سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1-      برخی پیش‌شرط‌های بنیادی برای اداره مطلوب امور جامعه و تحقق پیشرفت و عدالت لازم است که احدی حق ندارد به بهانه اهداف خود این بنیان مشترک و ضروری را ویران نماید. یکی از مهمترین پیش‌شرطها، سرمایه اجتماعی است. هرآنچه با عنوان جایگاه «اعتماد و انسجام» می‌شناسیم در واقع بخشی از سرمایه اجتماعی ماست.

2-      یکی از شاخصهای سرمایه اجتماعی میزان مشارکت مدنی و سیاسی است و بر این اساس امید می‌رفت که با جهش مشارکت مردم در انتخابات 22 خرداد، کیفیت سرمایه اجتماعی ایرانیان بهبود یابد و به پشتوانه‌ای برای عملکرد ارکان نظام تبدیل شود، لکن فتنه‌هایی که پیش و پس از انتخابات رخ داد، موجب شد نه تنها این فرصت از کف برود بلکه موریانه‌ای به جان سرمایه اجتماعی ایرانیان بیفتد که مهار آن با هزینه‌ بسیار و زمان طولانی امکان‌پذیراست.

3-      امروز چه سخن رئیس‌جمهور منتخب درست باشد و چه سخن رقبای او، یا بخش وسیعی از تاریخ انقلاب اسلامی متهم به فساد و تبانی است و یا از سوی دیگر، دولت منتخب متهم به دروغ و فریب. شکاف‌های شدید بین گروه‌های سیاسی و حتی گروه‌های دانشجویی و برخی بزرگان حوزوی و همچنین واکنش‌های آشوب‌گرانه و تخریب‌گر در سطح شهرهای بزرگ و ابهاماتی که در مورد نتایج انتخابات دهان به دهان می‌گردد همه و همه موجب شده که برآیند محافل دوستی و کاری و خانوادگی بیش از هر مساله جناحی، ویرانی سرمایه اجتماعی کشور باشد.

4-      بی‌تدبیری‌های هر دو طرف نزاع موجب شد که گل حماسه ملت در کمتر از چندساعت پرپر شود و بازی برنده مردم به یک باخت عمومی تبدیل گردد. کدام دولت خواهد توانست در چنین جو فاقد اعتماد و عاری از اخلاق و دور از انسجام و همدلی دست به کارهای بزرگ بزند؟ کدام منفعت برای جناح‌های سیاسی است که ارزش دارد ستونهای مقبولیت نظام به لرزه درآید؟ با فضای جنگ قدرت و بی‌اعتمادی عمومی، چگونه می‌توان مردم را به مشارکتی مکرر و شگفت مانند 22 خرداد فراخواند؟ کدام نظام سیاسی با گوشه‌ای از این مشارکت مسئولانه چنین دور از تدبیر و عقلانیت برخورد می‌کرد؟ از این پس با کدام عقبه و اجماع نخبگان سیاسی می‌توان در مقابل مکر بدخواهان خارجی ایستاد؟ آیا این واکنش‌های کودکانه پیش و پس از انتخابات نشانه‌ای از فاصله ما تا دوران بلوغ اندیشه‌ای و اجتماعی و دوری از ارزشهای تشیع راستین نیست؟ توسعه‌یافتگی و تمدن‌سازی چه تناسبی با رویه‌های جاری دارد؟

5-      می‌توان با تدابیر سریع از سوی مراجع بیرونی و تغییر رویه رسانه ملی، سازوکارهای شفاف و اعتمادسازی در پیش گرفت که آب رفته به جوی بازآید و خوره‌ای که به جان سرمایه اجتماعی افتاده، مهار گردد. این غائله پایان می‌یابد و تکیه جریانهای سیاسی بر مسند ریاست جمهوری نیز، آنچه برای آینده جمهوری اسلامی حیاتی است، آتش نزدن بر خرمن سرمایه اجتماعی کشور و عدم انحراف یا کندی در مسیر توسعه، عدالت و پیشرفت است.

برگرفته از سایت خبری الف




تاریخ : سه شنبه 88/3/26 | 3:40 عصر | نویسنده : مدیر وبلاگ | نظر