سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از خوانندگان گرام، عذر خواهی می­کنم، بخاطر انتخاب این عنوان، واقعاً نتوانستم برای مطالب و دغدغه­های بیان شده در ذیل، چه عنوانی به کار ببرم.

شب جمعه (16 تیر) در جمع دوستان مطلبی مطرح شد که همه را به تأمل و تفکر و تعجب و تأسف واداشت! مطلب این بود که «بعضی از جوان­ها، همان­هایی که در دوران انقلاب زاده و بزرگ شده، مهد و مدرسه و دبیرستان رفته و... به ویژه در دانشگاههای کشور، از دین اسلام دوری جسته و گرایش به ادیان دیگر پیدا می­کنند! چند نمونه مطرح شد که به دین زرتشت روی آورده­اند! حال چرا و به چه علت، بحث مفصلی می­خواهد و حالی و جرأتی و... که از ما ساخته نیست و انگیزه­ای هم نیست.

در همین حال و هوا و فکر و تعقل که چرا اینگونه شده و... جمعه شب فرا رسید. من باب وظیفه سری به پدر و مادر زدیم که در محله دیگری از قم ساکن هستند، هنگام برگشت؛ وسط شهر، خیابان ساحلی، کنار فضای سبز (انتهای کوچه 25 بلوار امین)، با هوای 47 درجه قم، ترافیک و شلوغی غیر منتظره هم به آن اضافه شد. طاغت نیاوردم، به هر زحمتی بود از کوچه­های هم عرض خیابان ساحلی به طرف منزل حرکت کردم. دقت کردم ببینم علت ترافیک چیه؟ دیدم دو طرف خیابان پر ماشین و ترافیک (حال از خدا خواسته ایستاده­اند یا به اجبار نمی­دانم!) و جلو صدها نفر زن و بچه­ی نشسته در فضای سبز، یک به زن و به رقصی است که بیا و ببین! ناراحتی دیشبم افزون شد و حیران و متحیّر به خانه رسیدم.

روبروی منزلمان مسجد است و گاهی مجلس ختمی و... لذا بعضاً توفیق اجباری بر شنیدن بیانات صاحبان منبر! درنگی داشتم برای پارک ماشین در داخل منزل، شنیدن حدیث و مطلبی از آقای بالای منبر نیز به آن اضافه شد. و چنین با آب و تاب و یقین و اطمینان بر ده­ها نفر نشسته بر مسجد بیان می­داشتند که (قریب به این مضامین):

«... دین اسلام بهترین و بالاترین و کاملترین ادیان الهی است، راحت­ترین و آسان­گیرترین دین­هاست، خیلی بر مسلمین راحت گرفته... برای نمونه داریم در احادیث که در ادیان پیش از اسلام اگر لباسی یا فرشی یا... نجس می­شد باید آن قسمت را می­بریدند! اما اسلام آمد و آب را از مطهرات قرار داد تا با آن نجاست بر طرف شود و نیاز به برش نباشد! نماز در ادیان قبلی 50 رکعت بود ولی اسلام برای راحتی مسلمانان آن را در 17 رکعت خلاصه کرد تا آنها سختی نکشند! عبادت­ها در دین­های پیش از اسلام و سایر مذاهب همه باید در وقت مقرر و خاص انجام گیرد، این سخت است، اما اسلام ما مسلمین را آزاد گذاشت و زمان بیشتری داد تا سختی نبینیم و...» الباقی فرمایشات این بزرگوار را شکر خدا توفیق حاصل نشد که گوش کنیم و بهره بریم!

نتیجه این سه واقعه و حادثه یا بهتر است بگویم: بدبختی و بیچارگی جامعه، آن هم در شهر قم، پایگاه... چیزی نبود برای ما، جز ناراحتی، حرص و جوش و بی­خوابی شبانه و...

تحلیل و علت و معلول یابی این سه واقعیت جامعه که کم هم نیست و قطعاً اولی نبوده و آخری هم نخواهد بود، به عهده خوانندگان محترم!

منبع: کُنج درون




تاریخ : شنبه 90/4/18 | 1:33 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر