سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره‌ی همراهی یا عدم همراهی «مراجع» با «نهضت و انقلاب اسلامی» می‌توانیم اینگونه بگوییم: 1. مراجعی که از ابتدا با نهضت همراه شدند و تا آخر عمرشان هم همراه ماندند. 2. مراجعی که از ابتدا با نهضت نبودند و تا آخر هم به آن نپیوستند. 3. مراجعی که از ابتدا با نهضت همراه نبودند ولی در ادامه با آن همراه شدند. 4. مراجعی که از ابتدا با نهضت همراه بودند اما در ادامه از آن جدا شدند. البته گزینه‌های فرعی‌تری هم می‌توان مطرح کرد که چندان مهم نیستند. به نظر می‌رسد بررسی این دو دسته‌ی اخیر و به ویژه دسته‌ی آخر از همه مهم‌تر باشد؛ گرچه تحلیل و واکاوی هر یک از گزینه‌ها می‌تواند نوعی آسیب‌شناسی از نهاد مهم و عظیم مرجعیت و نیز نهضت و انقلاب اسلامی را به ارمغان بیاورد. در خصوص گروه اخیر سؤال این است که چه می‌شود که مرجعی (آقای سید محمد شیرازی) که آنگونه با حرارت و اشتیاق در ابتدای ورود امام به نجف، مراسم استقبال آنچنانی برای ایشان به راه می‌اندازد و از همراهان امام به بهترین شیوه پذیرایی می‌کند و حتی مصلایش را (آن هم چه مصلایی) در حرم مطهر به امام تقدیم می‌دارد و در موارد فراوانی مواضع سیاسی موافقی می‌گیرد، اما فرجام کارش آنگونه می‌شود که هواداران وی، هواداران امام را تکفیر می‌کنند و بالعکس و حتی بعضی از نمایندگان امام، وی را از شاه هم بدتر تلقی می‌کنند (آقای سید عباس مهری نماینده‌ی امام در کویت نسبت به آقای سید محمد شیرازی)، یا شوری که آن مرجع دیگر (آقای سید ابوالقاسم خویی) در تدارک استقبال امام، از خود نشان می‌دهد و به عنوان اولین مرجع به حضور امام می‌رسد و بیانیه‌های عربی و فارسی تندی علیه دستگاه پهلوی صادر می‌کند، اما این آغاز را چه انجامی در پی است؟ مطمئناً انجام آن هیچ تناسبی با آغاز آن ندارد. از این مصادیق فراوان می‌توان ذکر کرد؛ هم از خارج ایران و هم از داخل ایران و هم از قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب. بنده می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که چرا اینگونه می‌شود؟ مشکل از جانب نهضت و انقلاب اسلامی است یا از طرف مراجع و یا از هر دو و یا هیچکدام (کما اینکه می‌گویند عاملی خارجی) و آیا انقلاب اسلامی و متولیان آن باید در سیستم قدرت نگهداری و جاذبه‌شان بیشتر مطالعه کنند و آسیب‌هایی که موجد این جدایی‌ها می‌شود و آسیب‌هایی که این جدایی‌ها موجب می‌شوند را شناسایی نمایند یا این آسیب‌شناسی باید در نهاد مرجعیت و از طرف مراجع صورت گیرد و یا .... ممکن است کسی بگوید به هر صورت در همه‌ی ارتباط‌ها، موارد اینگونه پیش می‌آید و اشکالی هم ندارد، اما عرض بنده این است که اگر موارد زیاد شد و به صورت یک رویه درآمد، آیا نباید دست به کار شد و اوضاع و احوال را مطالعه کرد؟ به هر صورت، سخن در هر یک از این موارد بسیار است و چقدر خوب می‌شد اگر دوستان بزرگوار در لجنه‌ی علمی‌شان در این زمینه هم به تبادل نظر می‌پرداختند و ما را هم از نظراتشان بهره‌مند می‌کردند.    




تاریخ : پنج شنبه 91/6/2 | 12:55 عصر | نویسنده : حجت اله علیمحمدی | نظر