خدمت علي آقاي عزيز. سلام! چند مطلب در باره ي يادداشت شما:
1- سيستم کلي انتخابات ما غلط نيست، بلکه سيستم جزئي آن مشکل دارد. اگر مطالب اين جانب غير از اين چيزي القا کرده، اشتباه کرده است.
2- از کجاي مطلب من بر مي آيد که کشور ما غير دموکراتيک است؟
3- کشورهاي شبه دموکراتيک مانند سوريه و عراق زمان صدام . کشور سوريه به دليل اين که رئيس جمهور آن مادام العمر و تأثيرگذار در تصميمات کشوري است، يک کشور شبه دموکراتيک است. ضمناً داشتن يک حکومت شبه دموکراتيک بر اساس قانون اساسي يک کشور و دم زدن به قانون در همان کشور چه مغايرتي با هم دارد؟
4- در دموکراسي واقعي، لازم است همه ي مسؤولان لايه هاي رويين حکومتي توسط رأي مردم و به صورت مدت دارد انتخاب شوند.
5- شما عملکرد مثبت يا منفي يک سيستم سياسي را بايد در داخل کشوري که داراي آن سيستم سياسي است ارزيابي کنيد نه بيرون از مرزهاي آن. شما هم ظاهراً دچار اشتباهي شده ايد که آقاي دکتر حسيني در مورد دموکراسي به آن دچارند.
6- منظور من از حضور همه ي ديدگاه ها در انتخابات، قطعاً ديدگاه هاي معاند نبود. البته اگر انتخابات در دست بنده مي بود، به ديدگاه هاي سکولار – البته با پرچم خودشان، نه منافقانه و با چهره ي به ظاهر اسلامي – هم اجازه ي شرکت در رقابت هاي انتخاباتي را مي دادم؛ چون در نهايت مردمند که بايد انتخاب کنند. اگر مردمي پس از چهل سال زندگي در زير سايه ي حکومت اسلامي، ديدگاه سکولار را ترجيح دادند، جز ابراز تأسف کاري نمي توان کرد. مگر اين که معتقد باشيم مردم حق انتخاب هر ديدگاهي را ندارند. از انتخاباتي که کانديداهاي آن امکان ابراز افکار خود را ندارند و مجبورند خود را به رنگ حکومت در آورند، بايد نگران بود.
7- البته ما نبايد از روندي انتظار دموکراسي واقعي داشته باشيم که کانديداها از صافي خاص جناحي عبور مي کنند و پس از گزينش نيز همين عده ي گزينش شده به انگليسي و وهابي و نفوذي به جامعه معرفي مي شوند و همان آقاي گزينش کننده نيز- ضمن زير سؤال بردن روند کار خودش- اعلام مي کند درست است که ما صلاحيت عده اي را تأييد کرده ايم، ولي شما مواظب باشيد به آن ها رأي ندهيد. به نظر شما بنده شفاف تر از اين چه بايد بگويم که نگفته ام؟