سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه1)   خبرگزاری مهر، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در روزهای گذشته بیانیه‌ای مشکوک  منتشر کرد که بلافاصله گمانه‌زنی‌های زیادی در‌باره صحت و سقم آن آغاز شد. این رسانه ادعا کرد که 7هزار و 456 حقوقدان خطاب به آیت‌ا... جنتی نامه‌ای نوشته‌اند تا شورای نگهبان بدون ملاحظه، افرادی با عنوان فتنه گران و منحرفان را رد صلاحیت کند. با وجود این خبرگزاری مهر در اقدامی معنادار از انتشار اسامی امضا‌کنندگان این بیانیه خودداری کرد. این نامه از یک سو دارای ایراداتی در ادبیات حقوقی به کار رفته در آن بوده و از سوی دیگر تعداد امضاکنندگان آن محل تردید جدی قرار دارد.
     گمانه‌زنی‌ها درباره دروغ‌پردازی خبرگزاری مهر با پیگیری‌های خبرنگار ایرنا به یقین تبدیل شد. هنگامی که خبرنگار ایرنا برای دریافت اسامی حقوقدانان به خبرگزاری مهر رفت و از آنان خواست تا اسامی حقوقدانان یادشده را در اختیارش بگذارند؛ با مقاومت مسئولان خبرگزاری مهر مواجه شد. مسئولان خبرگزاری مهر ضمن خودداری از انتشار اسامی امضاکنندگان، گفتند: با حفظ امانت و تعهدی که به افراد یادشده نامه داریم، اسامی را در اختیارتان نمی‌توانیم قرار دهیم! در ادامه خبرنگار ایرنا برای دریافت نام این 7 هزار حقوقدان اصرار می‌کند و یادآور می‌شود محافظه‌کاری خبرگزاری حامی قالیباف بی‌مورد است و یقینا حقوقدانانی که نامه را امضا کرده‌اند با الفبای حقوق آشنا هستند و آگاهانه اقدام به انتشار اسامی خود کرده‌اند. مسئولان خبرگزاری مهر پاسخ می‌دهند: اصرار نکنید، نمی‌توانیم. آنان خود خواسته‌اند نامشان محفوظ بماند!
    با ادامه اصرار خبرنگار ایرنا، مسئولان مهر برای پایان دادن به این دروغ انتخاباتی لیستی 100 نفره را به خبرنگار ایرنا نشان می‌دهند. مسئولان خبر مهر همچنین به خبرنگار ایرنا می‌گویند: فکر نمی‌کردیم خبرگزاری ایرنا تا این اندازه پیگیر نامه حقوقدانان شود!

 واکنش حقوقدانان واقعی!
اکبر ابوترابی عضو «کانون وکلای دادگستری مرکز»، درباره تعداد بالای امضاکنندگان یعنی هفت هزار و 456 نفر ادعا شده، اشاره کرد و گفت: به عنوان کسی که سال‌هاست کار وکالت انجام می‌دهم، این کمیت را معقول به صواب نمی‌دانم. مسعود ستاری یک عضو دیگر «کانون وکلای دادگستری مرکز» انتشار چنین نامه‌ای به نمایندگی از هفت هزار و 456 وکیل را مشکوک دانست و آن را رد کرد. محمود دادخواه‌تهرانی از اعضای «کانون وکلای دادگستری مرکز» در این باره ابراز کرد: من بعید می‌دانم این تعداد از وکلا چنین نامه‌ای را امضا کنند البته همیشه عده‌ای به جای همه تصمیم می‌گیرند و بیانیه صادر می‌کنند. عبدا... امیری منتشرکنندگان این نامه را «بچه» خطاب کرد.

 نگاه2) شبکه ایران / انتشار نامه ای منسوب به چند هزار نفر از حقوقدانان که در آن از شورای نگهبان درخواست رد صلاحیت هاشمی و مشایی شده بود، به عنوان اولین دروغ بزرگ رسانه ای توسط جریان قرق رسانه ای، همچنان مایه استهزای رسانه هایی همچون خبرگزاری های مهر و فارس و روزنامه کیهان نزد افکار عمومی است. دکتر عبدالرضا داوری، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی و مدیرمسئول روزنامه شهروند در باره شیوه متقلبانه ای که در این جعل بزرگ به کار گرفته شده، یادداشتی به شبکه ایران ارسال کرده است؛
خبرگزاری فارس در ساعت 12:53 روز 23 اردیبهشت 1392 نامه ای را خطاب به آیت الله جنتی ، دبیر محترم شورای نگهبان منتشر کرد که در آن تلویحا درخواست ردصلاحیت همزمان اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی ابراز شده بود. خبرگزاری فارس مدعی شده که این نامه به امضاء «7456» نفر از حقوقدانان ، وکلا ، مشاورین حقوقی، سردفتران و فارغ التحصیلان حقوق و فقه رسیده است.http://www#farsnews#com/printable#php?nn=13920223000625 

از آنجا که خبرگزاری فارس حتی نام یک نفر از امضاء کنندگان این نامه را منتشر نکرده است، نگارنده طی سطور آتی نشان خواهد داد که ادعای امضاء این نامه از سوی 7456 نفر ، ادعایی کاملا جعلی است:
الف: خبر ثبت نام آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی مربوط به ساعت 17:40 دقیقه روز 21 اردیبهشت 1392 است.(یعنی 43 ساعت و 13 دقیقه قبل از انتشار این نامه) اگر تهیه کنندگان این نامه تمام این مدت زمان 43 ساعته (که حدود 20 ساعت آن با شامگاه وزمان استراحت انسانها تلاقی دارد) را مشغول مذاکره با امضاکنندگان این نامه باشند و فرض کنیم که حداقل 10 درصد از افراد مورد رجوع -که حقوقدان بوده و معمولا خصلت محافظه کارتری نسبت به سایر اقشار جامعه دارند- حاضر به امضاء این نامه نشده اند (یعنی در این 43 ساعت حداقل به 8200 نفر رجوع شده اما 7456 نفر حاضر به امضا شده اند) مدعیان این نامه توانسته اند بی وقفه در طول 43 ساعتی که در اختیار داشته اند ، با 190 نفر در هر ساعت مذاکره نمایند یعنی در هر دقیقه بیش از 3 نفر مورد مذاکره قرار گرفته است (حتی در ساعات نیمه شب!)

حال اگر واقع بینانه تر نگاه کنیم مدعیان تهیه این نامه برای تنظیم و جمع آوری امضاهای مورد ادعا حداکثر 20 ساعت زمان مفید در اختیار داشته اند. از آنجا که انتشاردهندگان این نامه مدعی هستند که 5 گروه حقوقدان، وکیل، سردفتر و فارغ التحصیلان فقه و حقوق این نامه را امضا کرده اند و اگر فرض کنیم در هریک از این گروههای 5 گانه ، 3 نفر مامور جمع آوری امضا شده باشند با احتساب زمان مفید 20 ساعته ، هر یک از ماموران جمع آوری امضا  توانسته است به نحو لاینقطع و هر  2 دقیقه یکبار با یکی از مخاطبان این نامه مذاکره کند، متن آن را به اطلاع وی برساند و موافقت مخاطب خود را جلب کند که به نظر می رسد این فرایند از توان انسانهای معمولی خارج باشد.  
ب: علاوه بر نکته الف، عدد «7456» که از سوی انتشار دهندگان این نامه به عنوان عدد امضا کنندگان این نامه ادعا شده است نیز کاملا جعلی و دست ساز به نظر می رسد.از آنجا که انسانها در جعل ارقام ناشیانه رفتار می کنند، رقم های تقلبی یا ساختگی همیشه متفاوت و خاص هستند.

در تحقیقات روانشناسی رفتاری ثابت شده که هر گاه از کسی بخواهیم که ارقامی را به طور نامنظم خلق کند، همیشه از برخی اعداد بیشتر از اعداد دیگر استفاده خواهد کرد.(مانند اعداد 4، 5 و 6) از طرف دیگر روانشناسان دریافته اند که انسان ها در خلق ارقامی که حاصل کنار هم گذاشتن دو عدد متناوب نباشد، مثل 92 و یا 17 بسیار ضعیف‌اند و بیشتر اعدادی را تکرار می کنند که دو رقم آن اعداد متناوب هستند مثل 23 ، 45 و یا 67.( http://www#washingtonpost#com/wp-dyn/content/article/2009/06/20/AR2009062000004#html)

قرار گرفتن اعداد 4 ، 5 و 6 در سه رقم آخر 7456 و نیز قرار گرفتن عدد 7 در ابتدای عدد 7456 که عدد بلافصل 6 در انتهای عدد 7456 است به وضوح نشان می دهد که هم بر اساس قاعده روانشناسی در عدسازی متقلبانه و هم بر اساس قاعده بنفورد (http://en.wikipedia.org/wiki/Benford"s_law)، عدد 7456 به عنوان عدد امضاکنندگان این نامه کاملا ناشیانه و تنها با هدف بزرگنمایی در اعمال فشار بر شورای محترم نگهبان جعل شده است.
تنها مسیری که فراروی انتشاردهندگان عدد 7456 حقوقدان قرار دارد آن است که اسامی افراد مورد ادعای خود را با شماره عضویت در کانون وکلا یا سردفتران و یا با هر شناسه قابل استناد دیگر منتشر نمایند که در غیر این صورت جعلی بودن ادعایشان حتمی است.

 




تاریخ : پنج شنبه 92/2/26 | 1:37 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر