صلاحیت 8 نفر در انتخابات ریاست جمهوری احراز شد.

شنیده ها حاکی است که بر اساس بررسی های شورای نگهبان صلاحیت هشت نفر برای حضور در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری احراز شده است.

به گزارش خبرنگار مهر ، اسامی این هشت نفر به ترتیب حروف الفبا به این شرح است:

غلامعلی حداد عادل

سعید جلیلی

محسن رضایی

حسن روحانی

محمدرضا عارف

محمدباقر قالیباف

محمد غرضی

علی اکبر ولایتی

گفتنی است هنوز شورای نگهبان به صورت رسمی این اسامی را اعلام نکرده و اسامی ذکر شده صرفاً شنیده های خبرنگار مهر می باشد.




تاریخ : سه شنبه 92/2/31 | 5:45 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

کاندیداها چه خودروهایی سوار می شوند؟  ‎

در پی انتقاد آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه در مورد “بنز سوار بودن برخی کاندیداها" روزنامه قانون در گزارشی نوع خودروی داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری را منتشر کرد:

محمد حسن ابوترابی

نائب رئیس مجلس

پژو پارس

داوود احمدی نژاد

مسئول سابق نهاد ریاست جمهوری

پژو جی ال ایکس

ابراهیم اصغر زاده

نماینده سابق مجلس

نیسان قشقایی

محمد رضا باهنر

نائب رئیس مجلس

پژو پارس

غلامعلی حداد عادل

نماینده مجلس

سمند

اسحاق جهانگیری

وزیر صنایع اصلاحات

رنو مگان

سعید جلیلی

دبیر شورای امنیت ملی

پراید

محسن رضایی

دیبر مجمع تشخیص مصلحت نظام

زانتیا

حسن روحانی

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

بی ام دبلیو 720

علیرضا زاکانی

نماینده مجلس

پژو پارس

حسن سبحانی

نماینده سابق مجلس

پژو206

محمد سعیدی کیا

وزیر سابق مسکن

پژو جی ال ایکس

محمد شریعتمداری

وزیر بازرگانی اصلاحات

پژو پارس ای ال ایکس

محمد رضا عارف

معاون اول اصلاحات

زانتیا

محمد باقر قالیباف

شهردار تهران

پژو

مصطفی کواکبیان

نماینده سابق مجلس

پژو پارس

کامران باقری لنکرانی

وزیر سابق بهداشت

تندر 90

اسفندیار رحیم مشایی

رئیس دفتر سابق احمدی نژاد

ماشین های دولتی

اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

بنز شبح آبی مدل 1992

علی اکبر ولایتی

وزیر سابق امور خارجه

پژو پارس




تاریخ : دوشنبه 92/2/30 | 9:21 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

مشایی: به رد صلاحیت فکر نمی کنم

 

رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد گفت: در انتخابات به این فکر نمی‌کنیم که ما را رد می‌کنند و ما بر اساس یک تکلیف آمده‌ایم و راه نورانی انقلاب پایان ندارد.

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد در دیدار شماری از نخبگان استان‌های مختلف کشور با بیان اینکه انقلاب اسلامی بعد از قرن‌ها عزلت، فراموشی، عقب نشینی و اختفا با اندیشه ی مردی الهی یعنی امام راحل، توده‌های مردم را در بر گرفت اظهار داشت: امام راحل با افکار و اندیشه‌های الهی خود، زنگار غفلت را از قلب‌ها و مغزها زدود و مردم به خاطر آوردند که چه ماموریت بزرگی به عهده دارند.

مشاور رئیس جمهور با بیان اینکه بدون مدیریت الهی جامعه به درجات مورد نظر نخواهد رسید و حرکت در برپایی آن مأموریت بلند ملت ایران است، تصریح کرد: با مدیریت الهی است که جامعه می‌تواند به درجات بالای کمال دست پیدا کند.

مشایی افزود: ما وظیفه داریم در ادامه خط انبیاء الهی پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین(ع)، مقدمات مدیریت الهی را فراهم کرده، بسترها را مهیا و مسیر را هموار کنیم تا راه برای آمدن امام عصر (عج) باز شود.

رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد با تاکید براینکه ماموریت انقلاب و جمهوری اسلامی جز کمک به استقرار مدیریت الهی نیست، خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی آمد تا منطق و مکتب امام زمان (عج) را بشناساند و تأکید کند که تنها راه پیشروی بشریت همان راه سبز علوی و مهدوی است که تا انتها می‌رود.

مشایی ادامه داد: امروز دنیا منتظر است ببیند کار انقلاب اسلامی به کجا می‌رسد؟ چه راهی را انتخاب می‌کند؟ آیا نظام سلطه جهانی را به رسمیت می‌شناسد یا خیر؟ اگر نمی‌شناسد آیا چیزی دارد که به جای آن عرضه کند؟

مشاور رئیس جمهور با بیان اینکه به رسمیت شناختن نظام سلطه عین کفر و خیانت به این مکتب است، افزود: هیچ چیز بدتر از درخدمت شیطان بودن نیست.

رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد خاطرنشان کرد: همانطوری که امام راحل فرمودند هر جا ظلم است، مبارزه هم هست و هر جا مبارزه است ما هم هستیم ؛ تا انقلاب مهدی (عج) نهضت ادامه دارد و بعد از ظهور امام عصر(عج) نیز، اصل نهضت برقرار می‌شود.

مشایی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی برای اصلاح نظام حاکم بر جهان برنامه و راهکار دارد، اظهار داشت: مگر می‌شود کسانی که قرار است پرچم امام زمان (عج) را در دست بگیرند برنامه نداشته و نسبت به آینده تحلیل نداشته باشند؟ و قدرت تحلیل برنامه‌های شرقی – غربی عالم را نداشته باشند؟

رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد تصریح کرد: انقلاب اسلامی مکتبی است که نه فقط در سرزمین‌های اسلامی، بلکه در جای جای جهان قابلیت ارائه و عرضه دارد.

مشاور رئیس جمهور خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی، نظامی را به دنیا معرفی می‌کند که مشخصه بارز آن محبت، عشق و فداکاری است و هر کسی بخواهد با این نظام همراه شود باید به عشق مردم به پرواز در آید.

نظام جمهوری اسلامی نظامی است که مردم به آن عاشقانه نگاه می‌کنند و فرهنگ عشق را تبلیغ می‌کند.

وی حاکمیت انسان بر انسان را یک منطق بسیار خطرناک برشمرد که از سوی شیطان در طول تاریخ استفاده شده است و خاطرنشان کرد: شیطان با این طرح، انسان را به دست انسان در صحنه خوار، ذلیل ، خفیف و سرانجام حذف کرد.

مشایی ادامه داد: خداوند در مورد فرعون می‌فرماید : فرعون اول قومش را خفیف، ذلیل و کم قیمت کرد؛ یعنی آنها خفت را پذیرفتند و بعد فرعون بر آنها حاکم شد و سپس انسان‌های ضعیف از فرعون تبعیت کردند. مگر انسان آزاده می‌شود از فرعون تبعیت کند؟

مشایی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه از من بارها پرسیده اند نظرت راجع به ولایت فقیه چیست؟ اظهار داشت: ما امام راحل را با ولایت فقیه باور کردیم و تا آخر پای آن می‌ایستیم.

رحیم مشایی با بیان این که ما برای رقابت انتخاباتی نیامده ایم و هیچ کسی رقیب ما نیست ، تصریح کرد: ما ایجابی و اثباتی وارد انتخابات می‌شویم و می‌خواهیم اندیشه‌های بلند انقلاب و دین حقیقی اسلام را به جهان عرضه کنیم.

رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد با بیان اینکه ما به دنبال عرضه اندیشه امروز ملت ایران به دنیا هستیم، اظهار داشت: حرف و  عمل ما امروز ثبت می‌شود و فردا دنیا از ما پاسخ خواهد خواست؛ پس ما باید بهترین، زیبا ترین و عالی ترین نام و عنوان را برای این مکتب داشته باشیم.

مشایی تصریح کرد: خیلی فکر کردم که چطور می‌توانیم امام زمان (عج) را به دنیا معرفی کنیم و خداوند لطف کرد و بعد از این که آشناتر  شدیم، دیدیم خودشان به فکر امروز و جهان بودند. امامی که آنها به القاب مختلف معرفی می‌کنند ، بهار انسان است. بهار انسانها!

مشاور رئیس جمهور افزود: ما خیلی خرسند و خوشحال هستیم که هر چه از بهار گفتیم، انتخاباتی نبود، بلکه برای امام زمان(عج) است.

مشایی با اعلام این که دکتر احمدی نژاد چند سالی است در سخنرانی‌هایش ربیع ‌الانام را مطرح می‌کند، تصریح کرد: بهار ما فقط برای سرزمین پاکِ رؤیاییِ با عزت نیست، بلکه برای همه سرزمین‌های عالم است.

رئیس دبیرخانه ریاست جنبش عدم تعهد در خاتمه با بیان این که در انتخابات نیز به این فکر نمی‌کنیم که ما را رد می‌کنند یا نه، اظهار داشت: ما بر اساس یک تکلیف آمده‌ایم و راه نورانی انقلاب پایان ندارد، بلکه هر لحظه اش نسبت به هر لحظه قبل، آغازی جدید است

(جالبه نه؟!)




تاریخ : یکشنبه 92/2/29 | 11:56 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

رد صلاحیتهای حساس انتخابات ریاست جمهوری

یکی از مراحل حساس در تاریخ انتخابات طول عمر سی ساله جمهوری اسلامی، مرحله تأیید یا رد صلاحیت کاندیداها بوده است. مسأله ای که اغلب باعث بروز تنش های سیاسی شده و البته گاهی بحران هایی را نیز برای کشور ایجاد کرده است. 

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی چهره های شاخص نظام که در تور رد صلاحیت گرفتار شده اند و نتوانسته اند خود را به مرحله گزینش مردمی برسانند.

جلال الدین فارسی: نامزد معرفی شده از طرف حزب جمهوری اسلامی در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل ایرانی الاصل نبودن مجبور به انصراف شد. پدر و مادر جلال الدین فارسی اصالتاً اهل هرات بود. با بالا گرفتن اعتراضات مخالفان، حضرت امام (ره) در نامه ای به جامعه مدرسین، خود صلاحیت فارسی را ضمن اعلام شایستگی رد کردند. لازم به ذکر است آن روزها هنوز شورای نگهبان قانون اساسی تأسیس نشده بود.

بسمه‏ تعالی

جناب آقای جلال الدین فارسی با آن که شخص شایسته‏ای است،لکن ایرانی الاصل نیستند. آقایان مدرسین قم این مطلب را اعلام کنند، ایشان نمی‏توانند رئیس جمهور شوند. خود ایشان هم بنا شد انصراف خود را اعلام کنند... والسلام علیکم.

روح‏ا للّه‏ الموسوی الخمینی

مسعود رجوی: سردسته منافقین فعلی و رئیس مجاهدین خلق قبلی نیز از کاندیداهای دور اول بود که توسط امام (ره) و به دلیل رأی ندادن به قانون اساسی صلاحیتش رد شد.

مهدی بازرگان: نخست وزیر دولت موقت، از چهره های برجسته ای بود که صلاحیتش برای حضور در دور چهارم انتخابات ریاست جمهوری به دلیل  حمایت  از عباس امیر انتظام  تأیید نشد.

ابراهیم یزدی: دبیرکل نهضت آزادی در چند دوره از انتخابات شانس خود را برای عبور از سد شورای نگهبان آزمایش کرده اما هر بار به دلیل عدم التزام به ولایت فقیه و قانون اساسی صلاحیتش رد شد.

ابراهیم اصغرزاده: اصغرزاده که از دانشجویان پیرو خط امام (ره) بوده و فرماندهی دانشجویان را در تسخیر سفارت آمریکا برعهده داشت در دوره های هفتم و هشتم انتخابات ریاست جمهوری صلاحیتش رد شد. وی که دبیرکلی حزب همبستگی، شورای سردبیری سلام، نمایندگی مجلس و شورای شهر را در کارنامه دارد ، در این دوره نیز برای حضور در عرصه انتخابات ثبت نام کرده است.

هوشنگ امیراحمدی: امیراحمدی که سال هاست خارج از کشور زندگی میکند، در رسانه ها به دلال رابطه با آمریکا معروف شده است. وی که استاد دانشگاه راتگرز آمریکاست در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری به دلیل رجل سیاسی مذهبی نبودن و عدم التزام  به ولایت فقیه صلاحیتش محرز نگشت.

مصطفی معین: وزیر علوم مستعفی خاتمی و دبیرکل جبهه دموکراسی خواهی در سال 84 با شعار ادامه اصلاحات و با حمایت خاتمی به میدان آمد. اما برخی اظهار نظرهای جنجالی اش در دوره تبلیغات باعث شد به دلیل عدم التزام به ولایت فقیه رد صلاحیت شود. البته معین با حکم حکومتی رهبری مجدداً به عرصه انتخابات بازگشت.

محسن مهرعلیزاده: رئیس سازمان تربیت بدنی دولت دوم خاتمی هم جزء رد صلاحیت شدگان انتخابات سال 84 بود که با حکم حکومتی رهبری توانست در انتخابات شرکت کند.

سیدرضا زواره ای: عضو حقوقدان شورای نگهبان و رئیس اسبق سازمان ثبت اسناد و املاک، در دوره های چهارم و هفتم انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیداها حضور داشت اما در دوره دهم انتخابات صلاحیت او تأیید نشد. زواره ای مدت کوتاهی پس از انتخابات دوره دهم از دنیا رفت.




تاریخ : یکشنبه 92/2/29 | 11:17 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

کمی آهسته تر 

 

کم کم تنور انتخابات داغ و داغتر میشود. این روزها گوشه و کنار شهرها و حتی روستاها مردم درباره انتخابات حرف میزنند. تحلیل میکنند. از تحلیلهای آبکی گرفته تا تحلیلهایی که آدم را به فکر فرو میبره.

برخی از نخبگان هم  تریبون و رسانه هایی در اختیار دارند و برداشت و تحلیل خود را از انتخابات بیان می کنند.

معتقدم فضای نقد و نشاط سیاسی لازمه انتخاباته اما تخریب شخصیت کاندیداهای ریاست جمهوری آن هم با ناجوانمردانه ترین ادبیات ، نه از نظر عرف و نه شرع درست نیست.

در چند روز گذشته برخی از افراد از تریبونهای مختلف علیه برخی کاندیداها اتهاماتی بدون مدرک وارد کردند که معلوم  نیست چرا قوه قضاییه نسبت به این بی حرمتی ها سکوت می کند.

کافیست به سایت خبری بولتن نیوز سری بزنید.گویی این سایت خبری چندان خود را تابع قوانین نمی داند و شاید فکر میکند می تواند به راحتی هر چه خواست بنویسد. چون بازار تهمت را این روزها داغ داغ می بیند. شاید هم این سایت میخواهد به شورای محترم نگهبان بگوید چه کسانی باید صلاحیتشان احراز شود و چه کسانی نباید.

نمیدانم چطور یک وبلاگ نویس که به قول فرمانده نیروی انتظامی وبلاگش فقط 25 بازدید کننده داشت آنطور شد که همه میدانیم اما سایت بولتن نیوز میتواند هر آنچه که خواست انجام دهد.شاید به اعتقاد گردانندگان این سایت همه در برابر قانون مساوی نیستند!

اما مشکل فقط این نیست. برخی از افراد هم از تریبونهای مختلف چنان درباره کاندیداها اظهار نظر میکنند که گویی چیزهایی میدانند که هیچ کس از آن اطلاعی ندارد و آنها درست بعد از کاندیدا شدن برخی از افراد در دقایق پایانی و درست در همین چند روز به آن دست یافته اند.

باید به این دوستان گفت دوستی شما با مردم به دوستی خاله خرسه میماند. شما با ادامه این روند نه تنها تنور انتخابات را داغ نمی کنید ، نان را هم میسوزانید.

دوستانی که احساس مسئولیت کردید و میخواهید راه صواب را به مردم نشان دهید ، حتماً میدانید نهادی  قوی و قانونی متشکل از فقهای زبده در شورای نگهبان حضور دارند که علم و آشنا بودنشان به مسائل سیاسی روز یقیناً بیش از شماست و وظیفه شان هم همین است که افرادی را که صلاحیت برای تصدی پست ریاست جمهوری را ندارند، از گردونه حذف کنند. و البته نه این که این افراد باید از صفحه روزگار محو شوند بلکه باید در جایی دیگر غیر از این پست به مردم خدمت کنند.

این که هرکس از هر تریبونی بخواهد هر چه دلش خواست در تخریب اشخاص بگوید،  باور کنید آب به آسیاب دشمن ریختن است و البته دشمن شاد کردن.

در چند روز گذشته هم رسانه های معاند از همین اظهار نظرهای غیر کارشناسی شما به اندازه کافی خوشحال شدند. خواهش میکنیم دشمنان این ملت را بیش از این خوشحال نکنید. شما که ادعا میکنید با مردم هستید و دلسوز مردم ، پس به قانون تمکین کنید.

دوستان کارشناس!  به اندازه کافی مردم و نظام از حوادث انتخابات 88 آسیب دیده اند. پس بیائیم با پایبندی به قانون و سعه صدر بیشتر و با احترام به عقاید هرچند مخالف خود ، دست در دست هم دهیم و بهترین انتخابات را برگزار کنیم.  مطمئن باشید آثار و برکات آن برای همه ما خواهد بود. 





تاریخ : جمعه 92/2/27 | 5:20 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

نتیجه مبالغه
اغراق، غلو، تملق، چاپلوسی، ثناگویی، مبالغه‌گری درباره هر کسی می‌تواند سبب ایجاد غرور، تکبّر و خود بزرگ ‌بینی و توهّم در آن فرد شود و موجبات سقوط او را فراهم کند؛ چرا که انسان ذاتاً دارای حُبّ نفس است و تنها تهذیب نفس، خودسازی و مراقبت دائم می‌تواند وی را در مقابل این همه آفت‌ها بیمه کند. در این وادی حتی مُخلِصین و مُخلَصین نیز در امان نیستند و نیاز به مراقبت مستمر دارند.
از امام معصوم (علیه‌السلام) نقل است که «المخلَصون فی خطر عظیم» از این رو می‌بینیم امام خمینی «ره» با این که به مراتب عالی از عرفان واخلاق گام نهاده بود، مدام مواظبت و مراقبت داشت مبادا اظهارات برخی مداحان و مبالغه‌گویان ایشان را از مسیر مستقیم خارج کند و به چاه توهمات بیندازد.
چنان‌که وقتی مرحوم آیت‌الله مشکینی و مرحوم فخرالدین حجازی در جماران از ایشان تعریف و تمجید کردند، در هر دو جلسه بلافاصله موضع گرفتند و هر دو را از این اظهارات مبالغه‌آمیز برحذر داشتند.
مشهور است دهه چهل که در بیت امام به مناسبت‌های اعیاد و وفیات مراسم برگزار می‌شد ایشان اِنعام و صله خوبی به منبری‌ها و مداحان می‌داد، اما در یک مورد وقتی یکی از آنان تعریف و تمجید از ایشان کرد، پول  اندکی داخل پاکت گذاشت و فرمود: «منبری که در تعریف و تمجید از خمینی باشد به همین مقدار هم نمی‌ارزد»
همین‌طور رهبر معظم انقلاب در مورد اشعار و سروده‌های مبالغه‌آمیز در مورد خویش، همیشه اعلان انزجار و گلایه کرده و به خدای سبحان پناه برده و در موردی نیز فرمودند: «من وقتی این کلمات را می‌شنوم، حقیقتاً متأذّی می‌شوم». از سوی دیگر موارد متعدد در تاریخ داریم که معصومین (علیهم السلام) غالیان را تکذیب کرده و به شدت آنها را از خود راندند.
در حدیثی از امامان معصوم (علیهم السلام) نقل است که: «بر چهره چاپلوسان و متملقّان خاک بپاشید» به یقین از این بابت است که غلوو چاپلوسی در هر صورت وسوسه‌انگیز می‌باشد و انسان را ناخودآگاه به بیراهه می‌کشاند.
در هشت سال گذشته اظهارات مبالغه‌آمیز و بیان معجزات و کراماتی که از سوی برخی شخصیت ها در مورد رئیس‌جمهور دوره نهم و دهم انجام گرفته، انصافاً پیامدهای ناگواری را در ابعاد گوناگون به دنبال آورده که هم اکنون شاهد آن هستیم؛ بنابراین جا دارد در آستانه انتخابات دوره یازدهم ریاست‌جمهوری، این موضوع مورد دقت و تأمل قرار گرفته و آسیب‌شناسی شود تا دوباره این اشتباه بزرگ، تکرار نشود و انقلاب، نظام و مردم به دور از افراط و تفریط در مسیر اعتدال قدم بردارند.
در این فرصت، نخست بخشی از این اظهارات و مبالغه‌گویی‌ها را مرور می‌کنیم تا ذهن خوانندگان کاملاً در فضای این ماجرا قرار گیرد:
1. آیت‌الله مصباح یزدی: «دیشب‌ یکی‌ از دوستان‌ حاضر در جلسه‌ نقل‌ کرد؛ قبل‌ از برگزاری‌ مرحله‌ اول‌ انتخابات‌ به‌ محضر یکی‌ از علمای‌ اهواز رسیدم‌. ایشان‌ گفت‌: نگران‌ نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان‌ گفته‌ بود که‌  شخصی‌ شب‌ بیست‌ و سوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ احیاء پیش‌ از نیمه شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود که‌ بلند شو برای‌ احمدی‌نژاد دعا کن‌، وجود مقدس‌ ولی‌عصر (عج‌) دارند برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من‌ حتی‌ اسم‌ احمدی‌نژاد را نشنیده‌ بودم‌ و اصلاً او را نمی‌شناختم‌! خود ایشان‌ نیز در تاریخ‌ دهم دی‌ماه‌ قاطعانه‌ گفته‌ بود که‌ من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد. کسانی‌ با او شوخی‌ می‌کردند که‌ این‌ چه‌ حرفی‌ است‌ می‌زنی‌؟ چه‌ کسی‌ به‌ تو رأی‌ می‌دهد؟ چه‌ کسی‌ تو را می‌شناسد؟ گفته‌ است‌ این‌ قول‌ یادتان‌ باشد، امروز 10/10/83است‌، من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد! حالا خواب‌ دیده‌ یا کسی‌ به‌ او گفته‌ است‌ من‌ نمی‌دانم‌!» (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 883)
و در اولین‌ دیدار خود با احمدی‌نژاد پس‌ از انتخابات‌ ریاست‌‌جمهوری‌ خطاب به وی:
«خدای‌ متعال‌ را شاکریم‌ که‌ زمینه انتخاب‌ چنین‌ شخصیتی‌ برای‌ این‌ دوره خاص‌ از انقلاب‌ را فراهم‌ کرد و آیندگان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ خواهند رسید که‌ انتخاب‌، مشحون‌ به‌ کرامات‌ و معجزات‌ بود و از این‌ رو توفیق‌ شکر این‌ نعمت‌ را از خداوند خواستاریم‌. عنایات‌ حضرت‌ ولی‌عصر(عج‌) یار ملت‌ ایران‌ بود که‌ به‌ چنین‌ موفقیتی‌ دست‌ یافت‌ و تلقی‌ ما این‌ است‌ که‌ این‌ نفخه الهی‌ که‌ در این‌ زمان‌ در جامعه ما دمیده‌ شده‌ و آثارش‌ در علاقه بیشتر مردم‌ به‌ دین‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ ظهور یافته‌، مرتبه‌ای‌ از مراتب‌ چیزی‌ است‌ که‌ در زمان‌ پیامبر اسلام(ص)  تحقق‌ پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبه‌ کاملش‌ در زمان‌ ظهور حضرت‌ ولی‌عصر(عج‌) تحقق‌ خواهد یافت‌».  (همان، ص881)
و نیز در جلسه ای دیگر:
«رئیس‌جمهور وقتی از طرف ولی‌فقیه نصب شد می‌شود عامل او، و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم می‌تابد، وقتی شد رئیس‌جمهوری اسلامی،‌ حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم می‌تابد، آن‌وقت اطاعت رئیس‌جمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم می‌شود اطاعتِ خدا.»(21/5/88) 
این نامه (نامه احمدی‌نژاد به رئیس‌جمهور 2. آیت‌الله جنتی عضو محترم شورای نگهبان در خطبه‌های نماز جمعه تهران:  آمریکا) فوق‌العاده است و عقیده من این است که از الهامات خدا بود. توصیه می‌کنم این نامه را بچه‌ها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاه‌ها خوانده شود و صدا وسیما نیز مکرر آن را بخواند. این‌گونه حرف زدن، الهام خداوند است.»    (23/4/88)
و در خطبه ای دیگر: «مردم با اشک و نذر و نیاز و توسل به خدا در سوم تیر یکی از هم‌قدهای خود را انتخاب کردند. کمک خدا در حادثه، مشهود است. یکی از دوستان نقل می‌کرد آن زمان سوار تاکسی شده بود و راننده تاکسی گفته بود من می‌خواهم به آقای احمدی‌نژاد رأی بدهم؛ زیرا مادرم که چند سالی است مرده دیشب به خوابم آمده و گفته به احمدی‌نژاد رأی بده.»  (9/4/1386)
3. حجت‌الاسلام مرتضی آقاتهرانی: «این دولت، از زمان مشروطیت تاکنون محبوب‌ترین و بهترین دولت بوده است.»  (8/6/1388)
4. حجت‌الاسلام رهدار، مدیر سابق مرکز تاریخ معاصر موسسه امام‌خمینی (ره): «در این دوره از انتخابات، مانند ائتلاف 6 نفره‌ای که در جنگ جمل علیه امام علی (علیه‌السلام) برپا شد، ائتلافی مقابل احمدی‌نژاد شکل گرفت. آنها چون دیدند یک بچه مسلمان پیرو خط ولایت آمده، همه مقابل او ائتلاف کردند؛ اما در نهایت شکست خوردند.»
 5. حجت‌الاسلام قاسم روانبخش، از هفته نامه «پرتو سخن» ، نامه احمدی نژاد را به نامه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تشبیه کرده و می‌گوید: «پاسخ ندادن به نامه یا حتی بی‌ادبی آن‌ها به آن، از شخصیت نویسنده نمی‌کاهد؛ بلکه اعتبار مخاطبِ ‌نامه را کاهش می‌دهد؛ چنان که پاره شدن نامه پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توسط خسرو پرویز، چیزی از اعتبار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)  نکاست و خسرو پرویز را برای همیشه تاریخ، سرافکنده ساخت.»   (21/2/1389)
6. حجت‌الإسلام سقای بی‌ریا، مشاور رئیس‌جمهور در امور روحانیون: «درسفر شانگهای، خانم‌های هندو آمدند و با دست‌مالیدن بر شیشه اتومبیل رئیس‌جمهور، خواستند خودشان را متبرک کنند.»
7. آقای محمدرضا رحیمی، معاون رئیس جمهور، در حضور احمدی‌نژاد: «در سوریه در شهر تاریخی بُصرا که اسم آن را بعضاً ممکن است نشنیده باشید، یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری بیاید آن، احمدی نژاد بود.»  (17/3/1385)
8. مهندس اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس‌دفتر رییس‌جمهوری: «خودم فکر می‌کنم در تاریخ ایران قبل و بعد از انقلاب یک چنین دولتی، یک چنین رییس‌دولتی با این محبوبیت وجود ندارد که هم در کشور این همه انسجام را سازمان داده باشد، هم امید آفریده باشد و این همه احساس عزت ایجاد کرده باشد. من شاهدم ایرانیان خارج از کشور تا پیش از این دولت می‌گفتند ما ایرانی بودن خود را انکار می‌کردیم، ما هیچ‌جا نمی‌گفتیم ایرانی هستیم تا می‌گفتیم، می‌گفتند اینها تروریست هستند، عقب‌مانده هستند، مرتجع هستند. الآن ما هر جا می‌رویم قبل از این که کسی از ما بپرسد، خودمان یک جوری می‌گوییم ایرانی هستیم، چون به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنیم» (2/6/1388)
او در جای دیگر می‌گوید: «آقای احمدی‌نژاد فردی باهوش و انسانی استراتژیست و طراح است، دوست دارم فرصتی داشته باشم تا شخصیت آقای احمدی‌نژاد را در تلویزیون تبیین و تشریح کنم و بگویم این شخصیت کیست.» (9/10/1388)
9. آقای جوانفکر مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور: «رئیس‌جمهور در همه حوزه‌ها کارشناس هستند.» (18/8/1389)
 10. آقای محمدعلی رامین، رئیس وقت کمیته رایحه خوش خدمت: «احمدی‌نژاد مانند همه پیامبران با مشکلاتی روبرو شد و سیل جوک‌های اراذل و اوباش به سمت او روانه شد. هدف تمام پیامبران این است که برای عدالت و قسط قیام کنند.» (5/10/1387)
 11. آقای حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه: «سادگی زندگی احمدی نژاد شبیه پیامبرانی مثل یوزارسیف است.» (7/12/1387)
12. استاد حاج‌حیدر رحیم‌پور ازغدی: « این دولت انقلابی، پرطرفدارترین و مردمی‌ترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی است.» (11/6/1388)

13. یکی از مجریان تلویزیون در برنامه ای می‌گوید:« بخشی از اظهارات رئیس‌جمهور کشورمان در سفر به نیویورک که در خبرگزاری فرانس24 منتشر شده، حدود 2 میلیارد و 200 میلیون کامنت درج شده است.» (11/7/1389)
14. آقای ف‍رج‌‌الل‍ه‌ س‍ل‍ح‍ش‍ور، ک‍‍ارگ‍رد‌ان‌ س‍ی‍ن‍م‍‍ا و ت‍ل‍وی‍زی‍ون: «اح‍م‍د‌ی‌ن‍ژ‌اد ر‌ا م‍ال‍ک‌‌‌اش‍ت‍ر ‌ع‍ل‍‍ی‌ (‌ع‌ ) در ‌ای‍ن‌ زم‍‍ان‌ م‍‍ی‌د‌ان‍م‌ و ل‍ذ‌ا ن‍ب‍‍ای‍د ک‍‍ار‌ی‌ ک‍ن‍ی‍م‌ ک‍ه‌ ‌اگ‍ر ‌ع‍ل‍‍یِ‌ زم‍‍ان،‌ م‍‍ال‍ک‌‌‌اش‍ت‍ر‌ی‌ ر‌ا پ‍ی‍د‌ا ک‍رده‌ ‌از دس‍ت‌ ب‍د‌ه‍د.»  (16/3/1388)
 او اضافه می‌کند: «به مالک‌اشتر علیِ زمان، احمدی‌نژاد رأی می‌دهم... ما به مالک‌اشتر علیِ زمان، محمود احمدی‌نژاد رأی می‌دهیم و بدانید که بسیاری از هنرمندان سریال یوسف و بسیاری از هنرمندان مؤمن جمهوری اسلامی ایران به فرزند ایران رأی می‌دهند.»   (18/3/1388)
15. آقای حمید بقایی، ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری: « اگر به کارهایی که آقای احمدی‌نژاد انجام داده دقت کنیم، می‌توانیم بگوییم آقای احمدی‌نژاد، کوروش زمان است. آقای احمدی‌نژاد با مواضعی که در مقابل  آمریکا در سازمان ملل گرفته، به نوعی کوروش زمان است.» (27/6/1389)
 16. سایت روزنامه ایران: «از نکات قابل توجه سفر رئیس‌جمهور این بود که احمدی‌نژاد در پایان سخنان خود در جمع مردم ارومیه در ورزشگاه تختی از آنها خواست برای بارش باران دعا کنند و خود نیز از خداوند متعال خواست که باران رحمت را بباراند که به محض اتمام سخنان رئیس‌جمهور، باران در ارومیه کم کم شروع به باریدن کرد و رفته‌رفته بر شدت آن نیز افزوده شد.» (19/1/1389)
 17. آقای اسماعیل نجار در جلسه ستاد بحران استانداری کرمان: «در بازرسی‌های ما، یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته و یک دیوار که عکس دکتر احمدی‌نژاد بر آن نصب شده بود، سالم مانده بود. اعتقاد مردم بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است.»(5/10/89)  
18. حسن قهرمانی‌مطلق، فرماندار همدان: «روز ورود رئیس جمهور و هیئت همراه وی به همدان، به مثابه شب قدر این استان است؛ چرا که اگر در شب قدر برنامه سرنوشت یک ساله آدمی رقم می‌خورد در این سفر، سرنوشت چند سال و یا  حتی آینده این استان رقم می‌خورد.»(8/7/1390)
19. آقای محمد کریم عابدی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی: «از شش میلیارد جمعیت جهان، 5/5 میلیارد نفر اعم از مسلمان و غیرمسلمان از سفر آقای احمدی نژاد به لبنان خوشحال شدند.» (24/7/1389)
20. سخنرانی استاندار گیلان در حضور احمدی نژاد:  «قبلاً دنیا ایران را به کوروش کبیر می‌شناختند ولی الان به محمود کبیر می‌شناسند.» (8/5/1390)

موارد فوق، تنها بخش اندکی از انبوه اظهارات مبالغه‌آمیز و... است که تقدیم خوانندگان شد. حال همه اینها را در کنار گفته‌های دیگری بگذارید که آقای احمدی نژاد را «معجزه هزاره سوم» یا «سقراطِ زمانه» و حتی «آیت‌الله» نامیدند. بعضی دیگر «جومونگ ایران»اش خواندند و در اولین سفر استانی به شهر قم، برخی طلبه‌های جوان، پرشور و در عین‌حال بی‌تجربه و ناآگاه در مراسم استقبال، دستش را بوسیدند و در پلاکاردهایشان نوشتند که «به بهشت نمی‌رویم، اگر احمدی‌نژاد در آنجا نباشد» و موارد متعدد از این قبیل که می‌توان طی چند ثانیه در اینترنت پیدا کرد.
 بعضی از این اظهارات به‌ خصوص از سوی شخصیت‌های مورد احترام اگر چه از روی حسن نیت بیان شد، اما طبیعی است که ناخواسته می‌تواند مخاطب آن را به وسوسه‌های نفسانی و توهمات و خیال‌پردازی‌های پنهانی گرفتار کند. اگر در مراحل اول هم مقاومت نماید، کم‌کم این وسوسه‌ها بر وی چیره گشته و او را به این باور خواهد رساند که واقعاً «اطاعت از وی، اطاعت از خداست و حرف‌هایش الهام از اوست» ، «نامه‌هایش پیامبرگونه است» ، «در همه حوزه‌ها کارشناس» ،    «مستجاب‌الدعوه» و حتی عکسش هم ضدّزلزله می‌باشد.
چنان‌که موارد زیر که شامل بخشی از رفتارها وگفتارهای آقای احمدی‌نژاد می‌باشد، این حقیقت را تأیید می‌کند:
اولین مورد، ماجرای «هاله نور» بود که وی هنگام سفر به نیویورک و شرکت در اجلاس سازمان ملل به تلقین برخی اطرافیان، آن را باور کرد. پس از بازگشت، چون به قم آمد طی دیداری با آیت‌الله جوادی آملی آن را مطرح ساخت، آن فقیهِ فیلسوف ومرجعِ دردآشنا وقتی از خیال‌پردازی‌های او آگاه شد و فهمید که او در گرداب توهمات گرفتار شده است با استناد به حدیثی از پیامبر(ص) به طور جِد ایشان را به دوری از این مسائل دعوت فرمود.
در آن ایام این موضوع، مورد اعتراض برخی محافل و شخصیت‌های دینی، علمی و فرهنگی نیز قرار گرفت. در این هنگام آقای احمدی‌نژاد عقب‌نشینی کرد و نزدیکانش هم آن را از اصل منکر شدند و تکذیب کردند که جای بسی خوشحالی و امیدواری داشت و انتظار می‌رفت ماجرا در همین جا ختم شود. اما بعد از اندکی معلوم شد که عقب‌نشینی و تکذیب، ظاهرِ ماجراست وبعدها این خیال‌پردازی‌ها به شکل‌های گوناگون خودش را نشان داد و امیدها را به یأس تبدیل کرد.
در اظهارات زیر اندکی دقت وتأمل کنید:
 1. بنده وقتی در آنجا (دانشگاه کلمبیای آمریکا) حضور داشتم، یقین داشتم که با فضای مسمومی که آنان در دانشگاه ایجاد کرده‌اند مولایم خواهد آمد و صحنه را اداره خواهد کرد. (21/8/1386)
 2. سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود، مثل خودمان که پس از45 روز در جبهه مرخصی می‌رفتیم، اما او یک ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت: افتخار می‌کنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من   درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همین‌طور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید. (20/4/1387)
3. کسانی که در مورد آقای مشائی حرف می‌زنند، کوچک‌مغزند و نمی‌فهمند. خداوند به من تفضّل کرده که می‌توانم نیّات را مشایی3/5/1388) بخوانم. این قدرت را خدا به من داده است.  (در جلسه معارفه
 فکر می‌کردم این کار باید انجام شود (حضور زنان در هیأت دولت) چون زنانِ شایسته فراوانی داریم که فرصت حضور در عرصه مدیریت کلان را پیدا نکرده اند. به نظرم رسید آن کسی که می‌تواند این راه را باز کند احمدی‌نژاد است. (18/6/1388)
5. یک بنده خدایی در لبنان برای من تعریف کرد که همان شب که ما در بنت‌جبیل بودیم یک عده‌ای مردم از آن طرف به سمت مرز حرکت کرده بودند و وقتی از آن‌ها پرسیده بودند که کجا می‌روید و چرا به سمت مرز حرکت می‌کنید گفته بودند که می‌خواهیم احمدی‌نژاد را ببینیم. (26/7/1389)
 6. روزی یکی از دوستان ما (این دوست ما جزء بعثه بود و هر سال به جهت کاری حج می‌رفت) آمده بود و خبر خوشی آورده بود، می‌گفت من به اسم تو! امسال 50 نفر را شیعه کردم، خودش می‌گفت که همین استدلال ساده را می‌کردم که یک خط وجود داشته که رسیده به آمریکا و اسرائیل و جنایتکاران و مستکبران دنیا، و یک خط هم خط اهل بیت(ع) است که رسیده به امام خمینی(ره)، رهبری و احمدی‌نژاد، حالا کدام را قبول داری؟(27/12/89)
7. رئیس‌جمهور را در ایران، خدا تعیین می‌کند. در جلسه نمایندگان آذربایجان شرقی(24/10/91)

همان‌طور که می‌بینید، ادبیات آقای احمدی‌نژاد از یک نوع تخیّل وتوهّم به ضمیمه ساده‌لوحی حکایت دارد. تصور کنید کسی که خود را در همه حوزه‌ها کارشناس می‌داند، سخنانش مُلهَم و اطاعتش اطاعت خداست، هیچ فردی غیر از او حتی ولی‌فقیه با رأی مستقیم مردم انتخاب نمی‌شود، وقتی نامش به میان می‌آید مردم فوج فوج به تشیع روی می‌آورند و چون اشاره می‌کند  باران از آسمان فرود می‌آید. از همه مهم‌تر از باطن افراد هم خبر دارد، نفخه الهی است و امام زمان (عج) هم برایش دعا می‌کند، آن وقت  چه توقع بی‌جایی است که بیاید از مصوبات مجلس و احکام قوه قضائیه و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت پیروی کند؟ به قانون تن دهد؟ یا از متخصصان و کارشناسان دیگر مشورت بگیرد؟ اصلاً وزرا چه حقی دارند در مقابل یک همچون  موجود مقدس و آسمانی، رأی مخالف داشته باشند؟
این وضعیتی است که امروز، کشور و مردم ایران گرفتارش هستند و در واقع هشت سال است کشور با همین توهمات اداره می شود. چند وقت پیش هم که به مجلس آمد، به جای گزارش کار و پاسخگو بودن، نمایندگان مردم را مورد سؤال قرار داد و تازه برای رفع مشکلات کشور راهکارچهار گانه ارائه کرد و بعد از هشت سال به سر خانه اول  برگشت. گویا ایام انتخاباتی است و او قصد دارد باز هم نامزد انتخاباتی بشود
البته در این ماجرا آنهایی باید پاسخگو باشند که این وضعیت را به وجود آوردند. به قول خودشان او را از استانداری اردبیل  به شهرداری تهران کشاندند، بعد این مسئولیت خطیر را به دوش وی گذاشتند.  آن‌گاه بدون این که ظرفیت و صلاحیت او را در نظر بگیرند یک سری معجزات و کرامات و اوصاف مست‌کننده برایش گفتند و گفتند و در نهایت او را به چاه توهم وخیال پردازی انداختند.
حال چه باید کرد؟
1. این انقلابِ بزرگ الهی و نظام مقدس اسلامی، تحت رهبری امام خمینی (ره) بر اساس عقل، منطق، درایت و اعتدال که از سیره و سنت نبوی و علوی سرچشمه می‌گیرد، تأسیس شد. امروز نیز به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) همان  راه را در پیش گرفته است. بنابراین لازم است مدیران و مسئولان در رده‌های مختلف، خود را از هر گونه اوهام و خیال‌پردازی ها مبرّا سازند و خودشان را با ارکان نظام هماهنگ کنند.
 2. بنیانگذاران و تئوریسین‌های این نهضت شخصیت‌های بزرگی مانند: شهید بهشتی، شهید مطهری، امام موسی صدر، شهید باهنر و شهیدان زنده: خامنه‌ای و هاشمی‌رفسنجانی بودند و هستند. اما در این هشت سال کسانی بر سر کار آمدند و برای انقلاب و مردم نسخه پیچیدند که اولاً از نظر شخصیتی ناشناخته وسطح پایین بودند. ثانیاً از حیث عقل نظری و عملی  هم، چندان سنخیتی با مبانی این بزرگان نداشتند. به همین خاطر آسیب‌های جدی به کارآمدی نظام اسلامی وارد شد. باید ریشه‌ها و اصالت‌ها را حفظ کرد و نگذاشت سرنوشت نظام، انقلاب و مردم به دست دیگران بیفتد. کسانی که خود در  گودال توهمات گرفتارند، چگونه می‌توانند دیگران را از چاله خیال‌پردازی برهانند؟
3. انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی، بهترین فرصت برای جبران هشت سال گذشته می باشد. امید است مردم مسلمان و متعهد ایران با حضور چشمگیر، این بار از آدم‌های خیال‌پرداز و فرقه‌های متوهّم وغالی فاصله بگیرند و به توصیه رهبر معظم انقلاب به کسانی رأی دهند که صلاحیت لازم در قانون اساسی را داشته باشند. واقعاً وابسته و دلبسته نظام و قانون اساسی باشند و مهم‌تر از همه توان انجام کارهای سنگین مدیریتی را هم داشته باشند.
4. فرمایش‌ها و تأکیدهای رهبری در صورتی محقق خواهد شد که جناح‌ها، گروه‌ها و شخصیت‌ها، به جای منافع زودگذر گروهی اولا به اصل نظام، انقلاب و مردم فکر کنند و ثانیا افراطیون و فرصت طلبان را از اطراف خود پاکسازی نمایند. عقلای قوم نیز مردم را دریابند تا یک فرد عاقل، صالح، صادق، کاردان، دلسوز، قوی و واقعاً خادم و خدمتگزار برای ریاست قوه مجریه انتخاب شود. آنگاه وی با درایت و مدیریت لازم، همه گروه‌ها را زیر بال گرفته، مشکلات مردم و کشور را برطرف ساخته و به این نابسامانی‌ها و سردرگمی‌ها پایان دهد.
به امید آن روز




تاریخ : پنج شنبه 92/2/26 | 2:30 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

بی توجهی به اسناد بالادستی و قوانین مادر، نرخ بالای بیکاری در دولت های نهم و دهم، جهش مطالبات معوق بانکی، رشد بالای نقدینگی، کاهش شدید قدرت خرید پول ملی، افزایش شدید واردات و شدت منفی شدن تراز تجاری بدون نفت، استفاده بی رویه از حساب ذخیره ارزی، اتخاذ سیاست های ضد تولیدی و منافع ملی از سیاست های اشتباه این دولت بود.

تاکید بر اشتغال زایی از طریق ارائه تسهیلات، ضعف نظارت پولی، ناسازگاری سیاست های اقتصادی، جهت گیری های سیاست خارجی، نداشتن الگوی روشن در اقتصاد، بی ثباتی در مدیریت ها و وخامت محیط کسب و کار، عدم استفاده از ظرفیت نخبگان، رویه شدن مکرر قانون گریزی، کاهش شفافیت و عدم ارائه آمار و اطلاعات، نداشتن تعامل با قوا، عدم استفاده از ظرفیت های توسعه ای و نهاد های عمومی غیر دولتی، شروع بی رویه طرح های عمرانی و بی توجهی به بخش های تولیدی از دیگر ایرادات اقتصادی دولت های نهم و دهم است




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 5:13 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

سروش دباغ در صفحه شخصی خود با اشاره به سرمقاله های اخیر حسین شریعتمداری نوشته است:

اخیراً دیدم حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در یکی از سرمقاله های خود، سید محمد خاتمیِ را  «مفسد فی الارض»، « وطن فروش» و « جنایتکار» خطاب کرده است.  

با خواندن سرمقاله ایشان، به یاد خاطره ای افتادم که چند سال پیش سید عطاء الله مهاجرانی در لندن برایم تعریف کردند. دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، در حاشیه جلسه مدیران مسئول مطبوعات با رئیس جمهور، جناب مهاجرانی مجالی برای گفتگو با شریعتمداری می یابد. روزنامه کیهان در آن ایام نوشته بود عبدالکریم سروش در سفر به آلمان جاسوسی کرده و اسرار مملکتی را با بیگانگان در میان گذاشته است. مهاجرانی به شریعتمداری می گوید شما هر اختلافی که با سروش و ایده ها و اطرافیانش داری داشته باش و آنها را بنویس و در روزنامه ات منتشر کن؛ اما شما می دانی، من هم می می دانم که وصله جاسوسی به سروش نمی چسبد و این تهمتی ناروا و غیر موجه است. سروش چه منصب دولتی و اطلاعات محرمانه ای دارد که با خارجی ها در میان بگذارد؟! شریعتمداری در پاسخ می گوید: می دانم سروش جاسوسی نکرده، اما می شود به ایشان « بهتان» زد و «افترا» بست؛ چراکه در فقه بابی داریم تحت عنوان« مباهته». مطابق با این بابِ فقهی، اگر مردم به دور کسی جمع شوند که محبوبیت و نفوذ زیادی دارد و در عین حال خلاف اسلام سخن می گوید و نمی توان مردم را از اطراف او پراکنده کرد، می توان به او « بهتان» و «تهمت » زد و شخصیت او را تخریب کرد و از این طریق با او در پیچید و از نفوذ و تأثیرش کاست!!!

جد و جهدی که از سوی این افراد برای تئوریزه کردن بی اخلاقی در وادی سیاست ورزیده می شود، الحق اسباب تأسف است و حیرت انگیز و عبرت آموز. اگر «الیناسیون» و «از خود بیگانگی اخلاقی» ، معنایی و مصداقی داشته باشد، که دارد؛ می توان مصادیق روشن آنرا در این سنخ سخنان و آموزه ها سراغ گرفت. ذبح اصولِ بنیادینِ اخلاقی به نام دیانت و  فقاهت در پای مصلحتی برتر و در عین حال منت بر سر خدا و خلق او گذاشتن که این گونه دیانت و سیاست و سیاست ورزی دینی در این روزگار محفوظ می ماند. دیانت و دین ورزیِ بریده از اخلاق، کرامت انسانی و اصول و ارزش های اخلاقی را به هیچ می گیرد و هر خبط و خطای اخلاقی را موجه جلوه می دهد. همین منطق باطل و خطرناک و فهم معوجِ از دین است که دست امثال شریعتمداری را در دروغ پراکنی و تهمت زدن به انسانهای شریف و آزاد? این دیار در دو دهه گذشته باز گذاشته است.

وقتی در احوال و رفتار غریب و اخلاق ستیز و آزادی کشِ شریعتمداری که آبرو و رونق مسلمانی را در این روزگار برده است، تأمل می کنم؛ به خدا پناه می برم و با خود زمزمه می کنم: « کافرم من گر از این شیوه تو ایمان داری »




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 5:8 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

سه میلیون بیکار میراث دولت احمدی نژاد برای دولت آینده

روزنامه جهان صنعت گزارشی از کارنامه «سیاست های اشتغال زایی» دولت محمود احمدی نژاد منتشر کرده و نوشته «ادعای ریشه‌کنی بیکاری شکست خورد» تا «سه میلیون بیکار» میراث دولت احمدی نژاد برای دولت آینده خواهد بود.

به گزارش این روزنامه «ریشه‌کن کردن بیکاری یکی از بزرگ‌ترین و در عین حال مهم‌ترین وعده‌هایی» بود که از ابتدای دولت محمود احمدی نژاد داده شد و «این موضوع در سفرهای استانی هیات دولت نیز به دفعات مطرح شده است‌» اما «سیاست‌های اشتغالزایی دولت‌های نهم و دهم چنگی به دل نزد و با صرف میلیاردها تومان هزینه و پرداخت تسهیلات بانکی برای ایجاد اشتغال، پرونده حل نشده سه میلیون بیکار به دولت یازدهم سپرده می‌شود‌.»

روزنامه جهان صعت از جمله به «طرح بنگاه های زودبازده» به عنوان «اولین گام و بزرگ‌ترین طرح دولت نهم برای مقابله با پدیده بیکاری» نامبرده و نوشته «از این طریق حدود 28 هزار میلیاردتومان منابع بانکی به صدها هزار طرح اشتغالزایی کوچک در کشور تسهیلات پرداخت شد»اما «گزارش منتشر شده از سوی دولت در سال گذشته نشان داد که بیش از 60 درصد هدف زودبازده‌ها در کشور محقق نشده و بخش قابل توجهی از منابع بانکی با وجود ادعای کنترل شدید دولت به انحراف رفته است‌.»

این روزنامه با اشاره به «آمار سازی» و دستکاری آمارهای اشتغال زایی و بیکاری از سوی دستگاه های دولتی نوشته که حتی آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران به عنوان مرکزی تحت نظر دولت نیز «گواه نوعی شکست در برنامه‌های اشتغالزایی دولت در هشت سال گذشته» است چرا که «تعداد بیکاران کشور در سال 84 و در آغاز فعالیت دولت نهم، 2 میلیون و 674 هزار و 866 نفر بود» که «این تعداد در پایان سال 91» به « 2 میلیون و 944 هزار و 158 نفر افزایش یافته است‌.»

روزنامه جهان صنعت همچنین نوشته «تعداد شاغلان» کشور هم «در اولین سال فعالیت دولت نهم 20 میلیون و 618 هزار و 579 نفر بوده که در پایان سال 91 به 21 میلیون و 160 هزار و 887 نفر رسیده است» و نشان می دهد که «در این فاصله هشت ساله، آمار شاغلان تنها 542 هزار و 308 نفر افزایش نشان می‌دهد‌.»

به گزارش این روزنامه اکنون و درحالی که تا سه ماه دیگر عمر دولت منحمود احمدی نژاد به پایان می رسد مسوولان وزارت تعاون، کار و رفاه می گویند «به دلیل بزرگ بودن حجم بیکاری و بالا بودن تعداد بیکاران کشور ایجاد فرصت‌های جدید شغلی به وضوح قابل لمس نیست.»




تاریخ : دوشنبه 92/2/23 | 8:4 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

 

رئیس جمهور آینده باید سفره آرایی بلد باشد

 رئیس جمهور آینده باید با حیا باشد. البته رئیس جمهور آینده علاوه بر با حیا بودن، نجیب بودن، پاک بودن و خانواده دار بودن و عفیف بودن و محفوظ بودن چهره اش در مقابل آفتاب و مهتاب و هزار صفت دیگر، باید موصوف به صفات زیر هم باشد:

- رئیس جمهور باید قانع و بساز باشد

باید شرایط اقتصادی را درک کند و هی بهانه نگیرد و بگوید من طلا می خواهم، ذخیره ارزی می خواهم، و ...! ذخیره ارزی نداریم آقا جان، از کجا بیاریم؟ نیست دیگه! بیا بگرد.

- رئیس جمهور باید سفره آرایی بلد باشد! به طوری که نفت را که می خواهد بیاورد سر سفره هفتاد هشتاد میلیون نفر آدم دقت کند که اشتباهی نریزد توی جیب هفتاد هشتاد نفر آدم.

- هرچند خانه داری یک امر پسندیده است ولی رئیس جمهور نباید خانه دار باشد، چون در این صورت تا کسی به او بگوید بالای چشمت ابروست میرود خانه (این که میرود خانه بابایش یا جای دیگر را ما نمی دانیم) و یازده روز تمام به امور خانه و گردگیری و منجوق دوزی و ... می پردازد و در نتیجه کشور بدون رئیس جمهور می ماند

- رئیس جمهور باید با کاپشن سفید بیاید توی ریاست جمهوری و با کاپشن سفید هم از ریاست جمهوری برود.

- رئیس جمهور باید سر به زیر باشد و موقع راه رفتن پایین را هم نگاه کند که یک موقع خدای نکرده نرود روی اقشار فرودست و آسیب پذیر و آنها را تبدیل به کمپوت گلابی نماید.

هشدار: رئیس جمهور آینده چنانچه فاقد چنین ویژگی هایی باشد مطابق با مقررات قانون مدنی و قانون اساسی ناشزه محسوب شده و طبق قانون با وی برخورد می شود.

تیتر دو) حسن روحانی: شرایط کشور فوق العاده است. خدا از دهانتان بشنود، ما هم همین را می گوییم ولی مسئولین فکر می کنند ما از روی خوشحالی می گوییم شرایط کشور فوق العاده است و منظورمان این است که قمری در فضای کشور ترانه میسراید و شربت آلبالو از آسمان میبارد. لذا لبخند ملیحی میزنند و میگویند: «خدا را شکر! ما هم همه هدفمان همین بود.» آقای روحانی جان! شما هم بی زحمت مشخص بفرمایید شرایط کشور فوق العاده چی است!؟ فوق العاده قشنگ است، فوق العاده حساس است یا فوق العاده شترگاوپلنگ است!؟

تیتر سه) دولت روزی را به مناسبت درگذشت هوگو چاوز عزای عمومی اعلام کرد.

*-*-*- شنیدی دولت امروز رو عزای عمومی اعلام کرد؟

*-*-*- نه بخاطر چی؟

*-*-*- بخاطر این که هوگو چاوز به دیار باقی شتافته.

*-*-*- خب چرا عزای عمومی اعلام کردن؟

*-*-*- برای این که همه ی مردم ناراحتن.

*-*-*- پس من چرا هر چی تلاش می کنم ناراحت نمیشم؟

 ایمانت ضعیفه حتما*-*-*-

*-*-*- مگه اون موقع که آذربایجان زلزله اومده بود همه ی مردم ناراحت نبودن؟

*-*-*- بودن. چطور؟

*-*-*- چرا اون روز رو عزای عمومی اعلام نکردن؟

*-*-*- اون روز مسئولین سرشون شلوغ بود برای همین گفتن مرحوم چاوز تو ونزوئلا عزای عمومی اعلام کنه!

*-*-*- یعنی روز زلزله تو ونزوئلا عزای عمومی بود؟

*-*-*- بله دیگه، همونطور که الان تو ایران عزای عمومی بخاطر ونزوئلاست!

ما تو زمینه ی تبادل غم و اندوه با ونزوئلا پیمان همکاری منعقد کردیم

(بُر زنی از یه جا یا همون سرقت ادبی)




تاریخ : یکشنبه 92/2/22 | 12:37 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر