سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ملعونین در قرآن

پیش­گفتار

تاریخ اسلام و به ویژه مسلمانان، سرگذشت عجیبی دارد؛ از طرفی چیزهایی را برنمی ­تابیم، در حالی که نص صریح کتاب الهی است و سیره خدا و اولیائش. و از سوئی اموری را بر خود فرض می­ گیریم که هیچ ردّ پائی در دین ما و کتاب خدا ندارد.

یکی از چیزهائی که با اندک تأملی در آیات نورانی قرآن به وفور و به کرّات یافت می شود، مسأله لعن است. آیا قرآن در قبال این مسأله موضع انفعالی داشته است؟ اساساً لعن به چه معنا است؟ و چرا برخی با حساسیت­ های بی­ مورد، این مسأله را تا بدین حد بزرگ و مهم و خطیر کرده­ اند؟

با مراجعه به کتب لغت، برای واژه لَعن و عناوین هم­ خانواده، چند معنا آورده­ اند که مهم ­ترین آن ­ها عبارتند از: منفور(نفرین شده)، کریه، بدریخت، زشت، رانده شده، مطرود، دور شده(از رحمت الهی) و ...

مقدمه

خداوند تبارک و تعالی در لابلای آیات رحمانی خود، هر جا که لازم دیده است تا از باب تنبیه متمرّدان، از حربه خشونت بیانی و لسانی استفاده کند تا عمق خباثت آنان و اوج ناراحتی خود را از آنان نشان دهد، با آن که خود، امت اسلامی را از دشنام پرهیز داده است (لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ -أنعام:108- آنهایى را که جز خدا مى ‏خوانند دشنام مدهید که آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد) بی محابا و با عریانی تمام به این امر مبادرت ورزیده است. به آیات زیر التفات کنید:

1 - إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ(کوثر:3) دشمنت‏ خود بى ‏تبار خواهد بود.

2 - ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا(مُدَّثِّر:11) مرا با آن کس (ولید بن مُغَیره) که [او را] تنها آفریدم، واگذار.

3 - إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ. فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ. ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ(مُدَّثِّر:18 – 20) –ولید بن مغیره- فکر و اندیشه بدی کرد. خدایش (او را) بکشد، چه بد اندیشید! باز خدایش او را بکشد، چه فکر غلطی دارد!!

4 - تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ(مَسَد:1) بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.

5 - قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ(عبَس:17) کشته باد انسان! چه ناسپاس است!؟

6 - قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ. غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ(مائده:64) یهود گفتند دست ‏خدا بسته است. دست­ هاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند، از رحمت ‏خدا دور شوند.

7 - إنَّما نحن مُستَهزِئون. اللهُ یَستَهزِءُ بهم(بقره:14 - 15) (منافقان:) ما آن ها را دست انداخته و مسخره می کنیم. (بلکه) خدا آن ها را مسخره می کند.

پس از این مقدمه به ذی ­المقدمه بپردازیم.

در قرآن کریم نزدیک به بیست گروه(چه اشخاص حقیقی و چه حقوقی) مورد لعن واقع شده ­اند که جهت پرهیز از تطویل و اطناب مُمِلّ، اجمالاً بدان­ها اشاره می کنم:

اول: شیطان(یا همان إبلیس):

شَیْطَانًا مَّرِیدًا. لَّعَنَهُ اللّهُ(نساء:17 و 18) شیطان سرکش و متمرد که خدا لعنتش کند(و از رحمتش دور کند.)

إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ(حِجر:35) تا روز جزا بر تو لعنت(و دوری از رحمت خدایت) باشد.

إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ(ص:78) تا روز جزا لعنت من بر تو باد.( و از رحمت من دور باشی.)

دوم: بنی­ امیه:

وَالشَّجَرَه الْمَلْعُونَه فِی القُرْآنِ(إسراء:60) و (آن) درخت لعنت‏ شده در قرآن ...

علامه طباطبائی در جلد13 المیزان ، ص140 و 148 و 149شجره ملعونه را بر اساس روایات منقوله از فریقین(شیعه و سنی) بنی امیه می­ داند. و به نقل از درّالمنثور سیوطی می گوید: عایشه به مروان بن حکم می گفت: من خود شنیدم که پیامبر(ص) به پدر و جدت می فرمود: همانا شمائید شجره ملعونه در قرآن.

البته برخی هم به زقوم(المیزان ، ص140 و 150) و برخی هم به یهود(المیزان ، ص143) تعبیر کرده­ اند.

مَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ ( ابراهیم:26)

این آیه را نیز مفسران گفته اند: مراد بنی امیه است.  

سوم: منافقین:

وَعَدَ الله الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ(توبه:68) خدا به مردان و زنان دو چهره و کافران آتش جهنم را وعده داده است. در آن جاودانه ‏اند. آن [آتش] براى ایشان کافى است و خدا لعنتشان کرده است.

لئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ ... مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا(أحزاب:61) اگر منافقان [از کارشان] باز نایستند ... از رحمت‏ خدا دور گردیده و هر کجا یافته شوند، گرفته شده و سخت کشته خواهند شد.

وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ ... غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ(فتح:6) مردان و زنان نفاق‏ پیشه... را عذاب کند. خدا بر ایشان خشم نموده و لعتشان کرده است.

((فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ(نساء:89) هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان.))

قرآن در وصف آنان میگوید:

إِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ (نساء:142) چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند. با مردم ریا مى ‏کنند.

چهارم: اهل کتاب:

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(بقره:159) کسانى که نشانه‏ هاى روشن و رهنمودى را که فرو فرستاده ‏ایم، بعد از آن که آن را براى مردم در کتاب توضیح داده‏ ایم، نهفته مى‏ دارند، آنان را خدا لعنت مى‏ کند و لعنت‏ کنندگان(جنّ، إنس و مَلَک) لعنتشان مى‏ کنند.

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ ... أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ(نساء:51و52) آیا کسانى را که از کتاب [آسمانى] نصیبى یافته ‏اند، ندیده ‏اى که به جبت و طاغوت ایمان دارند؟ ... اینانند که خدا لعنتشان کرده است.

((فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثِقِفْتُمُوهُمْ(نساء:91) هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان.))

پنجم: کفار:

لَّعَنَهُمُ اللَّه بِکُفْرِهِمْ(بقره:88 ؛ نساء:46) خدا به سزاى کفرشان لعنتشان کرده است.

فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْکَافِرِینَ(بقره:89) پس لعنت ‏خدا بر کافران باد.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ(بقره:161) کسانى که کافر شدند و در حال کفر مردند، لعنت‏ خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد.

لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ(مائده:78) از میان بنی ­اسرائیل، آنان که کفر ورزیدند، به زبان داوود و عیسى بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند.

وَعَدَ الله الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ(توبه:68) خدا به مردان و زنان دو چهره و کافران، آتش جهنم را وعده داده است. در آن جاودانه‏ اند. آن [آتش] براى ایشان کافى است و خدا لعنتشان کرده است.

إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ(أحزاب:64) خدا کافران را لعنت کرده است.

ششم: أصحاب سبت(شنبه):

لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ(نساء:47) اصحاب سبت را لعنت کردیم.

یعنی کسانی را که بر خلاف قانون ممنوعیت صید آبزیان در روز شنبه که در آئین یهود برای بنی ­اسرائیل حرام بوده است، رفتار می­کردند، لعنت کرده است.

هفتم: پیمان شکنان:

فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ(مائده:13) اهل کتاب را به [سزاى] پیمان شکستنشان، لعنتشان کردیم.

الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ ... أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ(رعد:25) کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى‏ شکنند .... بر ایشان لعنت است.

هشتم: مشرکان:

یُعَذِّبَ ... الْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ ... غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ(فتح:6) مردان و زنان مشرک ... خدا بر ایشان خشم نموده و لعتشان کرده است.

نهم: یهود:

هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ(مائده:60) آیا شما را به بدتر از [صاحبان] این کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم؟ همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته است.

 َقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ(مائده:64) یهود گفتند دست‏ خدا بسته است دست هاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمت‏ خدا دور شوند.

((لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ(مائده:82) مسلماً یهودیان را دشمن‏ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت.))

دهم: فرعونیان:

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ ... أَتْبَعْنَاهُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً(قصص:40 و 42) او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم... و در این دنیا، لعنتى بدرقه [نام] آنان کردیم.

یازدهم: مرتدّان:

کَیْفَ یَهْدِی اللّهُ قَوْمًا کَفَرُواْ بَعْدَ إِیمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ ... أُوْلَئِکَ جَزَآؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ(آل­عمران:86 و 87) چگونه خداوند قومى را که بعد از ایمانشان، کافر شدند، هدایت مى ‏کند؟ با آن که شهادت دادند که این رسول بر حق است و برایشان دلایل روشن آمد. آنان سزایشان این است که لعنت‏خدا و فرشتگان و مردم همگى برایشان است.

دوازدهم: اذیت کنندگان خدا و رسول:

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ(أحزاب:57) بى‏ گمان کسانى که خدا و پیامبر او را می ­آزارند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده است.

بر اساس رابطه طولی و نیز تواتر تصریح پیامبر(ص) بر این نکته که خشم فاطمه(س) خشم من است و خشم من خشم خدا، و چنان که سابقاً در مطلب آتش در خانه وحی اشاره کردیم، حضرت فاطمه زهرا(س) چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ سیاسی و اجتماعی و چه به لحاظ معنوی از دو خلیفه اول و دوم ناراحت و ناراضی بودند و با همان حال از دنیا رفتند. لذا می توان بر اساس این آیه چنین استنتاج کرد که این دو و هر فرد اینچنینی مورد لعن هستند. خود آن ها نیز این مسأله را پذیرفته بودند که به صرافت رضایت گرفتن از آن حضرت افتادند و الا دلیلی نداشت که خلیفه مسلمین به خانه دختر رسول خدا(ص) جهت عذرخواهی و طلب رضایت و بخشایش بیاید.

سیزدهم: افترا زنندگان:

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ... لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ(نور:23) بى ‏گمان کسانى که به زنان پاکدامن... نسبت زنا مى‏ دهند، در دنیا و آخرت لعنت‏ شده‏اند.

چهاردهم: ظالمین:

لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ(أعراف:44 ؛ هود:18) لعنت‏ خدا بر ستمکاران باد.

لَا یَنفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ(غافر:52) ستمگران را پوزش‏ طلبى‏ شان سود نمى ‏دهد و براى آنان لعنت است

پانزدهم: مفسدان فی ­الأرض:

الَّذِینَ... یُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ(رعد:25) کسانى که... در زمین فساد مى ‏کنند بر ایشان لعنت است.

إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ...(محمد:22 و23) چون [از خدا] برگشتید، در [روى] زمین فساد کنید و خویشاوندی هاى خود را از هم بگسلید. اینان همان کسانند که خدا آنان را لعنت نموده است.

شانزدهم: قتل عمد:

وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ(نساء:93) و هر کس عمداً مؤمنى را بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏ گیرد و لعنتش مى ‏کند.

هفدهم: لعان:

وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ. وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ(نور:7) و کسانى که به همسران خود نسبت زنا مى‏ دهند و جز خودشان گواهانى [دیگر] ندارند هر یک از آنان [باید] چهار بار به خدا سوگند یاد کند که او قطعا از راستگویان است. و [گواهى در دفعه] پنجم این است که [شوهر بگوید] لعنت‏ خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد.

هجدهم: مباهله:

فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ(آل­عمران:61) پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت ‏خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

نوزدهم: دروغگویان:

فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ(آل­عمران:61) پس لعنت‏ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

بیستم: قطع رحم کنندگان

إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ...(محمد:22 و23) چون [از خدا] برگشتید، در [روى] زمین فساد کنید و خویشاوندی هاى خود را از هم بگسلید. اینان همان کسانند که خدا آنان را لعنت نموده است.

علاوه بر این ها، نمونه های عینی در سیره پیشوایان و شخص رسول خدا و اصحاب آن حضرت که به آسانی بر یکدیگر لعن و نفرین نثار میکردند، وجود دارد که ما را به این واقعیت رهنمون می گردد که لعن در زبان و ادبیات عرب و مسلمانان، بسیار رایج، شایع و متداول بوده است و این که امروزه برخی تمام همّ و غمّشان این شده است که قشر گسترده ای از مسلمانان(شیعیان) را از حقی طبیعی(یعنی لعن بر ظالمان و غاصبان و اذیت کنندگان به خاطر تصور ضایع و زایل شدن حقوقی اساسی از پیشوایانشان ) محروم و جلوگیری نمایند، بسیار عجیب می­ نماید.

ضمن آن که از منظر جامعه شناختی و روان­شناختی نیز اگر به مسأله نگریسته شود، می­ بینیم که این قبیل رفتارها موجب نوعی تخلیه درونی و فروکش کردن حرارت­ های تند و هیجانی می­ شود تا منتهی به اقدامات و رفتارهای هنجارشکنانه و نابهنجار بعدی نشود. البته پذیرفته است که این مقوله صددرصدی نیست و چه بسا درصدی هم باشند که با این اذکار، هیجاناتشان بیشتر هم بشود. اما این­ ها را می ­توان استثنائات مسأله تلقی کرد و به آن اصالت نداد.

به نظر شما اگر روزی یک تسبیح به کسانی که فکر می کنیم در حقمان ظلم کرده اند و یا با هر انگیزه دیگری، لعن بفرستیم، بهتر نیست تا این که به ادنی مخالفتی با انگ تشیع و تسنن و ارتداد و کفر و شرک سلاح به دست گرفته و آتش به روی خصم خود بگشائیم!؟ آیا به راستی آنچه از داعش و داعشیان سر میزند، صد مقابل قبیح تر و وقیح تر از کسانی که صرفاً هنرشان لعن آنانی که می پندازند در حقشان ظلم شده، نیست؟




تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 12:48 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر