سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قبله

 

باغ شیخ عمری

در این چند روزی که توفیق حضور در مدینةالنبی را داشته ام، همواره در پی فرصتی بودم تا از مجموعه باغ و مزرعه شیخ عمری در قسمت شیعه نشین شهر، بازدید کنم. سرانجام این توفیق در شب نیمه شعبان به دست آمد. شیعیان مدینه برای ساخت مسجد یا حسینیه به شدت تحت فشار هستند و چندان اجازه نمی یابند که مسجد مستقلی داشته باشند. جالب بود که وقتی در قالب یک گروه پنج نفری کنار خیابان ایستاده بودیم تا وسیله ای برای رفتن پیدا کنیم، تا سه مرتبه خودروهایی که برای ما توقف می کردند، وقتی از مقصد ما آگاه می شدند از این امر امتناع می کردند. حتی یکی از آنها با چهره ای حق به جانب، و خیلی محترمانه به ما گفت: "دوست ندارم به شما نه بگویم اما چه کنم که این کار از نظر من حرام است". و شیخ عمری (و در واقع شیعیان) را کافر می دانستند. بالاخره در آن هوای گرم با یک وانت به سمت مزرعه شیخ عمری حرکت کردیم.

مرحوم شیخ عمری، که رهبر شیعیان عربستان و پدر معنوی ایشان به حساب می آمد و سال گذشته در سن بالای یکصد سال درگذشت، از شاگردان علامه نائینی و آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی در نجف اشرف بود. او پس از بازگشت به مدینه، سرپرستی شیعیان عربستان را به عهده گرفت، و مزرعه بزرگی که اکنون جزء معدود نخلستان های باقیمانده در شهر مدینه می باشد را خریداری نموده و آن را وقف امام حسن مجتبی (علیه  السلام) نمود. او با احداث ساختمانی در میانه این باغ خرما، محلی غیررسمی برای تجمع شیعیان مدینه ایجاد کرد.

گفته می شود که او 45 سال از عمر خود را در زندان های آل سعود به سر برده، و یک بار به اعدام محکوم شد، که با توسل به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، پس از چند ثانیه و در حضور جمعیتی فراوان، طناب دار پاره می شود و او از مرگ نجات پیدا می کند.

آن باغ بزرگ و باصفا، در شب نیمه شعبان و به مناسبت جشن میلاد امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) مملو از دوست داران اهل بیت (علیهم السلام) بود. در بخش هایی از باغ، محل هایی برای فروش خرما تسبیح و ... در نظر گرفته شده است، و البته زایران شیعه نیز ترجیح می دادند سوغاتی های خود را از آن جا بخرند تا نفع آن به شیعیان برسد. ساختمان مرکزی در دو طبقه پر از شیعیانی بود که به  اقامه نماز مغرب ایستاده بودند. بعد از چند روز، ما توانستیم آزادانه بر مهر سجده کنیم و البته در این زمینه شوخی های بامزه ای هم بین دوستان طلبه رد و بدل می شد. بسیاری از حاضران را اعضای کاروان های ایرانی تشکیل می دهد. شیخ کاظم فرزند مرحوم شیخ عمری را نیز که دانش آموخته حوزه علمیه قم است در آنجا ملاقات کردیم. بعضی از دوستان با ایشان عکس یادگاری هم گرفتند. من هم که عهد کرده بودم در این سفر هیچ عکسی نگیرم.




تاریخ : پنج شنبه 90/7/14 | 6:53 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر