سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  1. سال­ها پیش در یکی از ملاقات­های رهبر انقلاب، فردی از ایشان تقاضا نمود چفیه­ای که به گردن آویخته از باب تبرک به او هدیه نماید؛ خوب طبیعی است که ایشان هم با بزرگواری، و تبسم تقاضای او را پذیرفت. اما پخش چنین وقایعی از تلویزیون موجب گردید که رفته­رفته این­گونه از تقاضاها به رفتاری متداول میان مردم تبدیل شود و بسیاری از آنان در دیدار با رهبری یا چنین تقاضایی را به زبان آورند و یا آن­که در دل آرزو نمایند. گویا در دیدار با رهبری، هیچ منظور دیگری غیر از دریافت چفیه وجود ندارد ...
  2. از زمانی که خود را شناخته­ایم!!! در مجالس و محافل ما شیعیان!! هرگاه ذکری از اهل­بیت و معصومین که پیشوایان مذهبی ما هستند به میان می­آید، به صورت تلقینی، به یاد حوایج و آرزوهای خود می­افتیم، حتی در ایام مصیبت آن بزرگواران، ذاکران و مداحان، نشانه قبولی عزاداری ما را برآورده شدن حاجات می­دانند. گویی امامان ما فقط برای برآوردن احتیاجات آفریده شده­اند؛ به ویژه­برنامه­های مذهبی تلویزیون نگاه کنید، تله­فیلم­هایی که تنها دست­مایه آن­ها برای تدوین فیلم­نامه، ارائه معجزه از سوی امام­زادگان گمنام روستاهای دوردست می­باشد اکنون به رویه­ای معمول و متداول تبدیل شده­اند و ...
  3. خداوند، قرآن را "تبیاناً لکلّ شیء" دانسته است؛ خوب طبیعی است که این تبیان بودن در راستای هدف از نزول کتاب آسمانی است که همانا سعادت انسان است. اما در برداشتی سطحی و نادرست، حتی بسیاری از عالمان (و به قول استاد ما جناب آقای وحید خراسانی) این "عوام از خواص"، مدعی شدند که تمام علوم در قرآن وجود دارد، و در این راه کوشیدند تا به استخراج علوم از قرآن بپردازند و ...

می­بینید که چه آسان راه گم می­شود و چراغ­های افروخته­ای که راهنمای بشر هستند به جای آن­که برای ادامه دادن راه استفاده شوند، توسط انسان­ها، و در اثر جهل و خرافه­گرایی، تبدیل به متاعی برای درجا زدن و توقف می­گردند و ...




تاریخ : دوشنبه 88/11/26 | 9:54 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر