«الهی به پای هم پیر بشوید!»
فراز بالا دعایی است که مردم هنگام عروسی، برای عروس و داماد آرزو می کنند. بی شک دعای خوبی است، اما به نظر می رسد کافی نباشد؛ زیرا بسیارند زن و شوهرهایی که به پای هم پیر می شوند، اما خوشبخت نیستند. آن ها نه تنها هیچ بهره ی درخوری از با هم بودن نمی برند، بلکه سوهان روح هم اند؛ در حقیقت به بلوغی نرسیده اند که بتوانند یک شخص متفاوت با خودشان را در کنار خود تحمل کنند؛ از این رو یا با هم به جنگ و درگیری برمی خیزند و یا آرام، اما با طلاق عاطفی در کنار هم پیر می شوند.
از قدیم الایام جریان زندگی در جامعه ی ما به این شکل رقم خورده که پدر در بیرون از خانه کار می کند، مادر می شورد و می پزد، بچه ها مستمع آزادند و فقط به کلاس های مختلف می روند، شب هم همه دور هم جمع می شوند و می خورند و سپس می خوابند؛ این می شود معنای زندگی. گویی چیزی به نام خوشبختی در قاموس زندگی ما تعریف نشده؛ اگر هم شده، درست معنا و تعریف نشده است.
خوشبختی زندگی به درکنار هم بودن، تعامل سازنده با هم، پذیرفتن یکدیگر، تلاش برای رشد فردی و جمعی و رساندن خانواده به تعالی مادی و معنوی است. البته این ها چیزهایی نیست که به سادگی به دست آید؛ بلکه نیاز به آموزش و تربیت دارد و این آموزش باید در خانواده و مدرسه و جامعه داده شود.
بنابراین بهتر است از این پس برای عروس و دامادها دعا کنیم: «الهی به پای هم پیر و خوشبخت بشوید!» این دعا «خوشبختی» را در کنار «باهم بودن» و «طول عمر» را در کنار «شادکامی» می خواهد و ما را وامی دارد برای تحقق آرزوهامان آموزش ببینیم و آموزش بدهیم.
در حقیقت باید خودمان والدین خوشبختی باشیم تا فرزندان خوشبخت داشته باشیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.