نقش تربیتی پدران
وقتی سخن از تربیت فرزندان به میان می آید، همه ی توجه ها به سوی مادران برمی گردد. انگاره ها بر این است که مادر سنبل خانه داری و تربیت فرزندان است و پدر آفریده شده تا در بیرون از خانه کار کند و نیازهای مادی خانواده را برآورَد. این فرهنگ تا آن جا در میان ما رسوخ کرده که پدر نقشی برای خود در تربیت قائل نیست و اگر از او پرسیده شود «چرا در تربیت فرزندانت کوتاهی کرده یا می کنی»، پاسخ می دهد «من چیزی را برای فرزندانم کم نگذاشته ام و از شیر مرغ تا جان آدمیزاده را برای شان فراهم کرده ام».
در مقابل فرهنگ و انگاره های عامیانه، دانش تربیت به این نتیجه رسیده که نقش پدر در تربیت فرزندان بی بدیل است. رفتارهای مادرانه فقط جنبه هایی از شخصیت فرزندان را می سازد و نمی تواند جای رفتارهای پدرانه را بگیرد. ارتباط پدرها با فرزندان شان از جنس خاصی است؛ مثلاً پدرها فرزندان شان را قلمدوش می گیرند، چهار دست و پا می روند و فرزندان را روی پشت خود سوار می کنند و بردن فرزندان به بیرون از خانه – چه پارک یا مسافرت – از علایق و رفتارهای پدرانه است. پدران فضای شادتر و پرجنب و جوش تری را در بازی برای فرزندان فراهم می کنند. ثابت شده، فرزندانی که فقط با پدرشان زندگی می کنند نسبت به فرزندانی که با مادرشان زندگی می کنند:
یک- اجتماعی ترند.
دو- دارای مهارت های مختلف فنی و حرفه ای بیشتری برای استفاده در زندگی روزانه اند.
سه- استقلال و خوداتکایی بیشتری دارند.
چهار- اعتماد به نفس شان بالاتر است.
بنابر این، شایسته - و بلکه لازم – است:
الف) پدرها نقش خود را در تربیت فرزندان بیابند و برای پرداختن به آن وقت کافی بگذارند.
ب)مادران نقش تربیتی پدرها را به رسمیت بشناسند و با رفتارهای احساسی و بعضاً انحصارطلبانه ی تربیتی، مانع ایفای نقش پدران در تربیت فرزندان نشوند.
??بی شک پدرها و مادرهایی که:
1- با عشق در کنار هم اند؛
2- برای شناخت و انجام نقش تربیتی خود مطالعه می کنند؛
3- برای تربیت فرزندان خود وقت کافی اختصاص می دهند؛
4- در رفتارهای تربیتی با هم هماهنگ اند؛
5- نقش تربیتی همدیگر را به رسمیت می شناسند؛
فرزندان خوب و شایسته تری تربیت خواهند کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.