آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی در دیدار مسئولان ستاد دکتر حسن روحانی گفت: همه کسانی که به انتخاب آقای روحانی نظر داشتند، افرادی هستند که در درجه اول دلسوز دین و کشور و نظام بودند. در مناظره‌ها مردم به خوبی آقای روحانی را شناختند و دریافتند که ایشان مشکلات کشور را به خوبی می‌شناسد و نظرات وی از یک پشتوانه تجربی و علمی خوبی برخوردار است و مردم به خوبی دریافتند که آقای روحانی درد دین و دنیای مردم را متوجه شده و برای درمان آنها به میدان آمده است. من خبر دارم بسیاری از بزرگان حوزه به ایشان نظر داشتند، برخی آقایان حتی ریاست جمهوری را متعین می‌کردند به انتخاب آقای روحانی.
در دوره گذشته تلاش مجموعه‌ای از مسئولان اجرایی بر این بود که توجه مردم را از روحانیت و مرجعیت برگرداند، و مرحوم والد اینجانب اساس این مطلب را در همان ابتدای تشکیل دولت آقای احمدی‌نژاد با آیت‌الله جنتی و آیت‌الله یزدی مطرح کردند و فرمودند: اینها که دم از ارتباط با امام زمان می‌زنند می‌خواهند بگویند ما خودمان با امام زمان ارتباط داریم. نمی‌خواهند شما مردم به سراغ نائب امام زمان بروید. در همان موقع طرح موضوع ورود بانوان به ورزشگاه‌ها، مرحوم والد به آقایان یزدی و جنتی گفتند که این فرد جلوی پنج مرجع تقلید ایستاد، در آینده نزدیک جلوی رهبری هم خواهد ایستاد.
این حماسه سیاسی مبارک، نقشه تضعیف مرجعیت و روحانیت را نقش بر آب کرد. اینها 8 سال تلاش کردند که توجه مردم را از روحانیت برگردانند، خداوند کاری کرد که مردم یک روحانی فاضل را به ریاست جمهوری انتخاب کنند. در این سال‌ها مراجع و علما نگران بودند که در این دوره جدید این خط ادامه پیدا کند و اگر این خط ادامه پیدا می‌کرد معلوم نبود عاقبت انقلاب و اسلام و کشور چه می‌شد. مرحوم والد‌ ما می‌گفت: اگر دولت احمدی‌نژاد ادامه پیدا کند تمام زحمات امام را بر باد خواهد داد. 8 سال سخت بر این کشور گذشت. ما باید برای آقای روحانی و همکارانشان دعا کنیم. کشوری که هزاران میلیارد بدهکار است، رفع مشکلات آن بسیار دشوار خواهد بود. 
باید از همه نیروهای کارآمد و دلسوز و با تجربه از اصول‌گرایان معتدل و اصلاح طلبان واقعی بهره جست. اصلاح طلبانی که در چارچوب نظام دنبال اصلاح امور هستند باید از آنها استفاده کرد.

یکی از ضربه های بزرگ این دو دوره، جداشدن قاطبه نخبگان از مجموعه مدریت کشور است. بسیاری از اقتصاددانها، متخصصین، افراد حاذق و کارآمد دلسرد شده بودند. الآن مجالی واقع شده است تا دوباره از آنها استفاده شود. نظامی که به نخبگان توجه نکند بطور قطع پیشرفت نمی‌کند. نظامی که بینش مسئولان آن این باشد که آنچه من می‌گویم درست است، آن نظام به بن بست می‌رسد.
بعضی وقتها حرفهایی زده می‌شود که خلاف اسلام است و موجب بدبینی می‌شود. گفته می‌شود اگر به فلانی رأی دهید جزو یاران امام حسین(ع) محسوب می‌شوید! این فکرها غلط است. یا اینکه در دوره ای گفتند که امام زمان(عج) نظر دارد روی فلانی؛ باید دوستان از این افکار خود را جدا کنند. طلبه‌های جوان ما نباید فکر کنند که رأی دادن به فلان فرد یعنی رأی دادن به اسلام است.

برگرفته از خبرگزاری مهر




تاریخ : یکشنبه 92/4/9 | 8:29 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

اتاق محکمه و تفتیش عقاید در مؤسسه مصباح یزدی
نشریه نسیم بیداری با محسن غرویان مصاحبه ای کرده که در آن افشاگریهایی
در مورد تفتیش عقاید در موسسه وی انجام شده است:

«مسائل افراطی که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی [تحت مدیریت مصباح
یزدی] به حدی بود که من دیگر نتوانستم در مسائل سیاسی و اجتماعی، با
آن‌ها همکاری داشته باشم و استعفای خودم را نوشتم و استعفای مکتوب من هم
آن جا موجود است چون این‌ها وارد جریانات سیاسی شدند، مثل جریان بر هم
زدن سخنرانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت معصومه(س) در 15 خرداد
سال 85 داستانش مفصل است؛ من در این جور کارها گفتم که نمی‌توانم با آن
ها همکاری کنم و لذا همکاری خودم را با آن جا قطع کردم، یک کارهای خیلی
شدید افراطی در آن جا انجام می‌شد؛ مثلا در زیرزمین مؤسسه آموزشی و
پژوهشی امام خمینی (ره)، یک اتاقی بود که اتاق محکمه و اتاق تفتیش عقاید
بود و آن جا برخوردهای خیلی غیراخلاقی با افراد می‌کردند؛ برخوردها به
خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی بود که حالا من فعلا بنا ندارم آن ها را خیلی
باز کنم و توضیح دهم؛ لذا دیگر از نظر سیاسی و اخلاقی من نتوانستم آن
روش‌های تند و افراطی و نیز بداخلاقی‌های سیاسی و اجتماعی آنان را تحمل
کنم، لذا ادامه همکاری ندادم و استعفا کردم. ... در همان جا، یک محکمه ای
تشکیل داده بودند که برخوردهای خیلی توهین آمیزی با طلاب و اساتید می
کردند. اگر استادی مثلا انتقادی می کرد یا مخالفتی با مشی و روش آن ها می
کرد و مقاومتی در برابر خواسته های آنان داشت، آن ها برخوردهای بسیار
بسیار غیر اخلاقی با او می کردند و به هر حال با توهین، افترا و تهمت و
این جور چیزها سعی می کردند او را از صحنه خارج کنند.»




تاریخ : یکشنبه 92/4/9 | 8:8 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

نظر حسن روحانی درباره 21 نام و واژه

هفته‌نامه «چلچراغ» در گفت‌وگویی با رئیس‌جمهور منتخب که هفته گذشته
منتشر کرد، نظر وی را درباره 21 واژه جویا شد و از او خواست احساسش را درباره آنها بگوید.
بخشی از گفت‌وگوی چلچراغ با حسن روحانی در ادامه می‌آید:

امام خمینی:
میراث او یعنی جمهوریت و اسلامیت را باید به یک اندازه پاس داشت.

آیت‌الله طالقانی: کاش همگان به اندازه او اهل تساهل و مدارا بودند.

مهندس بازرگان: مسلمان متخصص که همواره در مسیر اعتدال بود.

شهید چمران: کسی که معتقد بود تقوا مهم‌تر از تخصص است اما آن کس که تخصص
نداشته باشد و کاری را بپذیرد، بی‌تقواست.

شهید مطهری: کاش امروز بود تا از آزادی اندیشه منتقد و مخالف دفاع می‌کرد.

شهید همت: سرمایه‌ای برای ملت ایران که متعلق به هیچ جناحی نیست.

دکتر شریعتی: او از امام حسین (ع) آموخته بود که آزادگی مقدمه دین‌داری است.

دکتر بهشتی: روحانی دوراندیشی که دین، سیاست و جهان مدرن را خوب می‌شناخت.

اصغر فرهادی: سینماگری جامعه‌شناس که نامش در تاریخ مشاهیر ایران می‌ماند.

علی کریمی:
طغیان تکنیک که رفتارهای اخلاقی‌اش هم به یادگار می‌ماند.

سهراب سپهری: او قطاری می‌دید که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت.

امیرکبیر: اسطوره سیاست‌ورزی در چارچوب منافع و دنبال کردن اقتدار ملی.

علی حاتمی: دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» او بازنمایی برهه‌هایی از
سیاست داخلی و خارجی ماست.

تخت جمشید:
ذخیره‌ای ماندگار برای افتخار کردن و فرصتی برای توسعه
توریسم و رساندن پیام عظمت ما به دنیا.

کوه دماوند: این دیو سفید پای در بند، نشان آن است که در پس هر فراز و
فرودی، می‌توانیم به قله‌های بلند نظر داشته باشیم.

مشهد: جایگاه تجلی عمق احساس مذهبی و روحیات معنوی ایرانیان.

دریاچه ارومیه:
نگین آبی آذربایجان که با بی‌تدبیری، از فرصت به تهدید
تبدیل شده و باید نجاتش داد.

خلیج فارس:
یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌های استراتژیک ایران

و شناسنامه حضور تاریخی ما در جهان.

ابوالقاسم فردوسی:
هویت ایرانی را زنده نگه داشت.

سرود «ای ایران»: مدتی است می‌بینیم و از دوستان هم شنیده‌ام که در
مراسم مختلف حتی مراسم عروسی، سرود «ای ایران» خوانده می‌شود. حس من موقع
شنیدن کلمه ایران، مانند حس همان آدم‌هایی است که در یک حرکت جمعی هماهنگ
نشده، خواندن و شنیدن سرود «ای ایران» را دوست دارند. حس غریبی است، مثل
اینکه یک‌باره چند میلیون ایرانی به فکر مظلومیت وطن افتاده‌اند و از
آنچه بر سرش می‌آید ناراضی‌اند. گویی غرور و افتخار را طلب می‌کنند.
نمادهای غرور ملی و فرهنگ ایرانی را باید از دست تخریب‌ها دور داشت. اگر
اینها بناهای معماری هستند، باید حفظ کرد. اگر دانش و ادبیات است، باید
آموخت و گسترش داد و باید به یاد داشت که سرمایه غرور و فرهنگ یک ملت اگر
به شیوه درست استفاده شود، هر قدر بیشتر استفاده شود، زاینده‌تر و اثربخش‌تر می‌شود.

ترانه‌های شجریان:
تعداد ایرانیانی که صدای شجریان را نشنیده باشند،
زیاد نیست و شاید اصلا کسی نباشد که صدای او را نشنیده باشد. حداقل همه
ایرانیان صدای ربنای او را بارها بر سر سفره افطار شنیده‌اند. من نیز به
نوای موسیقی او گوش داده‌ام. هم شکوه و گلایه او در «بیداد» را شنیده‌ام،
هم به «دستان» او گوش داده‌ام، هم شعر سعدی را در «نوا» و مرکب‌خوانی او
شنیده‌ام و هم به هشدار او که «تفنگت را زمین بگذار» باور دارم. او
هنرمند بزرگی است و عصاره دو قرن موسیقی ماست، با هنرمندان بزرگی کار
کرده و آثار ماندگاری خلق کرده است. باید به او و خدماتش احترام گذاشت.
هر چند برخی از سلایق سیاسی از او خوششان نیاید




تاریخ : شنبه 92/4/8 | 12:20 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر

 

پیرامون مطلب برادر بزرگوارمان جناب آقای حسینی با عنوان" آیا قران کافی نیست" چند نکته راخارج از بحث تخصصی آن  لازم  میدانم به عرض برسانم وجواب تخصصی آن را به دوستان صاحب علم دراین زمینه واگذار می نمائیم.

آنچه تااکنون در خصوص قران صورت گرفته :یکی - ترجمه ساده آن است که همه مردم به طور معمول از آن بهره مند ومی توانند به قدرتوانایی خود آنرا در زندگی فردی اعمال نمایند ،ودوم - تفسیر قران بوده که توسط خبرگان فن در جهت ترسیم راه وروش هدایت جامعه وتا حدودی سیر در بطن قران انجام گرفته است.

 تفاسیر مفسران به طور معمول در اصول پیرو مشرب اشعری، معتزلی و امامیه بوده ، ودر فروع نیز یا تابع ائمه چهارگانه اهل سنت ویا پیرو امامیه  می باشند.

هرکدام نیز با ادله وبراهین خود ابتدا افکار خود را تئوریزه وبه دنبال آن دست به تفسیر قرآن زده اند

دوست عزیز مان قبل از آنکه نظریه ای به این عظمت واهمیت را طرح می فرمودند باید می گفتند که به کدام یک از این مشارب فکری تعلق دارند، واگر تعلقی به هیچ کدام ندارند منظورشان ترجمه قران است یا تفسیر آن؟واگر به تفسیر اعتقادی ندارند ومنظور ترجمه است، مانیز درقرائت قران مثل خودشان چندان توجه به حدیث وسنت وشان نزول یا محکمات ومتشابهات وفن ادیبی وکلامی ...قران نداریم.

اما اگر منظور این است که این بزگترین معجزه پیامبر خاتم تنها محدود به  فهم ودرک امثال ما در هنگام قرائت آن است ونیازی به تحقیق وآگاهی از فنون وعلوم تفسیری نیست ،باید با کمال ادب به این عزیز گفت که یا قران را زیادی تنزل داده اید و یا  به علمی  دست یافته که ما را به آن آشیانه عنقا راهی نیست،وبهتر بود کمی از مقدمات آن برای طرح این مطلب بیشتر می فرمودید.

این که مسلمانان به دلیل اعتقاد به این دستورات فعلی عقب مانده اند سخنی است بدون استدلال وسست، زیرا سالهای متمادی مسلمانان با همین دستورات وحتی نا پخته تر از این، سردمدار پیشرفت علوم بوده اند وامروز نیز جوامع زیادی بدون داشتن قرآن وحتی شناخت آن ،پیشتاز علوم وپیشرفت می باشند،که عقب ماندگی هر ملتی علل سیاسی واجتمایی وفرهنگی زیادی دارد و در این خصوص اظهار نظر های زیادی نیز شده است.

بااین همه توجه، ودقت نظر واستدلال رای، امروز مسلمانان به دهها فرقه منشعب شده اند وای به روزی که هرکس  همه قران را همان چیزی بداند که در ترجمه آن بدست آورده ونه بیشتر،که آنروز به جای دها فرقه باید منتظرفرقی به تعداد جمعیت مسلمان بود. 

آنجه تاکنون چه در زمان سردمداری علمی دنیای اسلام وچه جوامع غربی، در خصوص پیشرفت مطرح می شود پیشرفتی همه جانبه، که انسانها درآن به توانند به همه نیازهای وجودی خود برسند وآسایش وامنیت را با تمام وجود درک نمایندرا در کدام زمان وکجا سراغ دارید وکدام مدینه فاضله ای را یافته اید؟ که بسیار مشتاق آنیم تاما نیز با رهایی ازحدیث وسنت وخرافاتی که شما حداقل موردی ازآن را مطرح نکرده اید،با آن جوامع مترقی هماهنگ شویم.  

به گفتاری ازقران اشاره فرموده اید که پیروی از اعقاب ووالدین را مذمت فرموده که احتمالا شان نزول آن رانیز می دانید،که درآن آیه هدف پیروی کورکورانه است، نه هر تبعیت عالمانه ای .

آیا پیروی از هر گذشته ای موستوجب مذمت است ،مثل پیروی پیامبر خاتم از ابراهیم ،پیروی شاگردی مشتاق به آموختن علم از استادی دانشمند ویا فرزندی خلف از پدری آگاه وآشنا به کوره راهای زندگی.

این جمله شما که" قران مارا کافی است " برای اولین بار درصدر اسلام آنهم اززبان یکی ازصحابی معروف پیامبر اسلام طرح وبا قدرت شمشیر در ارکان جامعه اسلا م جاری وساری شد،و محملی برای آتش زدن کتابخانه های بزرگ ممالک اسلامی ومنع نقل حدیث ودفن علوم صحابی بزگ وصادق پیامبرو راویان حدیث شد ،تا جایی که بعد از مدت کوتاهی جاعلان کذاب ودنیا طلب ومطرودین پیامبر میداندارحکومت و وارثان دین پیامبر شدند، وازاین نطفه سلسله امویان ومروانیان وعباسیان متولد وبه گونه ای میان وحی وحاملان وکاتبان صادق آن جدایی انداختند که سخنان چند انسان که نه پیامبر رادیده بودن ونه سفارشی درشان ومنزلتشان وارد شده بود، مفسران دین ومراجع مطلق اسلام گردیدند ، تاآنجا که  اجتهاد عالمان زمان فراتر از آن چهار امام باطل وچالش علمی نظرات آنها ممنوع شد، واین درحالی بود که خود آن بزگواران نیزدر نظرات خود اختلافات عمیق داشته وحتی درمواردی صداقت یکدیگر را نیز زیر سئوال می بردند.

قرآن کتابی است که برای هدایت بشر تا روز موعود که انسان نیاز به حیات دراین عالم وحیات بعداز مرگ دارد کافی است اما مفهوم این سخن آن نیست که ما هرچه بخواهیم در قران به وضوح بیان شده ویاهمه حقایق قرآن در این زمان برای هرفردی که آنرا قرائت کند آشکار می شود.

با گذشت زمان و دست یافتن انسان به علوم جدید (علوم یقینی)،زوایای مخفی بیشتری از این کتاب اللهی آشکار واین علوم خود مفسربیشتر قرآن خواهند بود.

 حتی بدون تعصب مذهبی، اگر به دنبال مفسرینی باشیم که از سرچشمه رسا لت سیراب شده اند وآنچه که دیگران دارند نیز قسمتی از علوم آنهاست، ودوست ودشمن در صداقت وحفظ امانتشان متفق القولند، ویک خطای شان را به صد بار طلای شتران  نتوان خرید،به یقین بهترازامامان پاک شیعه نتوانیم یافت.

ما خود را منسوب ومحبشان می دانیم نه شیعه ، که چندان نشانی از تشیع را در خود وجامعه نمی یابیم،که گاه با این ادعا موجب خجالتیم نه زینتشان .




تاریخ : جمعه 92/4/7 | 3:45 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر

زلزله غمبار رود بار و منجیل در 31خرداد ماه 1369یکی از دلخراش ترین حوادث طبیعی را در ایران رقم زد، بدین مناسبت شعری که در آن ایام سروده شده را، در گرامیداشت هموطنان در گذشته و برای جلب توجه بیشتر مردم ومسئولان به آینده تقدیم می نمایم :

یارب این درد وداغ را کجا ببریم                 ناله های فراق را کجا ببریم

غصه کودکان بی کس را                        ضجه دختران نورس را

خانه هایی که تل خاک شده                  سینه هایی که چاک چاک شده

یک دمی هرچه بود ویران گشت              خاطره از میان خون بگذشت

چغد شب باز نغمه سر کرده                  خیل یاران خود خبر کرده

خشم جانسوز هرچه بود بسوخت          این زمین را به آسمانش دوخت

دست لرزان مادری گریان                      روی آوار خانه ای ویران

به امید نجات می جوید                        خاک را ذره ذره می بوید

آه این جسم شوی بی جان است          کودکش اول دبستان است

رخ چون قرص ماه دخترکو                     شیرخوار کنار مادر کو

زندگی بی قرارگردیده                         خانه ها بی حصار گردیده

شب به گوش سحر فغان دارد               آه وحسرت به صد زبان دارد

با همه آه وغصه وغم ودرد                    چاره ای بعد از آن بباید کرد.

به نظر می رسد که این گونه حوادث تنها مدت کوتاهی مردم ومسئولان را به چاره اندیشی مشغول وبه سرعت از حافظه کوتاه مدت نیز پاک می شوند، گویی که اتفاقی رخ نداده ودر آینده نیز درشرف وقوع نیست .

 




تاریخ : جمعه 92/4/7 | 11:0 صبح | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر

                                                                                                                           
چند نکته در تعریض به فرمایشات برادر گرانمایه ؛ جناب آقای حسینی
 
 1- آیا اگر حلال را حرام کردن صحیح نیست ، حرام را حلال کردن چه؟ صحیح است یا نه؟
 
2- خدا خود در قرآن فرمود: ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا. آیا اینها از قرآن نیست؟ و آیا نباید به اینها در مسیر هدایت بشر و امت اسلامی اعتنا کرد؟ نؤمن ببعض و نکفر ببعض؟
 
3- در همین راستا حدیث ثقلین را به کلی فراموش کرده اید که رسول مکرم-ص- در مقاطعی فرمود: إنی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی ؛ أهل بیتی. لن یفترقا حتی یردا علیَّ الحوض. آیا اعتقاد و التزام به این حدیث خرافه پرستی یا بالاتر از آن ، شرک است؟

4- و آیا اساساً تمسک به قول نبوی که نزدیکی او به منبع وحی و هدایت به تصریح قرآن مکرّم قاب قوسین أو أدنی است ، غیر امر الهی و چیزی غیر از هدایت بشر به کمال است؟
5- قرآن کتاب هدایت است: فیه هدیً للمتقین= در آن هدایت برای پرهیزگاران است. این نفی هدایتگری توسط مؤلفه های دیگر نظیر قول و فعل و تقریر معصومان -ع- نمی کند. همان گونه که شما و ما و همگان برای راه یابی در مسیر به راهنمائی و رانندگی مراجعه میکنیم نه قرآن! و آن را هم شرک نمیدانیم.
6- قرآن مفسر میخواهد و چه کسی از پیشوایان معصوم أولی به تفسیر آیات ؟ آیا تبیین آیات ، شرک است؟ آیا شما در ترجمه و تبیین آیاتی نظیر یدالله فوق أیدیهم و نیز و جاء و الملک صفّاً صفّاً و همچنین من کان فی هذه الدنیا أعمی فی الآخرة أعمی به عقل خود مراجعه میکنید ولی به توضیحات پیشوایان به بهانه شرک و خرافه اعتنا نمی کنید؟ و آیا همین مراجعه صرف به عقل ، نشانی از از خدا بریدن و به اصطلاح در غلتیدن در وادی کفر و شرک نیست؟(البته از زاویه نگاه شما به مسأله)
 
7- قرآن راهنما است. بدین منظور که کد میدهد و باید مبیِّن و مفسری باشد تا ما را از در غلتیدن در فهم و برداشت اشتباه نجات دهد. فهم حقایق قرآنی گاهی فراتر و وراتر از عقول ناقص بشری است. و کسانی را لازم دارد تا با اتصال به منبع وحی ما را از این حقایق مطلع کنند.
8- با مطالعه ظاهر قرآن بدون مراجعه به آنان که خود قرآن دستور مراجعه به آنها را داده است ، با تناقضات عدیده علمی و تاریخی مواجه میشویم. به عنوان مثال: در بحث خلقت زمین و زمان(شش روز و هشت روز ...) ، در بحث مدت خفتن اصحاب کهف(300 سال یا 309سال؟) و تعداد آنان(5 یا 6 یا 7 یا 8نفر)(راستی مگر نمی گوئید قرآن تبیاناً لکل شیء است؟ پس چرا مردمان را در قرون متمادی معطل گذاشته و در سوره کهف قول آدمیان را رجماً بالغیب معرفی نموده ولی به روشنگری نپرداخته؟ آیا جز این است که دأب قرآن بر موجزگوئی و احاله تفصیل مطالب به أهل الذکر است؟ فاسألوا أهل الذکر) ، نسبت قتل به خضر نبی ، نسبت دزدی دادن یوسف به برادرانش ، نسبت گناه به آدم ، نسبت ظلم به یونس(و ذاالنون إذ ذهب مغاضباً!...) ، نسبت گمراهی و ترس به موسی و...
9- راستی آیا قرآن خود در مناسبات عقیدتی و اجتماعی دستور استفاده از وسایل را نداده است؟ وابتغوا إلیه الوسیله. و آیا در اموری که بدان علم نداریم دستور عدم ورود نداده است؟ لا تقف ما لیس لک به علم و نیز در غامضات و امور پیچیده که ورای فهم بشری است دستور به سؤال از دانایان نداده است؟ فاسألوا أهل الذکر. و آیا سراغ گیری از عالمان و عاقلان خود دستور قرآنی نیست؟(سیروا فی الأرض ها را ببینید و...)
10- مراد از سنت الهی ، سنتهای تاریخی و اجتماعی حاکم بر روابط بشری و انسانی است و سنت الهی چیزی جدای از این مقولات نیست.(توصیه میشود فلسفه تاریخ دکتر شریعتی و شهید مطهری و شهید صدر را مطالعه بفرمائید.) کما این که ما فرَّطنا در کتاب مقدس مسلمانان کتاب تکوین(آفرینش و خلقت کائنات) است نه قرآن مجید. راستی چنین برداشتی صحیح تر و علمی تر و عقلی تر نیست تا این که برداشتی ابتدائی کرده و در توجیه آن بمانیم؟
11- مراجعه به سخنان انبیا و پیشوایان معصوم که از قضا سخن آنان نیز نفی شرک و زدودن خرافه از باور و زندگی مردمان است ، منافاتی با کتاب مقدس قرآن که در جایگاهی بس رفیع است ، ندارد و مساوی با شرک و نفی توحید نیست.
12- نکته مهم: نقد سنت و مساوی دانستن آن با شرک و خرافه سخن سنگینی است که به نظر میرسد از باب لاتقف ما لیس لک به علم هر کس را یارای ورود و نظر دادن در این حیطه نیست مگر آن که پا را از حیطه تقوا فراتر بگذاریم که در آن صورت بسیاری چیزها شدنی است! و حداقل لازمه آن تبحر در رجال شناسی و سپس درایة الحدیث است.
و تا هنگامی که حدیثی از منظر عالمان علم حدیث و درایه و رجال از سه منظر سلسله سند و متن و دلالت حدیث مخدوش نباشد به قول قرآن نمیتوان رجماً بالغیب همه آنها را مورد انکار قرار داده و به ظاهر ناکافی قرآن دلخوش بوده و بسنده کرد. ابو علی سینا میفرماید: کلما قرع سمعک فاضرب فی بقعة الإمکان= هر آنچه را شنیدی(زود با چماق انکار نفی نکن. بلکه) آن را در وادی امکان و احتمال و این که ممکن است واقعیت داشته باشد ، قرار بده. راستی این به تقوا و دینداری و خداگرائی نزدیکتر نیست؟
13- حتی آنها که شعارشان حسبنا کتاب الله است در وادی عمل پی به این مسأله برده اند که این تعارفی بیش نیست و به سنت نبوی و اجماع و عقل و مصالح مرسله و قیاس و سدّ ذرایع/ضرایع رو آورده اند. حال که همگان به این مطلب اذعان دارند ، آیا بایسته نیست که به کسانی رجوع شود که کان علم و مهبط وحی هستند؟ و از بیخبری خود برای خود خبرساز نشویم؟ 




تاریخ : جمعه 92/4/7 | 1:48 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

آیا قرآن کافی نیست؟؟

سالهاست که اسلام و عقب ماندگیهای مسلمانان ذهن خیلی ها را در تمام دنیا و بخصوص ایران به خود مشغول کرده است چرا مسلمانان چنین وضعیتی دارند حتی به نوشته های کتاب مقدس خود عمل نمی کنند چه چیزی این مساله را بوجود آورده است چه چیزی آنها را به حیطه انحطاط و تزلزل کشانده است آیا این قوانین و دستورات که در حال حاضر به آن معتقدند مایه محدودیت و عقب ماندگی آنها نیست؟بسیاری ازمعضلات مسلمانها از تبعیت کتابهای حدیث و سنت است . حدیث و سنت است که تمام مسلمین را به بت پرستی کشانده است . حدیث و سنت مثل زنجیری مغز و قلب مسلمانان را تسخیر کرده است و چنان آنها را به ورطه انحطاط کشانده است که در زمان ما مسلمان بودن یعنی عقب ماندگی یعنی بت پرستی یعنی تبعیت از خرافات و تبعیت از شیطان.    آیه 168و169و170و171 سوره بقره:   168:   اى مردم، از محصولات زمین، تمام چیزهایى را که خوب و حلال هستند بخورید و از گام هاى شیطان پیروى نکنید؛ او سرسخت ترین دشمن شماست.


 
169:   او فقط شما را به کارهاى پلید و نادرست امر مى کند و اینکه شما درباره خدا چیزى بگویید که نمى دانید.

 170هنگامى که به آنها گفته شود، "از آنچه خدا در این نازل کرده است پیروى کنید،" مى گویند، "ما فقط از آنچه از اعمال والدین خود یافتیم، پیروى مى کنیم." اگر والدین آنها نفهمیده بودند و هدایت نشده بودند


171مثال چنین کافرانى، مانند طوطى هایى است که هر صدا و آوایى را که مى شنوند، بدون آنکه بفهمند، تکرار مى کنند. کر و گنگ و کور؛ آنها نمى توانند بفهمند.

این همان وعده خداوندی است که اگر به گفته شیطان حلال را بر خود حرام کنیم در آن صورت شیطان موفق شده است که ما را به فقر و فحشا و عقب ماندگی بکشاند و این برای مسلمین حاضر پیش آمده است . یکی از راههایی که شیطان میخواهد خداپرستان را به فساد و بدبختی بکشاند پیروی از منبع دیگری به عنوان حدیث و سنت در کنار قرآن است . قرآن کتاب هدایت است و کتاب همه انسانهاست .  در اینجا  34  دلیل جهت ابطال پیروی از غیر قرآن میاورم:

1---  قرآن به مسلمانان دستور میدهدکه فقط از قرآن پیروی کنند و هیچ حدیثی به جز آیات خدا را قبول نکنند.  انعام/114آیا غیر از خدا، منبع دیگرى را به عنوان قانون، مرجع قرار دهم، در حالى که او این کتاب را با تمام جزئیاتى مفصل براى شما نازل کرده است کسانى که کتاب آسمانى دریافت کردند، تشخیص مى دهند که این از جانب پروردگارت، با حقیقت نازل شده است. هیچ شکى به خود راه نده. 

2---  قرآن همان منبع دینی است که جهت نذارت و بشارت آمده است و دنباله تورات و انجیل و سایر کتب آسمانی است .

  اگر ما فقط قرآن را منبع هدایت خود قرار دهیم در این صورت از دست خرافات سنت و حدیث خلاص میشویم و با سایر جوامع هماهنگ میشویم. ممکن است این مساله برای خیلی ها قابل هضم نباشد وبگویند که پس این همه حدیث خوب چی میشود. باید عرض کنم که این حرف همان وسوسه شیطان در جهت انحراف دین هدایت کننده بشر است. مسلمانان احادیث را منبع هدایت و قانون خود قرار داده اند و این دقیقا همان چیزی است که شیطان میخواهد.

3--- تنها سنت ذکر شده در قرآن سنت الله است    در هیچ جای قرآن از سنت و حدیث محمد و یا اهل بیت سخنی نرفته است و تنها سنت ذکر شده در قرآن همان سنة الله است سنة الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا                            احزاب/6 و فاطر/43 و فتح/23 در قرآن فقط دو آیه است که شرح مى دهد پیغمبر محمد "بشرى بیش از شما نیست."
آیا این تصادفى است که هر دو مورد در پایان آیه شرک را منع مى کند
آیه اولکهف / 109 تا 110 لمات رب و لو جئنا بمثله مددا (109) قل انما أنا بشر مثلکم یوحى ال أنما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه أحدا (110)ترجمه :بگو(محمد)، "اگر اقیانوس براى کلمات پروردگار من مرکب مى بود، اقیانوس تمام مى شد، قبل از اینکه کلمات پروردگار من به اتمام رسد، حتى اگر مرکب را دو چندان کنیم."110- بگو (محمد)، "من هم مانند شما بشرى بیشترنیستم، به من وحى شده که خداى شما خداى واحد است. کسانیکه به دیدار پروردگار خود امیدوار باشند، باید پرهیزکارى کنند و هرگز معبودى در کنار پروردگار خود نگذارد."  در این آیه حرف از این میزند که کلمات خدا هیچوقت به پایان نمیرسد و اگر میخواست کتابی کاملتر به شما میداد و از طرف دیگر میگوید که محمد هم بشری بمانند شماست و این خود همه جیز را ثابت میکند . ثابت میکند که کلمات خدا همین قرآن است و بس.
آیه دوم : فصلت / 6

( قل انما أنا بشر مثلکم یوحى الی أنما الهکم اله واحد فاستقیموا الیه و استغفروه و ویل للمشرکین) بگو (محمد)، "من بشرى بیش از شما نیستم، که به من وحى شده که خداى شما خداى واحد است. باید فقط به او اخلاص بورزید و از او آمرزش بخواهید. واى بر مشرکین.

 مؤمنان واقعى به گفته پروردگارشان ایمان دارند اینکه قرآن کامل، بى عیب و مفصل با جزئیات است وباید فقط آن را منشاء هدایت دینى قرار دهند. فقط مشرکین غیر از قرآن را مى جویند. پیروى از "حدیث و سنت" ساختن بت از پیغمبر محمد است برخلاف خواسته اش.




تاریخ : پنج شنبه 92/4/6 | 1:18 عصر | نویسنده : سیدمحمدرضا حسینی | نظر

ـ فاطمه رجبی، منتقد دولتهای سازندگی و اصلاحات و اصول گرایان: او کتابی با عنوان «احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم» نوشته، و مدعی است که احمدی‌نژاد در دور اول با عنایت امام زمانانتخاب شد و در دور دوم هم اگر توجّه ولی‌عصر نبود موفق نمی‌شد.

توضیح: فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام از اعضای کابینه احمدی نژاد است، که از ابتدای به قدرت رسیدن احمدی نژاد به چهره‌ای جنجالی و خبرساز تبدیل شد. او مقالاتی را علیه هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و محمدباقر قالیباف نوشته، و انتقادات تندی علیه علی لاریجانی، علی مطهری و حداد عادل کرده است. در واکنش به روزنامه کیهان که طرح ترور خاتمی را مطرح نموده‌ بود، خاتمی و هم‌فکرانش را تروریست و آدم‌کش خواند؛ امّا تأکید کرد که «خاتمی ارزش ترور یا اعدام انقلابی توسّط مؤمنان را ندارد.» (کلیک کنید). او پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری، میرحسین موسوی را «پدر اصلاح طلبی برانداز» یاد کرده و پس از مناظره مشهور احمدی نژاد، میرحسین موسوی را «ضد انسان» و «فحاش» نامید. و پس از انتخابات سال 88 نیز مخالفان احمدی نژاد را دجال و سفیانی لقب داد. البته خانم رجبی پس از این همه تاخت و تاز، سرانجام در سال 1390 و پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی، از حضور سیاسی خود فاصله گرفت و اعلام کرد که «فکر می‌کردم یک اندیشه‌ای دارم و این را ارائه می‌دادم و امروز نمی‌خواهم دیگر این اندیشه را نشر دهم.» (کلیک کنید) همچنین در تاریخ 28 اردیبهشت 90 اعلام کرد اگر عنوان کتابش در متوهم نمودن احمدی نژاد تاثیر داشته از درگاه خدا طلب مغفرت می‌کند. (کلیک کنید)

ـ آیت اله مصباح یزدی: «قبل‌ از برگزاری‌ مرحله اول‌ انتخابات‌ به‌ محضر یکی‌ از علمای‌ اهواز رسیدم‌. ایشان‌ گفت‌: نگران‌ نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان‌ گفته‌ بود که‌ شخصی‌ شب‌ بیست‌ و سوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ احیاء پیش‌ از نیمه شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود که‌ بلند شو برای‌ احمدی‌نژاد دعا کن‌، وجود مقدس‌ ولی‌عصر (عج‌) دارند برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند.» این سخنان که شرح آن در کتاب گفتمان مصباح، تالیف رضا صنعتی آمده است، در ادامه به روایت‌های دیگری از محبوبیت احمدی‌نژاد رسید. آیت‌الله مصباح یزدی مدتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری، احمدی‌نژاد را «مشحون‌ به‌ کرامات‌ و معجزات‌» دانست که «آثارش‌ در علاقه بیشتر مردم‌ به‌ دین‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ ظهور یافته‌، مرتبه‌ای‌ از مراتب‌ چیزی‌ است‌ که‌ در زمان‌ پیامبر اسلام(ص)  تحقق‌ پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبه کاملش‌ در زمان‌ ظهور حضرت‌ ولی‌عصر عج‌) تحقق‌ خواهد یافت.»

ـ آیت الله جنتی، خطیب جمعه تهران (جمعه 22 اردیبهشت 1385): نامه احمدی نژاد به رئیس جمهور آمریکا فوقالعاده است و عقیده من این است که از الهامات خدا بود. ...این چیزی است که در تاریخ سابقه ندارد. نامه عجیب و غریبی است و توصیه میکنم این نامه را بچه ها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاه ها خوانده شود و صدا و سیما نیز مکرر آن را بخواند. و متن این نامه در کتابهای درسی گنجانده شود. (کلیک کنید)

توضیح: آیت اله جنتی یک سال بعد در خطبه دیگری گفت: یک راننده تاکسی گفته بود من می‌خواهم به آقای احمدی‌نژاد رأی بدهم؛ زیرا مادرم که چند سالی است مرده دیشب به خوابم آمده و گفته به احمدی‌نژاد رأی بده.

احمدی نژاد

ـ محمدرضا رحیمی، زمانی که رئیس دیوان محاسبات بود (17 خرداد 1385): او در حضور احمدی نژاد اعلام کرد که به دلیل پاکدامنی مدیران دولت نهم، امسال آمار تخلفات ارائه نمی کنیم... «مسلمانی در سوریه به من گفت که اگر بنا بود بعد از پیامبر اسلام، پیامبر دیگری بیاید، آن فرد احمدی نزاد بود». (کلیک کنید)

توضیح: این مدح البته واکنش 70 نماینده مجلس و درخواست برای عزل رحیمی را در پی داشت و غلامحسین الهام هم در واکنش به آن گفت که «باید به دهن متملق و چاپلوس خاک پاشید.» اما محمدرضا رحیمی پس از این جریان همچنان رئیس دیوان محاسبات ماند تا سال 1387 که به عنوان معاون حقوقی پارلمانی احمدی نژاد انتخاب شد و سپس 3 ماه پس از انتخابات سال 1388 در 22 شهریور ماه توسط محمود احمدی نژاد به سمت معاون اولی منصوب شد!

ـ هاله نور: نعت و منقبت احمدی نژاد با «هاله نور»ش اوج گرفت. هاله نوری که رهاورد سفر به نیویورک و سخنرانی‌اش در اجلاس سازمان ملل بود و بعد از انتشار فیلم معروف دیدار او با آیت‌الله جوادی آملی، بهانه تازه‌ای به مدیحه‌سرایان احمدی‌نژاد داد. احمدی‌نژاد در فیلمی که از این دیدار منتشر شد، به آیت الله جوادی آملی گفته بود: «روز آخر که داشتیم می‌رفتیم تهران یه نفر از همین جمع اومد به من گفت: وقتی تو شروع کردی بسم الله اللهم را گفتی من دیدم یک نوری اینجوری تو را احاطه کرد...» این اظهارات هیچ‌وقت در مجامع رسمی مطرح نشد اما اطرافیان رئیس جمهور را به صرافت پیشی گرفتن از یکدیگر در تملق‌گویی او انداخت.

احمدی نژاد

ـ حمید بقایی، ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (27 شهریور 1389): آقای احمدی‌نژاد، کوروش زمان است. (کلیک کنید

ـ استاندار گیلان (7 مرداد 1390): در نشست مشترک هیئت دولت و مسئولان اجرایی کشور که با حضور استانداران برگزار گردید، استاندار گیلان اعلام کرد که: «قبلاً دنیا ایران را به کوروش کبیر می‌شناختند ولی الان به "محمود کبیر" می‌شناسند». (کلیک کنید) تملق‌گویی استاندار گیلان بعد از آن بود که استاندار کرمان احمدی‌نژاد را منجی مردم زلزله‌زده ریگان معرفی کرد. دی‌ماه 89 وقتی کرمان لرزید و در میان آوارهای شهر ریگان یک دیوار کاهگلی سالم به جا مانده بود، اسماعیل نجار گفت: «در بازرسی‌های ما یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته و یک دیوار که عکس دکتر احمدی‌نژاد بر آن نصب شده بود. خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییس جمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم به ویژه روستاییان انجام داده و می‌دهد و اعتقاد آنها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است.»

توضیح: در همین جلسه جناب احمدی نژاد اعلام کرد که: مدیریت امام زمان(عج) از عوامل موفقیت طرح هدف مندی یارانه ها بوده است.

ـ رجعت چاوز (16 اسفند 1391): احمدی نژاد به مناسبت درگذشت چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا گفت: تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح(ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد. (کلیک کنید)

احمدی نژاد

ـ محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد (11 خرداد 1392): خداوند متعال احمدی‌نژاد را از دل چاه بیرون کشید و به مانند یوسف در راس امور قرار داد. (کلیک کنید)

ـ دکتر الهام، سخنگوی دولت احمدی نژاد (سوم تیر 1392 مصادف با نیمه شعبان): احمدی نژاد در رجعتی دیگر همراه با امام عصر(عج) حکومت مطلوب را پیگیری خواهد کرد. (کلیک کنید)

توضیح: البته آقای الهام، بعد از اعتراض عمومی نسبت به این اظهارات، به جای عذرخواهی از اشتباه خود، در صدد توجیه آن برآمد؛ دفتر او اعلام کرد که معنای سخن الهام این است که «احمدی نژاد در دوره بعد کاندیدا می شود ، رأی می آورد و رئیس جمهور ایران می شود؟!» این منبع همچنین خواستار آن شد که مردم به جای سرزنش الهام، دعای عهد بخوانند. (کلیک کنید) اما واقعاً دفتر سخنگوی دولت، برای مخاطبان اطلاعیه خود چه ضریبی از هوش قائل شده که جمله آشکار و شفاف الهام در خصوص رجعت احمدی نژاد به همراه امام زمام (عج) را این گونه معنا کرده و لابد انتظار دارد مردم بعد از خواندن این توضیحات بگویند: وای ما چقدر کم شعور بودیم که نفهمیدیم منظور الهام این جمله بوده نه آن جمله ای که گفته بود؟!

احمدی نزاد




تاریخ : چهارشنبه 92/4/5 | 1:55 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

غلامحسین الهام در همایش بزرگداشت حماسه 3 تیرماه92- نیمه شعبان:.. متاسفانه و صدافسوس که کوته‌اندیشانی که منافع خود را گویی در غیبت امام می‌دانند، همه این باورها را به خرافه تعبیر کردند و وعده دولت عقل را دادند و بدین سان بود که دولت احمدی متهم به عقل‌گریزی شد و عدالت را مهم‌ترین نشانه عقل‌گریزی دولت خواندند.

   آنان که همه فهمشان از امام کاسه آبی است که پیش او نهند و گویی خود را ولی نعمت او می‌دانند و حدود باور و دل تنگ خود را معیار ارزیابی احمدی‌نژاد قرار دادند، همچنین در مورد آنان که تلاش‌های داخلی و جهانی او را در ترویج گفتمان مهدویت و فرهنگ انتظار به نهادن یک ظرف خالی در پیشگاه دولت توصیف کردند، باید گفت از کوزه همان تراود که در اوست.

الهام در ادامه اظهار داشت: احمدی‌نژاد که امام را که نه در خواب که در بیداری و استقامت یافته است، می‌داند که عالم وابسته به وجود امام است و آنان که امامشان به کاسه آبشان نیاز دارد، گو در جهل و خرافه خود تا ابدودهر بمانند.

وی همچنین اظهار کرد: امام زمان احمدی‌نژاد، فرزند بلافصل امام حسن عسگری(ع) است کسی که وعده الهی به دست او محقق می‌شود، یعنی امام زمان (عج) .

وی گفت: احمدی‌نژاد که هوشمندترین و وفادارترین پیرو امام زمان (عج) بوده و نیابت او را پیروی کرده است، در رجعتی دیگر، همراه با امام عصر(عج) حکومتی مطلوب را پیگیری خواهد کرد.

 *رجعت در اندیشه شیعى  - محمد هادی معرفت:  رجـعـت یـکى از مسائل پیچیده مربوط به دوران ظهور حضرت مهدى (عج ) است ،بر اساس این عـقـیـده گروهى از مومنین به این جهان بازمى گردند تا ظهور دولت حق را مشاهده کنند و از شـکـوفـایـى آن لذت ببرند، و نیز گروهى از منافقین بازگردانده مى شوند تا کیفر دنیوى اعمال ناشایست خویش را بچشند.

     رجعت یکى از عقاید ویژه مذهب تشیع است که از دیرباز، شیعه امامیه بر آن بوده اند و بدان معروف گـشـتـه انـد و بـه واسطه اعتقاد به آن مورد طعن دشمنان قرارگرفته اند، بحث ها و گفتگوهاى فراوانى در این باره میان بزرگان شیعه و مخالفین آنهارخ داده که تاریخ آن را ثبت و ضبط نموده است. در این زمینه روایات بسیارى از خاندان نبوت به دست ما رسیده است

     البته اغلب این شواهد صرفا امکان قضیه را مى رساند، ولى دو مورد در قرآن کریم صراحتاً  رجعت اشاره دارد: در سوره نمل مى خوانیم: ویوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بیاتنا (النمل ، 27 : 83).

  "روزى خواهد آمد که از هر گروهى دسته اى را برمى انگیزیم ، از کسانى که آیات ما رامورد تکذیب قرار مى دهند  .  " 

ایـن آیه صراحت دارد که دسته هایى از ستمکاران برانگیخته مى شوند، نه همه آنها، و منظور از آن برانگیخته شدن در روز قیامت نیست، چون حشر قیامت، رستاخیزى همگانى است.

*حجت‌الاسلام والمسلمین نجم‌الدین طبسی در نشست تخصصی بررسی جایگاه رجعت در نظام معرفتی اسلام گفت: درباره جایگاه رجعت از نظر شیعه و اینکه این موضوع از اختصاصات شیعه است، می‌توان گفت رجعت یکی از مسلمات است.. رجعت ارتباط با موضوع ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد اما این دو، دو مقوله کاملا از هم جدا هستند. درست است که در زمان ابتدای ظهور افرادی رجعت می‌کنند اما نمی‌توان به استناد این موضوع رجعت و ظهور را یک مورد بیان و معرفی کرد - 14 شهریور91

*حسین سبحانی نیا: با تاکید بر اینکه نتیجه این گونه اظهارات خرافه گرایانه و چاپلوسانه اطرافیان احمدی نژاد هم در نشست دیروز و هم در طی 8 سال گذشته عبور از جایگاه ولایت فقیه است، تصریح کرد: اگر هم آنها چنین قصدی نداشته باشند نتیجه این اظهارات و حرکات باعث زیر سوال بردن نظام ولایی می شود. سخنگوی دولت در همایش خادم مظلوم که در امروز (نیمه شعبان) برگزار شد، اظهار کرده احمدی‌نژاد در زمان ظهور امام زمان(عج) با رجعتی دوباره باز خواهد گشت. احمدی نژاد نیز در این مراسم ادعا کرده که با صاحب اصلی برمی‌گردد.(!!!)/

*محمدتقی رهبر عضو فراکسیون روحانیون مجلس: ایجاد شبهه در اعتقادات و دین، خیانت به نظام و مردم است، یادآور شد:‌ در کتاب‌های دینی، رجعت تنها به ائمه‌اطهار و پیامبران منتصب شده، از این‌رو مطرح کردن موضوع رجعت احمدی‌نژاد با امام زمان (عج)، اهانت به دین و اعتقادات مردم است.

  و تکرار این محکومیت ها در سایت های مختلف اصول گرا و اصلاح طلب و نکته جالب در سایت اصلاح طلب انتخاب: آیا وقت آن نرسیده که دستگاه قضایی به سوء استفاده از اعتقادات ملت پایان دهد؟*درخواست ورود دادستان به دلیل اظهارات غلامحسین الهام در مورد "رجعت احمدی نژاد با امام زمان (عج)" / چنگ بر صورت حساسیت دینی جامعه با تمسخر اعتقادات شیعه!!

با ربط: آیا بیان اعتقاد به عاقبت به خیری و همیاری و یاری امام زمان توسط کسی اینهمه بلبشو و جنجال دارد؟!.. این فضای جنجال و دروغ بوده است که ما در این 8 و به خصوص 4 سال اخیر گریبانگیرش بوده ایم که بعداً به تفصیل به آن خواهم پرداخت... دروغ پراکنی و لجن پراکنی را به حدی می رسانند که کسی جرأت تکذیب و مخالفت با آن را نداشته باشد..

 بدون ربط: حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی – آبان ماه 85: رییس جمهور منتخب مردم ایران معتقد است مشروعیت رییس جمهور تنها با رای مردم نیست بلکه باید با تنفیذ رهبری ضمیمه شود تا مقبولیت سیاسی و مشروعیت شرعی را به دست آورد.
   حسن روحانی طی سخنانی در دومین گردهمایی سراسری مسئولان دفاتر و شعب سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، مجلس خبرگان رهبری را تنها نهادی دانسته بود که در آن، «هیچ مرجع دیگری رأی مردم را به تنفیذ نمی‌گذارد.»
   بر اساس این گزارش، روحانی مقبولیت سیاسی و مشروعیت شرعی رییس جمهور را به تنفیذ رهبری منوط دانسته و گفته بود «در بیشتر انتخابات ما در کشور به نحوی به نهادی دیگر ضمیمه می‌شوند در انتخابات ریاست جمهوری مشروعیت رییس جمهور با رأی مردم است، اما مشروعیت آنها تنها با رأی مردم نیست بلکه باید با تنفیذ رهبری ضمیمه شود تا مقبولیت سیاسی و مشروعیت شرعی را به دست آورد.»





تاریخ : سه شنبه 92/4/4 | 2:58 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

هاشمی رفسنجانی: بنام مهدویت هم می شود دیکتاتور شد/ اگر مقبولیت مردم
نباشد، کاری نمی توان کرد

چکیده : اگر نظر و مقبولیت مردم نباشد، کاری نمی توان کرد. برای عملی
کردن اسلام، ما باید مردم را همراه خود داشته باشیم. به نظر ما، فقیه
واجد شرایط، جانشین حضرت بقیة الله (علیه السلام) است، اما اگر این بحث
ها بخواهد جنبه‌ی حکومتی به خود بگیرد، باید برای فقیه، مقبولیت حاصل
شود. حضرت علی (علیه السلام) چون پذیرش مردم نبود، خانه نشین شد! ما که
بالاتر از حضرت نیستیم! اصلا چرا حضرت در پرده‌ی غیبت اند؟ زمینه‌ی پذیرش
گسترده و جهانی مردمی وجود ندارد....

آیت الله هاشمی رفسنجانی از ابتدای ظهور “مهدویت انحرافی” در طی 8 سال
گذشته بارها نسبت به بهره گیری افراطی این جریان از مقدسات در جهت اهداف
پشت پرده خود هشدار داده بود.

هاشمی رفسنجانی با انتقاد از سواستفاده ها از مهدویت گفته است: اگر
صداوسیما در این 8 سال در ارتباط با موضوع مهدویت درست عمل می کرد و به
مردم آگاهی می بخشید، فتنه گران هرگز اجازه پیدا نمی کردند با شعارهای
انحرافی و استفاده ابزاری از نام مبارک امام زمان(عج) نان خود بپزند و
بالاترین خسارت را به مردم و نظام اسلامی بزنند!

وی با بیان زمینه های ظهور تصریح کرده است: اگر نظر و مقبولیت مردم
نباشد، کاری نمی توان کرد. برای عملی کردن اسلام، ما باید مردم را همراه
خود داشته باشیم. به نظر ما، فقیه واجد شرایط، جانشین حضرت بقیة الله
(علیه السلام) است، اما اگر این بحث ها بخواهد جنبه‌ی حکومتی به خود
بگیرد، باید برای فقیه، مقبولیت حاصل شود. حضرت علی (علیه السلام) چون
پذیرش مردم نبود، خانه نشین شد! ما که بالاتر از حضرت نیستیم! اصلا چرا
حضرت در پرده‌ی غیبت اند؟ زمینه‌ی پذیرش گسترده و جهانی مردمی وجود ندارد.

پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، گزیده دو مصاحبه  رئیس
مجمع تشخیص مصلحت نظام با برنامه ” به سوی ظهور شبکه 2 سیما” و “فصلنامه
انتظار” را به مناسبت میلاد امام مهدی منتشر کرده است.
متن مصاحبه ها در همین پایگاه




تاریخ : دوشنبه 92/4/3 | 2:9 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر