سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا

جامه ی عید بپوشند، چه شاه و چه گدا  (بیتی از اشعار نوروزی امام خمینی)

بی هیچ شک و شبهه ای، نزد همه ی اقوام و اکناف عالم، فراوان باشد بهانه بهر شادی، در راستای تخلیه ی آلام روحی و روانی. اما فکر نمی کنم هیچکدام، صفات و خصلت های جشن های حوزه ی تمدنی ایران زمین را دارا باشند. اصلاً وجود جشن های بزرگ و پرشمار ایرانی از جمله ویژگی های فرهنگ ایران زمین است. از ازمنه ی قدیم، ایرانیان به هر بهانه ای به بزمی نشسته و جشنی آراسته و مجمعی به راه انداخته و شادی ها می نمودند. سنت های شاد و فرخنده ای که متأسفانه به مرور در درازنای تاریخ این سرزمین به فراموشی رفته اند. و گاهی هم به نام دین و مذهب بر آنها تاخته اند. در حالی که ادیان الهی، به ویژه اسلام، مخالف شادی و شادابی و فرخندگی و سرزندگی نبوده و نیست.

از جمله جشن ها و آیین های جغرافیای تمدن ایرانی که جغرافیای سیاسی را درنوردیده و در چندین کشور و قاره جهان زنده است و پابرجا، و سال به سال هم گرایش به آن بیشتر می شود، جشن نوروز است. حال، چرا از میان همه ی جشن ها و اعیاد، نوروز این چنین مورد پسند شده و ادامه یافته و افول را بر نتافته؟ رمز ماندگاری نوروز، با وجود تهاجم های سهمناک و خانمان برانداز که در تاریخ ایران کم نبوده، چیست؟

دلایل بسیار است و نظرات بیشمار، اما به نظرم، سه دلیل شاخص است و پایدار:

1ـ تمام جشن های حوزه ی فرهنگ ایرانی، به ویژه نوروز در پیوند با طبیعت و پدیده های طبیعی و کیهانی و اقلیمی است. هیچ دین و آیینی هم، اعم الهی و غیر الهی، در تعارض با طبیعت و پدیده های طبیعی نیست. نکته مشترک همه آنها در احترام به طبیعت و پاسداشت مظاهر آن است. همگی توصیه به پیوند با طبیعت دارند، به ویژه آیین محمدی (ص). لذا ادیان نه فقط نوروز را پذیرفته اند، بلکه با توصیه ها و رهنمودها بر معارف و معنویت آن افزوده اند. عالمان دینی، به ویژه بزرگان دینی و مذهبی ایران، خصوصاً عالمان و مراجع بزرگ تشیع، از جمله امام خمینی با سیره ی نظری و عملی خویش بر آن مهر تأیید زده و در طول دوران حیات پر برکت خویش سعی وافر در برگزاری جشن نوروز داشته اند.

نشست های سالانه ی مراجع در اول عید نوروز در منازل و دفاتر خویش و دادن عیدی به مراجعین، همچنین سنت حسنه ی پیام های نوروزی امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی که هر ساله تبریک و شاد باش اغاز سال نو را به همراه داشت، از جمله اقدامات و حرکت های تأییدی جشن کهن نوروز است.

2ـ در هیچ کدام از این جشن ها اثری و بویی از خشونت نیست (اگر در چند سال اخیر بعضی از حرکات و اعمال غلط به نام چهارشنبه سوری انجام می گیرد، ربطی به اصل جشن نوروز ندارد. حتی خود جشن چهارشنبه سوری اگر به بی راهه نرفته بود و طور صحیح و سنتی انجام گیرد، مقبول است و مورد پسند و از سرمایه های اجتماعی.) پس بر عکس خیلی از جشن های دیگر فرهنگها و کشورها که همراه است با بدرفتاری و خشونت نسبت حیوانات و پدیده های طبیعی، و گاهی در پی خود بد آموزی اخلاقی نیز دارند، نوروز جشنی است پاک و ناب که احترام و همزیستی با طبیعت و آنچه در اوست را به انسان آموزش می دهد. عشق به پدیده های طبیعی را یاد می دهد. صله ی ارحام و نیکی و احترام به هم نوع و کهن سالان را توصیه و تأکید می کند. جشنی که کینه ها و دشمنی ها را مردود و پیوند و همدلی را مکشوف می نماید.

3ـ اعیاد و جشن های ریشه دار ایرانی، نشان خدائی دارند و بوی الهی و توجه به تعالی. خاصّه نوروز که جملگی اندیشمندانه است و شادی اش خردمندانه. انسان را وصل به طبیعت کرده، طبیعت نیز ذهن آدمی را معطوف به عالم بالا می کند. به خالق عالم هستی. جشن زایش طبیعت خود انسان را به یاد مخلوق آن رهنمون می سازد و یاد مخلوق، عبودیت را در پی دارد.

حالیا که:

بر آمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک باشد این سال و همه سال / همایون باشد این روز و همه روز

منبع: کنج درون




تاریخ : سه شنبه 90/12/23 | 10:8 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر