افسردگی (Depression)یا رنج پنهان تغییرات روحی که طی آن فرداحساس ضعف،نا امیدی ودلتنگی نموده و تقریبا از هیچ یک از فعالیتها وتفریحات سالم پیرامون خود احساس لذت نمی نماید. علائم افسردگی : 1-کاهش دراشتها و وزن(بدون علل جسمی یا رژیم درمانی)که گاهی افزایش اشتها و وزن را نیزداریم. 2-کاهش خواب یابد خوابی که گاهی باپرخوابی نیزهمراه است. 3-کندی درتفکر،تکلم وحرکت که بعضی مواقع کاهش قدرت تمرکز و اختلال حافظه را درپی دارد. 4-عدم انگیزه و لذت درفعالیتها و تفریحات روزمره. 5-کاهش میل جنسی. 6-احساس از دست دادن نیرو و توان و خستگی مزمن. 7-احساس بی ارزشی،پوچی وگناه شدید و از دست دادن اعتمادبه نفس وگریه های مکرر بدون دلیل واضح. 8-وجود دائمی دردهای پراکنده و مزمن که علت اولیه ی جسمی برای آنها نمی توان یافت. 9-بد بینی و شکایت دائمی از زمین و زمان. 10-افکار مکررخودکشی، که درمواقع شدید به اقدام های موفق یا نا موفق می انجامد. 11-عدم تمایل به فعالیت های اجتماعی و مسئولیت های زندگی و علاقه به انزوا وگریزازجمع. وجودحداقل چهارعلامت ازعلائم ذکرشده برای یک دوره دو تا سه هفته ای (هرروز)برای تشخیص بیماری ضروری است. افسردگی معمولا با اضطراب و دلشوره وگاهی نشانه های شخصیت وسواسی بروز می کند.میزان افسردگی در خانم ها5/1تا2برابرآقایان بوده ودر طول عمر ممکن است بارها تکرار شود. 15-10درصدافراد افسرده وارد فاز شیدایی (مانیک)می شوند که به آنها دوقطبی(Bipolar disorders)می گویند. دراین فاز فرد دچار پرحرفی ، احساس قدرت وانرژی فوق العاده ،خودبزرگ بینی همراه با ولخرجی و افزایش طغیان گونه میل جنسی و نیز اعتماد به نفس بالا می شود. (ممکن است این حالت ماهیت هذیانی داشته باشد.) انواع افسردگی: 1-افسردگی نوع خفیف( Minor depression):این نوع افسردگی در جوامع شایع است ومعمولا افراد پیگیر درمان نیستند .لذا مدتها با این بیماری دست وپنجه نرم می کنند که طی آن زندگی وروابط آن ها تحت تاثیر این مساله قرار گرفته و گاهی با اظهار بیماری های متعدد جسمی تحت درمان های گوناگون قرار می گیرند. 2-افسردگی عمده یاشدید( Major depression):علائم با سر و صدا بروز کرده وگاهی فرد را دچار اختلال شخصیت واضح می کند.با توجه به حساسیت ونگرانی اطرافیان، زودتر برای درمان مراجعه می نمایند. درمان این نوع افسردگی جزء موارد اورژانس روانپزشکی بوده وگاهی به سرعت نیاز به بستری شدن دارند.تاخیر در درمان، عواقب خطرناکی را برای بیمار و اطرافیان او به همراه خواهد داشت. علل افسردگی متعدد بوده ویک علت را به تنهایی نمی توان مطرح ساخت. ژنتیک وعوامل محیطی هر دو در بروز افسردگی موثر هستند.بیماری های جسمی طولانی وتغییرات هورمونی ، کاهش طول روز ،شکل تربیت افراد، وجود فشارهای روانی واجتماعی به خصوص درسن کودکی و نوجوانی ،ناهنجاری های اجتماعی ،آستانه ی پایین تحریک افراد ،ضعف اعتقادات مذهبی ، نگرش مادی به جهان و پوچ گرایی، دربروز و طول دوره ی بیماری وعدم موفقیت درمان موثر خواهد بود. افسردگی نشانه ی ضعف شخصیت ، مشکل اخلاقی یا بی عرضگی یک فرد نیست.بلکه یک بیماری اعصاب و روان بوده که طی آن ترشحات هورمون های عصبی (نوروترانسمیترها) تعادل خود را از دست می دهند .همان طور که یک سرماخوردگی جسم مارا دچار ضعف وسستی ودرد می کند،افسردگی نیز اعصاب ما را آزرده می نماید. در درمان این بیماری علاوه بر مشاوره ی روان شناسی ودرمان روان پزشکی ،همکاری اطرافیان بیمار در تغییر شیوه ی زندگی و مراقبت مناسب بسیار موثر وشاید مهم ترین عامل دردرمان می باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.