سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سخنرانی امام خمینی در جمع مردم در تاریخ 26/1/1343:

... و من یک نصیحت می‌کنم به بچه‌های طلاب؛ طلاب جوان که تازه آمده‌اند و حاد و تندند. و آن این است که آقایان، متوجه باشید اگر چنانچه شطر کلمه‌ای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمه‌ای، اهانت بکنند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می‌شود. کوچک فرض می‌کنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض می‌کنید؟ اگر به واسطه‌ی بعضی از جهالت‌ها لطمه‌ای بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقبید پیش خدای تبارک و تعالی؛ توبه‌تان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد می‌شود. اگر کسی به من اهانت کرد، سیلی به صورت من زد، سیلی به صورت اولاد من زد، والله تعالی راضی نیستم در مقابل او کسی بایستد دفاع کند؛ راضی نیستم. من می‌دانم، من می‌دانم که بعض از افراد یا به جهالت یا به عمد می‌خواهند تفرقه مابین این مجتمع بیندازند. تفرقه بین این مجتمع معنایش این است که در اسلام خدای نخواسته خلل واقع بشود؛ استعمار به آرزوی خودش برسد. ما خودمان را باید فدا کنیم برای اسلام؛ آمال و آرزوی‌مان را باید فدا کنیم برای اسلام. همه مراجع از شصت به آن طرف‌اند؛ در عشره‌ی مشئومه یا میمونه. اگر برای خدا در این عشره از بین برویم، عشره‌ی میمونه است و اگر چنانچه باز به آمال و آرزو باشیم مشئومه. همه‌ی مراجع از شصت به آن طرف هستند؛ دیگر می‌شود که این اشخاصی که ریششان را در اسلام سفید کرده‌اند، اینها خدای نخواسته برخلاف مصالح اسلام عملی بکنند؟ نمی‌شود آقا. اگر یک وقت اختلاف اجتهاد در کار باشد، مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد، بچه‌ها و جوان‌ها نباید دخالت بکنند؛ خطرناک است؛ دشمن بیدار است. گمان نکنید که فحش به یک نفر است؛ فحش به یک جامعه است؛ اهانت به یک جامعه است؛ اهانت به یک جامعه‌ی اسلامی است؛ وهن وارد شدن بر یک جامعه‌ی اسلامی است.

... آقا ما اهل یک ملت، اهل یک مملکت، اهل یک دیانت، اهل یک بساط، همه بر خوان نعمت خدای تبارک و تعالی نشسته‌ایم، همه باید شکر این نعمت را بگزاریم که یک همجو مراجع بزرگ داریم؛ متشکر باشیم از خدا که یک همچو افراد برجسته داریم؛ قدردانی کنیم از آنها؛ عزت آنها عزت اسلام است؛ اهانت به آنها اهانت به اسلام است. توجه داشته باشید مبادا یک وقت خدای نخواسته یک اهانتی به یک مسلمی، یک اهانتی به یک مرجعی، یک اهانتی به یک مؤمنی بشود که خدای تبارک و تعالی راضی نیست. و من می‌ترسم که یک وقت خدای تبارک و تعالی ما را اخذ بکند، اخذ عزیز مقتدر.

صحیفه‌ی امام، ج 1، صص 306-308




تاریخ : سه شنبه 90/4/14 | 1:46 عصر | نویسنده : حجت اله علیمحمدی | نظر