نیمچه نگاهی به گروه فرقان
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار
«وقتی که گودرزی آمد که طلبه بشود چون خیلی چهره زشتی داشت و دیدم نورانیت ندارد، گفتم: تو به درد طلبگی نمی خوری. طلبه باید چهره ای جذاب داشته باشد.» بر گرفته از خاطرات یکی از بزرگان!
گروه فرقان به رهبری طلبه ای به نام اکبر گودرزی پیش از پیروزی انقلاب شکل گرفت. گروهی که مخالف صریح روحانیت بود، به ویژه پس از پیروزی انقلاب در ضدیت شدید با روحانیون انقلابی برآمد و تا مرز حذف فیزیکی هم پیش رفت و اقدام به ترور شخصیت های مؤثر انقلاب نمود.
گودرزی اهل یکی از روستاهای لرستان، متولد 1338 یا 1335، پدرش کشاورز بود. وی سال 51 یا 52 عازم خوانسار شد و مدتی در حوزه علمیه آنجا تحصیل کرد. سپس یک سال در قم ماند و پس از آن به تهران آمد و می خواست طلبه ی مدرسه... ولی مدیریت آن، آیت الله... حاضر به پذیرش او نمی شود. ودر بیان علت، همان جمله بالا را بازگو می کند.
واقعاً دین و مذهب ما هم همین نظر را دارد؟ اگر اینگونه بود، بلال حبشی که مؤذن خاص پیامبر نمی شد! آیا وجدان و عقل بشری این نگاه را قبول دارد؟ آقایان که ادعایشان گوش فلک را پر کرده و هیچکس را به جز خود به حساب نمی آورند، می دانند که در همان غرب (به ادعای آقایان غرب وحشی و کافرستان) خیلی از سیاهان بالاترین پست و مقام و ارزش را دارا هستند و در بهترین دانشگاه ها تحصیل می کنند؟ و...
بگذریم! پس از سی سال قصدمان دفاع و حمایت از افکار و اعمال و عقاید خلاف و اشتباه گروه فرقان و رهبران معدومشان نیست. بلکه حرف سر نحوه ی برخورد و دیدگاه های غلط و ظاهر بینی موجود است که متأسفانه هنوز هم وجود دارد و بر اساس ظاهر و صورت افراد و اشخاص قضاوت می شود. یکی از دلایل این همه مشکلات سیاسی و اجتماعی و... در کشور همن ظاهر بینی هاست!
یکی از مبارزان پیش از انقلاب ضمن بیان خاطرات خود: «معتقد است یکی از دلایل کشیده شدن گودرزی به این راه، با اینکه آدم باهوش و زیرکی بود، این بوده که این نوع برخوردها موجب سرخوردگی و حالت نفرت او می گردد. وی نقل می کند: گودرزی زندگی فقیرانه و محرومی را داشته و از این بابت عقده ای بود. در جوانی تلاش می کند به حوزه های علوم دینی راه یابد. قم او را نپذیرفت. اما توانست در حوزه مسجد جامع تهران درس بخواند. طولی نکشید که از آنجا نیز بیرونش کردند. سپس به مدرسه شیخ عبدالحسین رفت، بعداز مدتی از آنجا نیز بیرونش می کنند. بعد، از مسجد قبا سر درآورد، آقای... هم از آنجا بیرونش کرد. [آیت الله ... هم با بیان جمله بالا او را ترد می کند] این برخوردها نوعی سرخوردگی و حالت نفرت در او به وجود آورد و برای بیرون رفتن از این سرخوردگی، تشکیلات فرقان را راه اندازی نمود و...»
سعدی علیه الرحمه پاسخ خوبی می دهد: «نه هر که به صورت نکوست، سیرت زیبا در اوست. کار، اندرون دارد، نه پوست.»
از وبلاگ «کنج درون»
.: Weblog Themes By Pichak :.