سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در سفری که به جنوب داشتم برای اولین بار با آداب و رسوم این مردم خونگرم و زحمتکش آشنا شدم و سفری که برایم پربار و آموزنده بود اما در مسیر برگشت در اثر سانحه آسیب دیدم.

یکی ازدنده هایم شکستگی مویی برداشت وکوفتگی شدیدبدن، نه می توانم به راحتی بنشینم ونه دراز بکشم، نه تحمل راه رفتن دارم ونه خوابیدن را، حتی نفس کشیدن نیزبرایم عذاب آور است.

دردی که در ظاهر دیده نمی شود اما بر همه اعمال و رفتار روز مره ات سایه افکنده و از اینکه اطرافیان و خانواده پی بدان برده اند و همدردی می نمایند و مراعات حالت را می کنند جای خوشحالی دارد و خود موجب التیام درد است.

شب اول ودوم با قویترین مسکن ها توانستم کمی خودرا آرام نمایم اما خواب برچشمانم نیامد، نمی دانم درگذشته ای دور مثلا 1400 سال قبل اگراین اتفاق برای کسی رخ میداد چه می کرد، زمانی که نه مسکن های قوی ونه ومراقبتهای درمانی امروزی رایج بود.

وای!! اگراین مصدوم می خواست دردش را نیزمخفی وغمش را درسینه شکسته خودمحبوس نماید، وتمام فعالیتهای سخت روزمره خودرا نیز چون گذشته با جان ودل انجام دهدواطرافیان نیزبجای همدردی با نگاه وزبان ورفتاراورا بیشتر آزاردهند، آنقدرکه دردش را فراموش نماید.




تاریخ : پنج شنبه 93/12/14 | 1:7 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر