سنت شب یلدا، و دولت نهم و دهم
گرامی داشت شب یلدا (یا چله؛ شب اول زمستان) متعلق به عصر قبل از زرتشت است؛ زمانی که میترائیسم (مهرپرستی) در فلات ایران رایج بود و در شب اول دی - شب چله - که طولانی ترین شب سال است، همگی جشن می گرفتند و سعی می کردند تا صبح بیدار باشند، برای رؤیت طلوع و ظهور خورشید. مهر پرستان معتقد بودند؛ مهر قبل از خورشید ظهور میکند و با مبارزه علیه دروغ و بی عدالتی، مقدمه ی ظهور خورشید می شود.
واژه ی یلدا از زبان آرامی اخذ شده و به معنای؛ تولد، ظهور و قیام است. در ادبیات عرفانی چه گرایش شافعی؛ از قرون دهم تا چهاردهم هجری، و چه گرایش شیعی، تاثیر فراوانی از مفاهیم مهر؛ همانند: چله نشینی، خورآباد (خرابات)، سیمرغ، هفت آسمان، می، آب حیات، راز ورزی و مغان، پیر دیر، سروش، کوه قاف و البرز دریافت نموده است.
برخی هم ظهور مهر و خورشید را با ظهور امام زمان (عج) مساوی فرض کرده اند. اما بیشتر مفهوم مینوی - اشراقی که محبت و فیض الهی است مورد استفاده قرار گرفته است.
اما جالبتر اینجاست که واژه های مهر و خورشید و مفاهیم اصیل این اندیشه ی ایرانی، در دولت اصولگرا و معجزه ی قرن بیستم و... نهم و دهم به خوبی دیده میشود: مهرورزی، مسکن مهر، صندوق مهر امام رضا (ع)، مهر بسیجیان؛ پیمان گرفتن از یاران، ستاد یاران خورشید، نشریه آفتاب حسن، روزنامه خورشید، دوستی شدید با هم پیمانان و دشمنی شدید با پیمان شکنان و اخراج آنان از جمع خویش، رنگ قرمز، شعار گسترش عدالت، دستگیری از محنت کشیدگان و بی خانمان ها؛ سرکشی مرتب به جای جای ایران زمین، کم خوابیدن و همیشه بیدار بودن و...
اما؛ آیا می توان بین مهرپرستی به مانند یک اندیشه کهن ایرانی و رخدادهای دولت نهم و دهم رابطه برقرار کرد؟ اگر واژه مکتب ایرانی به کار برده نمی شد، و اگر (سال پیش) سایت خبرگزاری میراث فرهنگی، «مهر» را پیامبر معرفی نمی کرد، و اگر پیمان کتبی از وزرا اخذ نمی شد و یا رنگ انتخاباتی سال 84 قرمز نبود، می شد تردید یا نگاه انتقادی این نوشتار را کمی به سخره گرفت. (خبرگزاری میراث فرهنگی نوشته بود؛ مهر در 200 سال قبل از میلاد در ایران زاده شد و پیامبر ایرانیان بود. البته سندیتی بر این ادعا نیست. مهر یک اسطوره است.) همچنان که برخی از شعرای عارف؛ همچون: حافظ، عطار، جامی و مولوی از نمادها و فرهنگ مهرپرستی در تعمیق فرهنگ و معانی عرفان اسلامی بهره جستند.
به کتاب اَوستا، سروده ی مهرشیت، کرده ی یکم، فراز چهار، نگاه کنید؛ آمده است:
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم که سرزمین های ایرانی را خانمان خوش و سرشار از سازش و آرامش می بخشد. (اوستا، جلیل دوستخواه، ص 353-388) یعنی: مهرِ ایزد که مالک و مسئول ایرانیان است، برای همکیشان، مسکن و خانمان و همراه با گسترش دوستی بین آنان، تامین می کند.
فراز پنجم میگوید: بشود که او مارا یاری آید / بشود که او مارا دستگیری کند / بشود که او مارا گشایش دهد.
کرده ی دوم: زبان آور هزار گوش ده هزار چشم برزمند بلند بالایی که بر فراز برجی پهن ایستاده است. نگاهبانان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد.
کرده ی نهم، فراز 36: آنکه جنگ را برانگیزد / آنکه جنگ را استواری بخشد / آنکه در جنگ پایدار بماند و اده های دشمن را از هم بدرد. / رنگ پیروان مهر قرمز ارغوانی است که نشانه عشق و چابکی است.
ایزدمهر بنا به سروده های اوستا بیش از هر چیز به عدالت گرایش دارد. ولی در اروپا بیشتر نماد رمز و راز است که بعدها فراماسونرها از ترتیبات هفت گانه آیین مهر بهره جستند. ایزدمهر از مسئولان و فرشتگان و ایرانیان پیمان می گیرد؛ هرکس بر پیمان استوار بود، مورد رحمت است و هرکس پیمان شکنی کند، عقوبت سخت می بیند. او صفت خدایی همیشه بیدار را دارد، هرگز نمی خوابد. چشم باز دارد تا عدالت را اجرا کند. (تاریخ اساطیری ایران، ص 20) در غارها و در برخی نقاشی ها نمادی از ایزدمهر وجود دارد که با دشنه ای تیز، گاوی چاق و چله را قربانی می کند و زندگی و رستنی ها و فراوانی نعمت گسترش می یابد.
از نظر آقایان؛ این گاو نمی تواند همین هیولای اقتصادی و... باشد!؟
ایزد مهر چابک و تیزرو است و سراسر ایران زمین را در می نوردد و هر دشمنی و کژی و دروغ و بی عدالتی را با ضربه مهیب پاسخ می دهد. (دوش گیمن، دین ایرانیان، ص 315)
آیین مهرپرستی تا پایان قرن یازدهم هجری قمری کمابیش در فرهنگ و شعر و معماری و روابط اجتماعی فلات ایران زنده بود؛ کم کم به فراموشی سپرده شد و جز چند فرقه ی صوفیه و چند خرابه و مهرابه اثری از آن در ایران نیست.
ارسالی دوستان
.: Weblog Themes By Pichak :.