بیدار شدم، آفتاب طلوع کرده بود؛ از حرکت ملایم شاخه گل یاس در پشت پنجره اتاق میتوانستم وزیدن نسیم و خنکای صبحگاهی را حس کنم. احساس خوشایندی بود، و من غرق در رؤیاهای شیرین بودم. گوشی تلفن همیشه همراه به صدا در آمد و رشته افکارم را پاره کرد؛ نگاه به صفحه گوشی، تعجبم را برانگیخت؛ اپلیکیشنی که به تازگی فیلتر شده بود بدون فعال بودن فیلترشکن سایفون، کار میکرد.
صدای رفیق شفیقی بود که با شادمانی و صدایی سرشار از زندگی میگفت: هنوز خوابی؟!
ـ نه بیدارم؛ اما فکر کنم خواب میبینم!
ـ گفت: نه خواب نمیبینی؛ از امروز فیلترشو برداشتن.
ـ آخه چطوری؟ اینا که همین تازگی فیلترش کرده بودن!
ـ گفت: نه دیگه از امروز فیلتر نیست؛ میتونیم خیلی راحت گفتگو کنیم. تازه این که چیزی نیست؛ صفحه فیسبوک هم رفع فیلتر شده.
ـ باورم نمیشه!
ـ گفت: من خودم همین چند دقیقه پیش، توی فیسبوک، چند تا عکس از دیشهای ماهواره خودم و همسایهها رو گذاشتم؛ بدون استفاده از سایفون.
ـ عکس از دیش ماهواره؟
ـ گفت: بله؛ نکنه اینم خبر نداری؟ بابا امروز صبح مجلس شورای اسلامی، استفاده از ماهواره رو آزاد کرد.
ـ ببین، فکر کنم واقعا خوابم!
ـ گفت: نه باباجان تازه داری بیدار میشی. مجلس از امروز تصویب کرده که دیگه با کشورای دنیا دوست باشیم.
ـ نه نمیشه! پس مسلمونیو و انقلابمون چی میشه؟
ـ گفت: خوب مسئولین به این نتیجه رسیدن که میشه هم اسلام و ارزشهای انقلابو حفظ کرد، و هم با دنیا دوست بود و رابطه منطقی داشت.
ـ آخه ماهواره و فیسبوک که منشأ فساد جوونای ما و خطری برای انقلاب بودن!
ـ گفت: نه دیگه، از امروز گفتن ماهواره و فیسبوک و ویچت و تانگو و ویدیو و رادیو و میکروفون بلندگو و سیمکارت تصویری رایتل و ... این جور چیزا وسیله و ابزاری هستن که هم استفاده خوب داره و هم میتونه ازش سوء استفاده بشه. پس ما نباید استفاده خوبش رو ممنوع کنیم؛ برای استفاده بدش هم باید کار فرهنگی کنیم و فرهنگسازی کنیم تا خود مردم با انتخاب و تصمیم خودشون، آگاهانه از استفادههای نادرست پرهیز کنن. نه این که ما قیّم اونا باشیم. این طوری انقلابمون هم بهتر تثبیت میشه؛ هم ما از دنیا عقب نمیمونیم و هم اونا بهتر ما و ارزشهای ما رو میشناسن.
ـ بابا این که حرف خوبیه؛ اما کار سختیه. همون برخورد حذفی و ممنوع کردن و تحریم کردن آسونتره که.
ـ گفت: نه دیگه؛ دیدن اون روش جواب نمی ده؛ آخه آمار گرفتن، فهمیدن از سال 1374 تا 1392، (با وجود قانون منع استفاده از تجهیزات دریافت امواج ماهواره) استفاده از ماهواره توی ایران، 71 برابر شده؛ وضعیت حجاب (با وجود بگیر و ببند و گشت ارشاد و ...) خرابتر شده؛ صفحه اجتماعی فیسبوک هم که فیلترش کرده بودن 6 میلیون کاربر مسلمان و شیعه و انقلابی از ایران داره که شامل وزیر و فرزند وکیل، روحانی و مرجع تقلید، و بچههای کم سن و سال میشه. توییتر و ویچت و امثال اونا که دیگه نگو و نپرس. به خاطر همین قرار شده که دیگه راه حذف و ممنوعیت رو کنار بذارن و با احترام به حق انتخاب و آگاهی مردم، راه فرهنگسازی رو در پیش بگیرن و به تصمیم مردم مسلمان و خداشناس اعتماد کنن...
آن رفیق شفیق گرم صحبت بود و من محو سخنان او؛ که ناگهان صدایی مرا به خود آورد؛ چشمانم را باز کردم؛ نیمه شب بود و همه جا تاریک... آه خدایا همه اینها خواب بود؟! در جای خود نشستم؛ صدای گوشی تلفن همراه بود که از رسیدن پیامکی باخبرم میکرد. با دلخوری از این که همه آن چه دیده بودم، رؤیایی بیش نبوده، به صفحه گوشی خیره شدم؛ خندهام گرفت؛ پیامک مال روز گذشته بود که با همت اپراتور، نیمه شب به دستم رسیده بود. پیامک از همان رفیق شفیق بود؛ نوشته بود:
«ویچت رو هم فیلتر کردن.
اما
ألیس الصبح بقریب
سحر نزدیک است
رفیق شفیق تو: امید خداپرست»
هوای اتاق خیلی گرفته و سنگین بود؛ برخاستم؛ پنجره را باز کردم هوای تازه سینه ام را پر کرد. نفس کشیدم ... هنگام اذان بود؛ نوای دلنشین مؤدن در گوشم طنین انداز شد... با شوق به سوی مسجد روانه شدم؛ ... من مسلمانم.
در این سالها بارها شاهد آن بوده ایم که اصناف مختلفی به خاطر آن که نقش منفی یک فیلم یا سریال تلویزیونی را در کسوت آن صنف به تصویر کشیده اند، ندای اعتراض سر می دهند و نسبت به آقای ضرغامی شاکی شده اند که چرا به صنف ما توهین شده است. خوب این گونه اعتراض ها را عقلای قوم با یک لبخند گذرا جواب داده اند و همه چیز به خیر گذشته است.
اخیرا جناب آقای دکتر محمود سریع القلم، مشاور رئیس جمهور، در نشست مؤسسه تحقیقاتی امام موسی صدر روش های نظرگیری و شیوه های غیر حرفه ای تبلیغاتی صدا و سیما درباره مسائل مهم و پیچیده سیاسی و بین المللی را مورد نقد قرار داده است. سخن دکتر سریع القلم این بود که نباید برای اظهار نظر و جهت دهی به افکار عمومی در رسانه درباره مسائل پیچیده به سراغ افراد غیرمتخصص در آن مسئله مانند یک لبوفروش یا راننده تاکسی برویم. بلکه صدا و سیما برای اطلاع رسانی درست باید از کارشناسان خبره و متخصص هر حوزه نظر بگیرد تا ذهن عامه مردم روشن شود. پس منظور ایشان این نبوده که یک لبوفروش یا راننده تاکسی حق ندارد که انرژی هسته ای را حق مسلم ملت خود بداند، بلکه منظور این است که اقدام نادرست و غیرحرفه ای رسانه ملی مانند آن است که آقای ضرغامی خبرنگاران خود را گسیل کند تا در خیابان ها درباره اعلم بودن یک فقیه و شایستگی مرجعیت او از یک لبو فروش یا راننده تاکسی نظرخواهی کنند. اساسا سخن جناب سریع القلم بر پایین یا بالا بودن شغل مردم نبود بلکه تاکید این جامعه شناس بر اصلاح شیوه پوپولیستی رسانه ملی بود.
اما بدون توجه به خط اصلی سخنان ایشان، همان مراکزی که در وارونه سازی اخبار ید طولایی دارند بلافاصله استفاده از کلمات لبوفروش و راننده تاکسی را اهانتی به صاحبان این مشاغل معرفی کردند؛ تا جایی که در برخی از شهرها، رانندگان تاکسی باورشان شد که مخاطب این سخنان تنها آنان بوده اند، و نسبت به آن واکنش نشان دادند. البته همه آنها که با شیوه سخن گفتن جناب سریع القلم آشنا هستند، تصریح می کنندکه شخصیت ایشان مجزا از اینکه افکارش را قبول داشته باشیم یا نه، از توهین و حمله به دور است. و این زبانِ توهین و روش حمله ی بی ادبانه و مدیریت پوپولیستی جامعه، همان موردی بود که مردم در انتخابات ریاست جمهوری امسال آن را کنار زده و به دور انداختند.
اصلا چرا در خلآ بحث کنیم؟! این لینک متن کامل سخنرانی جناب آقای سریع القلم است (کلیک کنید) بخوانید و وجدان خود را قاضی کنید تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
پی نوشت 1: حیفم آمد که این فراز از سخنان ایشان را در اینجا نیاورم: امام موسی صدر می توانست یک پوپولیست باشد و یک مسکن مهر در جنوب لبنان راه بیاندازد و همه را راضی کند. کارها را به صورت پوپولیستی و غیر حرفه ای پیش ببرد. اما ایشان بنیادی عمل می کرد، ... امام موسی صدر برای مردم احترام قائل بود، به فکر مردم بود، برای مشکلات مردم برنامه ریزی می کرد، گره های زندگی بسیاری را باز می کرد، سفر می کرد تا منابعی را به دست بیاورد تا برای مشکلاتشان هزینه کند؛ اما وقتی به حوزه فکر و برنامه ریزی می رسید با بهترین ها مشورت می کرد این مرز بین کسی است که پوپولیست است با کسی که پوپولیست نیست. کسانی که نزدیک ایشان بودند، همه اجماع نظر دارند که برای هر تصمیمی با ده ها نفر مشورت می کرد و یک موضوعی را مدت ها در ذهن نگه می داشت تا به یک جمع بندی برسد و عمل کند.
پی نوشت 2: آیت اله دکتر سیدحسن عاملی، امام جمعه محترم اردبیل، در همان جلسه ای که آقای علی رضایی در مطلب قبلی این وبلاگ، بخشهای مورد علاقه خود را از صحبت ایشان نقل کرده، نه تنها از اصطلاح سران فتنه استفاده نکرده بلکه از آقای کروبی با احترام یاد کرده و ادامه داده است که: اینها منسوب به نظام هستند و باید معضل پیش آمده با عقلانیت تمام حل شود و باید از هرگونه اهانت و ناسزاگویی اجتناب کرد. آقایان مرادشان استفاده (ی رقیب انتخاباتی یعنی آقای احمدی نژاد) از بعضی از برخورداریهای دولتی است که این نیز طبعا" و عقلا" باید در قالب قانون و مراجع رسمی رسیدگی میشد. (کلیک کنید)
چه خوب بود اگر سخن گفتن با جهانیان و سخنرانی در مجامع بین المللی را از "جعفر بن ابی طالب علیه السّلام" می آموختیم، نه از خوارج نهروان؛ هم آنها که علی و معاویه و عمروعاص را در یک کفه گذاردند، و ابو موسی اشعری معلوم الحال را بر کرسی قضاوت نشاندند.
حمید آخوندی: قصد داشتیم یک سریال 26 قسمتی درباره عملیات والفجر 8 و آزادسازی فاو و نقش اطلاعات عملیات در این آزادسازی با مشارکت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بسازیم. اما زمانی که فیلمنامه را به طور کامل در اختیارشان قرار دادیم گفتند که خاطرات جناب آقای هاشمی رفسنجانی باید حذف شود، خاطرات آقای محسن رضایی هم باید حذف شود، خاطرات آقای قالیباف هم باید حذف شود و خاطرات آقای رشید را هم باید در بیاوریم!!!
در سالهای پایانی دهه شصت، گفتن با این رشد جمعیت، جامعه ایرانی به زودی مشکلات بسیاری را تجربه خواهد کرد. بنا شد رشد جمعیت را در مرز 3/2 کنترل کنن. خوب تبلیغات و آمادگی فرهنگی جامعه و مشکلات اقتصادی دست به دست هم دادن و رشد جمعیت، زیادی کنترل شد و حالا رسیده به 1/2. بر اساس محاسبات علمی، این روند برای یک جامعه خطرناک بوده و کم کم رشد منفی خواهد شد. حالا سیاست گذاران تلاش می کنن تا این روند را معکوس کنن و خانواده ها رو به فرزندآوری بیشتر تشویق می کنن. اما دو راهکار اشتباه فعلا در جامعه ایرانی مورد توجه قرار گرفته: اول دستور، و دوم شعار. در مقولات فرهنگی، دستوری عمل کردن جواب نمی دهد؛ همان گونه که شعاری عمل کردن نیز بدون فراهم آمدن شرایط لازم، بی ثمر خواهد بود. برای تشویق مردم و خانواده ها برای فرزندآوری بیشتر، باید بسترهای فرهنگی و اقتصادی رو فراهم کنیم، و الا هر خانواده ای اگر شرایط لازم برای فرزندآوری بیشتر را نداشته باشد، دستور و شعار با محاسبات ساده خانواده ها سر سازگاری نخواهد داشت. بنابراین نصب بیلبوردهای تبلیغاتی با شعار «با یک گل بهار نمی شه» با واکنش منفی خانواده ها مواجه خواهد شد؛ زیرا هر خانواده ای به راحتی خواهد گفت درست است که با یک گل بهار نمی شه، اما گلهای رنگارنگ و متعدد در شرایط نامناسب، پژمرده خواهند شد.
رئیس قوه قضاییه با انتقاد از قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی، گفت:
ادعای دستگیری بیدلیل یا در بازداشت نگهداشتن بدون محاکمه افراد در ایران، دروغ بسیار بزرگی است.
به نقل از پرتال جامع اطلاع رسانی قوه قضائیه
آقای دکتر علیرضا قزوه، در جدیدترین سروده خود، زخم و درد حسین (علیه السلام) را این گونه شرح می دهد:
......
کنار درک غربتت هزار سال سوختم
چقدر زخم تشنه مانده است روی پیکرت
سر حسین تشنهلب هنوز روی نیزههاست
زمانه! خاک بر سرم، زمانه! خاک بر سرت
هزار سال رفت و تو هنوز زخم میخوری
هزار سال رفت و تازه است زخم حنجرت
هزار سال رفت و دستهدستهی قمهزنان
گرفته تیغ بر کف ایستاده در برابرت
شریعت محمدی نه قیمه است و نه قمه
چرا زمانه پی نمیبرد به اصل جوهرت؟
بیا کنار روضههای کوفیان نگاه کن
ببین که زخم تیرها چه کرده با برادرت
شب وداع آمد و سری زدم به مجلسی
که شعلهاش اگرچه بود نام پاک مادرت
تمام شب شکسته سینه میزدم به یاد تو
و نوحهخوان که اسب میدواند روی پیکرت
...
برگرفته از سایت مشرق
اخیرا در برخی کشورهای اروپایی بطری های آب معدنی با لیبل Who is Hussain توزیع می شود؛ بر روی این لیبل ها، توضیح مختصری درباره امام حسین، و جملاتی از افراد نامدار جهان درباره امام حسین (علیه السلام) نوشته شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.