• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : الذين آمنوا و عملوا الصالحات
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بي نام 
    در خانه اگر کس است يک حرف بس است ... ليک
    بسي است در خانه کسي نيست
    بيهوده نکوبيم به در، هيچ کسي نيست
    پاسخ

    سلام بر شما. کار فرهنگي زمان بر است ديگه. قرص و آمپول که نيست. اين همه تکرار و تکرار و تکرار هم فقط به اميد اين است که بالاخره اثرگذار شود و روزنه اي در انديشه هاي بسته پديد آورد.
    + علي 

    باسلام...
    آوردن اسم حضرت ابتداي آوردن رسم حضرت است... اين را از آنجا مي گويم که نه اسمي از حضرت است نه رسم ايشان...
    چرا اسم را نمي آورند؟ چون قرار نيست رسم ايشان برپاشود...
    سوالي که در نظر قبلي جواب نداديد اين مبنا را نشانه رفته است که چرا الفاظ قرآني و مذهبي را از ادبيات سياسي و اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي مان خارج کرديم.. تا مبادا تير پيکان انتقاد متوجه خودمان شود... آقايي که خودش و خانواده اش تمامي نمادهاي ديني و انقلابي و مذهبي را از زندگيشان و از گفتار و سکناتش حذف کرده اند اگر بيايد بگويد بياييد به داد مردم برسيم و داد وا اسلاما بزند خنده دار نيست؟!! مثل همين آقاي ملکيان (در چند مطلب قبل) که تفکرات ليبراليستي دارد ولي براي اينکه نطق و نفس کسي بر عليه ليبراليسم و اشرافي گري باز نشود.. مي گويد کساني که به نقد اشرافي گري و فاصله طبقاتي مي پردازند تفکرات مارکسيستي دارند و داد وا اسلاما مي زند!! يا جسارتاً شما مي فرماييد حرف هاي من همين حرف هاي امام بود!!
    من و شما اگر بخواهيم با کلمات بازي کنيم و مباني صرف علوم اجتماعي را بيان کنيم راه به جايي نمي بريم... مويد باشيد

    پاسخ

    سلام علي جان. خوشحالم که پذيرفتيد "آوردن اسم" مقدمه برپايي رسم و عمل مهدوي است. پس نبايد در شعار متوقف بمانيم. اما آن‌چه از برخي جريان‌ها در اين سال‌ها ديديم، فقط "اسم" بود و شعار و موج‌سواري. خدا را شکر که شما راه خود را از چنين جرياني جدا مي‌بينيد. بسم الله... شروع کنيد. به جاي رويکرد تخريبي، فارغ از تعلق به قبيله و گروه و جناح، و فارغ از تکفير اين و آن، و فارغ از جنگ بي‌حاصل اين که فلاني را مستعضف بناميم يا آسيب‌پذير، کار مهدوي کنيد؛ کار کنيد؛ حاشيه‌سازي و گيردادن و انتقاد که آسان است و در جامعه ما متولي‌هاي بسياري دارد. شما بعد از اسم حضرت، کمي هم رسم حضرت را به جاي آوريد. رويکرد سلبي را از شما به اندازه کافي ديديم، بياييد رويکرد اثباتي را هم امتحان کنيد؛ ببينيد غير از گير دادن و ايراد گرفتن، در وادي عمل و "رسم" هم طرحي داريد؟ ايده‌اي داريد که شدني باشد؟ غير از بازنشر مطالب سايت‌هايي مثل "دولت ب ه ا ر" و ...، پس از اين همه سال مي‌توانيد ايده‌پردازي کنيد و کاري را به جلو ببريد. مثلا فارغ از اين که بحث مذاکرات هسته‌اي را کدام جناح يا گروه سياسي در حال حاضر پي‌گيري مي‌کند شما طرح بدهيد که اگر فلان جور کار کنيم، اين مسأله پيش پاي جامعه اسلامي ما بهتر حل مي‌شود و مشکلات رفع مي‌شود. اما شعار ندهيد؛ گير الکي ندهيد؛ طرح بدهيد؛ نگوييد "همه اين کارهايي که مي کنند اشتباه است؛ همين وضعيتي که داريم خوب است؛ اصلا جامعه اسلامي بايد هميشه با دنيا سر ناسازگاري داشته باشد؛ اگر با دنيا روابط خوبي داشته باشيم، آن وقت بايد در اصول انقلابي خود شک کنيم و ..." . خوب اگر مرد اين ميدان هستيد بفرما. و الا در خانه اگر کس است و گوش شنوايي هست يک حرف بس است. به عمل کار برآيد به سخن‌داني نيست. علي جان، قبل از پاسخ، کمي فکر کنيد. لااقل در حد يک اپسيلون احتمال بدهيد که شايد ديگران هم درست مي‌گويند. اين قدر خود را مکلف و موظفِ به مخالفت با همگان نبينيد. شما اصلا مجبور نيستي با همه چيز مخالف باشي؛ گاهي هم مي‌توانيد لذت سازگاري با سايرين را بچشيد. دنيا اين قدرها سياه و سفيد نيست. عالم سياست هم آن قدرها ساده و شفاف نيست که آدم بخواهد زير بليط يک جريان سياسي باشد و چشم و گوش بسته و تضميني آن را بپذيرد و با تمام انديشه‌ها و ساير ديدگاه‌ها در همه موارد مخالف باشد.
    سلام. البته اگر از منظري ديگر نگريسته شود، ميتوان مفاهيم عالي همچون خاکي و بي تکلف بودن را از اين عکس زيبا برداشت کرد. مضاميني که در سيره پيشوايان ما به عنوان عاليترين اوصاف تواضع و بندگي نمود داشته و از آنها نام برده شده است.
    به نظر ميرسد برخي از ما دقيقاً گرفتار همان درد بي درمان سياه نمايي و درشت نمايي رسانه ملي شده ايم که در نمايش برخي تصاوير فجيع از خود بروز ميدهد. و البته چنين مبادا.
    و باز البته اين که حقي در اموال سايرين للسائل و المحروم هست و ماه مبارک تلنگري است تا بيش از پيش به فکر آنان باشيم، ترديدي نيست. ولي به نظرم چشمها را بايد شست. جور ديگر بايد ديد. - و براي بار سوم باز البته زيبا ديد -
    گر چه امر، امر شماست اما زيبا ديدن هم هنري است. هم لطيف است هم دل از کدورتها فاصله ميگيرد هم کارکردهاي ديگر اجتماعي مجال بروز مي يابند. و.... البته اين قصه سر دراز دارد.
    پاسخ

    سلام و درود فراوان بر شما. شستن چشم‌ها و نگريستن به دنيا از افقي بالاتر، هنگامي است که آدمي با اختيار خود بي‌تکلفي را برگزيند؛ اما برادر عزيزم مستحضر است که کودک اين تصوير نه از سر بي‌تکلفي بلکه از سر بي‌چارگي سر بر بالين خاک نهاده و اين چنين آرام گرفته است. اين کودک، آرام غنوده است اما زندگي ناآرام او معلول سستي و کاهلي هم‌نوعاني است که وظايف اجتماعي خود را فراموش کرده‌اند.
    + علي 
    باسلام و ممنون از پاسختان...
    شما فرموده ايد زندگي بي نوايان را مي توان بهتـــــر درک نمود... بهتر نه کامل! ضمن اينکه بنده در مورد اين حس نزديکي صحبت کردم و شاهد مثالش هم اثرات آن بعد از ماه مبارک است... نتيجه اينکه تنها با روزه داري کمي اين حس بهتر درک مي شود...
    مطلب قبلي بنده هم در اعتراض به مطلب شما بود هم جواب کامنتي که فرموده بودين! و البته بجا ديدم در مورد آن از امام راحل براي شما شاهد مثال بياورم...
    متاسفانه به نظر مي آيد شما و دوستان هم نظر باشما و کلاً جرياني که اين خط را پيگيري مي کند با آوردن اسم حضرت در سطح وسيع در جامعه مشکل دارند و اگر سياسون هم اين کار را بکنند به سياست بازي تعبيرش مي کنند... پس حضرت امام هم اولين متهم اين گناه نکرده است... در مورد لفظ مستضعف و عدم تفاوتش با آسيب پذير فقط از شما سوالي دارم که چرا اين کلمه قرآني را به آسيب پذير برگردانديم؟ همين... باتشکر فراوان... مويد باشيد
    پاسخ

    سلام علي جان. "آوردن اسم حضرت در سطح وسيع" ، تنها يک کار شعاري است و مي بينيد که اين رويکرد در جامعه، وسيله اي براي موج سواري و به بازي گرفتن احساسات مردم است. آن چه کارگشا و مفيد است "آوردن رسم حضرت در سطح وسيع" است که متأسفانه در جامعه ما مغفول مانده است. رسم مهدوي يعني همان شاخص‌ها و مؤلفه هايي که در روايات براي جامعه عصر ظهور بيان شده است. امام خميني هم در سخنان خود دقيقاً به اين رسم، متوجه مي سازد نه به آن اسم خالي و شعاري. با حلوا حلوا گفتن که دهان شيرين نمي شود. به عمل کار برآيد به سخن‌داني نيست.
    + علي 
    باسلام...
    اگر چه جمله اولتان صحيح است ولي روزه داران به اميد افطار صبح را به شب مي رسانند ولي مستضعفين و تهي دستان يا به قول غلط و ناصحيح آسيب پذير! اين اميد را هم ندارند لذا اين حس خيلي قريب به واقعيت نيست به همين دليل هم هست که بعد از آن فراموش مي شود و يا کمتر اثرگذار است...
    ضمناً بعد از اون جواب کاملتان به نظر بنده منتظر بودم ببينم نظرتون در مورد بيانات و فرمايشات حضرت امام چيست... ولي گويا مصلحت نديديد... مويد باشيد
    پاسخ

    سلام علي جان. خلاصه بند اول کامنت شما اين است: «جمله اولتان صحيح است اما قريب به واقعيت نيست» متأسفانه من اين عبارت را نمي فهمم. بند دوم کامنت شما هم ناظر به مطلبي است که ديروز در وبلاگ قرار داده ايد؛ از اعتراض شما مشخص است که آن مطلب را در پاسخ به پست اينجانب با عنوان "عصر ظهور" نوشته ايد. مطلب اينجانب، يک تحليل جامعه شناختي درباره مهدويت بود، و ارتباط آن با تحريف مکتب امام خميني را نمي فهمم. خلاصه مطلب شما آن بود که امام خميني خواستار تلاش جامعه براي زمينه سازي ظهور بود؛ اگر نيک بنگريد اينجانب همين رويکرد را در راهبرد امام صادق (عليه السلام) برجسته کرده ام. اما فراتر از آن، به آسيبهاي اين عرصه نيز بر اساس مباني اسلامي توجه داده ام. در هر صورت مطلب شما را در تأييد نوشتار خود مي بينم و از اين همراهي سپاسگزارم. همگان بايد مراقب باشيم که در دام فرصت طلباني که از مسأله مهدويت سوء استفاده مي کنند تا به اغراض و مطامع سياسي خود برسند گرفتار نشويم. مسأله مهدويت را بايد بر بنيان هاي عقلي و منطقي آن فهم و درک نمود، نه بر موج احساسات و عواطف آميخته با توهم و آرزوهاي بي بنياد. همين عکسي که در اين پست آمده را نگاه کنيد: مهم نيست که اين کودک را مستضعف بناميم يا آسيب پذير؛ توجه به اين حواشي فروغلتيدن در دام شيطان است؛ مهم آن است که جامعه منتظر ظهور، نبايد شاهد چنين صحنه هايي باشد که در آن کرامت انساني لکه دار مي شود. جامعه زمينه ساز ظهور، جامعه اي است که با رفع چنين مشکلاتي خود را به آرمانها و شاخصهاي حکومت مهدوي نزديک سازد نه آن که در شعار و دعا متوقف بماند و در رسانه هاي آن به جاي توجه به مشکلات جامعه، با موج سواري بر احساسات همگاني، تنها زار بزنيم که «شايد اين جمعه بيايد شايد...». به عمل کار برآيد به سخن‌داني نيست.
    + رجائي 
    سلام
    اولاً، تا اين عکس را ديدم، ياد يکي از القاب امام علي (ع) افتادم، «ابو تراب» ثانياً، اين نتيجه سياست هاي غلط سران دول اسلامي است! بيشترين ذخاير اقتصادي و ثروت خدا دادي در اين کشورهاست، در عين حال بيشترين بدبختي و... هم در اين کشورها؟ چرا؟ پس صرف اين که خداوند حقي بر اموال ما نسبت به نيازمندان قرار داده تا فقير و تهيدستي در جامعه نباشد، وقتي کارآيي دارد و نتيجه بخش خواهد بود که ديدگاه ها و سياستها تغيير يابد والا مردم وظيفه خود را به خوبي انجام مي دهند، اما به جاي صدقات جمع آوري شده فلان نهاد در راستاي فقرزدايي باشد، مصرف اهداف سياسي و جناحي مي شود و...
    پاسخ

    سلام بر شما. جناب آقاي رجائي شما به نقش ساختار توجه کرده ايد. اما واقعيت آن است که در مسائل اجتماعي، عامليت و ساختار بايد همزمان و در کنار يکديگر مورد توجه قرار گيرد. عامل هم بايد در جامعه نقش خود را به خوبي ايفا کند تا با اثرگذاري بر ساختار، آن را جهت دهي کند.