سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امروز، آغاز سال میلادی 2015 است. مسیح، که درود خدا بر او باد، اگرچه پس از سال‌ها فعالیت اصلاحی در میان بنی‌اسرائیل، با مظلومیت و در نهایت غربت از میان یهودیان پرکشید، اما امروز کسانی که خود را پیرو آموزه‌های او می‌دانند بیشترین مردمان یک آئین آسمانی را پدید آورده‌اند. برجسته‌ترین انگاره این آئین، صلح و نجات است.

چندی دیگر، زادروز پیام‌آور آئین آسمانی اسلام است. همو که همه دوگانه‌انگاری‌های آدمیان را نفی کرده و در پرتو آموزه یکتاپرستی، همگان را به همزیستی و برادری و برابری فراخوانده است. آن زمان که قبله‌گاه مسلمانان را در اختیار گرفت و بر سران کفر و شرک برتری یافت، آتش کینه‌جویی را نیفروخت بلکه مهربانی پیشه کرد و فرمود: «الیوم یوم المرحمة». قرآن، کتاب آسمانی اسلام، او را با شناسه «رحمة للعالمین» می‌نمایاند و می‌ستاید. گروه‌های گوناگون اجتماعی در پرتو آموزه‌های اسلام، همزیستی و سازگاری را دریافتند و پیشه کردند؛ و بدین سان اسلام، دین همزیستی نام گرفت و «محمد» پیام‌آور مهربانی خوانده شد.

در زمانی کوتاه، اسلام دینی جهانی گردید و در پهنه‌ای گسترده، از ترکستان شرقی تا شبه جزیره ایبری در غربی‌ترین نقطه اروپا، پیش رفت. دل و دیده آدمیان در آموزه‌ها و انگاره‌های این آئین، گمشده خود را می‌یافتند. کار تا بدان‌جا بالا گرفت که اروپای مرکزی تازه به دین گراییده مسیحی بیم آن داشت که اسلام از غرب اروپا به شرق اروپا نفوذ کند. گزارش‌های تاریخی نیز از اقبال همگانی در این زمینه حکایت می‌کند. دراین‌جا بود که جنگ نرم در قالب اسلام هراسی به راه افتاد و این گونه ادعا کردند که اسلام به زور شمشمیر پیش می‌رود. کم‌کم این گزافه چنان تکرار گردید که هم مسیحیان را در پذیرش دین تازه به تردید انداخت و هم در گزارش‌های مسلمانان بازتاب یافت.

برپایی تمدنی پرشکوه در پهنه جغرافیای اسلامی، که در پرتو همزیستی و سازگاری پیروان اسلام و آئین‌های گوناگون پدیدار گردید خود، خط بطلانی بر ادعای خشونت و زورمداری آموزه‌های اسلام است. غربی‌ها هیچ گاه نتوانستند آنانی را که با روح حاکم بر آموزه‌های اسلام آشنا گردیده بودند بفریبند؛ اما امروز زمانه‌ای است که گویا از میان مسلمانان، کسانی که دل و جان‌شان با اسلام آشنا نگردیده، تیشه به ریشه هویت دینی خود می‌زنند و از اسلام چهره‌ای ترسیم می‌کنند که هیچ جویای حقیقتی به سوی آن ره نپوید. به آموزه‌های دین پشت کرده‌اند و بر مدار هوا پیش می‌روند.

پیام‌آور مهربانی این گونه در پیشگاه خدای خویش زبان به شکایت می‌گشاید:

 

«یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»




تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:11 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

همین الان اگر به سایت مرکز آمار ایران مراجعه کنید، در صفحه اصلی سایت به صورت آنلاین جمعیت کشور ایران نشان داده می‌شود (کلیک کنید). این آمار در روز 25 خرداد 1393 بیش از 77 میلیون و 500هزار نفر است. یقینا نیمی از این جمعیت را زنان تشکیل می دهند، یعنی حدود 39 میلیون انسان مؤنث در این کشور زندگی می کنند. به صورت طبیعی، جمع زیادی از این جمعیت أناث، با رسیدن به سن ازدواج، تشکیل خانواده می دهند و سر و سامان می گیرند. اما بر اساس جدیدترین آمارها (لینکها را نیاوردم چون با یک جستجوی ساده می توانید صحت آنها را دریابید):

الف) حدود 5 میلیون و هفتصد هزار دختر زیر 30 سال و آماده ازدواج، هنوز این شانس را به دست نیاورده اند.

ب) بیش از یک میلیون دختر نیز به دلیل بالا رفتن سن، شانس چندانی برای خود نمی بینند.

ج) در مورد زنان مطلقه نیز اگرچه آمار دقیقی ارائه نمی شود اما حدود دو سال پیش یکی از مسئولین آمار 6 میلیون زن مطلقه را ارائه کرد که تا کنون حتما به بیش از 6 میلیون و پانصد هزار نفر رسیده است.

د) حدود 2 میلیون زن نیز در اثر عوامل مختلف، همسر خود را از دست داده و اصطلاحا بیوه شده اند و چه بسا بسیاری از آنان عنوان سرپرست خانوار را نیز یدک می کشند.

بیایید مصادیق بند الف را نادیده بگیریم و امیدوار باشیم که بخت آنها بسته نشود (هرچند درباره تأمین شوهر کافی برای دختران دارای سن 20 تا 29 سال نیز اما و اگرهایی در آمارها وجود دارد). اما توجه شما را به سه بند آخر جلب می کنم:

به زبان ساده، در کشور ایران 25% جمعیت زنان در اثر افزایش سن، یا طلاق و یا از دست دادن همسر، در حالت تجرد به سر می برند. این رقم 10 میلیونی، به اقتضای غریزه برخوردار از نیازهای عاطفی، جنسی و مالی هستند. اینها  کسانی هستند که حق ازدواج، فرزندآوری و حمایت در چارچوب خانواده از حقوق مسلم انسانی آنهاست.

یقینا بی توجهی به این جمعیت گسترده در جامعه می تواند آسیب های بسیاری را در پی داشته باشد. پس باید به دنبال راهکار بود. بدیهی ترین و منطقی ترین راهکار همان است که در شریعت اسلامی برای برون رفت از این گونه بحران های اجتماعی ارائه شده است و آن عبارت است از چندهمسری مردان (با شرایط خاصی که در اسلام بیان شده است) و ازدواج موقت (برای پاسخ گویی به برخی از نیازهای کوتاه مدت). اما این راهکار در فرهنگ ایرانی از اقبال چندانی برخوردار نیست (و بلکه به شدت با آن مقابله می شود). بنابراین جستجوی نگارنده برای یافتن راهکاری مناسب، به موارد زیر انجامیده است (پیشاپیش اگر در این بحث کاملا جدی، شما رگه هایی از طنز را در راهکارها می یابید عذر می خواهم): الف) فراهم آوردن تمهیداتی از سوی حکومت برای جلوگیری از مرگ زودهنگام مردان؛ ب) وضع قوانین سخت گیرانه برای زوجینی که به سوی طلاق گرایش دارند؛ ج) خانم دکتری که از قضای روزگار، نماینده مجلس هم هستند افاضه کرده اند که ازدواج موقت و همچنین ازدواج زنان مجرد، بیوه یا مطلقه با مردان متاهل جزء خطوط قرمز است، اما برای حل شدن مشکل این میلیونها زن دو راه دیگر وجود دارد: یا مردان مجردی را از خارج وارد کنیم؛ یا زنان ایرانی مجرد را صادر کنیم. (کلیک کنید)




تاریخ : یکشنبه 93/3/25 | 2:57 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

نقش عاملیت و ساختار در فرآیند هدفمندی یارانه ها

نگاه سیاه و سفید، و یا صفر و یک به سیاست‌های اجرایی دولت‌ها، نگاهی نادرست و به دور از انصاف و عدالت است. فارغ از گرایش‌های سیاسی و جناحی، هر دولتی را می‌توان نقد کرد و نقاط ضعف و قوت آن را مورد بررسی قرار داد. مسأله هدفمندی یارانه‌ها چند سالی است که به عنوان بزنگاه فعالیت اقتصادی دولت در ایران مورد توجه قرار گرفته است. پرداخت یارانه سیاستی برای کاهش شکاف طبقاتی در جامعه و تقویت تولید است؛ پس این که دولت به همه شهروندان جامعه خود یارانه بدهد، نه تنها شکاف طبقاتی را پر نمی‌کند بلکه از نظر ساختاری کاملا غلط بوده و با هیچ نظریه اقتصادی همخوانی و سازگاری ندارد. دولت آقای روحانی پس از کش و قوس فراوان نهایتا با اجرای طرحی که در آن بر نقش عاملیت (افراد جامعه) تأکید شد به جایی رسید که مجبور است در اردیبهشت 93 تقریبا مانند سابق، به تمام شهروندان جامعه خود یارانه بپردازد، و این یعنی ادامه همان روند توجیه ناپذیر گذشته. به نظر می رسد که در چنین مواردی، باید به نقش ساختار نیز توجه شود و حاکمیت بر اساس قانون مصوبی که در اختیار دارد، بکوشد تا با شناسایی طبقات و دهک‌های بهره‌مند جامعه، آنان را از فهرست دریافت کنندگان یارانه حذف کند. فرآیند شناسایی به دلایل متعدد ممکن است زمان بر باشد؛ اما دولت می‌تواند از همان 10 میلیون نفری که تاکنون شناسایی کرده شروع کند؛ و هر ماه تعداد بیشتری را به آن بیفزاید. حال اگر نیمی از شهروندان به دلیل جامعه‌پذیری خاص دهه‌های اخیر در ایران به نقش عاملیت خود در عدم دریافت یارانه توجه نکرده‌اند، ساختار باید به گونه‌ای عمل کند که در یک بازه زمانی مناسب، این روند را اصلاح کند. هر چند باز نقش عاملیت نباید نادیده گرفته شود، و فرهیختگان و نخبگان جامعه باید به نقش خود به عنوان عامل اجتماعی توجه کرده، و علاوه بر خودداری از دریافت یارانه (در صورت عدم نیاز)، سایر افراد بهره‌مند را در یک روند تبلیغی دنباله‌دار هوشیار سازند تا آنان نیز نقش خود را به شایستگی ایفا کنند، و فرهنگ زخم خورده، التیام یابد و سرمایه اجتماعی آسیب دیده، اصلاح شود، و اعتماد متقابل مردم و حاکمیت بازسازی گردد.




تاریخ : چهارشنبه 93/2/10 | 8:0 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

سالی که نکوست از بهارش پیداست!

ـ سال‌های تحصیل در مقطع کارشناسی، دو واحد را با استادی پاس کردیم که خود از شاگردان مستقیم آیت‎اله مصباح یزدی بود؛ ایشان گاهی در خلال مباحث خود به یادداشت‎های خود از جلسات درس استاد مصباح استناد می کرد و متن آن مباحث را برای ما قرائت می کرد. یادم هست که در یکی از این موارد به تاریخ برگزاری جلسه درس اشاره کرد: اول فروردین فلان سال؛ برای ما خیلی جالب بود و غیرمنتظره. استاد اما خیلی عادی گفت که  جناب آقای مصباح جلسات درس خود را تنها یکی دو روز در سال مانند عاشورا تعطیل می‎کرد و ما در بقیه روزهای سال ملزم به حضور در کلاس بودیم.

ـ در تعطیلات نوروزی امسال، روزی در محضر پدر گرامی همسرم، ذکر خیری از استادان نامدار حوزه شد. ایشان با یادآوری سال‎هایی که در محضر آیت‎اله اعتمادی، کتاب رسائل شیخ انصاری را فرا می‎گرفت گفت روزی پس از پایان درس، استاد با همان آرامش همیشگی  به شاگردانش گفت اکنون جنازه مادرم را برای تشییع و نماز به صحن حرم حضرت معصومه می‎آورند اگر مایل به مشارکت هستید مرا همراهی کنید. این استاد بزرگوار، حتی به مناسبت درگذشت مادرش نیز حاضر نبود یک روز جلسه درس را تعطیل کند.

ـ در اول اسفندماه برای تنظیم سند به یکی از دفاتر ثبت اسناد مراجعه کردم. دفتردار گفت برای این منظور شما نیازمند استعلام از سازمان ثبت اسناد هستید. خوب تا اینجا که مشکلی نبود؛ مصیبت آنجایی بود که دفتردار گفت به صورت معمول، این روند چندان زمان‎بر نیست اما چون اسفندماه است و نزدیک نوروز هستیم!!! معمولا پاسخ ادارات به بعد از تعطیلات سال نو موکول می‎شود. تعطیلات سال نو هم اگرچه اسماً 4 روز است اما با مرخصی کارمندان بخش‎های مختلف، فعالیت رسمی آنان در نیمه دوم فروردین آغاز می‎شود. و البته تا بیایند و بعد از این همه مدت، کارهای عقب‎مانده را برآورد کنند عملا  به اردیبهشت منتهی خواهد شد. نهایتا توصیه سردفتر آن بود که بنده اردیبهشت مراجعه کنم.

ـ کشوری که  در اثر ضعف فرهنگ استفاده از تعطیلات، عملا فعالیت رسمی  و جاری آن بیش از یک ماه فشل می‎شود، اداره آن از حیث اقتصادی، چیزی شبیه معجزه خواهد بود.




تاریخ : پنج شنبه 93/1/28 | 12:57 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

حاج عباس حیدرزاده: در یکی از ایام فاطمیه، در محضر رهبر انقلاب مداحی می کردم. اواخر مداحی به حاضران گفتم دستها را بیارن بالا و چند مرتبه صدا بزنند یا زهرا.

 بعد از پایان مداحی، مقام معظم رهبری گفت: فلانی ما در هیچ کجا، نه در منابع شیعه و نه در منابع سنی نداریم که هنگام بردن نامی غیر از خدا دستان خود را بالا ببرید. از این به بعد این کار را نکنید. وقتی شما این کار را بکنید بهانه به دست دیگران می افتد و می گویند ببینید آنها در کنار نام خدا برای ائمه هم دستان خود را بالا می برند.

مصاحبه با رادیو معارف




تاریخ : جمعه 93/1/15 | 5:26 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

آیت الله العظمی شبیری زنجانی روز چهارشنبه (21/12/92) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبه های حوزه علمیه، ترویج دهه های پیاپی عزاداری را زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزای اهل بیت علیهم السلام دانستند و گفتند: همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری ها را به وجود می آورد. افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد.

موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص می دهد و مسأله ای شرعی نیست، حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداری ها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل بیت – علیهم السلام- خلاف شرع است، اما این که چه کاری هتک حرمت است  را خود افراد باید تشخیص بدهند. عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت می شود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص می کند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.

ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عده ای امروزه با افراط در عزاداری ها زمینه هتک حرمت را فراهم می کنند فرمودند: این افراد در این زمینه مسئولند. آیا واقعا کسی که مدعی محب اهل بیت – علیهم السلام- بودن است موظف به چنین کارهایی است؟! امروزه برخی از منبری ها و بعضی از مداح های بی تقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج می کنند. نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی شبیری زنجانی




تاریخ : جمعه 93/1/1 | 1:19 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

کمی حوصله کنید . . .

 

«وَ لِلّهِ مُلکُ السّمواتِ وَ الأرضِ و اللهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ قدیر - إنَّ فی خَلقِ السّمواتِ و الأرضِ و اختلافِ اللّیلِ و النّهارِ لَآیاتٍ لِآولی الألباب - الّذینَ یَذکُرونَ اللهَ قیاماً و قعوداً و عَلی جُنوبِهِم وَ یتَفکّرونَ فی خَلقِ السّمواتِ وَ الأرضِ رَبّنا ما خَلَقتَ هذا باطلاً سبحانَکَ فَقِنا عذابَ النارِ (سوره آل عمران: 189-191)




تاریخ : جمعه 92/12/23 | 9:24 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

مرد روزهای سخت




تاریخ : سه شنبه 92/12/20 | 6:17 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

راه




تاریخ : دوشنبه 92/11/21 | 9:44 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

علی بن ابی‌طالب را به لقب پرافتخار امیر مؤمنان می‌شناسیم. ایمان در وجود او نهادینه بود و گفتار و رفتارش برآمده از همان ایمان کامل بود. تأکید و پایداری او بر حفظ اساس اسلام در تمام شرایط و حتی آن زمانی که شایستگی‌های او در جامعه مسلمان پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام نادیده گرفته شد، نشانه آن بود که او در پرتو ایمان حقیقی، چنین رویکردی را به عنوان یک استراتژی برگزیده نه یک تاکتیک. شرط پیروی از چنین پیشوایی نیز آن است که همچون او، راهبرد وحدت و برادری را در جامعه مسلمان پیشه سازیم.

حسین بن علی را با لقب شکوهمند سید الشهداء می‌شناسیم. ایمان کامل و حقیقی او موجب شد تا برای اصلاح جامعه مسلمان و بازگشت آنان به روح آموزه‌های دینی، در خون خود بغلتد و طنین درس آزادگی و انسانیت را در پهنه تاریخ سر دهد. خطر فراموشی اساس اسلام و الگوهای رفتاری برآمده از آموزه‌های این دین آسمانی، حسین را به آوردگاهی کشانید که ما آن را در نماد کربلا و عاشورا می‌شناسیم. اما پیروان حسین می‌دانند که شرط رهروی در راه حسین آن است که یادمان نرود در صحنه تعاملات و روابط اجتماعی، هر لحظه عاشورا و کربلا تکرار می‌شود. سلسله‌جنبان در این راه، حسین است؛ اما او هدف نیست؛ چراغ راه است برای آن که به کژی نگراییم و راه را گم نکنیم.

پس باید راه و مقصدی را که حسین برای آن جان داده، پی بگیریم. برنامه جامع سعادت و قرب الهی را که در قالب دین مبین اسلام به بشر ارزانی داشته شده، هماره پیش چشم داشته و الگوهای رفتاری آن را برای داشتن جامعه‌ای نمونه و برین به عمل درآوریم. اما آن چراغ راه همواره باید پرفروغ باشد و ما باید این فروغ را به آیندگان برسانیم؛ پس حسین و کار او باید با شکوه و عظمت در یادها و خاطره‌ها باقی بماند؛ و اربعین فرصتی است برای نکوداشت و گرامی‌داشت او. اربعین، حسین را به جهانیان و جان‌های مشتاق و جوینده می‌شناساند؛ و ره‌یافتگان را در ادامه راه یاری می‌رساند.

همدلی و همیاری انسان‌هایی که در این روزها به شوق زیارت حسین در مسیرهای منتهی به کربلای معلا، انرژی متراکمی را پدید می‌آورد و روح هر انسان پاک‌نهادی را به پرواز در می‌آورد، اگر در تمام روزهای سال جریان داشت، به راستی بهشتی را در زمین ایجاد می‌کرد که همگان به کرامت انسانی یکدیگر احترام بگذارند. آیا اسلام و آموزه‌های آن غیر از این است؟




تاریخ : سه شنبه 92/10/3 | 1:20 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر