· اشاره به بیانات رهبری معظم انقلاب در کمتر از یک ماه پس از این هجمه رسانه ای به دولت و در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام خمینی ره در 14 خرداد 1390 ، بدون هیچ گونه قضاوت و یا پیش فرض می تواند فضای مبهم و تاریک آن روزها را روشن و نمایان سازد:
« اگر به نام عدالتخواهى و به نام انقلابی گرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالتخواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانى که از لحاظ فکرى با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم.
اگر بخواهیم به نام انقلابی گرى و رفتار انقلابى، امنیت را از بخشى از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم. در کشور آراء و عقاید مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهاى بر یک حرکتى، بر یک حرفى منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههاى موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهاى نباشد، کسى است که نمیخواهد براندازى کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقهى سیاسى ما، با مذاق سیاسى ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومى، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوى»؛ این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.»
· کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، دیروز با اعلام بررسی اقدام محمود احمدینژاد در همراهی اسفندیار رحیممشایی در هیات مرکزی نظارت بر انتخابات این شورا گفت: اکثریت اعضای هیات نظارت به اتفاق آرا معتقد بودند که اقدام اخیر رییسجمهور در معرفی یکی از افراد بهعنوان نامزد انتخابات براساس ماده 68 قانون انتخابات ریاستجمهوری تخلف بوده و عنوان مجرمانه دارد و مقرر کردهاند که مراتب آن به قوهقضاییه اعلام شود.
این در حالی است که بهمن کشاورز، حقوقدان، معتقد است «صرفنظر از این موضوع که حضور احمدینژاد در کنار مشایی برای او سود یا زیان دارد، همراهی رییسجمهور منع قانونی ندارد.» او در توضیح نظر خود گفته است: ماده 68 تصریح دارد که این اقدامات پس از اعلام اسامی نامزدها ممنوع است. این در حالی است که هنوز اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده اعلام نشده است.»
غلامحسین الهام نیز با بیان اینکه حضور رییسجمهور در ستاد انتخابات اشکال قانونی نداشت، گفت: اول اینکه طبق قانون انتخابات، تبلیغات از زمانی آغاز میشود که اسامی داوطلبان از سوی شورای نگهبان به صورت رسمی اعلام شده باشد و اکنون این اتفاق نیفتاده است و هنوز اسامی داوطلبان از سوی شورای نگهبان اعلام نشده است.
الهام ادامه داد: رئیس جمهور روز شنبه در ستاد انتخابات با ادبیات روشنی اعلام کردند که من اکنون در مرخصی هستم و به عنوان رییسجمهور حضور پیدا نکردهام و به عنوان یک شخص حقیقی در اینجا حضور دارد و به عنوان محمود احمدینژاد به عنوان یک شخص حقیقی اظهارنظر میکنم و همانطور که میدانید شخصیت حقیقی جدا از شخصیت حقوقی است.
در همین رابطه ابراهیم اعتمادیان حقوقدان در گفتگو با شبکه ایران گفت: حضور احمدی نژاد در کنار مشایی منع قانونی ندارد.
وی تصریح کرد: اقدام احمدی نژاد از لحاظ قانونی فاقد اشکال است. و نمی توان به لحاظ حقوقی انتقادی به این مسئله وارد کرد و آن را غیر قانونی دانست.
* در مهرماه 1386، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت محمود احمدینژاد، با اعلام خبر استعفای علی لاریجانی، سعید جلیلی را به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد. پس از آن آیت الله خامنهای در تاریخ هشتم تیرماه 1387 طی حکمی وی را نماینده خود در شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد...
شبکه ایران / اکبر هاشمی رفسنجانی در دیدار دانشجویان دانشگاه های صنعتی شریف، علم و صنعت، علامه طباطبایی، تهران، امیرکبیر، خواجه نصیر و دانشگاه های آزاد تهران، در اظهارات و مواضع جدید خود که با ادبیاتی آهنگین و جوان پسند بیان شد گفت:من نمی توانم بدین صورت صحبت کنم و با همان ادبیات قدیمی که بزرگ شده ایم سخن می گویم.
هاشمی رفسنجانی با اظهار اینکه شما از نسل سوم انقلاب هستید و باید امید در شما خیلی بیشتر از نسل ما باشد، تأکید کرد من انتظار ندارم کلمات مأیوس کننده و افسرده کننده از شما بشنوم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اظهار اینکه مشکلات مأیوس کننده حتی برای پیامبران نیز پیش آمده است، گفت: در زمانی که انسان ها گمان می کنند هیچ منجی ای ندارند اما رحمت الهی از آستین خود انسان های خداجو بیرون می آید.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه متأسفانه دوباره خطر پیش روی ماست و ممکن است حتی بدتر از گذشته هم باشد، گفت: البته آن موقع مثل حالا آن قدر جوان و انسان آگاه وجود نداشت که ما الان بخواهیم از افسردگی سخن بگوییم.
وی با تاکید بر اینکه، اگر نمی گذارند صدایتان بلند شود اینطور نیست که حرفتان گم شود، گفت: حرف شما در دل خیلی ها است و اکنون کافی است تا جرقه ای برای بیان آن بخورد.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه مسئولان اصلی نظام نیز از ایجاد وضعیت خفقان و برگشت به اوضاع سابق ناراضی هستند، اظهار کرد: این وضعیت را تنها جریان های متحجر می خواهد اما نه قانون اساسی و نه اهداف انقلاب و نه مسئولان اصلی نظام چنین وضعیتی را نمی خواهند، شاید پیدا کردن راهکار دشوار باشد ولی مردم خود راهکار را پیدا می کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به دعوت دانشجویان حاضر در جلسه برای کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری گفت: شما همه چیز را حواله به یک نفر می کنید، حال اگر یک نفر فوت کرد چه باید کرد؟
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه این سخن بدین معنا نیست که وارد عرصه نخواهم شد، افزود: خیلی از افراد دیگر هستند که اگر وارد میدان شوند می توانند خیلی بهتر از ما نیز کار بکنند. بخصوص همین جوانها و خانم ها که در مسابقات علمی آقایان را پشت سر گذاشته اند.
وی با بیان اینکه این طور نیست که یک عده متحجر بخواهند هر طور که تمایل دارند با مردم رفتار کنند اظهار کرد: شرایط خود به خود رو به اصلاح می رود البته ما نیز نباید خاموش باشیم بلکه باید با منطق و تفکر شجاعانه مباحثه کنیم و حرف بزنیم.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه برای آمدن به صحنه انتخابات ریاست جمهوری در حال ارزیابی شرایط هستم گفت: من پیش از این نیز در حال ارزیابی شرایط بودم و باید ببینم اصلا نیازی هست که وارد عرصه شوم یا خیر.
وی با تاکید بر اینکه پیش از اینکه بیایم باید در این مورد با رهبری صحبت کنم گفت: من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه ما نمی خواهیم دعوا کنیم خاطرنشان کرد: اگر بخواهد شرایطی بوجود بیایید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آید همه ما ضرر خواهیم کرد.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به سخن پیشین خود درباره اینکه اگر من بخواهم وارد عرصه شوم به این معنا است که ما در این 30 سال نیرویی را برای انقلاب تربیت نکرده ایم گفت: این طور نیست که ما نیرویی را تربیت نکرده باشیم بلکه آنها را خانه نشین و بیکار کرده اند.
وی با تاکید بر اینکه این 8 سال به انقلاب، کشور، مردم و تاریخ کشور ظلم شده است، گفت: همه سخنرانان این جلسه زوایای خلاف های این دوره را گفتند من نیز با آن موافقم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اظهار اینکه باز هم رای مردم حرف آخر را خواهد زد افزود: شرایط برای ما بد است ولی نباید باعث ایجاد یاس شود بلکه می تواند موجب ایجاد هوشیاری شود.
هاشمی رفسنجانی با اظهار اینکه دشمنان ما توانستند به خاطر سوءمدیریت در کشور با تحریم ها ما را تحت فشار قرار بدهند گفت: آنها همه راههای توسعه و زندگی خود و تولید و استفاده از تکنولوژی های برتر دنیا برای ما بسته اند و چنانچه ما بخواهیم برای غلبه بر این شرایط رخنه ای نیز پیدا کنیم فورا آن را می بندند.
وی با با تاکید بر اینکه دشمنان ما نیاز به جنگ با ما ندارند گفت: متاسفانه اکنون شرایطی بوجود آمده است که ما خود به طرف انحطاط می رویم!
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه کسانی که می گویند ما به سمت استقلال می رویم دروغ می گویند تصریح کرد: اگر کار اساسی انجام شده است افتتاح و شروع آن در زمان دولت من انجام شده و در چند سال اخیر تنها کارهای کوچکی شده است که ظرف یکی دو سال قابل انجام است!
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه کارهای اساسی در این دوره خیلی کم بوده است گفت: اقدامات دولت فعلی پایه ها را سست می کند همچنان که برخی قصد دارند مانع از این شوند که کشور به سمت علم برود و به عنوان نمونه دانشگاههای بخش خصوصی را تضعیف می کنند.
وی با تاکید بر اینکه غصب دانشگاه آزاد یکی از این موارد است گفت: این اقدام با تصویب نهادی صورت گرفت که حق نداشت در اساسنامه آن ورود کند.
هاشمی رفسنجانی در پایان سخنان خود خطاب به حاضران که برای دعوت از وی برای اعلام کاندیداتوری در این برنامه حاضر شده بودند شعر زیر را قرائت کرد:
گفت پیغمبر که گر کوبی دری / عاقبت زان در برون آید سری
درج این مطلب نشانه تأیید یا رد همه آن نیست! به نظرم مطلب قابل بحث و ایضاً مهمی آمد گفتیم از نظر صاحبان تفقه استفاده شود.
شبکه ایران / دکتر اکبر جباری، پژوهشگر ایرانی حوزه فلسفه، ادبیات و علوم سیاسی و دانشآموخته دانشگاه میسور هند است. این استاد فلسفه داماد مرحوم علامه دوانی است و با تالیفاتی چون "اقبال در آیینه اشعارش "، "پرسش از وجود"، "فلسفه، تکثیر، جنسیت"، "تأملاتی در مبادی علوم قدیمه"، "مبانی درمان وجودی هایدگر" و ... شناخته می شود. دکتر جباری یادداشتی را در پاسخ به شبهه پایان اسلام گرایی در اختیار شبکه ایران قرار داده است که متن آن در ادامه آمده است:
پیش از هرچیزی می بایست بین "اسلام گرایی" یا همان Islamism و "اسلام" به مثابه یک دین، تفاوت بنهیم و بدانیم این مساله صرفا شامل اسلام گرایی نیست، بلکه شامل همه ایسم ها میشود و دوران همه ایسم ها به پایان رسیده است. اما دوران دین و ادیان نه تنها به پایان نرسیده بل ما در عصر آغاز احیاء ارزش های دینی هستیم.
وقتی می گوییم اسلام گرایی، به واقع برخی آن را با تبلیغ دین یکی می انگارند و تصورشان این است که اسلام گرایی یعنی دعوت دیگران به دین اسلام است! حال آنکه اساساً اسلام گرایی چیزی غیر از دعوت به یک دین است.
دعوت به دین و ارزش های دینی امر بسیار معمول و متداولی است که نه تنها در اسلام بل همه متدینان یک دین بدان تمایل دارند. در هر دینی گروهی بطور رسمی(مانند روحانیون در اسلام، کشیش در مسیحیت و...) و یا بطور غیر رسمی درصدد جذب دیگران به دین خود هستند و می کوشند تعالیم دینی خود را به گوش دیگران برساند.
همینجا در هند، دوستانی دارم از آیین یهوه که دائما به دنبال تبلیغ دین و آیین خود هستند. این چیز جدیدی نیست و امر متداولی است.
اما اسلام گرایی مانند کثیری از مکاتب و "ایسم" های قرن بیستمی، مبتنی بر یک نگاه ایدئولوژیک است که آگاهی محصور و معطوف به کنش سیاسی است.
این تعریف از اسلام گرایی دقیقاً تعریفی از خود "ایدئولوژی" است. "ژان بشلر" در کتاب "ایدئولوژی چیست؟" این تعریف دقیق را از ایدئولوژی ارائه می دهد و به رغم دربرگیری تعاریف مارکسیستی از ایدئولوژی، تعاریف غیر مارکسیستی را نیز دربر می گیرد و به مثابه تعریفی مقبول نزد اهل علم پذیرفته شده است.
اسلام گرایی بدین معنا فرایند یک کنش سیاسی است که همه چیز معطوف بدان است.
برخلاف تعالیم دینی و خاصه اسلام که می خواهد از درون یک تفکر و زیست جهان دینی و اسلامی، به کنشی متناسب با آن تفکر دست یابد، در اسلام گرایی نخست یک کنش سیاسی مورد توجه است و همه چیز معطوف بدان کنش سیاسی است، ازجمله تعالیم و تفکر دینی.
یکی دیگر از ویژگی های "اسلامی گرایی"، تخاصم ذاتی آن با هر اندیشه و تفکر نامتجانس است. در اسلام گرایی، اصل براین است که هرکسی غیر از "من" باطل است و هر طریقی غیر از طریق "من"، خطاستً از این جهت اسلام گرایی به شدیدترین شکل ممکن "سوبژکتیو" است و با "اومانیسم" قرابت دارد.
اسلام گرایی، در دل تخاصم ذاتی خود با "دیگری"، همواره سودای حذف دیگری را دارد، درحالی که تفکر دین بطور عام و دین اسلام بطور خاص، نه درصدد حذف دیگری بل درصدد گفتگو با دیگری بر اساس وجوه مشترک است. قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى? کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ? فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران/64)
(بگو : اى اهل کتاب ! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است [و همه کتاب هاى آسمانى و پیامبران آن را ابلاغ کردند] و آن اینکه جز خداى یگانه را نپرستیم ، و چیزى را شریک او قرار ندهیم ، و بعضى از ما بعضى را اربابانى به جاى خدا نگیرد . پس اگر [از دعوتت به این حقایق] روى گرداندند [تو و پیروانت] بگویید : گواه باشید که ما [در برابر خدا و فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم .)
اما اسلام گرایی با تاکید بر افتراق بین ادیان و نحل و ملل مختلف، راه را برای خشونت و تخاصم می گشاید.
از همین رو دوران اسلام گرایی به مثابه یک ایدئولوژی به پایان رسیده و عصر ایمان مبتنی بر گفتگو آغاز شده است. گفتگویی توأم با خضوع و خشوع. گفتگویی که در آن نه به دنبال تحمیل عقیده خویش بر دیگری، بل به دنبال کشف افق های ناشناخته در ساحت دیگری است.
{درج این نوشتار به منزله تایید همه آن نیست- ضمن اینکه به زعم اینجانب ایشان قصدشان مشخص کردن فرد خاصی نیست}
طیف های گوناگون سیاسی از مدت ها قبل چشم انتظار روز اول فروردین 1391 بودند. رهبران اصلاح طلب این روز را لیله القدر انتخابات 92 نامیدند که تکلیف آن ها را روشن می کند. اصولگرایان نیز که از مدت ها قبل با سازو کارهایی چون 2+1، 3+2، پایداری و ... فعالیت شان را آغاز کرده بودند، برای اطلاع یافتن از دیدگاه های انتخاباتی رهبر انقلاب لحظه شماری می کردند. سخنرانی رهبر انقلاب که به انتهای خود رسید، انتظار گروه های سیاسی نیز به پایان رسیده بود.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از ایراد سخنانی جامع پیرامون موضوعاتی چون تحریم های اقتصادی غرب، مذاکره با آمریکا و راهبردهای جمهوری اسلامی در سال 92 و ... دقایقی را نیز به انتخابات ریاست جمهوری اختصاص دادند؛ دقایقی حساس و سرنوشت ساز که البته با بهت و حیرت ناظران چپ و راست همراه شد:
«در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید.»
برای حیرت سیاسیون راست و چپ، دلایل متعددی را می توان برشمرد که البته موضوع این نوشتار نیست. مثلا اصولگرایان که در واکنش به تئوری "انتخاب اصلح" همواره پوزخند زده و بر تئوری "صالح مقبول" و "انتخاب بر اساس نظر سنجی" پافشاری می کردند، از تاکید رهبر انقلاب انگشت حیرت به دندان گرفتند.
غافل گیری گروه های سیاسی اما به همین جا ختم نشد. هیچ یک از اصولگرایان و اصلاح طلبان تصور نمی کردند که قرار است دقایقی بعد محمود احمدی نژاد به عنوان شاخص انتخاب اصلح از سوی رهبر معظم انقلاب معرفی شود:
«آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسلهی دولت هائی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم.»
برای اولین بار طی 24 سال گذشته رئیس جمهور فعلی به عنوان محور انتخاب اصلح معرفی شد و حالا کاندیداهای ریاست جمهوری می بایست نسبت خود را با نقاط ضعف و قوت محمود احمدی نژاد مشخص کنند. بزرگان راست و چپ به خوبی معنی سخنان رهبر انقلاب را متوجه شده اند. به خصوص که حضرت آیت الله خامنه ای در سال های 76 و 84 هیچگاه روسای جمهور وقت – اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی - و نقاط ضعف و قوتشان را به عنوان شاخص انتخاب اصلح معرفی نکرده بودند. محوریت یافتن محمود احمدی نژاد، ناگوارترین خبر برای گروه هایی بود که طی 2 سال گذشته بیشترین فاصله ممکن را با محمود احمدی نژاد تجربه و حتی بر سر برائت از نقاط قوت احمدی نژاد نیز با یکدیگر رقابت کرده بودند. به همین دلیل فراز پایانی سخنان رهبر انقلاب در رسانه های وابسته به این گروه ها محجور افتاد و فراز های دیگری مورد توجه قرار گرفت.
*نقاط ضعف احمدی نژاد از نظر گروه های سیاسی
محمود احمدی نژاد نیز همچون هر انسانی داری نقاط مثبت و منفی است با این وجود بر سر تعریف این ویژگی ها بین گروه های سیاسی مختلف اختلاف نظرهای عمیقی وجود دارد. به عبارت دیگر هر یک از گروه ها و شخصیت های سیاسی بر اساس ظن خویش به داوری درباره محمود احمدی نژاد می پردازند؛ نکته مهمی که رهبر انقلاب نیز در سخنان نوروزی خود، بدان اشاره ای ظریف داشتند:
«... آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید...»
در اینجا می توان به برخی از نقاط ضعف محمود احمدی نژاد از دیدگاه گروه ها و احزاب سیاسی مختلف اشاره داشت.
به عنوان نمونه اصولگرایان مواردی چون "استبداد رای"، "بی توجهی به نصیحت بزرگان اصولگرا"، "مشورت ناپذیری"، "بی توجهی به مراجع تقلید"، "ناکارآمدی در مدیریت"، "بی اعتقادی به حجاب فقهی"، "لیبرالیسم فرهنگی" و ... را نقاط ضعف محمود احمدی نژاد می نامند.
اگر نظر حسین شریعتمداری را در باره نقاط ضعف احمدی نژاد جویا شویم او این موارد را برخواهد شمرد: «"تلاش برای براندازی نظام"، "پیوند با جاسوسان"، "پیوند با گروهک رجوی"، "به هم ریختن عمدی بازار سکه و ارز برای نوشاندن جام زهر به رهبری –نعوذ بالله –"، "پیوند با بهائیت"، "تلاش برای سازش با آمریکا"، "فساد گسترده مالی و اقتصادی" و ...».
این سوال را حتما باید از هاشمی رفسنجانی و حامیانش نیز پرسید و از آن ها شنید: «"انحراف از سیاست های دولت سازندگی"، "گام نهادن در راه ابوالحسن بنی صدر"، "دشمنی با روحانیت"، "تندروی و دشمنی با اعتدال"، "کنار زدن دلسوزان انقلاب"، "تفرقه افکنی بین نیروهای انقلاب"، "مهدویت انحرافی و شباهت گفتمانی با انجمن حجتیه" و ... نقاط ضعف محمود احمدی نژاد یا همان بلیه فعلی است.»
جبهه پایداری و آیت الله مصباح یزدی نیز نقاط ضعف محمود احمدی نژاد را بارها شمارش کرده اند: "ایجاد بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون"، "ترویج ناسیونالیسم و ملی گرایی"، "بازتولید بهائیت و ظهور محمد علی بابی دیگر در دولت احمدی نژاد"، "پیوند با فراماسونری"، "تلاش برای رونمایی از دین جدید"، "شباهت با کارگزاران سازندگی"، " ترویج اومانیسم"، "اعتقاد به پلورالیسم"، "پیوند با جریان فتنه"، "کمک گرفتن از شخص شیطان"، "رمالی و جن گیری"، "تنازل از شعار های سوم تیر 84" و ...
روشن است گروه های سیاسی که با عناوین مذکور دولت را توصیف می کنند، نمی توانند نقطه قوتی برای آن قائل باشند. به راستی برای "بزرگترین خطر از صدر اسلام" یا "بلیه" چه نقطه قوتی می توان متصور بود؟
در این میان حامیان محمود احمدی نژاد هیچ یک از این موارد را بر نمی تابند و اصلاح طلبان نیز سیاست "دید گفتیم" را در پیش گرفته اند.
*نقاط قوت و ضعف احمدی نژاد از نظر رهبر انقلاب
در میان این آشفته بازار، باید پرسید نظر فردی که احمدی نژاد را به عنوان میزان اصلح معرفی کرده است، درباره نقاط ضعف و قوت او چیست؟ رهبر معظم انقلاب طی 8 سال گذشته به خصوص در دیدارهایی که در شهریور ماه با هیئت دولت داشته اند، ویژگی های رئیس جمهور و دولت های نهم و دهم را مورد ارزیابی قرار داده اند.
قبل از استخراج نقاط ضعف و قوت دولت های نهم و دهم از سخنان رهبر معظم انقلاب، لازم است به یک تقسیم بندی در برخورد با کلام رهبری اشاره داشت. فرمایشات رهبر انقلاب درباره دولت را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
1) توصیه ها و تشویق ها 2) انذارها و هشدارها 3) بیان نقاط قوت 4) بیان نقاط ضعف
بررسی توصیه ها و انذارهای رهبر انقلاب موضوع این نوشتار نیست اما لازم است بین این دو با نقاط قوت و ضعف دولت تمیز قائل شد. به عنوان نمونه رهبر معظم انقلاب همواره عدالتخواهی دولت را به عنوان یک نقطه قوت معرفی کرده اند اما در عین حال نسبت به بی توجهی به "معنویت" و "عقلانیت" انذار داده اند. انذارهای رهبری درواقع هشدارهایی است برای پیشگیری از لغزش و عقبگرد و طبیعتا نمی توان این موارد را در شمار نقاط ضعف دولت برشماری کرد؛ همچنین است وضعیت توصیه ها و مشوق های ارائه شده در کلام رهبر معظم انقلاب. به عنوان نمونه ای دیگر، رهبر انقلاب همواره دولت را به توجه به اسناد بالادستی چون سند چشم انداز توصیه و تشویق کرده اند اما این موارد را نیز نمی توان حمل بر توجه دولت به سند چشم انداز کرد و درشمار نقاط قوت آن به حساب آورد. در احصاء نقاط ضعف و قوت دکتر احمدی نژاد بر اساس سخنان رهبر معظم انقلاب، صرفا مواردی مورد توجه قرار گرفته است که تحت همین عناوین توسط رهبری مورد اشاره قرار گرفته است و به عنوان ضعف ها و قوت های محض دولت مشخص شده است.
نقاط قوت دکتر احمدی نژاد در کلام رهبر انقلاب را ذیل 4 عنوان کلی استخراج شده است. عبارات ذیل عین کلام رهبر معظم انقلاب در توصیف ویژگی های مثبت شخص رئیس جمهور و دولت های نهم و دهم است:
الف) ویژگی های مثبت شخصیتی رئیس جمهور:
1- قاطع 2- شجاع 3- دانشمند 4 – کارآزموده 5- انقلابی 6- خدمتگزار 7 – خاکی 8- صادق 9- ساده زیست 10 – مردمی 11- حرفه ای در امر سیاست 12- مبتکر 13- جسور 14- برخوردار از روح بلند پروازی 15 – برخوردار از قوای جوانی 16- برخوردار از حوصلهى جوانى 17 – فعال 18- کوشنده 19- دلسوز 20- زحمت کش 21- برخوردار از روحیه دلیری در برخورد با مشکلات 22- پرانرژى 23 - خستگىنشناس 24- هوشمند 25 – صریح 26- از جنس مردم 27- برخورداری از خرد، تدبیر و حکمت
ب) ویژگی های مثبت سیاست خارجی دولت:
1- تلاش برای افزایش ابهت نظام اسلامى 2- برخورداری از روحیه استکبارستیزى 3- اعادهى عزت ملى 4- ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبى سیاست هاى استکبار 5- دفاع از عزت ملت ایران 6- دفاع شخص رئیس جمهور از حقوق هسته ای ملت ایران 7- روحیهى تهاجم در مقابلهى با زورگویان بینالمللى 8 - تحرک فراوان در دیپلماسی 9– بیان سخنان خوب، پخته، درست و جالب از تریبن های بین المللی 10- زنده کردن نام امام عصر (عج) و حضرت زهرا (س) در مجامع بین المللی
ج) ویژگی های مثبت گفتمانی دولت:
1- زنده کردن ارزش ها و شعار های انقلاب در دولت نهم و دهم 2- انطباق گفتمان کلى دولت بر شعار ها و گفتمان امام 3- مبارزه با فساد 4- پایبندی به اسلام 5- گسترش آزادی 6- حق طلبی 7- پاسخگویی 8 - سعه صدر و تحمل مخالف 9- پرهیز از اشرافی گری 10- عدم وابستگی رئیس جمهور و اعضای دولت به هیچ یک از احزاب، گروه ها و جناح های سیاسی 11- مبارزه با سکولاریسم و متوقف کردن نفوذ آن در نظام 12- مبارزه با غرب باوری 13- شرمنده نشدن به خاطر سر دادن شعار های انقلاب 13- ایجاد رعب در دل مفسدان 14- حق طلبی 15 – اهتمام به مستضعفین و طبقات ضعیف 16 – زنده کردن شعار دولت اسلامى 17- اهتمام به علم و پیشرفت علمى
د) ویژگی های مثبت مدیریتی دولت:
1- اهتمام به کارِ کارشناسى 2- سرعت عمل 3- داشتن جرئت ایجاد تحول 4- پرکاری 5- تمرکز زدایى
6 - نظارت بر عملکرد زیرمجموعه 7- شجاعت در اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و هدفمندی یارانه ها 8- توجه به عدالت توزیعی
حضرت آیت الله خامنه ای در بیان نقاط ضعف دولت روشی خاص داشته اند که در جملات زیر هویداست:
«بنده در دورههاى گذشته همیشه حمایت میکردم. منتها خب، این خصوصیاتى که عرض کردیم، موجب بشود که انسان گرمتر حمایت کند و در این قدردانى و حمایت، دلگرمتر اقدام کند. البته این به معناى چشم بستن بر ضعف هاى دولت هم نیست. بالاخره شما هم بشرید، نقص دارید، ضعف هایى هم دارید؛ کارهایى را میخواستهاید انجام بدهید، ولى انجام نگرفته؛ کارهایى را به فکر نبودهاید و به ذهنتان نبوده، باید متوجه آنها بشوید و انجام بدهید؛ که در جلسات خصوصى با آقاى رئیسجمهور و با بعضى از مسئولین دیگر و در بسیارى از جلسات عمومى - مثل همین دیدارهاى دولت و غیره - هم گفته شده. البته آن حمایت هم بجاى خودش محفوظ است و هست.»
روشن است که رهبر معظم انقلاب درباره نقاط ضعف دکتر احمدی نژاد ناگفته هایی دارند که به جز شخص ایشان و رئیس جمهور، فرد دیگری از آن با خبر نیست. با این وجود رهبر معظم انقلاب طی 8 سال گذشته در مواردی صراحتا نقاط ضعف رئیس جمهور و دولت های نهم و دهم را یادآور شده اند. برخی از این نقاط ضعف جنبه مقطعی و گذرا داشته که بعد از تذکر رهبر معظم انقلاب مرتفع شده است. برخی دیگر اما بارها توسط حضرت آیت الله خامنه ای مورد تاکید قرار گرفته است.
الف) نقاط ضعف مقطعی
1) بی توجهی به مسئله پژوهش در کشور:
«بودجهى تحقیقات حقیقتاً یکى از آن نقاط ضعف ماست. من گاهى که با دانشگاهی ها و اساتید و مسؤولین بخش هاى علمى کشور مواجه مىشوم، این مسألهى بودجه تحقیقات را مطرح مىکنند. سه، چهار سال است که مرتب به ما گفتهاند بناست به سه درصد بودجه برسد؛ اما حالا مثلاً با شش دهم درصد یا هفت دهم درصد داریم پیش مىرویم و کار مىکنیم! ... حالا ما در آن جلسهاى که تقریباً دو هفتهى پیش با رؤساى دانشگاه ها داشتیم، من گزارشى داشتم که بودجهى تحقیقاتى از آنچه که در برنامه در نظر گرفته شده و ما تصور میکردیم که درصدى پیش رفته، تنزل کرده است! حالا در گزارش ها من شنیدم: «براى کار تحقیقات داریم تلاش میکنیم»؛ نه، طبق آن گزارش من گفتم به ششدهم درصد رسیده، بنابراین بودجهى تحقیقاتىمان کمتر شده است؛ ما باید به یکونیم درصد میرسیدیم و تا آخر برنامه این بودجه باید به سه درصد برسد؛ نه فقط به یک و نیم درصد نرسیدیم، بلکه از یک درصد هم پایینتر رفته است!»
2) گرفتار شدن دولت در حاشیه های خودساخته:
«من مىبینم متأسفانه گاهى بهانههایى هم از طرف خودِ شما داده میشود که این را هم بایستى توجه کنید که بهانه هم دست دیگران ندهید؛ مراقبت کنید؛ حزم کنید. و گفت: «اتّقوا من مواضع التّهم»... براى خودتان و براى دولت مسئله درست نکنید و براى جنجالآفرینىها - که کسانى دنبالش هستند - بهانه ندهید... با این همه کارى که دولت دارد، سعى کنید دچار حاشیهسازىهاى مسئلهدار نشوید. دولت دارد کار میکند، تلاش میکند، میدان هم براى کار بحمداللَّه هست، نیاز هم به کار هست. خب، یک میدان کارى وجود دارد، نیاز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده که اهل خطرپذیرى و وارد شدن در میدان هاى کار و با همهى وجود کار کردن و وارد میدان شدن است؛ خیلى خوب، با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشىاى به وجود بیاید؛ حالا چه حواشىاى که خود شما گاهى اوقات بىتوجه به وجود مىآورید، چه آنهائى که دیگران به وجود مىآورند و شما هم تسلیم آنها میشوید؛ از این حواشى باید پرهیز کرد. نگذارید در فضاى کشور، در فضاى بین دولت و مردم، درگیرىها و دلهرههائى به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد»
ب) نقاط ضعف مزمن
1) مظلومیت فرهنگ و ضعف فرهنگی در دولت های نهم و دهم:
ضعف در حوزه فرهنگ بزرگترین نقطه ضعف دولت های نهم و دهم در کلام رهبر معظم انقلاب است به گونه ای که در سال های 85، 86، 87، 90 با تذکر ایشان روبرو شده است:
دیدار سال 86: «از بخش فرهنگ رفع مظلومیت کنید. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئیسجمهور، اصلاً اسمى از فرهنگ نیامد؛ یا در اولویتبندیها این اولویت فداى اولویتهاى دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد که در کوتاهى وقت، بیان بشود! این مظلومیت است دیگر. واقعاً مسألهى فرهنگ را دست کم نگیرید.»
دیدار سال 90: «یکى دو سال پیش که همین مجموعه اینجا حضور داشتید، من راجع به مسئلهى فرهنگى از دستگاه دولتى یک گلهاى کردم. حالا خوشبختانه انسان احساس میکند که در دولت به کار فرهنگى اهتمام ورزیده میشود. بودجههاى فرهنگىِ بزرگ و کلان و در واقع کارهاى گوناگون و تکرار مسائل فرهنگى و اینها خوب است؛ انسان این اهتمام را مشاهده میکند، خرسند میشود؛ منتها اوائل امسال بود یا پارسال بود - یادم نیست - که وقتى راجع به همین بودجهى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئیس جمهور گفتم که من وقتى شنیدم شما این رقم کلانِ سنگینِ فرهنگى را تصویب کردید، از نحوهى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اینکه قاعدتاً آدم باید خوشحال بشود وقتى که بودجهى فرهنگى زیاد میشود.»
2) ضعف دولت در ارتباط گیری نظام مند با نخبگان:
این مسئله در سال های 85، 86، 87 گزیده ای از اشارات رهبر معظم انقلاب در این باره آمده است:
«تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر -حتى مخالفین-؛ با اینها هم باید تعامل کرد. نخبگان جامعه را نباید فراموش کرد...آقاى رئیسجمهور اشاره کردند در سرتاسر کشور نخبگان زیادى هستند - در تهران هم خیلى هستند، در جاهاى دیگر هم هستند - باید با اینها تعامل کنیم. البته نشست و برخاست با نخبگان در سفرها خوب است؛ لیکن این کافى نیست، بیش از این لازم است... اصلاً نباید خود را از تعامل با اینها و استفادهى از وجود اینها محروم کرد...اینها به تدریج جمع شدهاند و نباید آسان از دست داد... مسئلهى تعامل با نخبگان هم - که من مکرراً هم به شماها گفتهام و هم با آقاى رئیسجمهور مکرر صحبت شده - مطرح مىشود؛ یعنى از نخبگان استفاده کنید. نخبگان کشور زیادند و در این جمع و جمعهاى مرتبط با این جمع هم منحصر نمىشوند.ما انصافاً آدمهاى نخبه در کشور کم نداریم... که در ملاقاتهاى متعددى که من با نخبگان و زبدگان کشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف دارم، مکرر از شما مسئولان محترم گله میکنند که اینها در بین ما نمىآیند و با ما در این زمینهها صحبت نمیکنند. این اشکال بر شما وارد است.»
3) ضعف دولت در اطلاع رسانی و روابط عمومی:
رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به ضعف دولت در اطلاع رسانی خدمات صورت گرفته تذکر داده اند:
نکتهى دیگرى که مىخواهم سفارش بکنم، مسألهى اطلاعرسانى است که آن روز هم در اجتماع کارگزاران دولت گفتم؛ واقعاً اطلاعرسانى را قوى کنید؛ رسانههاى مناسب را تغذیه کنید... کار اطلاعرسانى، کارِ ظریفى است؛ اینطور نیست که یک نفر مقابل دوربین بنشیند و خطاب به مردم بگوید که ما این کار را کردیم، آن کار را کردیم؛ مردم هم وقتى شنیدند، کاملاً همه قبول کنند و باور کنند که بله، این کارها شده! ... یک مسأله، مسألهى اطلاعرسانى است که من بارها گفتهام. البته خوشبختانه حالا مىبینم گاهى در آستانهى سفرها، اطلاعرسانیهاى خوبى انجام میگیرد؛ لیکن در عین حال کم است. گزارش باید واقعاً هنرمندانه باشد، نه به شکل گزارشهاى متعارف و عادى...»
چه کسی مصداقِ کلام رهبری است؟
چهره ها متعددی طی هفته های گذشته برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده یا احتمال کاندیداتوری آنان وجود دارد. از اصلاح طلبان چهره هایی چون اکبرهاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید محمد خاتمی، محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری، محمد علی نجفی، محمد شریعتمداری، سید حسن خمینی، حسین کمالی در معرض کاندیداتوری قرار دارند. اصولگرایان نیز با علی اکبر ولایتی، محمد باقر قالیباف، مهدی چمران، غلامعلی حداد عادل، مصطفی پورمحمدی، محمد رضا باهنر، منوچهر متکی، یحیی آل اسحاق، محمد حسن ابوترابی فرد، علی لاریجانی، محمد سعیدی کیا، محسن رضایی، حسن سبحانی نیا و کامران باقری لنکرانی به میدان آمده اند.
نقطه اشتراک شخصیت های مذکور، مخالفت با محمود احمدی نژاد است. چهره های نامبرده طی 2 سال گذشته در ائتلافی نانوشته جبهه ای متحد را علیه محمود احمدی نژاد به راه انداخته بودند و طیفی متنوع از معارضات گفتمانی تا درگیری های سیاسی میدانی را رقم زدند.
این روزها همه به دنبال اصلحی می گردند که همه نقاط قوت احمدی نژاد منهای نقاط ضعف او را دارا باشد با این وجود هیچ یک از کاندیداهایی که تا به امروز با په میدان رقابت گذاشته اند؛ چنین ادعایی ندارند. برخی از آنها – مانند هاشمی رفسنجانی - از اساس، گفتمان محمود احمدی نژاد را قبول ندارد و از انتخاب وی در سال 84 به عنوان انحراف جمهوری اسلامی نام می ببرند، برخی دیگر اما بر گفتمان دولت مهر تایید می زنند اما خودشان نیز معترفند که به هیچ وجه حائز تمام ویژگی های مثبت محمود احمدی نژاد نیستند. جالب آنکه حتی جبهه پایداری به عنوان نزدیک ترین جریان سیاسی به دولت نیز نمی تواند مدعی آن شود که کامران باقری لنکرانی حائز تمام ویژگی های مثبت احمدی نژاد منهای نقاط ضعف اوست و در این باره سکوت را ترجیح داده است.
در چنین شرایطی برای یافتن مصداق معیار رهبری، به نظر می رسد تنها می توان چشم به آینده دوخت. آیا طی 2 ماه آینده احمدی نژادی کامل تر ظهور خواهد کرد؟
منبع: روزنامه شهروند
کجا بهائیان ایران دوست و ایران گرا بوده اند؟ چرا شمار این فرقه ضاله محدود را زیاد جلوه می دهند؟ فرقه ضاله ای که کعبه اش در سرزمین های اشغالی فلسطین و قبله اش اسرائیل است و به جز نقش ستون پنجم دشمن در حدود دو قرن پیدایشش، گلی به سر ایران و ایرانی نزده است. چرا اصرار داریم این فرقه پلید را قهرمان ایران گرایی معرفی کنیم؟ این در حالی است که در مرام و آیین این فرقه ی ضاله، اساساً ایرانی گرایی مطرود است و اصول و اعتقادات "جهان وطنی" مورد توجه است
« باید کسانی سرکار بیایند که اولویتشان اسلام باشد نه ایرانی بودن، اینکه شعار ایران بدهند، این شعار بهاییها هم هست. »
شبکه ایران - حجت الاسلام مسعود شفیعی کیا / طی روزهای گذشته بیاناتی از حضرت آیت الله مصباح یزدی در جریان سخنرانی دانشگاه شریف منتشر شد که خاطره شرایط تلخ و بغرنج اختلاف افکنی بین نیروهای عدالتخواه در سال های 89 و 90 را در آستانه انتخابات حساس ریاست جمهوری 92 زنده کرد. سایت رجانیوز این جملات را از آیت الله مصباح نقل کرده است:
در برخورد با این جملات دو فرض اساسی را می توان در نظر گرفت: الف) جمله مذکور برآمده از یک شیطنت ژورنالیستی در تنظیم خبر با هدف تعمیق شکاف ها و جریان سازی سیاسی علیه دولت است. ب) خبری از شیطنت رسانه ای نیست و سخنران محترم دقیقا همین جملات را بیان کرده است. این سخن از آن جهت که سست و به دور از منطق است، به نظر می رسد احتمال اول صحیح تر باشد و بسیار بعید است که استاد مصباح این چنین سخن بگوید. چراکه با این منطق، هرکه دم از ایران و ایرانی بزند بهائی است! در هر صورت بازخورد این سخنان با توجه به توصیه های رهبری معظم انقلاب اسلامی مطلوب ارزیابی نمی شود.
در این باره گفتنی هایی هست:
الف) بهائیت؛ دشمن ایرانیت و معتقد به «جهان وطنی»
)یکی از تعالیم دین بهائی برای رسیدن به هدف این آئین که همانا وحدت عالم انسانی است، وحدت لسان و خط است. بدین صورت که باید جمیع ملل از اهل معارف و علوم با اتفاق نظر یک زبان را به عنوان زبان عمومی انتخاب کنند تا هر فرد فقط نیازمند یادگیری 2 زبان باشد. یکی زبان وطنی که با که با قوم خود گفتگو کند و دیگری زبان عمومی که با اهل عالم محاوره کند. و دیگر محتاج یادگکیری زبان سومی نباشد ( چندی پیش شعر خوانی مرحوم دکتر حسن حبیبی در فرهنگستان زبان فارسی از سیما پخش شد که پر ازجملات ستایش آمیز از ایران و ایرانی بود و آن مرحوم با اشک های جاری دلدادگیش به ایران را فریاد می کرد. حال بر اساس منطق "هرکس از ایران و ایرانی دم بزند بهایی است" آیا دیگر نخبه ای برای کشور باقی می ماند؟ با این ملاک باید فاتحه شعرا را خواند و کار تمام ایران دوستان را تمام شده فرض کرد!
کجا بهائیان ایران دوست و ایران گرا بوده اند؟ چرا برخی ها، نسل دلداده ایران را به بهائیت خوش بین می کنند؟! و چرا شمار این فرقه ضاله محدود را زیاد جلوه می دهند؟ فرقه ی ضاله ای که کعبه اش در سرزمین های اشغالی فلسطین و قبله اش اسرائیل است و به جز نقش ستون پنجم دشمن در حدود دو قرن پیدایشش، گلی به سر ایران و ایرانی نزده است. چرا اصرار داریم این فرقه پلید را قهرمان ایران گرایی معرفی کنیم؟ این در حالی است که در مرام و آیین این فرقه ی ضاله، اساساً ایرانی گرایی مطرود است و اصول و اعتقادات "جهان وطنی" مورد توجه است.
بر فرض محال و صد در صد غلط و بی اساس، تصور می کنیم که ایران گرایی و دم زدن ملت ایران از شاخصه های بهائیت باشد، آیا باید هرکه دم از ایران زد را بهائی بدانیم؟! آیااین استدلال سست و عوامانه نیست؟
برای من جای سوال است که چرا برخی با سوء استفاده از نام بزرگان و احتمال زیاد با شیطنت های ژورنالیستی به دنبال اختلاف افکنی و کدورت آفرینی هستند؟ چرا برخی سایت ها در تلاشند که از استاد مصباح یزدی همواره چهره ای عبوس و دور از منطق نمایش دهند؟ همچنان که در دوران وانفسای حاکمیت اصلاح طلبان نیز روزنامه هایی که پایگاه دشمن بودند همین روش را به کار می بردند و با تقطیع ناجوانمردانه سخنان استاد، به دنبال ارائه چهره ای خشن و بی منطق از ایشان بودند.
ب) نظر رهبر انقلاب درباره اتهام به دولت
رهبر معظم انقلاب بعد از مطرح شدن بحث مکتب ایرانی و حمله شدید به دولت، در دیدار دوم با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فرمودند: « دولتمردان فعلی حرف حق و حرف نظام و حرف انقلاب را میزنند و جای نگرانی نیست... من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد.»
بر این اساس اگر گفته شود که در رفتار دولت مقداری زیاده روی شده شاید قابل پذیرش باشد و همانطور که رهبری به آن اشاره فرمودند باید به عنوان یک اختلاف سلیقه و یا احیاناً اختلاف عقیده تلقی شود (دیدار با سپاهیان 90/4/13 ) اما تهمت بزرگ بهائی گری و بابیت و دشمنی با اسلام و عضویت در فرماسونری از آن دست تهمت های بزرگ و گناهان کبیره ای است که نه تنها تهییج احساسات و تعمیق اختلافات را موجب می شود، بلکه زمینه ساز بازگشت فتنه گران به فضای سیاسی را فراهم می سازد.
متأسفانه رسانه هایی که خود را به جبهه پایداری منسوب می کنند، با این موج آفرینی عملا در حال تکرار اشتباهات ماه های منتهی به انتخابات مجلس نهم هستند که منجر به تشکیل مجلسی با ترکیب فعلی گردید. جالب آنکه قهرمان تهمت زنی به دولت و فراماسونر خواندن مسئولان ارشد اجرایی، علاوه بر فهرست پایداری در فهرست جبهه متحد نیز جای گرفت!
ج) چه کسی « چاوز » سوسیالیست را مروج مهدی موعود (عج) کرد؟!
این جملات نیز در از زبان حضرت آیت الله مصباح، نقل شده است: «مراقب باشید حرفهای غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف میزنیم و رئیسجمهور ونزوئلا را مطرح کنند.»
توجه خوانندگان محترم را به این سخن چاوز در ملاقاتش با «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگران فلسطین – در غیاب دکتر احمدی نژاد- جلب می کنم :
« برای ما مسیحیان واقعی، قدس، سرزمین مقدس است ... دو سه روز پیش که با احمدی نژاد، مرور می کردیم، همانگونه که آموزه های قرآنی می گوید؛ اینها برخواهند گشت!
یک روز عیسی در حالیکه دست مهدی (عج)؛ امام دوازدهم را گرفته است می آید، و در آن روز، صلح همه جهان را فراخواهد گرفت.
ما به مهدی و عیسی می گوییم زود بیایید! زود بیایید! بیایند (بغض چاوز) سریع بیایند! ( تشویق حضار)»
ان شالله بزرگان جسارت این طلبه ی ناچیز را خواهند بخشید. باید پرسید آیا صدها سفر بزرگان حوزوی از جمله استاد مصباح به اسپانیا و آمریکای جنوبی و سایر نقاط جهان تاکنون چنین بازده ای داشته است؟ آیا حضرت آیت الله مصباح توانسته است رهبر سوسیالیست آمریکای لاتین را به یک مروج اسلام و مهدویت تبدیل کند؟
با این وجود این شاهکار در کارنامه دکتر احمدی نژاد ثبت است. رئیس جمهور اسلامی ایران کاری کرد که جناب چاوز به جای ترویج آرمان های چپ گرایانه از آمدن مهدی (عج) سخن بگوید. بنده به خاطر دارم که دکتر احمدی نژاد در موسسه ی امام خمینی (ره) نیز از ابراز گرایش مخفیانه ی چاوز به شیعه ی اثنی عشری خبر داده بود.
کمی انصاف به خرج دهیم، آیا منظور رئیس جمهور مظلوم ما از "حکومت صالحان" حکومت "چاوز" است؟
رساندن دین به تمام نقاط عالم یکی از وظایف علمای قم است. حال که این وظیفه مهم و بعضا بر زمین مانده را رئیس جمهور انقلابی و مکتبی به انجام رسانده است، چرا این چنین زیر پایش را خالی می کنیم؟ آیا حوزه علمیه نباید با استفاده از این فرصت به تبیین حقائق اسلامی برای پاک ضمیرانی چون مرحوم چاوز بپردازد؟
د) تأکید امام خامنه ای در تحذیر همه و اهل قم
حضرت امام خامنه ای در دیدار مردم قم در 19 دی امسال که حضرت آیت الله مصباح یزدی هم حضور داشتند فرمودند :
« یک نکتهى مهم - براى شما جوانان عزیز قمى عرض می کنم ... - شما اگر حواست پرت شد، شما اگر از موقعیت خودت غافل شدى، دلیل این نمیشود که دشمنى هم که در مقابل توست، حواسش پرت شده باشد؛ او ممکن است حواسش جمع باشد، بزند. پس باید حواسها جمع باشد. اینکه ما این همه عرض میکنیم، توصیه میکنیم، تأکید میکنیم، هم به مسئولین، هم به مردم، که خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نکنید، براى خاطر این است. اینکه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پایگاههاى اینترنتى که امروز رواج پیدا کرده است، هى سفارش میکنیم که از وارد کردن حرفها و مطالب نادرست - که ذهن مردم را مشغول میکند - به فضاى ذهنى مردم پرهیز کنید، به خاطر این است. » ( 91/10/19 )
همچنین ایشان در دیدار با بسیجیان خراسان شمالی فرمودند:
«بعضىها نقطهى درگیرى را اشتباه میکنند؛ خمپاره و توپخانهى خودشان را آتش میکنند به سمت یک نقطهاى که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضىها رقیب انتخاباتى خودشان را «شیطان اکبر» به حساب مىآورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحى که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتى که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئى؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالى که زید و عمرو هر دو ادعاى انقلاب و اسلام میکنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیرى با دشمن را مشخص کنیم. » (24 / 7 / 91)
هر چه ما بگوییم : «سال ها باید سجده کنیم تا شکر ولایت فقیه را به جا بیاوریم و ... » باید خاطرمان باشد که ابلیس انگاری افراد و مخالفین سیاسی، خروج از ولایت فقیه است. باید امیدوار بود که مکاران صحنه ی سیاست و رسانه های آنان دیگر با تقطیع کلمات حضرت آیت الله مصباح به هزینه کردن نماد بصیرت حوزه، برای مقاصد شوم خود نپردازند .
ه) آیا منحرفان می توانند ارزش های انقلاب را کاملاً برجسته کنند؟
بزرگان اخلاقی حوزه که حضرت آیت الله مصباح هم از همین بقیة السلف می باشند، به ما آموخته اند که اگر به فرض، در افراد انحرافی دیده شد، باید در رفع آن ناصحانه کوشید نه اینکه با جنجال آفرینی راه صلاح را بست و فرصت نفوذ خناسان را ایجاد کرد. ما حتّی درباره شخص "باب" هم داریم که علمای شیراز و تبریز ساعت ها با وی به مناظره پرداختند و سپس حکم به انحراف او دادند!
رهبر معظم انقلاب در دیدار 6 ماه قبل خود با هیئت دولت فرمودند:«در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاىانقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم،خوشبختانه برجسته شده: مسئلهى سادهزیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دورهاى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است...
خب، هر بینندهاى احساس میکند و مىبیند که تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزههاى دشمن از کجا ناشى میشود، تکلیف خود را در برنامهریزىهامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنىها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیهى اسلامخواهى، با داعیهى مردمسالارى اسلامى، با داعیهى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
عامل دوم این دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مىآید و چهرهى همراهترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر کنید، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر میشود؛ این چیزِ طبیعى است»
به راستی مگر می شود دولتی که همین 6 ماه قبل، اینگونه از سوی رهبر انقلاب توصیف شده است، بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون باشد؟! آیا خطرناک توصیف کردن دولت دهم همان منطق هاشمی رفسنجانی نیست؟
و) زنگ خطر شکل گیری تشکل های افراطی در کشور
این روش کودکانه که با استناد به کلمات تقطیع شده یک انسان بزرگ و با مبنا قرار دادن اخبار مراکز بعضاً تحت نفوذ جریان های قدرت و ثروت، بر خلاف منش رهبری حکم ارتداد و انحراف افراد صادر می شود، روش خطرناکی است که می تواند زمینه ساز شکل گیری گروههای افراطی باشد. چناچه امروز هزاران جوان بازی خورده مسلمان با استناد به ظواهر غیر اسلامی دولت "بشار اسد" منطقه و خط مقدم مقاومت را نا امن کرده اند.
در شرایط کنونی این نوع سخنان چون ریگی در برکه ی احساسات نیروهای کم تجربه ی انقلابی است که در کرانه های آن امواج بلند اختلاف و فتنه هایخانمان برانداز به وجود می آورد. خود بگویید ثمره ی بیش از دوسال اختلاف و تهمت زنی به عدالتخواهان چه بود؟!
البته هرچه این اتفاقات پیش بیاید، انقطاع از اسباب و توکل به خداوند متعال و توسل به ذات مقدس ولی عصر علیه السلام بیشتر و محکمتر شده و ما هم امیدمان به دفع فتنه از جانب آن ولی الله الأعظم است .
خامنه ای دات آی آر. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس 1383/03/27
دشمن محاسبات خیلی دقیقی کرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ایران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همه ی چیزها را مشاهده کرده بود. این کسانی که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچه ی دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود.
بیانات ایشان در دیدار مردم قم در 19 دی 89
ممکناست ما با یکى مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهى او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهى آن کسى که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد که درواقع وجود دارد، این تعدى از جادهى تقواست. آیهى شریفهاى که اول عرض کردم، تکرارمیکنم: «یاایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا»(2). قول سدید، یعنىاستوار و درست؛ اینجورى حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاىانقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایتکنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس ازجادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نبایدظلم کرد.
خطبههاىنماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) - 1389/03/14
دربارهى زیدى که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانى که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانى که در آن آمیزهاى از ظلم وجود دارد. این دومى بداست، باید از آن پرهیز کرد. درست همانى که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدلالهى میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر.
بیانات خطبههاى نمازجمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) - 1389/03/14
من بارها گفتهام: ظلم نکنیم. این هم یکى از آن اساسىترین کارهاست. ظلم چیز بدى و چیز خطرناکى است. ظلم فقط این نیست که آدم توى خیابان به یکى کشیده بزند. گاهى یک کلمهى نابجا علیه یک کسى که مستحقش نیست، یک نوشتهى نابجا، یک حرکت نابجا، ظلم محسوب میشود. این طهارت دل را و طهارت عمل را خیلى بایستى ملاحظه کرد.
من این را به نظرم یک جائى گفتم. پیغمبر اکرم ایستاده بودند یک کسى را که حد رجمِ زنا رابر او جارى می کردند، می دیدند؛ بعضىها هم ایستاده بودند؛ دو نفر با همدیگر حرف میزدند؛ یکى به یکى دیگر گفت که مثل سگ تمام کرد و جان داد - یک همچین تعبیرى - بعد پیغمبر به سمت منزل یا مسجد راه افتادند و این دو نفر هم همراه پیغمبر بودند. توى راه که میرفتند، رسیدند به یک جیفهى مردارى - به یک مردارى، حالا جسد سگى بود،درازگوشى بود، هر چى بود - که مرده بود و آنجا افتاده بود. پیغمبر به این دو نفر روکردند و گفتند: گاز بگیرید و یک مقدارى از این میل کنید. گفتند: یا رسولاللَّه! ما را تعارف به مردار میکنید؟! فرمود: آن کارى که با آن برادرتان کردید، از این گاززدن به این مردار بدتر بود. حالا آن برادر کى بوده؟ برادرى که زناى محصنه کرده بوده و رجم شده و اینها دربارهاش آن دو جمله را گفتهاند و پیغمبر اینجور ملامتشان میکند!
زیادتر نگوئید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره - به خیال ما و با تشخیص ما - کمتراست، حق داریم که دربارهاش هر چى که میتوانیم بگوئیم؛ نه، اینجورى نیست. بله،ایمانها یکسان نیست، حدود یکسان نیست و بعضى بالاتر از بعضى دیگر هستند. خدا هم این را میداند و ممکن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لکن در مقام تعامل و در مقامزندگى جمعى، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها کم بشود.
بیانات در دیدار اعضاىبسیجى هیئت علمى دانشگاهها - 1389/04/02
این حرفى که من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران کشور گلهگزارى کردم، موجب نشودکه حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با اینکار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده بااین کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائى که در قم اتفاق افتاد،بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائى که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده بااینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانى که میتوانند جلوى این چیزها رابگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهى ومؤمنند، خب نکنند. مىبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، اینکارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند،علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کارى از پیش نمیبرد. این خشمها را، ایناحساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجىها می خواستندهمین طور بروند یک جائى، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در مىآمد. نظمىلازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرف ها اعتنائىندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرفها اعتناء دارند ومقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارهانکنند.
بیانات دردیدار مردم آذربایجان - 1391/11/28
* رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صریح و شدید از اقدام اخیر برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئیس مجلس در قم افزودند: اینکه عده ای برخی را ضدولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.
رهبر انقلاب افزودند: کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.
* رهبرانقلاب: غرض آمریکا از دعوت به مذاکره،کار تبلیغاتی درمقابل کشورهایی است که نسیم بیداری اسلامی درآنها وزیده است/می خواهند بگویند نظاماسلام با این سرسختی عاقبت مجبور شده باب مذاکره و مصالحه را بازکند.
* ایشان استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند: استیضاح باید فایده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مسئله ای که مربوط به وزیر نیست،چه علت و فایده ای دارد؟
ضمیمه) قریب یکماه جنجال سازی و تخریب بر علیه رئیس جمهور به خاطر یک مسئله غلط! و بی ربط... اینها قانون دانان مملکت ما هستند!... انشاء الله که گوش به فرمان رهبری عزیز دیگر از این برنامه ها سر ملت درنیاورند... مسئله رئیس جمهور هم که مسئله خیلی جدیدی نبود!..
ضمیمه2) علی مطهری نماینده مجلس: اینکه استیضاح، امری غلط بود را قبول ندارم!!، اما اگر رهبری قبل از استیضاح نظرشان میفرمودند!، ما این کار را انجام نمیدادیم/ باید به قانون احترام بگذاریم تا وحدت میان قوا بیشتر باشد....
ضمیمه3) بسم الله الرحمن الرحیم /جناب آقای دکتر حداد عادل، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و تهیت
مجلس شورای اسلامی در دورهی هفتم به حمدالله موفق شده است جهتگیری درست فعالیت خود را با ملاحظه نیازهای کشور انتخاب کند. ترجیح مطالبات عمومی و اساسی مردم بر انگیزهها و گرایشهای دیگر شاخصهی مهمی در این جهتگیری است که به توفیق الهی مجلس تاکنون به آن دست یافته و همچنان باید بر آن پای بفشارد، لازم میدانم به مناسبت مطرح شدن استیضاح وزیر محترم آموزش و پرورش به جنابعالی و همهی نمایندگان عزیز عرض کنم که در شرایط کنونی که ماههای آخر ماموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سودی برای کشور و دستگاههای مسوول ندارد و متقابلا زیانهای محتمل آن بسیار و خطرات آن هشدار دهنده است. البته مجلس موظف است که از همهی ابزارهای نظارتی خود استفاده کند.
والسلام علیکم جمیعا و رحمة الله و برکاته/سید علی خامنهای 05/11/83
... والعاقبة للمتقین..
شیخ الاسلامی: من دو بار از آقای مصلحی به عنوان بالاترین مقام اطلاعاتی کشور استعلام کردم که هر دو بار فرمودند مرتضوی مشکلی ندارد و تاکید فرمودند پرونده را مطالعه کردم و بین خود و خدا دلیلی مبنی بر رد صلاحیت ایشان نبود.... آقای مرتضوی یک پرونده دارد که در آن اتهاماتی مطرح شده و هرگاه علیه یک قاضی اعلام جرم شود به دلیل مصونیت کیفری از امر قضا تعلیق میشود تا امکان رسیدگی به پرونده فراهم شود.
کردان مرحوم در یک مصاحبه: «مهم ترین مشکل آقای توکلی هم در رفتن من به وزارت نفت دولت نهم این بود که آقای رئیس جمهور چرا به شما اعتماد کرد؟ یعنی چرا شما با احمدی نژاد که با ما نیست یکی شدی؟ و در قضیه وزارت کشور هم یکی از سؤال های اساسی آقای توکلی این بود که علت اعتماد آقای رئیس جمهور به شما چیست؟ اصرار خیلی زیاد داشتند که شما انصراف بدهید و دلیل های مختلفی هم می آوردند که آبروریزی می کنیم، برخورد می شود و...» کردان درباره این "گروه فشار" گفته بود: «توکلی در موضع رهبری حرف می زد و زاکانی و نادران از موضع دادستان!» با وجود اصرار گروه فشار به کنار رفتن کردان، وقتی کردان به آنها می گوید که اصلا کنار نمی رود آنها واکنش نشان می دهند: «این ها تهدید می کردند که آبرویت را می بریم، نه تنها نمی گذاریم وزیر شوی، آبرویت را هم می بریم... .» کردان در ادامه گفته بود: «زمانی که من به آنها تاکید کردم که منصرف نخواهم شد، یا رهبر و یا رئیس جمهور باید بگویند برو که بروم، پس با احمدی نژاد تماس گرفتند ولی او گفت که فردا می آییم مجلس، یا رای می آوریم یا نمی آوریم. آنها نامه ای را هم به رهبری نوشتند که ایشان فرمودند "این ها وارد حوزه خلاف شرع شده اند و دستور دادند اینها را بخواهید و به این ها تذکر بدهید" که خواستند و تذکر هم دادند .»
ضمیمه) برفرض که صوت پخش شده در مجلس ربطی به موضوع استیضاح نداشت! آیا این نحوه برخورد نمایندگان با رئیس جمهور کشور و منتخب مردم درست بود که برعکس سری قبل کاملاً مودبانه هم صحبت کرد؟!... نمی دانم آیا باید دوباره با خط اتوهایشان سرمان را ببرند یا قضیه چیز دیگریست؟ همه چیز سیاه و سفید نیست ولی اینهمه هجمه.. یک جایش لنگ می زند...
ضمیمه2) مرتضوی هم دستگیر شد تا نشان دهد قوه قضاییه با هیچ کسی شوخی ندارد! فیلم مورد بحث هم که رفت روی یوتی یوب... بی کفایتی و خیانت موج می زند.. آقای لاریجانی فرمودند از قبل می دانسته رئیس می خواهد مدرکی بی ربط رو کند... حاشا به این همه بصیرت و مدیریت...
در پایان هم تقصیرها به گردن یک نفر بیشتر نیست!!
من از تبار تشنه غروبهاى انتظار
که سبز مىتپد دلم به شوق دیدن بهار
بیا میان ذهن این همیشههاى شب به دوش
نهال روشن سپیده را، تو مهربان، بکار
بیا براى آسمانِ خسته سکوت پوش
نوید بال بالِ آبى پرندهاى بیار
بیا بخوان دوباره قصه قشنگ آسمان
به گوش بالِ بسته کبوتران این دیار
تمام لحظههاى ما، غبار غم گرفتهان
مگر به یمن چشم تو فرو نشیند این غبار
همانطور که میدانید دولت مُصر است که مطابق قانون، فاز دوم هدفمندی یارانهها را اجرا کند؛ درحالی که بیشتر نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی، شرایط کنونی اقتصاد را برای اجرای فاز دوم مناسب نمیدانند. بهنظر شما چه زمانی میتواند برای عملیاتیکردن فاز دوم هدفمندی مناسب باشد؟
در حقیقت فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها باید در اسرع وقت شکل عملیاتی به خود بگیرد، چراکه اجرایی کردن چنین قانونی در مسیر اصلاح ساختاری، ضرورتی اجتنابناپذیر است اما اینکه برخی نمایندگان مجلس با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها مخالفت میکنند، خود بهنوعی بحثبرانگیز است، چراکه آنها معتقدند شرایط اقتصادی کشور باید کشش اجرای دقیق فاز دوم را داشته باشد تا مشکلی اقتصاد را تهدید نکند. البته انتظار من از نمایندگان مجلس این است که از نظرات کارشناسان خبره اقتصادی استفاده کنند تا با روشن شدن زوایا و آگاهی از شیوه انجام کار با برنامهریزی دقیق و ارائه راهکارهای مناسب و تخصصی، کاری کنند که قانون هدفمندی یارانهها بهصورت کامل اجرا شود.
جناب پژویان، خیلی از کارشناسان، تورم بالا و وجود نقدینگی و سیر نزولی قدرت خرید مردم را به مسئولان گوشزد میکنند و بر این باورند که با اجرای فاز دوم مشکلات مردم تشدید میشود. نظر شما در این مورد چیست؟
البته باید بگویم که اگرچه اجرای قانون هدفمندی یارانهها تاحدی بر نرخ تورم تأثیر گذاشته است، اما با توجه به نتیجه اجرای چنین قانون مهم، این تورم اصلا نباید وحشتناک جلوه داده شود؛ بهطور مثال کشورهایی نظیر ترکیه و برزیل نیز پس از تحمل تورم سنگین توانستهاند اکنون به رشد اقتصادی بالا دست پیدا کنند پس در چنین شرایطی باید انتظار تورم را نیز داشته باشیم و مدت زمانی آن را تحمل کنیم تا بتوانیم به رشد اقتصادی قابل توجهی دست پیدا کنیم. درواقع باید گفت، افزایش نرخ تورم در چنین شرایطی نباید موجب شود اصلاحات اساسی در اقتصاد کشور انجام نشود. این را نیز باید بگویم که پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها درکشور هزینه دهکهای پایین درآمدی، بهخصوص جمعیت قشر روستا نشین کشور همراه با رفاه نسبی افزایش یافته است. از سوی دیگر اکنون میزان نرخ تورم سالهای اخیر نسبت به میانگین تورم چند ده سال گذشته پایینتر است. به هر صورت عدهای بر این باورند که اجرای قانون هدفمندی یارانهها باعث گرانی و افزایش نرخ تورم شده است، درحالیکه چنین نیست و بخش عمدهای از گرانیها در کشور به شوک ارزی برمیگردد. متأسفانه تورم یک بهانه است تا فاز دوم هدفمندی یارانهها را به تأخیر بیندازند، هرچند من معتقدم که در صورتیکه برخلاف نتایج فعلی، تورم بالایی هم ایجاد میشد، این تورم بهای ناچیزی در قبال رشد و شکوفایی است که در آینده با اصلاح قیمتهای نسبی حاصل میشود. بههرحال کسانی که علم اقتصاد نمیدانند، از تورم هم وحشت دارند.
بههرحال آیا کشور آمادگی اجرای فاز دوم هدفمندی را حتی تا پایان سال دارد؟
بهصراحت باید گفت که امسال هم آمادگی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در کشور وجود دارد. اما باید تغیراتی در شیوه اجرا ایجاد شود؛ بهگونهای که یارانه تولید بهصورت یارانه انرژی نباشد. یارانه تولید باید از طریق نرخ استهلاک نزولی پرداخت شود و بهجای یارانه نقدی، معافیت مالیاتی برای تولید پیشبینی شود تا تولیدکننده تشویق به تغییر تکنولوژی و کاهش مصرف انرژی در واحد تولیدی و محصولات تولیدی شود. البته صنایع و بنگاههای تولیدی کشور، نقدینگی و سرمایه در گردش لازم برای تغییر تکنولوژی را ندارند و بانکها باید نقدینگی مورد نیاز آنها را تأمین کنند.
تبعات تعلل در اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها را چه میبینید؟
درحقیقت اصلاحات ساختاری در کشور باید شکل گیرد و چنانچه تعلل و تأخیری خارج از ضوابط در این زمینه صورت گیرد، بیتردید آثار مثبت مرحله اول این طرح نیز از بین خواهد رفت. عدهای دولت را از اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانهها میترسانند؛ این در حالی است که اکنون زمان آن است که همه از دولت برای اجرای این قانون حمایت کنند. هرچند در فاز اول اجرا نتوانستیم سیاستهای مناسبی را اجرا کنیم، اما در بخش عدالت، بهبود توزیع درآمد و اصلاح سبد مصرفی خانوارها بسیار موفق عمل کردیم. اگر به محاسن و مزایای اجرای قانون هدفمندی یارانهها نگاه کنیم، خواهیم دید که علاوهبر مصرف بهینه سوخت، در اثر اجرای این قانون کاهش قاچاق بنزین ما را از واردات بنزین بینیاز کرد؛ بنابراین چنانچه چنین امری رخ نمیداد در شرایط تحریم چنین مشکلی در اقتصاد ما به فاجعه تبدیل میشد. با این حال اگر اجرای قانون هدفمندی را همچنان متوقف کنیم، بیشک مجددا فاصله قیمتها زیاد خواهد شد. با افزایش فاصله قیمتهای واقعی و قیمتهای تثبیت شده، باز هم قاچاق به روال گذشته انجام میشود و سبد مصرفی خانوارها نیز مانند گذشته خواهد شد؛ در نتیجه کلیه دستاوردهای هدفمندی را از دست خواهیم داد.
پیشنهاد شما در جایگاه اقتصاددان به افرادی که دولت را از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میترسانند چیست؟
متأسفانه برخی از این افراد به دلایل مختلف، آثار ارزشمند هدفمندی یارانهها را نادیده گرفته و با این اظهارنظرها به مردم جفا میکنند. اکنون زمان آن است که همه از دولت برای اجرای این قانون حمایت کنند. البته دولت نیز باید در اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها روشی درست برای پرداخت یارانه به بخش تولید را در دستور کار خود قرار دهد. در چنین شرایطی باید اذعان داشت که فاز دوم بسیار بهتر از فاز اول اجرا میشود. بههرحال بروز فاصله زمانی بین فاز اول و دوم آثار مثبت فاز اول را از بین میبرد و در نتیجه آمادهسازی مردم برای فاز دوم هزینههایی را به بار میآورد. متأسفانه بسیاری از انتقادهایی که به قانون هدفمندی یارانهها میشود کارشناسی نیست و ریشه علمی ندارد. در حال حاضر همه خود را اقتصاددان میدانند و در زمینه مسائل اقتصادی مقاله مینویسند. من حاضرم با تمام کسانی که به هدفمندی یارانهها انتقاد دارند، در چهارچوب علم اقتصاد مناظره کنم تا مشخص شود نظر چهکسی بر اصول علمی استوار است. نمیدانم چرا برخی میخواهند مسائل را بهگونهای دیگر مطرح کنند. اگر گرانی به هدفمندشدن یارانهها ارتباط داشت باید یک سال و نیم پیش شاهد این وضع میبودیم.
اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها در شرایط فعلی اقتصاد کشور چقدر ضرورت دارد؟
همانطوری که گفته شد هدفمندی یارانهها یا اصلاح قیمتهای نسبی که مهمترین بخش این قانون است یک «باید» در اقتصاد ایران است نه یک «انتخاب». درواقع نباید به این فکر کنیم که اصلاح قیمتهای نسبی را در ایران انجام بدهیم یا نه، بلکه باید آن را ضروری بدانیم؛ یعنی اگر کسی اجرای هدفمندی یارانهها را ضروری نمیداند، الفبای اقتصاد را بلد نیست. در اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز هدف اصلی این است که نهایتا هم الگوی مصرف و هم الگوی تولید اصلاح شود؛ یعنی مصرف انرژی مصرفکنندگان که به دلیل ارزانی بسیار و تقریبا رایگان بودن حاملهای انرژی بسیار زیاد است؛ - به صورتیکه در این زمینه رکوردهای جهانی را شکستهاند - تعدیل شود تا افزایش تقاضا - که حتی میتوانست به این منجر شود که دیگر صادرات نفت نداشته باشیم و برای تأمین سایر پیشنیازهای تولید، نظیر آب مشکلات عدیدهای داشته باشیم - رفع شود. اکنون با اجرای فاز اول، شاهد مصرف بهینه سوخت و رفاه نسبی دهکهای کمدرآمد هستیم.
بهنظر شما برای اصلاح مصرف انرژی در بخش تولید باید چه سیاستی اجرا شود؟
اصلاح روشهای تولید و کاهش مصرف انرژی در بخش تولید کشور باید از طریق استهلاک نزولی صورت بگیرد که اساس آن پرداخت یارانه از طریق بخشش مالیات برای سرمایهگذاری مجدد است. این پیشنهادی است که مبتنی بر تئوریهای اقتصادی است و کشورهای بسیاری در دنیا از این روش برای اصلاح بخش تولید خود بهره بردهاند. بر این اساس با اصلاح روشهای حمایتی از بخش تولید، مرحله دوم هدفمندی یارانهها باید هرچه زودتر اجرا شود تا هم بخش تولید را بهسمت تغییر تکنولوژی و ارتقای کیفیت هدایت کنیم و هم از مصرفکننده تا زمان کاهش مجدد قیمتها در بخش تولید حمایت کنیم تا بهتدریج یک سیستم حمایتی دائمی را در کشور اجرایی کنیم. بهنظر میرسد که همان اتفاقی که در زمان تصویب طرح تثبیت قیمتها در مجلس هفتم افتاد و باعث لطمات بسیاری به اقتصاد کشور شد، در زمان حاضر نیز با اصرار طراحان اصلی تثبیت قیمتها و اینبار برای توقف فاز دوم هدفمندی یارانهها در حال وقوع است. در واقع انگار تاریخ یک بار دیگر تکرار میشود. در زمان طرح مصوبه تثبیت قیمتها که دولت را موظف کرد برای مدت چند سال قیمت حاملهای انرژی را ثابت نگه دارد و افزایش ندهد، به بسیاری از نمایندگان مجلس وقت مراجعه کردم و خواستار توقف این اشتباه بزرگ شدم. در همان زمان هم اعلام کردم که این کار تورم را کنترل نخواهد کرد و باعث مشکلات حادتر در آینده میشود که عبور از آن بسیار دشوار است. متأسفانه نتیجه همان شد که پیشبینی کرده بودیم. طرح تثبیت قیمتها اجرا شد و براساس آمار رسمی مرکز آمار ایران، تورم نیز هیچگونه کاهشی پیدا نکرد و این فاصله قیمتی که در طول چند سال (بهدلیل عدم افزایش سالانه) بهوجود آمده بود، تبدیل به مشکل حال حاضر اقتصاد ایران شد. درواقع فاز اول قانون هدفمندی با هدف از بین بردن همین فاصله قیمتی طراحی و اجرا شد و خوشبختانه نتیجه مثبتی هم داد. بهنظر من نتیجه کاری که عدهای برای تصویب طرح تثبیت قیمتها انجام دادند و مخالفتی که در حال حاضر عدهای با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها میکنند، چیزی جز تخریب نیست. این افراد هر که هستند اشتباه میکنند.
آیا نقدینگی با هدفمندی یارانهها افزایش مییابد؟
اجرای هدفمندی یارانهها به هیچ عنوان به این معنا نیست که باید نقدینگی افزایش پیدا کند. اصل این است که پول از جیب پرمصرفها به جیب کممصرفها برود. البته اگر میشد که به پرمصرفها یارانه نداد خیلی بهتر بود، ولی بهدلیل اینکه امکان شناسایی این افراد بهطور دقیق وجود ندارد، خود مکانیزم بازار این کار را انجام میدهد. آنها که بیشتر مصرف میکنند، باید پول بیشتری بپردازند و این اضافه درآمد پس از جمعآوری در خزانه دولت بهعنوان یارانه به کممصرفها پرداخت میشود. درواقع اگر دولت دچار کسری بودجه نشود، به هیچ عنوان نقدینگی افزایش نمییابد. ولی اگر دولت با کسری بودجه مواجه شود، به میزان همان کسری میتواند قدری نقدینگی را افزایش دهد. بهنظر من محاسبه و تراز این جابهجایی برای دولت بهگونهای که نقدینگی افزایش پیدا نکند کار دشواری نیست. اینکه نقدینگی مقداری بیش از تولید ناخالص داخلی افزایش یابد امری بدیهی است، ولی افزایش بیش از آن ممکن است مشکلات تورمی بههمراه داشته باشد. بر این اساس در هدفمندی یارانهها بهدلیل اینکه پول از افراد پرمصرف بهسمت افراد کممصرف در حال چرخش است لزوما موجب افزایش نقدینگی نمیشود.
چهره اقتصاد ایران پس از اجرای کامل قانون هدفمندی یارانهها چگونه خواهد بود؟
در صورتی که قانون هدفمندی یارانهها بهصورت دقیق و صحیح اجرا شود باید منتظر یک جهش بزرگ در کارایی و رشد اقتصادی باشیم. زمانیکه رشد اقتصادی بالایی داشته باشیم سایر معضلات نظیر بیکاری، فاصله طبقاتی و... نیز از بین خواهد رفت. دولت برای اجرای فاز دوم هدفمند شدن یارانهها نباید تعلل کند؛ این اشتباه بزرگی است. اشتباهی که شاید تحت فشارهای وارد شده به دولت بهوجود آید و باعث شود که دولت از اجرای فاز دوم قانون هدفمند شدن یارانهها هراس داشته باشد. بسیار تأسفبار است اگر دولت با اعمال فشارهایی که بر آن صورت میگیرد بخواهد بین اجرای فاز اول و دوم فاصله بیندازد. در این شرایط مطمئنا بین قیمتها فاصله خواهد افتاد و دوباره فاصله قیمتها رشد پیدا خواهد کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.