فاجعه ای که امروز درمیانمار اتفاق افتاده و درجریان است، از یک سو وجدان وانسانیت مدعیان آزادی وحقوق بشر را به امتحان نشسته؛ آن ها که تمام اهرم های فشار بین المللی را در اختیار دارند وهرجا مصالح ومنافع شان حکم کند از آن استفاده می نمایند. ازسوی دیگر این فاجعه ی هولناک، دنیای اسلام را به صورت جدی به چالشی سخت فراخوانده است.
کشورهای اسلامی همواره از امکانات وشرایط جغرافیایی، جمعیتی و ژئوپلیتیکی خوبی برخوردار بوده وهستند، اما نه تنها هیچگاه نتوانسته اند استراتژی واحدی برای حرکت های جمعی و بین المللی خود برگزینند، بلکه همواره باخود درستیز و دشمنی بوده اند. برخوردکشورهای اسلامی با موضوع اسرائیل یکی ازموارد تشتت و ناهماهنگی دربین شان است که ابتدا به شکست کشورهای عربی و اسلامی و سپس به سازشی ننگین منجر شد و اینک موضوع میانمار پیش آمد نموده؛ که می تواند سنگ محکی برای سنجش عیار قدرت و نفوذ وهمگرایی مسلمانان باشد. امروز کشورهای اسلامی، نه نفوذ بین المللی برای فراخوان جمعی علیه این فاجعه دارند و نه قدرت سیاسی و اقتصادی، که بتوانند با فشارها وتحریم ها، برضد این جنایت و نسل کشی اقدام کنند. تنها کاری که از دست شان برمی آید برپایی راهپیمایی ومحکوم کردن خشک وخالی است وبس!
بنابر این می توان گفت فاجعه ی فلسطین ومیانمار درجای خود تأسف بار است، اما تأسفبارتر، فاجعه ی اختلاف مسلمانان باهم و نداشتن جایگاه بین المللی برای هرگونه اقدام مثبت وسازنده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.