سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نویسنده:عیسی سلیمانی کیاسری                                        

نام «حبیب الله عسکراولادی» با نام نهضت اسلامی ایران عجین شده است. می توان گفت او سند زنده انقلاب از آغاز تاکنون بوده؛ به طوری که داستان راستان انقلاب در او متجلی است. او نمونه کامل یک انقلابی درخط اصیل اسلام، فقاهت و مرجعیت، دلباخته امام و سیاستمداری حکیم و بااخلاق بود.

عسکراولادی در پایهگذاری گفتمانی متفاوت در دهه اول انقلاب برای جلوگیری از انحراف از خط اصیل امام و انقلاب نقش کلیدی داشت. آن هنگام که او مورد حمله برخی نامحرمان انقلاب قرار گرفت،حضرت امام خمینی(ره) تمام قد از او دفاع کرد و او را شخصی صالح، کارآمد، متدین و فداکار نامید.

آن چه که عسکراولادی را عزیز میدارد شجاعت انقلابی، سیاستورزی اخلاقی، دانش عمیق مذهبی- به ویژه تسلط بر تفسیر قرآن-، ولایتپذیری، نجابت و انصاف اوست. اما یک صفت او بیش از همه عزیز و دوستداشتنی است و آن عشق به محرومان و مستضعفان است. او کار در کمیته امداد را تا آخرین روزهای حیات خود عبادت میدانست و این باعث میشد که حتی جمعهها هم در دفتر کار خود حاضر شود.

عسکراولادی الگوی یک انسان آزاده و پاکباز بود که ابعاد فکری و روحی او را حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی طی بیش از دو دهه شکل داده بود. در حقیقت می توان وی را به عنوان چشم و گوش انقلاب نام برد.

زندگی عسکراولادی، کتاب قطوری است که باید به درستی نگاشته شود. آخرین برگ این کتاب- که در چند ماه آخر عمر پربرکتش برای اتحاد و همدلی آحاد جامعه و قرار گرفتن در مسیر حقیقی مقام ولایت و ارتقاء جایگاه نظام در انتخابات پرشور ریاست جمهوری و تبدیل آن به جشن انقلاب توسط وی به صحنه قضاوت و تحلیل سیاستمداران آمد- درس بزرگی بود که سیاسیون باید از این سیاستمدار برجسته نظام بیاموزند و آن هم تکلیفی بود که با فرمایش خودش و اجازه مرخصی از جمعیت م?تلفه اسلامی، به تنهایی پا در میدان جهاد دیگری گذاشت و موضعی را اتخاذ نمود که هر کس از منظر و توان و ظرفیت خویش از آن بهرهای برد و قضاوتی نمود.

او به عنوان فردی جامع، اگر نگوییم از نظر سیاسی بی نظیر بود، کم نظیر بود. شاید بسیاری از مسائلی را که خیلی ها جرأت بیان آن را نداشتند، مطرح می کرد.آن مرحوم در میان اصولگرایان، بیش از همه بر وحدت و همدلی تأکید داشت. زمانی که مشکلات زیادی به وجود می آمد، آن کس که می توانست این مشکلات را رفع کند، آقای عسگراولادی بود. وی به لحاظ این که فردی بی غرض و حسد بود و حرف هایی بیان می کرد که نظر خدایی را اعمال کند، به همین دلیل حرف های او در دل همه می نشست. حتی خیلی از کسانی که مخالف نگاه ایشان بودند، به راحتی حرف او را می پذیرفتند.

عمر پربرکت عسگراولادی می تواند الگوی خوبی برای نسل جوان باشد؛ زیرا وی جمع بین اخلاق و مجاهدت، آخرت گرایی و انجام وظایف دنیایی، فعالیت سیاسی و توجه به اهداف معنوی را در وجود خود داشت.

آنچه این شخصیت م?دب و متواضع در سال های اخیر-به ویژه در یک سال اخیر پی میگرفت، رویکرد اعتدالی و جلوگیری از تعمیق فاصلهها و دوری گزیدن از خشونت و تندروی بود که باید با تلاشهای صمیمانه دوستداران او و همه مردم اخلاقمدار با جدیت دنبال شود.

دل بیکینه، وسعت نظر، بزرگواری، پاک دستی و صداقت- همه و همه- در وجود مرحوم عسگراولادی به وضوح دیده میشد.نام عسگر اولادی از این پس نیز یادآور مبارزه و جهاد در روزهای سخت و بیانگر متانت و تدبیر در روزهای آزمایش و منادی امداد به نیازمندان و زجر کشیدگان در تمامی روزهای زندگی خواهد بود.

این چهره سیاسی و مذهبی همواره در راه خدمت به مردم از هیچ سعی و کوششی فروگذار نکردند و با اتخاذ مواضع صریح و روشن، از ارزش های نظام و انقلاب دفاع کرد و تا آخرین لحظات عمر خویش در خدمت به مردم- به ویژه محرومان و مستضعفان- بود.

او به عنوان انسانی مکتبی با روحیه جهاد، شهادت، مبارزه و مقاومت، همواره خدا را در نظر می گرفت. نکته مهم و بارز در زندگی آن مرحوم اعتدال واقعی بود و حبّ و بغض او درباره همه افراد در نسبت آن ها با خدا سنجیده میشد.

یعنی بهخاطر خدا حرف میزد، به خاطر خدا قلم میزد و بهخاطر خدا عمل میکرد.




تاریخ : یکشنبه 92/8/26 | 11:26 عصر | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر