چند قطعه شعر به شوق مهدی درآستانه میلاد مهدی
قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است.
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است.
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است.
عرق شرم زمین است که سرباز کم است!
چه جمعهها که یک به یک غروب شد ، نیامدی.
چه بغضها که در گلو رسوب کرد ، نیامدی!
خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش بت شکن!
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد ، نیامدی!
تمام طول هفته را به انتظار جمعهام
دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد ، نیامدی!
امشب ز کَرَم ، حق گُهرى داد به نرجس وز برج ولایت ، قمرى داد به نرجس
خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس
.: Weblog Themes By Pichak :.