سلام
تمام انبیا آمدند تا آدمیان را به یک دین دعوت کنند.(شرَعَ لکم مِن الدین ما وصّی بهِ نوحاً و الذی أوحینا إلیک و ما وصَّینا بهِ إبراهیمَ و موسی و عیسی) به همین دلیل در قرآن همواره دین را مفرد آورده و ادیان نگفته. و آن دین اسلام است(إنَّ الدینَ عندالله الإسلام) یعنی تسلیم بندگان در برابر خالق و مالک و خدای خود. و اقرار به خداپرستی و یکتاپرستی.(ما کان إبراهیمُ یهودیاً و لانصرانیاً و لکن کان حنیفاً مسلماً) و راه خدایی نیز یک راه بیش نیست و آن صراط مستقیم است.(اَنَّ هذا صراطی مستقیماً فاتَّبِعوهُ ولاتتَّبِعوا السُبُلَ فتفرَّقَ بکم عن سبیلِهِ)
به راستی اگر ما پیروان ادیان مختلف از یهودی و مسیحی و مسلمان و زرتشتی بیش از اصل دین که گرایش به توحید است ، به احکام تشریع شده در ادیان که به اقتضاء شرایط و زمانه چه بسا دیگرگونه میشوند و یا بالا و پائین میگردند ، بها نمیدادیم و آن را تابو نکرده و از آن چماق نساخته و بر سر مخالف خود نمیکوفتیم ، حال ، حال و روز و وضع ما مردمان این بود که میبینیم؟ فقط در بین مسلمانان به جای آن که همگان ندای توحید سر دهند و سایرین را به توحید فرا خوانند به دنبال 73 فرقه کردن امت پیامبرند تا از این طریق خود را فرقه ناجیه دانسته و بقیه را در آتش تصور کنند. تصویری که از این فرقه فرقه کردن و شدن به دست میدهد این است که در مرزبندی ابتدایی مسلمانان به شیعه و سنی تقسیم شده اند و سپس خود شیعه به سه فرقه زیدیه و اسماعیلیه و امامیه یا اثناعشریه دسته بندی شده اند. البته اگر خوارج را از شمار اینان ندانیم و نزدیک به صد گروه غالی را به تشیع منتسب نکنیم. و اهل سنت خود از نظر اعتقادی به اشعری و معتزلی و مرجئه و از نظر فقهی به حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی منشقّ شده اند. به مرور زمان وهابیت از بطن اهل سنت زائیده شده و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز مرز بندی جدید تحت عنوان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی به ادبیات و واژگان و مفاهیم دینی و سیاسی افزوده شده است. این زاد و ولدهای خارج از روالِ حقیقتِ دین باعث شده تا وضع و حال و روز ما مسلمانان و نیز انشقاقاتی که در سایر ادیان به وجود آمده و می آید ، حال و روز پیروان سایر ادیان ، این باشد که می بینیم.
باشد که با بازگشت به صراط مستقیم الهی که از فطرت انسانها میجوشد(و أقِم وجهَک للدینِ حنیفاً. فِطرة اللهِ التی فطَر الناس علیها) دیگر شاهد این گونه اختلافات که منجر به بدبینی و سوءظن و جرئت بر کشتار همنوعان میشود ، نباشیم و به این ندای ملکوتی قرآن گوش جان فرا دهیم که قل یا أهلَ الکتابِ تعالَوا إلی کلِمةٍ سواءٍ بینَنا و بینَکم. این خطاب به اهل کتاب است ، حساب ما مسلمانان دیگر روشن است که به طریق اولی باید با اتحاد با یکدیگر خود را و جامعه خود را و جمعیت خود را به سرمنزل مقصود که نیل به سعادت دنیوی و اخروی است ، رهنمون شویم.
.: Weblog Themes By Pichak :.