سادگی و یکرنگی مساجد و اماکن مذهبی
تا حال به نوع معماری، مصالح به کار رفته، نمای بیرونی و درونی، نحوه رنگ آمیزی و نوع پوشش ها و وسایل معمولی موجود در مساجد و اماکن مذهبی دقت کرده اید؟ توجه کردید که حتی در یک خیابان نه چندان بزرگ و طولانی اگر دو تا مسجد وجود داشته باشد- حال وجود هر دو لازم بوده یا نه، بر چه مبنایی ساخته شده و چرا، جمعیت شرکت کننده چه میزان است و... بماند – احتمال اینکه به هم شباهت داشته باشند چقدر کم است! نه از بعد مساحت، از لحاظ نوع معماری و نما و ... حال در یک محله و روستا و شهر و کشور بماند که اصلاً جای بحث و حرف نیست! واقعاً چرا در ایران اینگونه است؟ هرکس و هر ارگان و فرد خیّری هرگونه که دلش خواست یا توانایی مالی داشت بدون ملاحظه و دقت شروع می کند به ساخت مسجد و اماکن مذهبی، اگر هم کسی از روی دلسوزی چیزی بگوید متهم به کفر و شرک و ... می شود. چرا برای همه چیز متولی درست و حسابی هست، حتی برای تعیین امامان همین مساجد و متولیان اماکن مذهبی الی ماشاء الله اداره و قانون و شرط و شروط است اما برای ساخت و تجهیز آنها دقت لازم نمی شود؟ در حالی که در مدیریت و تعیین متولی و امام جماعت باید تساهل و تناسب مد نظر باشد و روحیه و دیدگاه هر محله و بافت جمعیتی آن را ملاحظه کنند و کنترل سیاسی و امنیتی را کنار بگذارند! اما کاملاً عکس عمل می شود. ساخت و ساز به هر تعداد و به هر شکل و شمایل و با هر مصالح و نمایی را رها شده ولی در کوچکترین مسائل این اماکن دخالت می شود. خوب نتیجه می شود همین که در جای جای ایران اسلامی مشاهده می کنیم: مساجد و اماکن مذهبی با شکل ها و معماری های مختلف، تزیینات غیرمتعارف، گاهی در یک محله چندین مسجد با تعداد کمی نمازگزار! نمای آنها متفاوت از هم و بی تناسب با فرهنگ اسلامی و سنتی و ... چرا باید کاری کرد بجای اینکه مسجد عامل وحدت و یکدلی شود، موجب اختلافات سیاسی و جناحی و جدایی گردد! به فلان آقای صاحب نام و یا گروه و یا مردم یک محله و ... میگویی؛ مسجد محل خالیه چرا حسینیه و ... می سازید؟ جواب می دهند؛ ما راحت و آزاد نیستیم! امام جماعتش و یا فلان ارگان حاضر در آنجا و ... چرا باید اینگونه باشد؟ فکر می کنید همه جا و در همه کشورها اینطور عمل می شود؟ در همه ادیان و مذاهب با اماکن مذهبی خود این برخورد را دارند؟
بر گردیم به موضوع اصلی بحث که گزارش واره هایی از سفر حج بود، با این مقدمه محور این نوشته نیز روشن می شود؛ یعنی وضعیت مساجد و اماکن مذهبی در عربستان(مکه و مدینه). در طول سفر، چه در شهرهای مکه و مدینه و چه در شهرها و روستاهای بین راهی قابل مشاهده، هرچه مسجد دیدیم و رفتیم بدون استثنا از معماری و مصالح و نما و رنگ آمیزی مشترکی داشتند.همه به یک شکل و یک رنگ و با تزیینات خاص و منسجم و واحد، ساده و بی آلایش، گاه حتی وسایل و مفروشات داخلی هم عین هم. با یک حساب سر انگشتی، تعداد آنها هم متناسب با تراکم جمعیتی محل. این نوع معماری و تزیینات در حرم نبوی و خانه خدا و مساجد اطراف انها نیز رعایت شده بود. بیشتر تزیینات داخلی و بیرونی از سیمان و در داخل از سیمان و سنگ با رنگ های دلنشین و هماهنگ با باهم و با محیط، در عین حفظ معنویت این اماکن. حال ببینید چقدر منظره و چشم انداز این اماکن زیبا و دلنشین و روحبخش جلوه می کند. این هماهنگی و هارمونی چقدر در انسان تأثیر مثبت می گذارد؟ آیا بهتر نیست در کشورمان ایران نیز یک کنترل کمی و کیفی بر ساخت و ساز مساجد و اماکن مذهبی انجام گیرد تا از این شلختگی و سازه های درهم و برهم جلوگیری شود؟ البته اگر به معماری اصیل و قدیم ایران زمین توجه کنیم، می بینیم این دقت و کنترل بوده، بیشتر پس از انقلاب اسلامی کم توجهی شده است. شاید یکی از دلایل اصلی این باشد که هر وقت خود نظام و دولتها متولی ساخت و ساز مساجد و اماکن مذهبی شوند. مشکل معماری این اماکن نیز حل می شود، مثل دوران صفویه ایران و عربستان فعلی! در ضمن منکر این نیستیم که کنترل و تعیین امامان جماعت مساجد و اماکن مذهبی در عربستان نسبت به ایران سخت گیرانه تر و امنیتی تر است.
نتیجه اینکه بهتر است به همان میزان که به کنترل امنیتی و امور نرم افزاری مساجد و امامان جماعت اهمیت داده می شود، به امور سخت افزاری و کنترل و قانونمند کردن ساخت و ساز و معماری و همسان سازی اماکن مذهبی و مساجد هم اهمیت داده شود.
.: Weblog Themes By Pichak :.