قسمت دوم
پس از ذکر این مقدمه نسبتاً طولانی ، باز میگردیم به سؤال مطروحه که یکی از همان مسائلی است که از قضا نه جزو اصول اعتقادی محسوب می شود و نه جزو احکام و مناسک شرعی. اما آن چنان با باورهای مردم ما و شیعیان عجین شده است که حتی فقیه بزرگواری مانند آیت الله مکارم شیرازی که علی القاعده باید نماد عقلانیت و پیشگام در مبارزه با خرافه و جهل و جعل باشند ؛ چنان که این گونه می نمایند و می نمایانند! ، درس خارج خود را در روز پنجم صفر به بهانه روز شهادت حضرت رقیه تعطیل می کنند. به ایشان و امثال ایشان باید یادآوری کرد که یک بار دیگر نامه مرحوم علی حجتی کرمانی را که خطاب به ایشان در نقد عوام گرائی مراجع و نیز سیستم غلط مرجعیت کنونی و بیوتات مراجع معظم به نگارش در آمده است ، مطالعه بفرمایند تا بلکه به هوش آیند که این عوامند که باید دنباله روی کنند نه این که خواص و سردمداران و پرچمداران دین نبی بنا بر مصالح موهوم از باورهای نوعاً غلط عوام پیروی نمایند.
و اما به صورت اجمال و با نگاهی تاریخی ، به بررسی این مسأله می پردازیم.
در ابتدا این نکته اساسی را یادآور میشوم که در بررسی وقایع تاریخی آنچه که اهمیت دارد و بر وثاقت مطلب می افزاید و در حکم مهر تأیید است ، گزارش آن واقعه در متون تاریخی که به آن واقعه نزدیکتر هستند ، می باشد. معقول و قابل تصور و پذیرش نیست که واقعه ای مثلاً در متون قرون اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم و ششم مذکور نباشد اما به یکباره در یکی از منابع تاریخی دست چندم قرن هفتم آورده شود و همان مستند و منبع سایر مآخذ در سالها و قرون بعد واقع شود.
لذا بر همین اساس و با همین رویکرد ، این سؤالات مطرح است که آیا امام حسین(ع) اساساً فرزند دختری به نام رقیه داشته است؟ و یا فرزندی با این مشخصات که مثلاً لقبش رقیه باشد؟ و آیا آن حضرت در جریان وداع با اهل بیت خود نامی از رقیه برده است؟ و آیا مراد ، خواهرشان(همسر مسلم بن عقیل که با عمر بن علی که از قضا ایشان هم در حادثه کربلا به شهادت رسید ، دوقلو بوده و در کربلا نیز حضور داشت) بوده است یا دخترشان؟ و مهمتر از همه ، آیا اساساً داستان خرابه شام واقعیت خارجی دارد یا خیر؟
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات ، ابتدا نگاهی اجمالی داریم به کتبی که موضوع این قبیل مسائل و مطالب هستند و علی القاعده باید بدان پرداخته باشند. و در ذکر نام کتب ، ترتیب زمانی را لحاظ میکنیم تا پیگیری آسانتر باشد و برای آن که مکشوف باشد که این داستانِ به خصوص از چه زمانی و در چه کتبی ابتداءً آمده است ، ابتدا نام کتب متقدم را می آوریم (که نامی و اثری از فرزندی به نام رقیه و داستانی با عنوان خرابه شام و شهادت جانسوز حضرت رقیه در آنها نیست.) و سپس کتابهائی که مربوط به قرون متأخّر و معاصر است. و آن گاه به بررسی برخی مسائل مطروحه پیرامون این داستان میپردازیم.
الف – کتب و منابعی که فاقد داستان رقیه و خرابه شام هستند:
1-نسب قریش تألیف مصعب الزبیری(156 – 236ه)
2-طبقات الکبیر تألیف ابن سعد تفتازانی(168 – 230ه)
3-تاریخ خلیفه تألیف خلیفه بن خیاط(م240ه)
4-الإمامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری(213 – 276ه)
5-أخبار الطوّال تألیف أبی حنیفه دینوری(م282ه)
6-تاریخ یعقوبی تألیف إبن واضح یعقوبی(م278 یا 292ه)
7-أنساب الأشراف تألیف بلاذری(م279 یا 302ه)
8-تاریخ الرسل و الملوک تألیف محمد بن جریر طبری(224 – 310ه)
9-الفتوح تألیف إبن أعثم کوفی(م314ه)
10-مُرُوج الذهب و معادن الجوهر و نیز التنبیه و الأشراف تألیف حسین بن علی مسعودی(280 – 345ه)
11-تاریخنامه طبری تألیف بلعمی(م352ه)
12-مَقاتل الطالبیّین تألیف أبوالفرج اصفهانی(م356ه)
13-تجارب الاُمم و تعاقُب الهِمَم تألیف أبوعلی مِسکوَیه(320 – 421ه)
14-الأمالی و نیز الخِصال تألیف شیخ صدوق محمد بن علی(م381ه)
15-الإرشاد تألیف شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان(336 – 413ه)
16-المُجدی فی أنساب الطالبیّین تألیف علی بن محمد علوی(زنده تا 425ه)
17-جَمهُرةُ أنساب العرب تألیف إبن حَزم(م456ه)
18-روضة الواعظین تألیف إبن فِتال نیشابوری(م508ه)
19-إعلام الوَرَی بأعلام الهدی تألیف شیخ طبرسی(م548ه)
20-تاریخ مدینة دِمَشق تألیف إبن عساکر(م571ه)
21-مناقب آل أبی طالب تألیف إبن شهر آشوب(م588ه)
22- الفتوح(ترجمه) تألیف محمد بن أحمد مستوفی هِرَوی(م596ه)
23-المُنتَظَم فی تاریخ الملوک و الاُمَم تألیف إبن جوزی(م597ه)
24-الکامل فی التاریخ تألیف إبن أثیر(م630ه)
25-مُثیر الأحزان تألیف إبن نُما حِلّی(م645ه)
26-تذکرة الخواصّ تألیف سِبط بن جَوزی(582 – 654ه)
27-اللُهوف علی قَتلَی الطُفوف تألیف سید بن طاووس(589 – 664ه)
28-کشف الغُمّة تألیف محقق إربِلی(م693ه)
29-الفخری تألیف إبن طقطقا(660- 709ه)
30-البدایة و النهایة تألیف إبن کثیر(701 – 774ه)
31-تاریخ إبن خلدون تألیف عبدالرحمان إبن خلدون(732 – 808ه)
32-بِحارالأنوار تألیف محمدباقر مجلسی(1037 – 1111ه)
چنان که ملاحظه میشود أعلام شیعه که دستی بر مقتل و تاریخ داشته اند(یعقوبی ، مسعودی ، شیخ صدوق ، شیخ مفید ، شیخ طبرسی ، ابن شهر آشوب ، سید بن طاووس و حتی مجلسی) ، هیچیک اشاره ای به این داستان نکرده اند.
.: Weblog Themes By Pichak :.