... در روز هفده شهریور در میدان شهدا آن طوری که معمولا نقل میکنند و فیلم ها نشان میدهد زن ها بیشتر از مرد ها شهید دادند و این زن ها بودند که در میدان شهدا نشستند و مورد رگبار ظالمانه دشمن قرار گرفتند و چقدر زن در آنجا شهید شد!
... این فاجعه 17شهریور نقطه عطف عجیبی در این انقلاب اسلامی بود، یعنی جریانی بود که همان وقت گفته شد که فرماندار نظامی وقت تهران رفت پیش شاه بعد از این تیرباران عجیب مردم که بیش از هزار نفر به شهادت رسیدند و تا سه هزار شهید هم گفته اند و فکر میکردند که دیگر انقلاب را خواباندند همانطور که در 15خرداد مشاهده کردید در 15خرداد زنان نقش زیادی نداشتند بعد از 15خرداد یک نوع حالت وحشت و عقب نشینی ولو برای مدت موقت در مردم پیدا شد فاجعه خونین 15خرداد پانزده سال این انقلاب را عقب انداخت بعد از فاجعه 17شهریور که از نظر کشتار از فاجعه 15خرداد مهمتر بود گفتند که فرماندار نظامی وقت رفت پیش شاه و گفت قربان ! تا بیست و پنج سال دیگر خیالتان راحت باشد ولی از فردایش دو مرتبه قضیه شروع شد اگر زن ها شرکت نمی داشتند مطمئناً از فردایش هر زنی دست بچه خودش را میگرفت، دست شوهر خودش را میگرفت، می گفت دیگر نمی گذارم از خانه بروی بیرون، ولی از فردایش بیشتر تشویق و ترغیب کردند و ... حرکت موتور انقلاب را شدیدتر و تندتر کرد
در حدود هفده سال پیش شاید چند ماهی قبل از انقلاب پانزده خرداد، در آبادان می خواستند یک سینما بسازند... علمای خوزستان داد و فریاد کردند که حالا سینما میخواهید بسازید چرا کنار مسجد؟ ! آمدند قم و تهران و علما هم شروع کردند به اقدام کردن به انواع مختلف اقدام ها : تلگراف ها، اعتراض ها ، انتقاد ها یکی از روحانیون که مأمور شده بود برود با یکی از مقامات در این زمینه صحبت بکند که آقا آخر این چه مرضی است که شما دارید، خود او برای من نقل کرد که من به آن مقام گفتم آقا ! من فعلا راجع به سینما حرفی ندارم من نمی خواهم به شما بگویم سینما نداشته باشید چون گوش نمی کنید این کارهای شما از نظر خودتان حساب شده است چه منطقی در اینجا دارید؟ .. گفتم ممکن است منظورتان از اینکه سینما ها را اینقدر کمک میدهید و امکانات و تسهیلات برایشان فراهم میکنید این باشد که جوان ها بروند آنجا و در آن محیط خلوت تعلیماتی به آن ها بدهید و آن ها را سرگرم یکدیگر بکنید برای چه؟ منظورتان اینست که جوان ها اعم از پسر و دختر فیلشان یاد هندوستان سیاست نکند، سرشان گرم عیاشی و عشقبازی ها و معشوقه گیری ها و« بوی فرند» و «گرل فرند» و امثال این ها بشود و آنچنان سرگرم و بی حس این مسائل بشوند که دیگر به فکر سیاست نیفتند...
... مسئله آزادی زن را مطرح کردند آیا واقعا این ها میخواستند به زن ها آزادی بدهند؟ این ها که یک ذره به مردها حاضر نیستند آزادی بدهند، آیا میخواستند به زن ها آزادی بدهند؟ یا نه، دیدند جلوی آگاهی مرد و زن هیچکدام را نمی شود گرفت، بالاخره نمی شود ایران مدرسه نداشته باشد، باید داشته باشد تا کلاس شش هم بخوانند چشم هایشان باز میشود، دیپلمه شوند بیشتر چشم هایشان باز میشود ولی باید این عنصر را از نظر اخلاقی فاسد کرد که آگاهی نه تن ها به او نتیجه ندهد بلکه نتیجه معکوس بدهد آنوقت آمدند دبیرستان های مختلط تأسیس کردند برای چه؟ هدف چه بود؟ دانشگاه ها که وضع عجیبی داشت...
.... ولی در این بین ها جریان های دیگری رخ داد و آن اینکه با این فساد اخلاق
در میان پسران آگاه و دختران آگاه و بالخصوص در میان خانم ها مبارزه شد، مبارزه عجیب و شدیدی منطقی در میان آمد که خود منطق اسلام بود : ای خانم ! ای زن ! تحصیل بکن، درس بخوان ولی پوشش اسلامی را هم حفظ کن حجاب در اسلام زندانی شدن زن نیست...
... ای زن! تو باید پوشش داشته باشی و فلسفه پوششت هم اینست تو نباید خودآرایی بکنی شرکت زن در مجامع به معنی اختلاط با مرد نیست این همدوشی که این ها میگویند کلک و حقه است تو میتوانی عفاف و پاکی خودت را حفظ کنی، پوشش اسلامی خودت را حفظ بکنی، آگاهی خودت را هم به دست آوری شما دیدید که در طول این چند سال کم کم قشری به وجود آمد از خانم های تحصیلکرده بدون آنکه در دام فساد اخلاق گرفتار شوند یعنی قشری خانم به وجود آمد هم آگاه و هم پاک در پسرها هم همینطور، یعنی متقابل بود امکان ندارد پسر فاسد باشد و دختر درست پسرها و دخترهای ما آگاهی و پاکی را توأما به دست آوردند یک آدم آلوده کثیف شهوتران، چه پسر و چه دختر نمی تواند از او مجاهد به وجود بیاید مجاهد مخلوق آگاهی و پاکی هر دو است یک روح آگاه و پاک میتواند مبارز و مجاهد باشد..
پیغمبر اکرم در مسجد مدینه، زن ها را اجازه میداد میآمدند، مرد ها را هم اجازه میداد میآمدند زن ها را منع نکرد ولی یک دفعه فرمود ای کاش ما برای خانم ها در دیگری از مسجد باز بکنیم (دلش نمی خواست که زن ها و مرد ها از یک در داخل و خارج شوند به یکدیگر تنه میزنند، فساد از همین جا پیدا میشود) که بعد باب النساء را ساختند و الان هم در همان محل در مسجد مدینه دری هست به نام باب النساء که مخصوص زن ها است زن ها و مرد ها میآمدند در مسجد پیغمبر، پای وعظ پیغمبر مینشستند، وقتی که خارج میشدند چون کوچه های مدینه تنگ بود ازدحام جمعیت می شد، زن و مرد با یکدیگر مخلوط میشدند، مرد جوان بود، زن جوان بود، احیاناً به یکدیگر تنه میزدند فرمود بهتر اینست که زن ها از وسط حرکت کنند مرد ها از کنار یا شاید عکسش را فرمود پیغمبر اکرم خوش نداشت که این حرکت به صورت اختلاط باشد منطق صحیح همین است. بنابراین شرکت زن در فعالیت های اجتماعی ملازم اینست که در شرائطی که فتنه انگیز است مثل ازدحام ها [اختلاط نباشد و حریم رعایت شود] البته در غیر ازدحام اشکالی ندارد مثلاً در اتوبوس زن ها نشسته اند، مرد ها هم نشسته اند، ازدحام نباشد اشکالی ندارد...
کتاب «پیرامون جمهوری اسلامی» - علامه شهید مرتضی مطهری
.: Weblog Themes By Pichak :.