری آمریکا خطاب به رئیس جمهور ایران به صورت تلفنی)

ـ این همه وقت ؟ چرا الان زنگ زدی؟
- آخه من از طرح طلایی مکالمه شبانه استفاده می کنم. این جوری هزینه مکالمه هام نصف میشه. (مکالمه روحانی با اوباما)

خبر دارم که اول روحانی زنگ زده بهش. اما اوباما گفته تو قطع کن من بگیرم؛ شما تحریمین خرجت زیاد میشه!

دیدی گفتم محل نذاری خودش زنگ میزنه؟
(ظریف به روحانی)




تاریخ : شنبه 92/7/6 | 3:51 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

در آغوش مادر




تاریخ : چهارشنبه 92/7/3 | 12:0 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

صادق خرازی در صفحه فیس بوک خود نوشته است:

دیشب یکی از همکاران نوید داد که فیسبوک را می توان بدون فیلتر شکن مشاهده کرد و متعاقب آن خبر داد که مردم می توانند بدون وی پی ان وارد این شبکه عظیم ارتباطی شوند. خبری خوش توام با امید بود که من هم شادی کنان در صفحه خوم گذاشتم. دیری نپایید که همه دوستان یا تاکید کردند و یا نفی نمودند. بنده از منبعی موثق خبر دارم که رئیس جمهور به معاون حقوقی اعتراض کرده اند که چرا علیه فیس بوک و کاربران محترم آن مصاحبه کرده است. برای یکی از بزرگان این مملکت فخیمه که دارای قدرت و شهرت است نوشتم در مملکت فضیلت بنیاد، گویی مردم غریبه اند. در این کشور رهبری محترم، رئیس جمهور و بسیاری از مقامات در سطوح مختلف صفحه فیس بوکی دارند ولی دولت و دستگاه مخابرات آن با نگاه امنیتی صرف به این شبکه می نگرد که جدا جای تاسف دارد. می شود به همه پدیده های زندگی با نگاه بسته امنیتی نگریست.
چند هفته قبل با یکی از مهم ترین مسئولان امنیتی کشور صحبت می کردم از ایشان نیز سئوال پرسیدم چرا با نگاه امنیتی به پدیده فیس بوک می نگرید. وی گفت متاسفانه عده ای درک دقیقی نسبت میان امنیت و تکنولوژی ندارند. بیش از سی سال است که با پدیده تکنولوزی در کشورمان امنیتی برخورد می شود. روزگاری ویدئو را بی ناموسی فرض می کردند. میلیارد ها دلار ارز از مملکت خارج شد ولی حضرات نمی خواستند بفهمند که تکنولوژی همه مرزها را در می نوردد. با ماهواره و موبایل هم همینگونه برخورد می شود.
به جای آنکه حضرات فیس بوک را ابزاری برای تعامل با نسل جوان بدانند، به جای آنکه در کشور فکر شود و به پدیده تکنولوزی، فرهنگی و توام با واقع بینی برخورد شود، همه چیز را از قوه قهریه و از بستر راحت وآسوده تعطیل کردن عقل می نگرند. 
راه مقاومت در برابر ایسم های مبتذل و رفتار خانمان سوز غیر اخلاقی تعطیل کردن و بستن و فیلترینگ نیست. آنکه بخواهد می تواند و آلودگی های اخلاقی جهان متصل به تکنولوژی مرز ناپذیر است. 
یک راه باقی می ماند و آنهم به کارگیری عقل و بهره گیری از حضور یک پارچه مردم و آگاهی عمومی از فرهنگ و بستر گفت و گوی همه جانبه و باز کردن راه تعامل و گفت و گو . مردم ایران نجیب و شریف هستند مردم دین دار و اهل ایمان هستند. چرا عده ای به خود اجازه می دهند که قیم مردم و مسئول بهشت و جهنم آن ها باشند. مسئولیت دولت باید در راستای توسعه فرهنگ عمومی، توسعه اخلاق جمعی و فهم فضیلت های اخلاقی به کار گرفته شود.

به نقل از شبکه ایران




تاریخ : چهارشنبه 92/6/27 | 12:19 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

روزی امام موسی صدر در جمع مسیحیان لبنان، سخنرانی بسیار موثر و جذایی ایراد کرد و همه را مجذوب ساخته بود. اواخر سخنرانی، خانمی جوان و زیبا که از توفیق عالِمی مسلمان بسیار دلخور بود، به دوستانش گفت «من می دانم چطور حالش را بگیرم و ضایعش کنم» و بلافاصله پس از پایان سخنرانی، در حالی که همه را متوجه خود کرده بود، جلو رفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد.

امام صدر دستش را طبق عادت روی سینه گذاشتند، او هم که منتظر همین بود پرسید: «می خواهید نجس نشوید؟» (همان مشکل سوء تفاهم خانم ها و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیرمسلمانان و...)

ایشان با زیرکی پاسخ دادند: «بل لا حافظ علی طهارتک» بلکه بر عکس، تو آن قدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید.

این جواب حکیمانه توطئه آن زن را خنثی کرد، و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.

برگرفته از کتاب «قدم کلیک هایتان بر چشم» نوشته محمدرضا زائری




تاریخ : سه شنبه 92/6/5 | 1:21 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

مطلب جالبی رو در وبسایت نامه های حوزوی آقای تاران خوندم، که دوست دارم شما هم بخونید و نظر بدید که خدا وکیلی، روحیه ای که در این مطلب مورد اشاره قرار گرفته، چقدر از عقبه معرفتی و فرهنگی جامعه ما رو تشکیل میدهد:

رفته بودم مدرسه فیضیه؛ یه حاج آقا اومد کنارم نشست گفت شش جلد کتاب نوشته، نشونم داد کتابهاشو، در مورد فضایل اهل بیت علیهم السلام بود، تسلط فوق العاده ای به احادیث و آیات قرآن داشت. اما تفسیر عجیبی از آیات قران داشت و فضایل اشاره شده در قرآن را به حضرت علی (ع) مربوط میساخت و بدی ها و پلیدی ها را به ابوبکر و عمر. چندین بار گفتم حاج آقا شما تفسیر به رای میکنید اما خب اینقدری آیه و روایت میخواند که نمیذاشت حرف بزنم. آخرش دید خیلی گیر میدم گفت: «آدم به معانی آیات اعتقاد و باور نداشته باشه گناه داره.» در واقع تفسیر ایشان همان تفسیر وهابیت از دین اسلام بود اما با رویکرد شیعی.

اون طرفم یه نوجوانی نشسته بود که تازه طلبه شده بود، و با امید به این حاج آقا نگاه میکرد.




تاریخ : یکشنبه 92/6/3 | 12:14 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر