رسول گرامی اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ دو میراث گرانبها در میان یاران خود بجا گذاردند: قرآن و عترت (خاندان پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ و به امت خویش فرمان دادند که بدانها تمسک کرده و هرگز از آنها جدا نشوند.
لیکن افراد جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ با توطئهای حساب شده، خاندان پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ را از متن جامعه طرد نموده و خانهنشین ساختند آنگاه به مقابله با سنّت و سخنان پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ که مانع بزرگی بر سر راه سیاست خلفاء بود پرداختند.[1] و با طرح شعارهای انحرافی و عوام پسند همچون «حسبنا کتاب الله، قرآن فقط برای ما بس است» توانستند بین قرآن و احادیث پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ که بیان کنندة مفاهیم قرآن بود جدایی افکنند و به همین هم بسنده نکردند و تصمیم گرفتند تمام احادیث پیامبر اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ را محو نمایند. در این زمینه مرحوم علامة طباطبایی (ره) مینویسد: نوشتن احادیث پیامبر اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ به کلی قدغن شد و اگر در جایی حدیث مکتوب کشف یا از کسی گرفته میشد آن را ضبط کرده و میسوزانیدند. و این ممنوعیت تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (سال 99 الی 102 هجری) استمرار داشت.[2]
و از آنجایی که موفق شدند با توطئههای گوناگون حاملین قرآن و مفسران واقعی قرآن را منزوی و مردم را از حول خاندان پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ جدا کنند؛ درصدد برآمدند که قرآن را بدون توجه به احادیث و نظر معصومین به سلیقه و نظر شخصی خود تفسیر کنند.
لذا احکام و دستوراتی را جعل نمودند که با احکام و دستوراتی که از جانب معصومین _ علیهم السّلام _ بیان میشد و حتی با سنّت پیامبر اکرم مقابله میکرد. از جمله، بدعت گذاردن در حج تمتع، نکاح متعه، قرائت نماز، منع حیّ علی خیر العمل در اذان و اقامه، اختلاف در وضو گرفتن، سه طلاقه کردن زن در مجلس واحد و... نمونههای از این قبیل است.[3]که ناشی از استنباط شخصی و تفسیر به رأی آنها از قرآن بود.
آیة شریفة مربوط به وضو عبارت است از «یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا بروسکم و ارجلکم الی الکعبین.»[4] گرچه پرداختن به توضیح و تفسیر این آیه نیاز به یک بحث ادبیاتی دارد که مفسرین، ذیل این آیة شریفه در کتب تفسیر بدان پرداختهاند و برای اطلاع بیشتر میتوانید به تفسیر نمونه یا المیزان مراجعه کنید:
اهل سنّت معتقدند که این آیه کیفیت وضو را بیان میکند، و از قید «الی المرافق» فهمیدهاند که ابتداء شستن دست ها از سر انگشتان است و انتهای آن مرفق دست میباشد لکن شیعه با استناد به احادیث معتقد است که آیة شریفه کیفیت وضو را بیان نکرده بلکه حد وضو را بیان میکند. یعنی قید الی المرافق برای این است که بفهماند شستن دست ها باید تا مرفق باشد. (چون اگر قید الی المرافق نبود ممکن است برخی تصور کنند کل دست را که تا کتف میباشد باید شست.) لذا کیفیت وضو که چگونه باید وضو گرفت؟ آیا از مرفق باید شست یا از نوک انگشتان بطرف مرفق؟ از احادیث و سخنان معصومین استفاده میشود، که اهل سنّت خود را بینیاز از آن میدانند و با استنباط و فهم خود چنین فتاوایی را صادر میکنند.[5]
در همین رابطه حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که شخصی به نام هیثم میگوید از امام صادق ـ علیه السلام ـ در مورد آیة شریفة «فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق صورت و دستهایتان را تا مرفق بشویید.» سؤال کردم و آنگاه هیثم عملاً انجام میدهد که آیا منظور خدای تعالی این است که در وضو هنگام شستن دست ها از پایین به بالا شسته شود؟ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: چنین نیست، آنگاه امام ـ علیه السلام ـ به طور عملی صورت صحیح وضو گرفتن و شستن دست ها را انجام دادند و هنگام شستن دستها از مرفق دست شروع کردند و تا سر انگشتان کشیدند.[6]
از آنچه گذشت منشاء اختلاف در اعمال و عبادات، بین شیعه و سنی معلوم گردید. اما در زمان کدامیک از خلفاء این بدعتها گذارده شد، از روایات استفاده میشود در هر زمان توسط خلفاء و حاکمان وقت این سنّت شکنیها اتفاق میافتاد. خصوصاً در مدت حکومت معاویة بن ابوسفیان که بازار جعل حدیث رونق بیشتر داشت. و خود او سوگند یاد کرد تا نام محمد _ صلّی الله علیه و آله _ را از روی زمین بر نیاندازم از پای نخواهم نشست.[7]
مرحوم کلینی (ره) حدیثی را نقل میکند از علی ـ علیه السلام ـ که وقتی حضرت بعد از 25 سال به خلافت رسیدند موقعیت زمان خویش را چنان بیان کردند، که فرازهایی از آن چنین است:
«خلفای پیش از من کارهایی انجام دادهاند که در آنها آگاهانه با رسول خدا _ صلّی الله علیه و آله _ مخالفت نمودهاند، پیمان وی را شکستند و سنتش را تغییر دادند... چه فکر میکنید؟ اگر فرمان دهم، مقام ابراهیم را به آنجا که پیامبر فرمان داده بود بازگردانند (مقام ابراهیم از جمله تغییراتی بود که بعد از پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ رخ داد)، زکات را از موارد اصلی آن و به اندازة صحیح بگیرم، وضو و غسل و نماز را به شکل اولیة آن بازگردانم و...
بخدا سوگند: هنگامی که به مسلمانان فرمان دادم که ماه رمضان جزء نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و گفتم به جماعت خواندن نمازهای مستحب بدعت است، جمعی از سپاهیانم بانگ برداشتند «و سنة عمراه» ای مسلمانان علی میخواهد سنّت عمر را تغییر دهد. و ما را از خواندن نمازهای مستحب در ماه رمضان باز دارد و...»[8]
خداوند متعال عاقبت همه ما را ختم به سعادت دنیا و آخرت نماید انشاءالله.
منابع برای مطالعة بیشتر:
1. تفسیر نمونه، المیزان، ذیل آیة شریفة 6، سورة مبارکه مائده.
2. فلسفه و اسرار احکام، تألیف محمد وحیدی، ص 120.
3. شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص 46.
4. شبهای پیشاور، سلطان الواعظین، ص 880.
[1] . مقدمة علامه سید مرتضی عسگری بر کتاب سیری در صحیحین تألیف محمد صادق نجفی، ص 9.
[2] . کتاب شیعه در اسلام تألیف علامه طباطبایی (ره) ، ص 43، انتشارات واریان، چاپ دوم، 1380.
[3] . همان.
[4] . سورة مائده، آیة 6.
[5] . آیت الله مکارم و دیگران، تلخیص از تفسیر نمونه، ج 4، ص 286، انتشارات دارالکتب، چاپ یازدهم، 1368.
[6] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، ص 405، احیاء التراث ، 1409 قمری، چاپ اول.
[7] . مقدمة علامه عسگری در کتاب سیری در صحیحین، ص 14.
[8] . کلینی، محمد بن یعقوب، روضة کافی، ج 8، ص 61 الی 63.
.: Weblog Themes By Pichak :.