مطلب از: حسین علیزاده (چکیده شده)
احمد توکلی و علی مطهری دو نماینده اصولگرای مجلس و دو منتقد جدی احمدی
نژاد از هم اکنون انتقادهای تند و تیزی را متوجه سعید جلیلی نموده اند.
احمد توکلی در کنایه ای آشکار به جلیلی گفته: "نامزدهایی که ...تجربهای
از پیچیدگیهای مدیریت سخت نیاندوختهاند، قادر نخواهند بود کشور را، آن
هم پس از آسیب سالهای اخیر اداره کند؛ چه رسد به آنکه تحول ایجاد کند.
ما رئیسجمهوری را میخواهیم که اوضاع را جمع کند و «کارنامهای ملموس» داشته باشد"
علی مطهری نیز در صراحتی بی نظیر در حالی که پیروزی جلیلی را برای کشور
"خسارت بار" توصیف کرده، خطاب به او گفته : "شما خود بهتر از هر کس
دیگری میدانید که تجربه کافی و صلاحیت لازم برای ریاست جمهوری را ندارید
و عدهای برای رسیدن به اهداف خود شما را به درون صحنه هل دادهاند...
پیشنهاد میکنم انصراف بدهید و ابزار دست دیگران واقع نشوید."
برای درک نگرانی های این دو نامزد اصولگرا باید پرسید که در وضعیت بحرانی
جمهوری اسلامی، "کارنامه ملموس" سعید جلیلی در عرصه های نظامی، فرهنگی، بین المللی و اقتصادی چیست؟
به دیگر سخن، پرسش این است که جلیلی با کمترین تجربه در دوران خدمت در
وزارت خارجه چگونه به خود اجازه داده است که در انتخاباتی پا نهد که دیگر
نامزد آن، ولایتی، با 16 سال سابقه در وزارت خارجه است؟
نقش او در مدیریت جنگ هشت ساله، چقدر پرفروغ بوده که به خود اجازه داده
در انتخاباتی پا نهد که دو فرمانده ارشد (رضایی و قالیباف) در آن نامزد هستند؟
حضور او در مدیریت اجرایی کشور تا چه اندازه بوده که او به خود جرأت داده
در انتخاباتی ورود کند که مدیران ارشدی مثل غرضی و عارف در آن نامزد هستند؟
در عرصه فرهنگی، جلیلی از چه پیشینه ای برخوردار است که بتواند تنه به
تنه حداد عادل، یکی از چهره های فرهنگی جمهوری اسلامی (دارنده نشان دو
تعلیم وتربیت و چهره ماندگار سال 1387) بزند؟
و از همه مهم تر آیا سعید جلیلی "اندک" تجربه و مطالعه ای در حوزه مسائل
اقتصادی دارد که بتواند مدلی برای برونرفت از بحران های مهیب اقتصادی ایران تدارک ببیند؟
برای پاسخ کافی است نگاهی به پیشینه، تحصیلات و سن هر یک از هشت نامزد
تایید صلاحیت شده بیاندازیم تا دریابیم از میان این هشت تن، آن یک نفر که
از نظر پیشینه، تحصیلات و سن "کم مقدار ترین" آن هاست، کدام است؟
مطالعه زندگی سعید جلیلی (48 ساله) اما تردیدی باقی نمی گذارد که پاسخ به
تمامی پرسش های بالا منفی است. با وجود این، وی حساس ترین منصب (دبیر
شورای عالی امنیت ملی) را از میان هشت نفر برعهده دارد.
وی از نظر سنی کوچک ترین نامزد در میان هشت نامزد است. هنگام پیروزی
انقلاب اسلامی او 13 سال بیش نداشته. نه او و نه خانواده اش در شکل گیری
انقلاب اسلامی هیچ نقشی نداشته اند(مقایسه شود با رفسنجانی)
گرچه جانباز دوران جنگ است اما، در جنگ هیچ سابقه فرماندهی
نداشته.(مقایسه شود با هاشمی که جانشین فرمانده کل قوا بود)
گرچه فارغ التحصیل دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است، اما درک
او از سیاست در 14 قرن قبل با نوشتن رساله دکترا و تدریس "دیپلماسی و
سیاست خارجی پیامبر اسلام" فسیل شده است. (معروف است که نامه های بی پاسخ
احمدی نژاد به تنی چند از رهبران جهان برگرفته از رساله دکترای جلیلی است)
دیپلمات ارشد مذاکرات هسته ای، در 16 سال خدمت در وزارت خارجه حتی "یک
روز" در یکی از سفارتخانه های ایران ماموریت نرفته تا دیپلماسی را از
نزدیک تجربه کرده باشد. ضعف او در تکلم به زبان انگلیسی (که ابزار یک
دیپلمات است) چنان محرز است که همواره باید یک مترجم همراه او باشد.
بالاترین پست او در وزارت خارجه، ریاست اداره بازرسی (اداره ای برای
نظارت بر تخلفات) بود که خود نشان از آن دارد که وی هرگز کار دیپلماسی را، حتی در درون کشور تجربه نکرده است.
با آمدن دولت اصلاحات وی ناگزیر به اداره "بررسی های جاری بیت رهبری" رفت
که در آنجا نیز از کار دیپلماتیک فاصله گرفت ولی به مقام ولایت تقرب پیدا کرد.
با روی کار آمدن دولت "باندبازی" احمدی نژاد به ناگاه جلیلی به معاونت
اروپا و امریکای وزارت خارجه (یکی از معاونت های مهم) منصوب شد تا چشم
نظارتی احمدی نژاد بر منوچهر متکی (وزیرتحمیلی علی لاریجانی ) باشد.
با استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی، تنها به فاصله
چند ساعت سعید جلیلی بر صندلی حساس ترین نهاد تصمیم گیرنده در موضوعات
امنیتی تکیه زد و شماری از همطرازان فکری خود را ـ از جمله علی باقری
(هم قد و اندازه جلیلی) ـ به شورای عالی امنیت ملی برد تا در مذاکرات
مهمی مثل گفتگوهای 1+5 در پرونده هسته ای، فقط بداند که باید بگویند "نه".
در حالی که مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران، نماینده تام الاختیار رهبر
و رییس جمهور در این مذاکرات است، به تشخیص خاویر سولانا ، جلیلی "توان
مذاکره" در مسائل هستهای را ندارد و تنها "حامل پیام" است چرا که به گفته سولانا رشته مذاکرات در دست او نیست.
سعید جلیلی؛ نامزدی با ظرفیت کوچک
تمام تئوری اقتصادی او آن است که به دنبال "حیات طیبه" است و فضای
یوتوپیایی ذهن او تا آنجاست که ایران را "فراتر از دمکراسی" می پندارد.
مدرس صاحب کرسی در "سیاست خارجه پیامبر" که نمی داند، پیامبر اسلام حاضر
به عقد قرارداد صلح با "یهود بین قریظه" شد، می گوید به دنبال "تنش
زدایی" نیست. او می گوید که: "من با این تنشزدایی مخالفم. اصل برای ما تهدید زدایی است نه تنش زدایی."
جالب اینکه او در نقض استراتژی تهدیدزدایی خود می گوید: "ما درصدد
خشکاندن ریشههای رژیم صهیونیستی، نظام سرمایهداری و نظام کمونیستی
هستیم و میخواهیم که نظام اسلامی را ترویج کنیم... ما این حقیقت را در
سیاست خارجی خود بارها اعلام کردهایم که در صدد "گسترش نفوذ اسلام" و
کاهش نفوذ سلطه در جهان هستیم...حال اگر آنها این نکته را تشکیل یک
امپراتوری بزرگ میدانند ما باکی نداریم و از آن استقبال میکنیم."
باید به علی مطهری و احمد توکلی حق داد که با دیدن حذف استوانه ای مثل
هاشمی رفسنجانی از حضور در انتخابات، نگران ظهور "احمدی نژادی دیگر"
باشند چرا که آنچه از احوال بی مایگی جلیلی دانستیم نشان می دهد وی "جاه طلبی است بزرگ با ظرفیت های کوچک".
.: Weblog Themes By Pichak :.