سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

چند خوری از چرب و شیرین از طعام

سفر حج ما، با چند روز فاصله، وصل به ماه مبارک رمضان شد، این هم خودش توفیق و در عین حال غنیمتی است تا کمی به تناسب اندام و تعادل جسمانی برسیم (تکفیرمان نکنید، فواید معنوی و روحی و آخرتی هر دو در جای خود محفوظ و مورد تأکید و در اولویت اول است!که ربطی به این بحث ما ندارد). چراکه این چاقی و اضافه وزن کم کم داره معضلی می شود برای ما ایرانیان، به ویژه برای نسل جوان و نوجوان ما! واقعاً دلیلش چیست؟ اینکه دیگه نمی شه به گردن استکبار جهانی و تهاجم فرهنگی انداخت! پس چرا در دو دهه گذشته وضعیت جسمی ایرانیان به وضعیت رسیده؟ (البته شکر خدا در این زمینه هم ردیف و همگام با ملت غرب پیش می رویم و عقب افتاده نیستیم). قصد بحث و بررسی علمی ندارم، اما عواملی همچون؛ عدم تحرک و ورزش، تغییر ذائقه ایرانی، لذا روی آوردن به غذاهای آماده و دوری از غذاهای سنتی، افراط و تفریط در خوردن و نوشیدن، مصرف کم میوه و سبزیجات و از همه مهمتر مصرف روز افزون شیرین جات و نوشیدنی های آماده بجای آب میوه تازه و... می تونه از دلایل عمده آن باشد. اما در سفر حج مردم عربستان را (البته مدینه و مکه) اینگونه ندیدم. تقریباً اکثریت، به خصوص نسل جوان و نوجوانش دارای تناسب اندام و بدون چاقی مفرط بودند! پیگیر علتش بودم، چند باری پیاده و سواره و از روی کنجکاوی(شاید هم فضولی) و با دید جامعه شناسانه (ضمن پوزش از خود تعریفی) گشتی در شهر زدیم، هم مدینه و هم مکه، خوب! بام همه خانه ها پر از دیش ماهواره، نقطه به نقطه شهر هم پر از ظواهر و لوازم و نماد مدرنیته غرب! از داخل خانه ها و ورزش و فعالیت شدید جسمانی هم(که قاعدتاً تو آن هوای گرم بالای 50 درجه بعید است باشد) خبری ندارم. لکن چیزی که برایم جای تعجب و شگفتی داشت، نبود مغازه های شیرینی فروشی، کافی شاب، فسفوت و رستوران های آن چنانی، بستنی فروشی ها و ساندویجی در شهر بود! هرچه گشتم و دقت کردم کمتر یافتم. واقعاً جای تعجب داشت! بر عکس ایران خودمان که روز به روز به این اماکن اینچنینی اضافه می شود و قارچ گونه یک شبه سبز می شوند. یا برعکس کشور عراق که همه جا پر از حلویات(شیرینی جات) ان هم از نوع عربی(پر از روغن و شکر و گاهی پروتیین های حیوانی) و یا سوریه، در عربستان خبری از حلویات نبود. شیرینی عمده آنان خرما بود. یعنی ضمن حفظ سنت های غذایی خود ظواهر تجدد را هم قبول کرده اند.

چه خوب می شد ما ایرانی ها هم اینگونه بودیم. البته بعضی از شهرهای ما هم در گذشته اینگونه بود، مثل یزد که میگن تا چند سال پیش به آن صورت خبری از آمیوه فروشی و ساندویجی و پیتزایی و... نبود، بگذریم شیرینی معروف خود را همیشه داشته و دارد.

بیشتر از این مزاحمتان نشوم که از قدیم گفتند؛ کم گوی و گزیده گوی! به امید روزی که جوانان و نوجوانان و ملت عزیز ایرانمان هم یک نیم نگاهی به فرهنگ غذایی خود کرده و احیا کنیم آن طعام و شیرینی های بی چرب و چیلی و سالم را. انشاءالله!

لب فرو بند از طعام از شراب

سوی خوان آسمانی کن شتاب




تاریخ : پنج شنبه 89/6/11 | 1:5 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر