اول آبان شهادت عالم مجاهد، آیتالله «حاج آقا مصطفی خمینی» فرزند ارشد امام خمینی، گرامی باد.
حاج آقا مصطفی، در آذرماه 1309 ش در قم به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران ابتدایی، در 16سالگی به تحصیل علوم دینی روی آورد. از سال 1330 در درس خارج پدر - امام خمینی- و دیگر اساتید به نام حوزه شرکت جست. ایشان از سال 1341 ش همراه حضرت امام به مبارزه با رژیم شاه پرداخت. پس از تبعید امام به ترکیه، عوامل ساواک او را نیز دستگیر و به ترکیه تبعید کردند. حاج آقا مصطفی پس از چند ماه حضور در ترکیه، در مهر 1344ش به همراه پدر به نجف تبعید شد. در آنجا مبارزه علیه رژیم پهلوی را به رهبری حضرت امام ادامه داد. تا اینکه در اول آبان1356ش ـ 9ذیعقده 1397ق ـ در 47سالگی به شکل مرموزانه ای رحلت و در کنار مقبره علامه حلی در صحن امام علی(ع) مدفون گردید.
با معاینه و رؤیت جسد، نظر پزشکان متخصص این بود که به احتمال قوی ایشان بر اثر مسمومیت فوت کرده لیکن حضرت امام با کالبد شکافی جسد مخالفت کرد. ایشان در توجیه این کار، فرمودند:« کشف علمی شهادت مصطفی موجب تحریک و خشم حزب بعث میشود و در نتیجه بسیاری از طلاب روانه زندان و دچار مشکل خواهند شد. لذا از انجام این کار ممانعت کردم.»
حضرت امام با شنیدن خبر شهادت فرزندشان، با دست خط خود، اعلامیهای را در سه خط صادر نمودند:
« بسمه تعالى.
انا للَّه و انا الیه راجعون.
در روز یکشنبه نهم شهر ذى القعدة الحرام 1397 مصطفى خمینى، نور بصرم و مُهجَه قلبم، دار فانى را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالى رهسپار شد.
«اللهم ارحمه و اغفر له و أسکنه الجنة بحق اولیائک الطاهرین- علیهم الصلوة و السلام».
مراسم تشییع و تدفین حاج آقا مصطفی خمینی با شکوه فراوان و با حضور نمایندگان مراجع، علما و فضلای حوزههای علمیه عراق برگزار شد. هنگام تشییع جنازه، حضرت امام، همانگونه که در تشییع شخصیتهای دیگر حاضر میشدند، در تشییع فرزندشان نیز حاضر شدند. ایشان معمولاً در اینگونه مجالس چند دقیقه به آخر وقت میآمدند ویک مسیر خاصی را همراه جنازه طی کرده و با تشکر و تقاضای صاحب عزا بر می گشتند، امّا در تشییع جنازه فرزندشان بدون این که تقاضایی بشود، خود حضرت امام از وسط راه (به اندازه تشییع دیگران) برگشتند و تفاوتی در تشییع فرزندشان با دیگران قائل نشدند. همچنین به گونه ای شگفت آور و صبورانه و بر خلاف تصور رژیم شاه، در 10/ آبان 1356، یعنی ده روز پس از شهادت فرزندش در نطقی کوبنده و حماسی، از دست دادن عزیزترین فرد خود را از «الطاف خفیّه الهی» دانستند.
پس از رسیدن خبر شهادت حاج آقا مصطفی به ایران، اولین مجلس فاتحه در مسجد اعظم قم برگزار شد، در این مجلس به جهت وجود جو رعب و وحشت، حتی اسمی از حاج آقا مصطفی و یا حضرت امام برده نشد. حتی نام ایشان در اعلامیه با عبارت «حاج سید مصطفی موسوی» ذکر شده بود. اما برای اولین بار در مجلس فاتحهای که از سوی آیتالله گلپایگانی بر پا گردید، حجتالاسلام سید محمد آل طه درباره زندگی ایشان سخنرانی کرد و رسماً نام حضرت امام و حاج آقا مصطفی را در آن منبر بر سر زبانها انداخت. در این مراسم و مراسم مشابهی که بعداً انجام شد. مردم هنگام شنیدن نام امام خمینی، با هیجان و صدای بلند صلوات فرستاده، و بدین وسیله از امام خمینی تجلیل، و احساسات خود را ابراز میکردند. از همین زمان به بعد بود که کم کم جرقه های انقلاب زده شد و نام امام از زبان ها قطع نشد. این چیزی نبود جز از«الطاف خفیه الهی»!
.: Weblog Themes By Pichak :.