در بازار سیاسی این روزهای کشور که اصطلاح «اعتدال» و «تندروی» و «کُندروی» بر سر زبان ها است، عده ای می اندیشند «اعتدال» یعنی این که بین دوجناح یا دو تفکر، طوری راه برویم که نه به این سمت گرایش داشته باشیم و نه به آن سمت، چیزی نگوییم که یکی را بد بیاید و یا چیزی بگوییم که هردو راخوش بیاید. خلاصه طوری حرکت کنیم که سیخ و کباب را باهم داشته باشیم. این تذبذب در رفتار یا از سرگردانی در اعتقاد ناشی می شود و یا بعضی از ما مصالح خود را درآن می بینیم که عامدانه طوری آهسته بروند و آهسته بیاییم که گربه شاخ مان نزند. بسیاری از ما نیز این روش را نوعی زرنگی و سیاستمدار بودن می دانیم.
با عنایت به اهمیت اعتدال و دوری از افراط و تفریط در زندگی -که این روزها سکه ای بی خریدار است- بد نیست به چند نکته در این مورد توجه کنیم:
یک- اعتدال فقط درسیاست معنا پیدا نمی کند؛ بلکه باید درهمه ی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی وخانوادگی افراد جلوه داشته باشد.
دو- اعتدال این نیست که کسی از ترس متهم شدن به یک گرایش فکری خاص، خود را پشت الفاظ و رفتارهای دوپهلو پنهان کند. اعتدال این است که انسان در صورت لزوم، مواضع خود را شجاعانه بیان کند؛ به شرط این که:
1- خود را حق مطلق و دیگران را باطل مطلق نپندارد.
2- به هنجارها، خط قرمزها، اعتقادات و باورهای دیگران احترام بگذارد.
3- در اظهار نظرهایش حمله و تندی و اهانت به دیگران وجود نداشته باشد.
4- برای تخطئه ی دیگران به هر وسیله ای متوسل نشود.
5- حقیقت و منطق و احترام را درهمه حال پاس بدارد.
6- مستند و متقن و سنجیده سخن بگوید و رفتار کند.
پس اعتدال به مصلحت اندیشی بی جا، یا نگفتن حرف های نهفته در دل و یا دو پهلو گفتن نیست؛ بلکه به چگونه گفتن است.
(20/87/96)
منبع: کانال پنجره https://telegram.me/panjare95
.: Weblog Themes By Pichak :.