احمدینژاد درباره نظر رهبری پیرامون معاون اولی مشایی گفته است: من خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و توضیحاتی دادم که قرار شد کارهایی انجام شود اما بعد از آن، نامه توسط برخی نمایندگان محترم، درز پیدا کرد… بعد از آن، بهتر تشخیص داده شد که نامه منتشر شود و بعد از آن اقدام کنیم.
بدون روتوش/ معاون اولی مشایی و حکم رهبری برای برکناری وی و تأخیر چندروزهی احمدینژاد در اجرای این حکم، نقطهی عطفی شد تا اصولگرایان در ولایتمداری احمدینژاد شک کنند، وی را ادامهدهنده راه مصدق و بنیصدر بدانند.
مشروح این گزارش را از اینجا بخوانید.
26 تیر 88، محمود احمدینژاد اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اول خود تعیین کرد.[2]
نقلقولهای غیررسمی: دستور رهبری برای عزل مشایی
روز 30 تیرماه آیتالله سیداحمد خاتمی این انتصاب را نوعی «دهنکجی» به مراجع تقلید دانست.[3] احمد توکلی نیز از دستور رهبری مبنی بر برکناری مشایی از معاون اولی و عدم به کارگیری وی در دیگر معاونتها خبر داد.[4] مجتبی رحماندوست که آن زمان مشاور رئیس جمهور بود ابلاغ نامه رهبری برای عزل مشایی به رئیس جمهور را تأیید کرد.[5]
احمدینژاد همین روز در جمع خبرنگاران برکناری یا استعفای مشایی را رد کرد.[6]
روز بعد حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمدحسن ابوترابیفرد گفت که دستور رهبری مبنی بر برکناری مشایی «کتبا به رییسجمهور ابلاغ گردیده است» و باید سریعا اجرا شود. وی گفت: «حذف رحیم مشایی از سمتهای کلیدی و معاونتهای رییسجمهور تصمیم استراتژیک نظام است.»[7]آیتالله خاتمی نیز، برکناری مشایی پس از دستور رهبری را «آزمون ولایتمداری» احمدینژاد خواند.[8] علی مطهری که از دو سال قبل پیگیر طرح سؤال از رئیس جمهور بود، از جدیت بیشتر خود در این باره، به دلیل واکنش نشان ندادن رئیس جمهور به دستور رهبری خبر داد.[9]در این زمان دفتر رهبری هنوز اعلام موضعی رسمی و علنی در اینباره نکرده بود.
همین روز، بسیاری از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و رسانهای از احمدینژاد خواستند مشایی را برکنار کند.
روز یکم مرداد، خبرگزاریها از اعتراض برخی وزیران به معاوناولی مشایی خبر دادند.[10] این اعتراض شامل مجادلهای لفظی و ترک جلسهی هیئت دولت بود که مشایی ریاست آن را بر عهده داشت. البته معاون اطلاعرسانی رئیسجمهور، ریاست جلسه توسط مشایی، ترک جلسه توسط برخی وزیران و مجادلهی لفظی را تکذیب کرد.[11] دو تن از وزرایی که گفته میشد جلسه را ترک کردهاند، چندی بعد برکنار شدند، علیرغم حرفوحدیثها، احمدینژاد بعدا دلایل دیگری برای عزل این دو وزیر عنوان کرد.[12]
سایت جهاننیوز، همینروز، گفتوگویی با علیرضا زاکانی را منتشر میکند. وی «عدم پایبندی به مسلمات»، «خرافهگرایی» و «مسائل امنیتی» را مشکلات مشایی عنوان میکند و از رئیس جمهور به خاطر بیتوجهی به دستور رهبری و نظر اصولگرایان و مراجع تقلید و علما انتقاد میکند.[13]
جمعه دوم مرداد، جمعی از ائمه جمعه به انتقاد از احمدینژاد و لزوم برکناری مشایی «در پی حکم رهبری» پرداختند.[14]
انتشار نامه رهبری؛ شش روز پس از صدور
ظهر روز جمعه دوم مردادماه، پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، در اولین اظهارنظر رسمی، نامهی رهبر انقلاب خطاب به احمدینژاد را منتشر کرد.[15] این نامه که به دستخط شخص رهبری نوشته شده بود و امضای آن تاریخ 88/4/27 را نشان میداد. رهبری در این نامه از رئیس جمهور اینچنین خواسته بودند: «لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.» و دلیل این دستور را اینگونه توضیح داده بودند: « انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.» رهبری طی چهارسالی که مشایی معاون احمدینژاد بود هرگز مخالفتی علنی با تصدی وی بر معاونت ریاست جمهوری (ریاست سازمان میراث فرهنگی) نکردند.
مأموریت ویژه برای افشای نامه محرمانه رهبری
نامهی رهبری دستنویس و محرمانه بود ولی با اینحال توسط نمایندگان مجلس علنی شد. همچنین در این نامه دستوری مبنی بر برکناری مشایی از همه معاونتها –آنگونه که ابوترابیفرد و توکلی گفته بودند- نبود.
ابوترابیفرد گفته است که نامه «محرمانه» بوده است و برای علنی کردن آن «مأموریت قطعی» داشته است[16]، وی توضیحی نداده است که چه کسی وی را مأمور کرده بود. وی از این که این «مأموریت» با اطلاع خود رهبری صورت گرفته باشد اطمینان ندارد و با اشاره به انتشار مصاحبهاش در سایت خامنهایداتآیآر میگوید: «فکر میکنم حضرت آقا با این انتشار این نامه موافق بودهاند»[17] گرچه بعدا تلویحا گفت که نظر رهبری همین بوده است.[18]
رهبر معظم انقلاب پیشتر تصریح کرده بودند:
«مبادا کسى تصور کند که رهبرى یک نظرى دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمى مطرح میشود، در خفا به بعضى از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزى نیست. اگر کسى چنین تصور کند، تصور خطائى است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیرهاى انجام داده. نظرات و مواضع رهبرى همینى است که صریحاً اعلام میشود؛ همینى است که من صریحاً اعلام میکنم.» [19]
افزایش انتقادات؛ احمدینژاد ولایتمداریاش را ثابت کند
حسین شریعتمداری روز بعد در سرمقاله کیهان، نوشت که تأخیر احمدینژاد در اجرای حکم رهبری و تلاش برای تغییر نظر ایشان «کمترین توجیه اسلامی و قانونی ندارد» و«ولایت پذیری و قانون گرایی وی را مخدوش می کند» و شاید «با تسامح» ناشی از کمدانی و ضعف بینش اسلامی وی باشد. وی در این یادداشت مشایی را «یکی از مهره های کودتای مخملی» معرفی کرد و نوشت که «او با خط توطئه اخیر، تلاش برای عبور از ارزش های اسلامی و انقلابی و زیر پا نهادن قوانین مسلم جمهوری اسلامی است.» [20]
احمد توکلی با انتقاد از این که احمدینژاد نامه رهبری را بیپاسخ گذاشته است از این که دستور رهبری در همان تاریخ صدور اجرا نشده است را تلویحا خلاف «قانون و احکام اسلامی» دانست.[21] سایت زیرنظر وی -الف- نیز، در کنار صفحهی اصلی خود «روزشمار ولایتمداری» احمدینژاد را قرار داد که روزها، ساعتها و ثانیههایی که از زمان صدور نامهی رهبری گذشته بود را نشان میداد.[22]
بسیاری از دیگر نمایندگان مجلس در اینباره اظهار نظر کردند. از آن جمله حمید رسایی نیز در یادداشت وبلاگش نوشت که مشایی از حکم رهبری مطلع شده است ولی در مقام معاون اولی مانده است فلذا «اعتقادی به موضوع ولایت فقیه و تبعیت از آن ندارد.»[23]
به عنوان نمونهای از فعالیتهای پرحجم رسانهای، خبرگزاری فارس در مدت یک هفته پس از نصب مشایی به معاون اولی، 85 خبر و مصاحبه علیه او و احمدینژاد منتشر کرد.
مشایی از معاون اولی کنار میرود
همان روز، یعنی روزِ پس از انتشار نامه رهبری، مشایی استعفا داد. احمدینژاد این استعفا را پذیرفت و در پاسخ نامه استعفای وی، عنوان کرد که در روزهای پس از صدور نامه رهبری، امیدوار بوده «با رفع برخی تبلیغات منفی، فشارها و جوسازیهای بعضی رسانهها و جریانهای سیاسی» مشایی معاون اول بماند.[24]
احمدینژاد همان روز مشایی را به سمت مشاور و رئیس دفتر ریاست جمهوری نصب کرد.[25]وی همچنین در نامهای به رهبری، از انجام شدن دستور ایشان «به استناد اصل 57 قانون اساسی» خبر داد.[26]
متن نامه احمدینژاد به رهبری و همچنین انتصاب مشایی به ریاست دفتر خود، انتقاداتی را از سوی شخصیتهای سیاسی در پی داشت. برای مثال علی عباسپور تهرانیفرد (نماینده مجلس) گفت: «ما انتظار نداریم کسی را که مقام معظم رهبری چنین نظری در رابطه با ایشان دارد بهعنوان ریاست دفتر رئیس جمهور که یکی از پستهای مهم میباشد انتخاب شود.»[27] احمد کریمی اصفهانی (دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار) نیز پیشتر گفته بود: «افکار عمومی مشایی را در جایگاه ریاست سازمانی کوچک هم تحمل نمیکند.»[28]
جامعه اسلامی مهندسین (به دبیرکلی محمدرضا باهنر) در نامهای سرگشاده به احمدینژاد، در ششم مرداد، از تأخیر در اجرای دستور رهبری انتقاد کرد و تلویحا عنوان کرد که به دلیل «رویارویی با روحانیت» به راه «مصدق» و به دلیل سرپیچی از دستور رهبری به راه «بنیصدر» میرود.[29]
احمدینژاد: توضیحاتی دادم و قرار بود کارهایی انجام شود
احمدینژاد در همین هفته در جلسهای با دبیران تشکلهای دانشجویی پیرامون این وقایع توضیحاتی داد. وی در این سخنان که هفتهی بعد منتشر شد گفته بود:
«من خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و توضیحاتی دادم که قرار شد کارهایی انجام شود اما بعد از آن، نامه توسط برخی نمایندگان محترم، درز پیدا کرد… بعد از آن، بهتر تشخیص داده شد که نامه منتشر شود و بعد از آن اقدام کنیم.»[30]
احمدینژاد توضیح نداد که با وجود حساسیتها، چرا این «توضیحات» را پیش از نصب مشایی به رهبری ارائه نکرد و چرا پیش از این که نظر رهبری تغییر کند، علنا استعفا یا برکناری مشایی را رد کرد.
رهبر انقلاب: همه صلاحیتها را از یک نفر نفی نکنید
رهبر معظم انقلاب روز سوم مردادماه در جمع قاریان قرآن، از فضای تهمت و اختلاف انتقاد کردند و تلویحاْ خواستار پایان حملات به مشایی شدند[31]:
«من مىبینم در همین قضایاى سه چهار روز اخیر باز بعضىها هى میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف به وجود بیاید؛ همه با هم برادرند، همه با هم همکارى باید بکنند؛ همه باید براى ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همهى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛ اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بىانصافى کنید، بىعدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بىعدالتىها را همه کنار بگذارند؛ بىانصافىها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامى و جمهورى اسلامى جمع بشوند؛ اصولى وجود دارد، به آن اصول همه پابندى خودشان را اعلام بکنند. در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد.چه اشکال دارد؟»
از جمله عکسالعملهای معدود به این سخنان رهبری، عذرخواهی حسین شریعتمداری بود. وی در یادداشتی در چهارم مرداد نوشت: «احساس کردم یادداشت دیروزم با عنوان «چه کسی او را اداره می کند» می تواند در حوزه ملامت مقتدایم باشد… وظیفه خود می دانم که با نوشتن این وجیزه، آنچه دیروز نوشته بودم را تصحیح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کسانی که نامشان در آن نوشته به میان آمده ، زیاده روی شده بود.»[32] وی در سرمقالهی یادشده احتمال داده بود مشایی مهرهی بیگانگان در انقلاب مخملی باشد.
آیا عملکرد احمدینژاد ولایتمدارانه نبود؟
حجتالسلاموالمسلمین دکتر احمد رهدار (استاد حوزه و دانشگاه و از شاگردان آیتالله مصباح یزدی) در این باره توضیح قابل توجهی داده است[33]. وی مشکلاتی از این دست را ناشی از ظرفیت حداقلی قانون اساسی برای اعمال ولایت فقیه میداند. وی با اشاره به ماجرای با تأخیر انداختن حکم امام علی و چانهزنی مالک اشتر با ایشان در جنگ صفین و همچنین عزل آیتالله منتظری و مخالفتهای آیتالله خامنهای و هاشمی، نتیجه میگیرد که چانهزنی با ولی، خلاف ولایتپذیری نیست:
«آقا هرچه فرمود ما باید تبعیت کنیم؛ ولی چگونه اطاعت کردن مهم است. باید ببینیم آیا من در جایگاه ریاست جمهوری، حق چانهزنی کارشناسی با ولی فقیه دارم؟ قطعاً دارم. این چانهزنی در آن مورد اتفاق نیفتاده؛ لذا یک حلمی این طرف میخواهد. جامعه انقلابی ما باید حلم مدنی پیدا کند، این حلم مدنی به نظر من فعلا نیست. لذا به محضی که حالا 2 روز تأخیر شد، کلی الم شنگه ایجاد شد. بماند حالا که آقای احمدینژاد حرفهای دیگری هم در مورد آن نامه زده بود. مثلا گفته بود در کل این 4-5 سالی که من رئیس جمهور بودم، این اولین نامهای بود که از دفتر حضرت آقا آمده بود و ثبت دبیرخانه نشده بود!»
برای بررسی بیشتر موضوع، از جمله انتقادات مرسوم آنزمان از مشایی و پاسخهای حامیان وی، مشروح اعتراضات به معاون اولی مشایی، ماجرای «دوستی با مردم اسرائیل» و اظهارنظر رهبری، مشروح بیانات رهبری پس از برکناری مشایی و اظهارنظرشان درباره علنی کردن اختلاف با رئیس جمهور و مشروح سخنان احمد رهدار به متن کامل این گزارش مراجعه کنید.
.: Weblog Themes By Pichak :.