جناب آقای سید حسن حسینی باسلامی دوباره وعرض احترام خدمت انورمنورتان
آنچه بنده درنقدسلسله مطالب حضرتعالی عرض نمودم نقددموکراسی به مفهوم عام نبودبلکه همان بدل دموکراسی بودکه متاسفانه درجوامع امروزاقبال بیشتری داردودرسلسله مطالب شمانیزبیشترمدنظربود .
دموکراسی به مفهوم توجه به آراء ونظریات دیگران حتی نظرمخالف، وایجادزمینه حضورفکری وعملی جریانها وعموم مردم درتعیین سرنوشتشان، بارعایت اخلاق سیاسی رابنده نقدنکردم وحتی درشاهدمثال آخرم آنراباریشه های اعتقادی وفرهنگی خودگره زدم.
شمادرتمام قسمتهای مطلب خودبه بهانه انتخابات، بیشترتفکری راتحکیم می فرمودید که دموکراسی ازنوع لیبرال دموکراسی حاکم براکثرجومع وقوانین بشری امروزبوده وخودیک فضای استبدادفکری وعملی رابرای بشربه ارمغان آورده وتفکرات ونگاههای غیرازاین نوع اندیشه رابرنتافته وباآن سرجنگ ومقابله دارد .
دموکراسی که وسیله ای برای قدرتمندان جهان برای تسویه حساب باهرنوع فکرواندیشه جوامع واقوام دیگرشده و شماآثارش راسالهاست به نظاره نشسته اید .
نگاهی که سیاست راازاخلاق جدامی داند، نه تنهادرعمل بلکه درتئوری وتدوین اصول و محکماتش .
همین نگاه ابزاری سبب شده که حضرتعالی نیزمجبوریدبه ثمره این دموکراسی دوگانه درجهان اولی وسومی اقراروناخواسته آنراتوجیه فرمایید، ومعتقدباشید که دموکراسی بایدبرای شهروندان واضعان دموکراسی مفیدباشدوبقیه مردم دنیالابدمتوحش وقوانینشان ضدبشری وسابقه ای نیزدرتمدن بشرنداشته وامنیت رفاه وآزادی رانیزخداونددرجهان برای این قوم برتروبرگزیده خلق فرموده .
احکام ده گانه توماس نیکولاماکیاولی برای تعیین نوع حکومت نیست واگردقت فرموده باشیددر حال تبیین شیوه حکومت کردن است که درآن شیوه:
حکومت برای نیل به قدرت وحفظ وبقای خودمجازاست به هرعملی ازقبیل کشتار، خیانت، ترور، تقلب، و... دست زده وهرگونه روشی حتی منافی اخلاق وشرف وعدالت رابرای رسیدن به هدفش روامی داند .
به نظرشما این نوع تفکر، امروزدرلیبرال دموکراسی غرب که درهزارالفاظ فریبنده باتوجیهات دانشمندان وفلاسفه غربی تزیین شده رانمی توان دید؟!
تفکرات ماکیاولی می توانددرحکومتهای لیبرال دموکراسی وهم استبدادفردی به شکل رسمی وغیررسمی، محورحکومت باشد وبه یقین اگرحکومت دینی براین مدارقرارگیردازهراستبدادی خطرناک ترومخرب ترخواهدشد .
چگونه شمامتوقعیددراین نوع دموکراسی که هدف وسیله راتوجیه می کندوخودمبلغ افکارماکیاولیستی است بتوان باماکیاولیسم مذهبی مقابله کرد .
امروزدموکراسی درغرب نه درخدمت منافع عموم جامعه ونه پایبندبه معیارهای اخلاقی ونه نگران استبدادحکومتی است بلکه ابزاری است دردست صاحبان قدرت مادی برای فریب افکارعمومی و وضع قوانین درچهارچوب ومعیارهایی که منافعشان رادرهمه دنیا تضمین نمایند .
دراین دموکراسی تنهانگاه قابل احترام وپذیرفته شده که جامعه بشربایدآنرابپذیردنگاه تنگ ومستبدانه ومصلحت جویانه غرب است واگرکسی بدان گردن ننهادمحکومی است که حق حیات ندارد .
دراین دموکراسی یک حکومت مستبدخاورمیانه بایدبه هروسیله ای حتی به قیمت نابودی نیمی ازکره زمین بدست گروهی خونخوارمتوحش برچیده شودوحکومت مستبدتردیگری درهمان حوالی بایدبه هروسیله براریکه قدرت باقی بماند .
دردموکراسی که زدوبندهای پشت پرده باندهای مافیایی ثروت وقدرت، برای رسیدن به حکومت حاضرنیستندذره برمدارمعیارهای اخلاقی وارزشهای اجتماعی وفاداربمانندوبنده معتقدم هرچه به این شیوه حکومتی نزدیک ترشویم به همان میزان ازمشروعیت ومقبولیت فاصله گرفته ایم .
فرموده ایدمطالب بنده "شعارهایی است که عطرخوش رسانه ملی رابه خودگرفته است" که البته ملالی نیست واین برداشت حضرتعالی نشان می دهدکه همان ابتداازاین عطردل انگیز سرمست شده ودیگرشوقی درقدم زدن بامادرکوچه های تنگ مباحثه نداریدونسخه ماراپیچیده اید .
معتقدم که نبایددرهای کسب آگاهی رابرروی خودببندیم، وهمانگونه که رسانه ملی ازجهات زیادی تابع وناشرهمین دموکراسی غربی است ولی درمواردزیادی نیزدرکسب آگاهی می تواندمفیدفایده باشدوبه هرحال قهرکردن باآن راه اصلاح جامعه نیست زیرا رسانه های مهربانتری درانتظارماننشسته والبته آنهانیزمی تواننددریافتن حقیقت مارایاری دهندامانبایدشالوده فکری مارابسازند .
.: Weblog Themes By Pichak :.