«ولنتاین» روز «عشق»  یا روز «عشاق» در فرهنگ مسیحی است که ریشه ی تاریخی آن به سده‌های میانه باز می گردد و هرسال در روز 14فوریه برگزار می‌شود. 

 

هرچند روز ولنتاین از نمادهای فرهنگ غربی است، اما اخیراً مردم ایران به شکل فزاینده ای ازآن استقبال می کنند و هر روز هم به تعداد آن ها افزوده می شود. گروهی از ایرانیان این گرایش روز افزون به فرهنگ غربی را نکوهش می کنند و برخی هم آن را از نمادهای مدرنیته و جهانی شدن می دانندو دیگران را به سویش می خوانند. اگر ما در بررسی دلایل این گرایش، سهم اندکی را برای رواج پدیده ی «جهانی شدن» قائل شویم، سهم عمده و اصلی را باید در رفتارها و تصمیم گیری های کلان سیاستگزاران خود جستجو کنیم.

وقتی در ایران:

- روزهای تاریخی نماد اندوه بسیار بیشتر از روزهای شادی است.

- مردم، مراسم مصیبت و غم را مفصل و با مهارت تمام برگزار می کنند و برای آن سنگ تمام می گذارند، ولی مهارت لازم برای برگزاری مراسم شادی را ندارند.

- موسیقی و رقص – که ابزار شادی اند – از منفور ترین نمادهای ملی اند.

- مردم به شدت ازهویت و پیشینه ی خود دور نگه داشته شده اند و با تاریخ و فرهنگ و تمدن خود بیگانه اند.

- بسیاری از مردم نمی دانند مراسمی به نام «سپندارمزگان» دارند که نماد عشق پاک و زلال ایرانی است و بسا قدمتی بیش از ولنتاین دارد.

- وقتی به اسم خیابان ها، کوچه ها، پل ها، بلوارها و مراکز فرهنگی و آموزشی اش می نگری، نشانی از ایرانی بودن در آن ها نمی یابی.

- فرهیختگان دانش و فرهنگ و هنراصیلش یا آواره یا منزوی اند.

- شرایط زندگی چنان تنگ شده و خشکسالی فرهنگ، هنر و رفاه چنان روی نموده که اصلاً یاران، عشق را فراموش کرده اند.

 

از سوی دیگر وقتی گرایش به عشق و هنر و شادی درنهاد انسان نهاده شده، و مرد و زن ایرانی هیچ الگویی برای پاسخگویی به این گرایش های فطری درکنار خود نمی یابند، مجبورند مانند مردمی ذلیل و نیازمند، دست خواهش فرهنگی شان را پیش هر کس و ناکس دراز کنند، کورکورانه از فرهنگ غربی تقلید نمایند، موسیقی به ابتذال کشیده شده ی سبک غربی (موسیقی بی وطن و بی اصالتی که به موسیقی اصیل ایرانی وغربی شبیه نیست) را گوش کند، رمان غربی بخواند و تمام زوایای زندگی شان را با آرایه های فرنگی بیارایند.

 

این جا است که هر ایرانی آگاه و دردمند آرزو می کند کاش مسؤلان ما قبل از در آغوش کشیدن لُعبت قدرت، کتاب معروف و جهانی نویسنده ی غربی، «دکترخاویر کرمنت» را می خواندند.

(28/11/96)




تاریخ : دوشنبه 96/11/30 | 8:3 عصر | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر