سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رواج خرافات و موهومات در دوران هشت سال دفاع مقدس

هر پدیده و عمل و اقدامی در این جهان، علی رغم نتایج ناموفق یا خوب و موفق آن، دارای معایب و کم و کاستی ها و آسیب هایی نیز هست که اگر شناخته و به آنها پرداخته شود، در مواقع نیاز و پیش آمدهای بعدی چراغ راه شده و مانع تکرار اشتباهات گشته و هزینه ی کمتری پرداخته خواهد شد.

یکی از این پدیده ها که در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمد، جنگ هشت ساله بود. در حال حاضر حدود سی سالی از آن گذشته ولی متأسفانه کمتر مورد آسیب شناسی قرار گرفته است. اما با خواندن مصاحبه ی اخیر حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری، رئیس بازرسی دفتر رهبری، یاد همین نگاه آسیب شناسانه نسبت به هشت سال دفاع مقدس افتادم. خوشحال شدم که بالاخره یکی از مسؤولان نظام و مدیران آن دوران به این امر یک نیمچه توجهی کرده اند. وقت اینکه دیدگاه ایشان بیشتر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد نبود، لذا عین فرمایشات ایشان را جهت استفاده خوانندگان محتر می آورم.

«در طول جنگ بعضی از بچه‌ها که ظرفیت کمتری داشتند بر اثر دوری از خانواده، فشار جنگ و غربتی که در جبهه دچارش شده بودند به افسردگی دچار شدند و گرفتار نوعی بیماری روانی شدند. عده‌ای از اینها ادعا می‌کردند امام زمان را می‌بینند. اوایل خیلی به این مسئله توجه نمی‌شد. بعد دیدند تعداد مدعیانی که آقا را زیارت کرده‌اند خیلی زیاد شده. اینها دچار تخیل و توهم شده بودند. وقتی وزیر کشور بودم برای بازدید از منطقه به جبهه رفتم. یک‌بار در محوری اطراف ایلام، جوانی که طفلک قیافه نورانی هم داشت با محاسنی بلند و سری تراشیده و دست‌هایی حنا بسته و خیلی ملکوتی سمت من آمد و همین‌طور که با من راه می‌آمد یک‌دفعه گفت آقا ببین، ببین این پرنده چه می‌گوید، در همان حین که می‌خواست به من بگوید آن پرنده چه می‌گوید، شروع کرد به سینه زدن و گفت پرنده دارد می‌گوید وای حسین کشته شد. حالا پرنده یک چیزی می‌خواند و شما می‌توانی با ریتم صدایش خودت یک چیزی را ردیف کنی. بعضی دچار توهم می‌شوند و کم‌کم این توهم برایشان تبدیل به باور می‌شود. اگر این را تقویت کنید و جلوتر بیایید، این موضوع گسترش پیدا کند معلوم است از آن چه چیزی منتج می‌شود. از دل آن خرافات و موهومات در می‌آید که الان جامعه ما متاسفانه به آن گرفتار شده و اشکال ما این است که در برابر این نوع خرافات و موهومات نمی‌ایستیم. یا به خاطر آبروی‌مان و حیثیت‌مان، یا به خاطر مصلحتی برخورد نمی‌کنیم و وقتی برخورد نکنیم طرف فکر می‌کند که حرف درستی زده و آن را ادامه می‌دهد. این نوع حرف‌ها هم در جامعه عوام و عوام‌زده خریدار دارد.»




تاریخ : چهارشنبه 91/5/25 | 7:10 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر