شهید مطهری و ملحد معروف! [در راستای تعجب بعضی ها از مطلب «واگویه ی شماره 1»]
مطلبی که در زیر می آید، بازخوانی و بازنوشتار و خیلی چکیده ی مطلبی است از حجت السلام محمد مطهری (فرزند شهید مطهری) که با نظری متأملانه به سیره ی آن شهید بزرگوار، از سر خیر خواهی، نکته ای ظریف و بدیع را پیش چشم همگان می نهد. ایشان آورده اند:
شهید مطهری از یکی از دوستان اندیشمند خود خواسته بود، زمینه ای فراهم کند تا بتواند به دیدار مهمترین متفکران مارکسیسم در کشور رفته و با آنان به بحث و گفتگو بپردازد. این دوست استاد، در یکی از این دیدارهای شهید مطهری با منظره ای دیدنی روبرو شده بود. وی می گفت: دیدم شهید مطهری با آن متفکر ملحد، در حالی که سگش هم کنارش بود، ساعتها در یک پارک قدم زده و با یکدیگر بحث و گفتگو می کردند.
سیره ی نظری و عملی شهید مطهری اینگونه بود. بارها با روشنفکرانی که بعضاً منتقد جدی اساس روحانیت و... بوده و همسران برخی از آنان بی حجاب بودند، در عین حفظ صلابت و سلامت فکری، دوستی و ارتباط علمی مستمر داشت. اینطور نبود که فقط با مریدان و همفکران و هم سلکان خود رابطه داشته باشد!
آیا اسلام به ما می گوید، فرد غیر مغرضی را که نسبت به اعتقادات یا عملکردها ما انتقاد داشته و متفاوت از ما می اندیشد، بایکوت کنیم و... تا هر روز در موضع مخالفش تندتر شود؟
متأسفانه ملاقات و دوستی و ارتباط علمی در ادبیات سیاست زده ی فعلی ما، به معنای تأیید و وابستگی و گاهی تسلیم و دلدادگی به خود گرفته است. تا مطلبی و نوشته ای در توضیح و یا در دفاع از کسی و چیزی نوشته می شود، آن را نشانه ی خودباختگی و خود شیفتگی به حساب آورده و بایکوت می کنند. حتی در مجالس ختم، برخی شخصیت های سیاسی و غیر سیاسی را هر لحظه رصد می کنند که مبادا فردی مثلاً مسأله دار در کنار آنان بنشیند و انتشار عکسی از این کنار هم نشینی مسأله ساز شود؛ یعنی نه تنها دوستی و ارتباط و گفتگو، بلکه گاهی نشستن اتفاقی چند دقیقه ای در کنار یکدیگر هم، تهمت ها و واژه هایی نظیر «ساده اندیشی»، «تأثیرپذیری»، «همسوئی» و... را به دنبال دارد. و...
منبع: وبلاگ «کنج درون»
.: Weblog Themes By Pichak :.