قسمت دوم
·
نقد و بررسی روایت
ایراد یکم
منبع اولیه و اصلی این روایت ، کتاب مونس الحزین منسوب به شیخ صدوق است. صاحب کتاب خلاصة البلدان ، در قرن دوازدهم هجری حدیث امیرمؤمنان (درباره مسجد جمکران) را از کتاب مونس الحزین شیخ صدوق متوفای 381هجری نقل کرده است! درحالی که از زمان شیخ صدوق تا قرن دوازده هجری ، هیچ کس از وجود چنین حدیثی خبر نداشته و آن را در کتاب خود نقل نکرده است. و از همه مهمتر این که منبع اصلی این حدیث (یعنی کتاب مونس الحزین) اصلاً وجود خارجی نداشته و ندارد.
کتاب « مونس الحزین فی معرفة الحق والیقین » که در داستان بنای مسجد جمکران هم نام آن برده می شود و منبع اصلی این روایت و روایت حسن بن مثله جمکرانی است ، بی تردید از ابن بابویه (شیخ صدوق) نیست. دلیل آن هم روشن است چون این کتاب وجود خارجی ندارد و در هیچ منبع معتبری از آن نام برده نشده و نخستین بار نام این کتاب در کتابهای مرحوم محدث نوری و به مناسبت داستان جمکران شهرت پیدا کرده است. و خود محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل جلد سوم صفحه 448 با صراحت میگوید: من در فهرست کتاب های ابن بابویه ( شیخ صدوق ) کتابی به نام مونس الحزین نیافتم!
{خب مرد مؤمن! پس چرا از کتابی که وجود خارجی ندارد بنای یک باور غلط را در اذهان مؤمنان میگذاری؟ آن وقت در کتاب لؤلؤ و مرجان در باب پرهیز منبریها و سخنرانان از دروغ و ... داد سخن میدهی. حقا که حضرت امام خوب گفته بود که صاحب کتاب مستدرک الوسائل اشتیاق عجیبی نسبت به جمع آوری احادیث و حکایات ضعیف و عجیب و غریب دارد.(أنوارالهدایة243:1-245)}
نجاشی و یا شیخ طوسی که فهرست بلندی از آثار شیخ صدوق را در اختیار داشته اند ، هرگز در ردیف کتابهای او از کتابی به نام کتاب « مونس الحزین » نام نبرده اند. دست کم در طول سده های بعدی باید کسانی مانند ابن شهر آشوب و یا ابن طاووس و امثال آنان نامی از این کتاب برده باشند که نام نبرده اند. بنابراین ، با چنین منبع موهومی ، برای این روایت و روایت حسن بن مثله جمکرانی ، هیچ اعتباری باقی نمی ماند.
ایراد دوم
حدیث مرسله است
بر فرض که بپذیریم شیخ صدوق چنین کتابی داشته و چنین روایتی در آن موجود باشد ، اما با توجه به این که سند روایت از زمان شیخ صدوق تا زمان امام علی (ع) ذکر نشده ، این حدیث ، مرسله محسوب شده و حدیث مرسل و بدون سند از نظر فقها و محدثین ، از اعتبار ساقط است و ارزشی ندارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.