سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حمد خدای، ای حمید / خوش آمدی ای حبیب!

دیر آمدی ای طبیب، اما؛

فاتحه ای چو آمدی بر سر خستگی بخوان / لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان.

می دانم!

مست شدی عاقبت، آمدی اندر میان / مست ز خود می‌شوی، کیست دگر در جهان

عاقبت امر رست مرغ فلک از قفس / عاقبت امر جست تیر مراد از کمان

چند زنیم ای کریم طبل تو زیر گلیم / چند کنیم ای ندیم مستی خود را نهان

ولی؛

ای غنچه، گلگون آمدی، وز خویش بیرون آمدی / با ما بگو چون آمدی، تا ما ز خود خیزان کنیم

با این حال؛

در دل شب آمدی نیک عجب آمدی / چون بر ما آمدی نیست رهایی کنون

پس؛

برخیز که گل، شکوفه نو کرد / دلها، به نشاط می، گرو کرد

وقت چمنست و بوستان هم / ما منتظریم و دوستان هم

امروز اگر دمی چو یاران / باشی به مراد دوستداران

گل‌گشت چمن کنیم چون باد / باشیم، به روی یکدگر شاد.

انشاءالله شاهد استمرار این نوشته ها باشیم.




تاریخ : یکشنبه 91/1/6 | 10:10 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر