با اینکه دأبم نیست حتماً به نقدها و کامنت ها پاسخ دهم، اما به خاطر نقد عریان و عیان - نه به صورت کامنت- و احساسی همراه با تهمت دوستانه آقای عباسی، لازم دیدم پاسخ مختصری ارائه کنم:

1. نمی دانم دوست عزیزمان، آقای عباسی از چی عصبانی و ناراحت بودند که خواستند با این نقد و حاشیه، خود را تخلیه کنند! از این نظر خوشحالم که زمینه فرح و انبساط خاطر دوستان را فراهم می کنم. شاید هم من اشتباه می کنم و ایشان را هنوز خوب نشناختم! والا این نوشته و نقد بیشتر احساسی و شعاری است تا علمی و عقلی و منطقی، به ویژه موارد نخست آن.

2. دوست گرامی! پیشنهاد می کنم مجدداً مطلب ما را بخوانید؛ بنده فقط گزارشی مستند از وضعیت جاری غار حرا دادم، سپس چند تا شبهه و اشکال مطرح نمودم که امری طبیعی است و برای خیلی از کسانی که از آن محل دیدن می کنند پیش می آید! حتی برای خود شما! در ضمن بنده ادعا نکردم مطالب قسمت دوم نوشته ام که بیشتر به آن اشکال گرفتید از خودم است، بلکه از کتاب مورد اشاره است. کتابی که نویسنده اش یکی از محققین و مورخین حوزوی است و منتشر شده و در بازار موجود است. ما بر اساس دیده های عینی خود از محل، یکسری شبهات و اشکالات برایمان پیش آمد، به دنبال جواب بودیم که به این کتاب رسیدیم، حال اگر شما مدعی کذب مطالب و استدلال های کتاب مذکورید! باسم الله، این گوی و این میدان.

3. بنده انکار غار حرا نکردم، شبهاتی مطرح کردم. فکر کنم این حق هر کسی باشد که در امور تاریخی و تجربی و مستحبی و مباحات که از تکالیف شرعی خارج است و ربطی به تعبد ندارد، اظهار نظر و شبهه نماید. تازه در سایر امور واجب و تکالیف دینی هم اسلام اجازه می دهد ولی، البته بعضی مسلمانانِ ... نه!

4. برادر من! چه چیزی را نفی و انکار کرده ام؟ یک بحث علمی و تاریخی را در یک محفل محدود دوستانه و دنیای مجازی و به دور از جار و جنجال و به قول شما به دور از محافل عمومی و عوام الناس بیان کرده و آورده ام.تازه در محفل دوستانه که محور مباحث و نظرات شما همین مسائل و زیرآب زنی همین مباحث است. اشکال و شبهه به سند و مدرک بعضی ادعیه که یک امر طبیعی و ویژه محافل علمی و خود شماست. خود شما هم بارها این ایرادات را مطرح کرده ای حال به ما که رسید، آسمان تپید! ... عابد شد! (می بخشید قصد توهین نداشتم)

5. خدا، پیغمبر و ائمه اطهار و بزرگان و عالمان آزاده و امام خمینی و ... همه توصیه کرده اند که هیچ چیزی را بی دلیل و چشم و گوش بسته قبول نکنید. تعقل و تعبد هر کدام در جای خود محترمند. تازه در امور مستحبی و مباحات و پدیده های تاریخی که تعبد معنا ندارد. ما که بحث عرفانی و اخلاقی مطرح نکریم.

6. انصافت برم! ما کی و کجا دربدر دنبال نفی و انکار ادعیه و اذکار و ... بوده ایم؟ همانطور گفتم مثل خودت نسبت به سندیت بعضی ادعیه شبهه داشتیم، از جمله زیارت عاشورا(نه جامعه کبیره) که بله؛ زیارت عاشورای بدون لعن سندیت دارد تا با لعن آن و ... دوست من،  درسته قلم سر کش اما ...

7. ما را نهیب دادید به ضریب اشتباهات و ریق قلم! از قدیم گفتند: فقط املای نانوشته بی غلطه! پس می نویسیم و می گوییم تا اشتباه کرده و نقد شویم تا صاف و کم عیب و بی غلط شویم. البته هیچ وقت به درجه دقت و علم وعمل شما نخواهیم رسید، اما چه کنیم؛ اگر آب دریا را ... در ضمن رطب خورده منع رطب کی کند. تا حال نوشته های شما کمتر از من نبوده، دل نوشته های ما هم به تعداد روزهای سفر، ده شماره خواهد بود، عنقریب از شرش خلاص!

8. ما منکر الفت و انس پیامبران و امامان با طبیعت و کوه و دشت نیستیم. جریان عبادت و نزول وحی در غار چه ربطی به این دارد؟ ما وضعیت فعلی را دیدیم و شبهه کردیم. یقین دارم با آن روحیه ای که من از تو سراغ دارم (نه این کسی که نوشتار مورد نظر معرفی می کند) اگر خود شما هم ببینید، بدتر و بیشتر و بهتر از من ایراد و اشکال و شبهه می کنید.

9. دوست گرامی! هیچکس به جز معصوم، خالی از هوا و هوس و حرص و طمع و نیاز و ... نیست! همه ممکن است گرفتار آن باشیم. پس سعی کنیم فقط دیگران را نهیب ندیم و خود به نوعی گرفتار آن شده باشیم. چطور شما و امثال شما بدون توجه به تخصص و اطلاعات علمی به هر جایی سرک می کشید و نظر می دهید؛ از سیاست گرفته تا اقتصاد و تاریخ و جغرافی و زمین وزمان و ... اما دیگران حق ندارند یک شبهه ای مطرح کنند؟

10. در پاسخ به نقد های 4 تا 9، شما را ارجاع می دهم به فصل چهار کتاب «قرآن و تفسیر راهبردی از تاریخ اسلام و صهیونیسم» از حجت السلام و المسلمین سید حسین موسوی زنجانی، انتشارات سلسبیل، چون این نقدهای شما بیسشتر به ایشان برمی گردد تا من! ایشان هم فرد بی اطلاعی نیستند؛ هم عالم دینی اند و هم مورخ، چند تا پیراهن هم بیشتر از تو و من پاره کرده اند. در فصل چهارم کتاب با استدلال و مستندات زیادی جریان غار حرا را رد و طرح و رسوخ آن به تاریخ اسلام را ساخته و پرداخته یهود و صهیونیسم می داند. همچنین با اسناد و استدلال معتقد است نزول وحی و آیه نخستین در مقام حضرت ابراهیم، در کنار خانه خدا انجام گرفته، نه در غار حرا.

ما نیز از پاسخ صریح و تند، از شما و سایر دوستان و خوانندگان محترم عذر خواهی می کنم.




تاریخ : پنج شنبه 89/7/1 | 1:22 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر