عیسی کلانتری در گفت وگو با روزنامه قانون ضمن تاکید براینکه «حسن روحانی کشور را با خزانه خالی، بندر خالی و انبار خالی و بانک مرکزی خالی تحویل میگیرد»، آمارهای اعلام شده از سوی محمود احمدی نژاد و دولت را درباره تولیدات کشاورزی رد کرده و گفته است: «گویا مردم را حیوان فرض کردهاند که آمار تولید علوفه را هم در آمار تولیدات کشاورزی میآورند.»
چکیده مصاحبه «دبیر کل «خانه کشاورز» و مدیر گروه پژوهشی امور کشاورزی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، آقای کلانتری در پی میآید.
*دولت یازدهم، بخش کشاورزی را در چه شرایطی تحویل میگیرد؟
ـ فکر میکنم خدا باید به آقای روحانی کمک کند.
*از چه بابت این حرف را میزنید؟ آمارهای دولت دهم که حکایت از بهبود وضعیت نسبت به قبل دارد و شرایط خوبی را ترسیم میکند.
ـ یک مثال بزنم. در مورد گندم، دولت میگوید 14.3 میلیون تن گندم تولید کرده است. واردات گندم نیز 6.7 میلیون تن بوده که می شود 21 میلیون تن. خود رئیسجمهور اعلام کرد به دلیل هدفمندی یارانهها مصرف گندم در کشور بیش از هشت میلیون تن نیست. خوب یک میلیون تن هم برای بذر مصرف میشود و یک میلیون تن را هم حساب کنیم که خوراک طیور میشود، ( البته حدود 9.3 میلیون تن خوراک طیور وارد کشور شده است)، به گفته خودشان بین 700 هزار تا یک میلیون تن هم گندم از کشور قاچاق میشود. حالا با جمع کردن این اعداد و ارقام یک نفر جواب دهد که باقی این گندم چه شده است؟ 10 میلیون تن گندم باقیمانده کجاست؟
* فکر میکنید این گندم کجاست؟
ـ فکر میکنم اصلا تولید نشده است. مگر میشود 10 میلیون تن گندم گم شود.
* دلیل ارائه آماری تا این حد اشتباه چیست؟
ـ کسانی که آمار دروغ میدهند دستشان در دست دلالان خارجی است. همین آمار سبب گمراهی میشود. بر اساس همین آمار دولت به موقع نسبت به واردات گندم اقدام نکرد و به جای فروردین،تیرماه به دنبال خرید گندم رفتند و 150 دلار بالاتر از قیمتهای اسفند و فروردین، گندم وارد کردند و یک میلیارد
دلار به کشور ضرر زدند. ما همان وقت به وزارت صنعت، معدن و تجارت اطلاع دادیم که تولید گندم حداکثر هشت میلیون تن است. از شرکت بازرگانی دولتی با من تماس گرفتند و گفتند به ما اعلام کردهاند که به فکر صادرات 3.5 میلیون تن گندم باشید. همان موقع به آنها گفتم بروید به فکر واردات 4 میلیون تن گندم باشید. همین هم شد. حالا چه کسی جوابگوی خسارت یک میلیارد دلاری در این حوزه بابت آمار دروغ است؟ چه کسی نفع برده است؟ طبیعتا دلالان خارجی. اگر این آمار دروغ را با منفعت دلالان خارجی مرتبط کنید، آن وقت پرتقال فروش پیدا می شود.
* تحلیل شما از این وضع چیست؟
ـ من واقعا خجالت میکشم که بالاترین مقام کشاورزی این مملکت درباره سرنوشت این حجم گندم حضور ذهن نداشته باشد. مورد دیگری را مثال میزنم. کشور به 5 میلیون تن ذرت و 3 میلیون تن کنجاله نیاز دارد. طبیعتا روند واردات باید به صورتی باشد که تا آبان ماه حدود 5 تا 5.5 میلیون تن از ذرت و کنجاله مورد نیاز وارد کشور شود. در حال حاضر حجم واردات گندم 860 هزار تن و حجم واردات کنجاله 540 هزار تن است یعنی 25 درصد از نیاز کشور. حالا تاثیر این کمبود چیست؟ این کمبود استمرار عرضه گوشت مرغ و تخممرغ را به خطر میاندازد. رئیس جمهور 12 مرداد دولت را تحویل میگیرد. در صد روز اول که نمیتواند به دنبال واردات این کالاها باشد. بالاخره باید ذخایری در کشور وجود داشته باشد.
در بذر هم وضعیت همین طور است. ما به 270 هزار تن بذر غله نیاز داریم یعنی 230 هزار تن گندم و 40 هزار تن جو. کل پیش بینی بذر غله کمتر از 50 هزار تن است. آیا این تدارکات برای انتقال دولت فعلی به دولت آینده مناسب است؟ حالا مثال ملموستر میزنم. برای کشت بهاره سطح زیر کشت سیبزمینی
50 هزار هکتار یعنی 32 درصد کاهش یافته است. قبلا سطح زیر کشت سیب زمینی بهاره 160 هزار هکتار بود. حالا سیب زمینی کالایی است که مثبت و منفی 5 درصد در تولیدش روی قیمت تاثیر میگذارد. با این کاهش کشت، شهریور ماه میبینیم که حجم برداشت سیبزمینی کاهش مییابد. وقتی مردم سیب زمینی کیلویی 5 هزار تومان خریدند مشکلات را از چشم روحانی خواهند دید. باید
بگویم سیبزمینی کالای وارداتی هم نیست. در پاییز کسری یک میلیون تنی عرضه سیب زمینی داریم و فوقش بتوانیم 30 تا 40 هزار تن سیبزمینی از پاکستان و دیگر کشورها وارد کنیم. تکلیف چه میشود؟
* در مورد سایر کالاها هم وضعیت همین است؟
ـ بله. در مورد همین مرغ و تخممرغ. دولت تخصیص ارز 1226 تومان را قطع کرده است. حالا باید دان مرغ را به قیمت 2500 تومان وارد کرد. مابه التفاوت را اگر دولت پرداخت کند که هیچ. البته دولت پولی در بساط ندارد و اگر پرداخت نکند، باید قیمت 80 درصد اضافه شود. چکار میخواهید بکنید. گوشت مرغ وارد کنید؟ جواب بیکاری مرغداران را چه میدهید؟ دولت روحانی کار سادهای ندارد. دولت انبارها را پر نکرده است.پیشبینی برای انتقال انجام نداده است و روحانی متاسفانه کشور را با انبار خالی، خزانه
خالی، بنادر خالی و بانک مرکزی خالی تحویل میگیرد.
* در چه محدوده زمانی میشود کارها را درست کرد؟
ـ بازگشتن از سال 1392 به سال 1384 حداقل 2 سال زمان نیاز دارد.
* برگردیم به آمارهای دولت دهم. آقای رئیس جمهور اشاره کردهاند که 118 میلیون تن تولیدات کشاورزی داریم، ارزیابی تان از این آمار چیست.
ـ والا اگر این آمار حقیقت داشت ما جزو خوشبختترین مردمان جهان بودیم. در ضمن میتوانستیم سالی بیست میلیارد دلار غذا هم صادر کنیم اما تولید کشاورزی تعریف دارد. تولید کشاورزی به کالایی گفته میشود که یا توسط انسان مصرف میشود یا به کارخانه تحویل داده میشود. اگر این معیار را در
نظر بگیریم آن وقت میبینیم که تولید کشاورزی در ایران 68 میلیون تن بیشتر نیست. علوفه جزو تولیدات کشاورزی نیست اما در این آمار میآید. مگر میشود 40 میلیون تن علوفه تولیدی را جزو تولیدات کشاورزی محسوب کرد؟ طبق این آمار باید برای هر نفر 1.5 میلیون تن تولید داشته باشیم اما گویا مردم را حیوان فرض کردهاند که آمار تولید علوفه را هم میآورند. بقیه آمارهای دولت هم همین است.
*الان وضعیت تأمین مواد غذایی در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
ـ من به آمار و ارقام خود گمرک اشاره میکنم. سال گذشته 6.7 میلیون تن گندم، 9.3 میلیون تن علوفه، 1.6 میلیون تن روغن، 1.3 میلیون تن برنج، 1.2 میلیون تن شکر و 150 هزار تن گوشت قرمز وارد کشور شده است. اینها میشود 1350 کیلوکالری. وزارت بهداشت گفته است برای اینکه سوءتغذیه نباشد، باید در شبانهروز بین 2300 تا 2400 کالری مصرف شود. البته این در حالتی است که سوءتغذیه نباشد که البته 5 دهک ایران سوءتغذیه دارند. حالا 1350 را بر 2400 تقسیم کنید میشود 56 درصد. یعنی 44 درصد مواد غذایی در داخل تولید میشود.
* حالا ما را با دیگر کشورها مقایسه کنید؟
ـ هیچ کشوری جز شیخنشینهای جنوب خلیجفارس و معدود کشورهایی در جنوب مدیترانه و چند جزیره در دریای کاراییب و برخی دیگر از کشورهای میکروسکوپی این موضوعیت را ندارند. ما از بقیه دنیا عقبتر هستیم. در بدترین شرایط خشکسالی در کشور سالهای 77 تا 80 میزان خودکفایی در تامین مواد غذایی کمتر از 55 درصد نبود حالا چه شده است که الان به این رقم رسیده است؟
*آقای دکتر فکر میکنید با این وضعیت چه باید کرد؟
مسئله اما جای دیگری است. من میخواهم از مشکل به مراتب بزرگتری حرف بزنم. مشکلات ما اینها نیست. مشکل اصلی که ما را تهدید میکند و از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی و... خطرناکتر است مسئله زندگی ملت است. این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت میشود و کسی به این فکر نیست. مسئله اینجاست که آبهای زیرزمینی تحلیل رفتهاند و بیلان منفی آب بیداد میکند و کسی به فکر نیست. کمآبی کشور را به شدت تهدید میکند و بیلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زیر صد میلیون متر مکعب در سال بود این بیلان در حال حاضر به 11 میلیارد متر مکعب رسیده است یعنی 110 برابر شده است. من نگران شدید نسلهای بعد هستم. هفت هزار سال است که در ایران زندگی جریان دارد. ما حق نداریم با این بیتدبیری کشور را با این چالش بزرگ مواجه کنیم.
* آیا مسئولان متوجه این خطری که شما میگویید کشور را تهدید میکند، شدهاند؟
ـ من همه جا گفتهام. اگر وضعیت اصلاح نشود ایران 30 سال دیگر کشور ارواح میشود چون همه کشور تبدیل به کویر میشود. در کویر اگر بارش هم صورت گیرد، ثمری ندارد چون سفره آب زیرزمینی خشک شده است، آب در سطح میماند و تبخیر میشود.در حال حاضر تمامی پیکرههای آبی طبیعی ایران
خشکیدهاند. دریاچه ارومیه، بختگان، تشک، پریشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظیم، هامون، جازموریان و.... دیگر چیزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف میزنم. زندگی ملت در حال تهدید است. یک کشوری مانند مالدیو که در جنوب اقیانوس هند است در معرض زیر آب رفتن است. این کشور بین 300 تا 400 هزار نفر جمعیت دارد و سالهاست سازمان ملل در حال بررسی است که این ملت را کجا ببرد. حالا ما با 75 میلیون نفر، به فرض افزایش نیافتن جمعیت کجا باید برویم.
*چرا این وضعیت پیش آمد.
ـ اوایل انقلاب بدون مجوز چاه زدند. بدون مجوز کف شکنی کردند. برای تولید بیشتر آبهای زیرزمینی را از بین بردند و منابع تجدیدشونده را به غیر تجدیدپذیر تبدیل کردند. کویر در ایران در حال گسترش است و هشدار میدهم به زودی 25 سال دیگر جنوب البرز و شرق زاگرس غیرقابل سکونت میشود و افراد باید مهاجرت کنند. اما به کجا؟ راحت بگویم که از 75 میلیون نفر جمعیت ایران 45 میلیون نفر بلاتکلیف میمانند. آن وقت رئیس کمیسیون کشاورزی بیاید و بگوید غذای 1.5 میلیارد نفر را در ایران تولید میکنیم. شاید البته بعضی که این حرفها را میزنند در آسمانها سیر می کنند.
* رسیدگی به این مسائل در دولت جدید جایی دارد؟
ـ بله. چشم بر هم گذاشتیم سی سال از انقلاب گذشت. یک نیم چشم دیگر بر هم بگذاریم ایران غیرقابل سکونت میشود.مگر میشود به راحتی از کنار این مسئله گذشت؟اولویت آقای روحانی اصلا رفع همین مشکل است. اگر همین امروز کارمان را شروع کنیم بین 12تا 15 سال طول میکشد که بیلان منفی تراز شود.
خب چکار باید کرد؟ من میگویم حرفهای سیاسی را رها کنید. مسئله اول کشور اینجاست که نه چپ میشناسد و نه راست و نه دشمن خارجی. اگر میخواهیم زندگی کنیم باید با دشمنان داخلی برهمزننده بیلان مبارزه کنیم. این هم فقط کار وزیر جهادکشاورزی نیست. کار همه است. همه حاکمیت. از مقام معظم رهبری تا مردم و کشاورزان. باید به همه هشدار داد که پیکره آبی ایران در حال نابودی است.
.: Weblog Themes By Pichak :.