شاید وقتی در میان انسان های اولیه، چند نفر به شکار می رفتند و یک نفرشان با تفوّق بر دیگران، مدیریت کار را بر عهده می گرفت، موضوع لیاقت هم مطرح بوده است؛ اما زمانی این موضوع قوّت بیشتری یافت که - با تأسیس ساختار اداری- گرفتن پست و منصب با برخوردها و برخورداری ها همراه گردید.
موضوع تناسب پست و صاحب پست – که در کشور ما به «شایسته سالاری» مشهور است- در همه ی عرصه های مدیریّتی موضوعیّت و جای سخن دارد؛ اما با عنایت به رسیدن فصل انتخابات، این نوشته بر آن است تا به تناسب فصل، داد سخن بدهد.
اصولاً و منطقاً نامزدهای انتخاباتی و کسانی که در نهایت انتخاب می شوند، باید دارای سطح خاصّی از شایستگی عمومی و اختصاصی باشند. مجلس جای بزرگی برای قانونگذاری و اتخاذ تصمیم های بزرگ و ملّی است. بنابر این باید جایگاه بزرگانی باشد که در تحصیلات، تجربه، تخصّص، از سرآمدان روزگار خود- یا حدّاقلّ حوزه ی انتخابیه ی خود- باشند و حضورشان در مجلس باعث رفعت جایگاه نمایندگی و شوکت کشور و ملت گردد. صرفاً مهندس و معلم و روحانی و ... بودن ملاک خوبی برای شایستگی و دلیل مناسبی برای اعلام آمادگی در انتخابات نیست. حتی انتخاب افراد از آن حیث که با ما نسبت فامیلی یا آشنایی یا همشهری و یا هم حزبی دارند، نه تنها با مصالح و منافع ملّی منافات دارد؛ بلکه با مشکل شرعی نیز مواجه است.
امروز تعدادی از نمایندگان مجلس ما یا منبری اند یا فرد متنفّذی هستند که با لابی و کمی پول به مجلس راه یافته اند و یا برندگان دعواهای حزبی، لجبازی هواداران و قهر سیاسی و تحریم انتخاباتند که با رأی اندک به مجلس راه یافته اند. همانگونه که نوع انتخاب دوستان ما نشان دهنده ی شخصیّت ما است، نوع انتخاب نمایندگان ما نیز نشانه ی شخصیت، دیدگاه و اعتقادات ما است. از سوی دیگر بافت و ترکیب نمایندگان انتخاب شده در مجلس آیینه ی تمام نمای سطح فرهنگ، میزان آگاهی و شخصیت عمومی یک ملت است. نمایندگانی که هیچ تخصّصی در زمینه ی امور کشور ندارند یا رأی شان تابع رأی اکثریت است یا تحت تأثیر لابی ها رأی می دهند یا درک درستی از فضای کشور و جهان ندارند و یا صحبت کردن معمولی شان عربده کشیدن و فحاشی است، توسط ما مردم انتخاب شده اند. اگر بر این انتخاب خود اصرار داریم، سخنی نیست. اما اگر فرهنگ و خواست و شخصیت خود را فراتر از آنچه امروز و دیروز اتفاق افتاده می دانیم، باید به صورت جدی آستین بالا بزنیم و با هر شکل قانونی که شده، طرحی دیگر در اندازیم.
وضعیّت نابه سامانی که امروز در کشور با آن روبه رو هستیم، حاصل عدم تناسب جایگاه منصب و صاحب منصب در همه ی سطوح است. در این وانفسا نهادهای نظارتی ترجیح می دهند شیشه ی نازک خواب خوش شان ترک بر ندارد. مردم نیز می اندیشند که وظیفه ی خود را با شرکت در انتخابات به انجام رسانده اند و تا پیش آمدن انتخابات بعدی هیچ وظیفه ای در زمینه ی نظارت و بازخواست ندارند. جالب این که بحث های روز و شب ما با دیگران بر سر شایسته سالاری - و این که چه کسی شایسته ی چه منصبی هست یا نیست- می گذرد؛ اما وقتی کاری در این امر به ما واگذار می شود، حاضر نیستیم– چه در مقام انتخاب شونده یا انتخاب کننده- به قامت شعارهای مان جامه ی عمل بپوشانیم. وقتی مردمی نزدیک به چهار دهه، افرادی را برای پست های ریاست جمهوی و نمایندگی مجلس انتخاب می کنند که بعضی از آن ها در قدّو قواره ی پست مورد نظر نیستند، نباید برای رسیدن به آنچه خود را لایق آن می دانند، انتظار معجزه داشته باشند.
هشدار که: «چهل سال برای بیدار شدن فرصت بسیار زیادی است!!»
.: Weblog Themes By Pichak :.