22 دی ماه، تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام خمینی
سیره سیاسی امام خمینی و برداشت های مختلف از آن (2)
با اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357 و پیش از خروج شاه از ایران، اندیشه طرح تشکلی به عنوان «شورای انقلاب» در میان روحانیون معتمد حضرت امام مطرح شد. این ایده در سفر شهید مطهری به پاریس، با امام در میان گذاشته شد که با موافقت ایشان، این شورا تشکیل گردید و اعضای آن انتخاب شدند. سپس حضرت امام طی پیامی، ضمن تشریح برنامه سیاسی چهار مرحله ای خود، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم اعلام نمودند. این پیام یکی از اسناد مهم انقلاب اسلامی است که مسیر انقلاب را تا پیروزی نهائی تعیین کرد و بیهوده بودن تلاش های بختیار را برای ایجاد نوعی تفاهم و همکاری با نیروهای انقلابی در مقام نخست وزیر منصوب شاه پیشاپیش نمایان می سازد. در این اعلامیه درباره دلایل تشکیل شورا و وظایف آن، وضعیت جاری کشور و وظایف و هوشیاری ملت، توصیه های مهمی شده است. اما قصد پرداختن به این پیام نیست، بلکه نکته ای در آن نهفته است که به نوعی در مسیر و سرنوشت انقلاب مؤثر بوده و موجب اختلافات نظری در بین معتقدین به انقلاب شده است.
حضرت امام در اول پیام (22 دی 57) می فرمایند: «به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی، مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد... موظف به انجام...»[1]
بیست روز بعد، پس از ورود به ایران در نخستین سخنرانی عمومی، در بهشت زهرا (12 بهمن 57) بیان می کنند: «... من دولت تعیین می کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد...»[2]
حدود یک ماه بعد(15 بهمن 57)، در حکم تشکیل دولت موقت به آقاى مهدى بازرگان نیز مجدداً مطلب 22 دی (پیام تشکیل شورای انقلاب ) را تکرار و تأکید می کنند: «... بنا به پیشنهاد شوراى انقلاب، بر حَسَب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراى اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طى اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است...»[3]
اگر دقت کنیم، در سه مورد بالا (پیام، سخنرانی و حکم)، به نوعی بر دو نکته اساسی و مهم تأکید شده است، نکاتی که بعدها محور مباحث اساسی و سیاسی کشور، یا به نوعی موجب اختلاف برداشت ها شده است. امام می فرماید: 1. به موجب حق شرعی 2. بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران نسبت به اینجانب. کلمه به کلمه این چند خط بار معانی سیاسی خاص خود را دارد و هر کلمه در سرنوشت انقلاب و نظام و ملت تأثیر داشته و دارد. شاید بتوان گفت برای هر کدام از کلمات بکار رفته که قطعاً آگاهانه و با هدف نوشته و بیان شده، بتوان حداقل یک مقاله علمی و تحلیلی نوشت. البته قصد ما این نیست، چراکه نه توانایی آن هست و نه فضای وبلاگ اجازه می دهد. تنها چند خط توضیح و بس، بقیه به عهده دوستان در حد توان!
و اما، نقطه سر خط! اصل مطلب چیست؟ به دنبال چی هستیم؟ مشکل و معضل چیه؟ مسئله چیست؟ به قول قدیمی ها، سر کی و چی را می خواهیم بتراشیم؟! هدف و محور مباحث و لُبِّ مطلب اینجاست که، از تأکیدات حضرت امام می توان؛ منشأ مشروعیت حکومت و نظام، نقش و جایگاه مردم در آن، مقبولیت و جایگاه ولایت فقیه و... را استنباط نمود. اگر عمری باقی باشد و مشکلات قبلی پیش نیاید و مصلحت ذبح نکند قلم و زبان و... را! در شماره های بعدی مباحث را پی می گیریم.
.: Weblog Themes By Pichak :.