سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه تفسیر المیزان    ج‏1    232 

[سوره البقرة (2): آیات 47 تا 48]

یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ (47) وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (48)

ترجمه آیات‏

اى پسران اسرائیل نعمت مرا که به شما ارزانى داشتم و شما را بر مردم زمانه برترى دادم بیاد آرید (47).

و از آن روز که کسى بکار کسى نیاید و از او شفاعتى نپذیرند و از او عوضى نگیرند و کسان یارى نشوند بترسید (48).

بیان‏

[نظام زندگى دنیا بر اساس اسباب و وسائط و شفعاء مى‏گردد]

* (وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی) الخ، پادشاهى و سلطنت دنیوى از هر نوعش که باشد، و با جمیع شئون و قواى مقننه، و قواى حاکمه، و قواى مجریه‏اش، مبتنى بر حوائج زندگى است، و این حاجت‏

ترجمه تفسیر المیزان، ج‏1، ص: 233

زندگى است که ایجاب مى‏کند چنین سلطنتى و چنین قوانینى بوجود آید، تا حوائج انسان را که عوامل زمانى و مکانى آن را ایجاب مى‏کند بر آورد.

بهمین جهت چه بسا میشود که متاعى را مبدل بمتاعى دیگر، و منافعى را فداى منافعى بیشتر، و حکمى را مبدل بحکمى دیگر مى‏کند، بدون اینکه این دگرگونیها در تحت ضابطه و میزانى کلى در آید، و بر همین منوال مسئله مجازات متخلفین نیز جریان مى‏یابد، با اینکه جرم و جنایت را مستلزم عقاب میدانند، چه بسا از اجراء حکم عقاب بخاطر غرضى مهم‏تر، که یا اصرار و التماس محکوم بقاضى، و تحریک عواطف او است، و یا رشوه است، صرفنظر کنند، و قاضى بخاطر عوامل نامبرده بر خلاف حق حکم براند، و تعیین جزاء کند، و یا مجرم پارتى و شفیعى نزد او بفرستد، تا بین او و خودش واسطه شود، و یا اگر قاضى تحت تاثیر اینگونه عوامل قرار نگرفت، پارتى و شفیع نزد مجرى حکم برود، و او را از اجراء حکم باز بدارد، و یا در صورتى که احتیاج حاکم بپول بیشتر از احتیاجش بعقاب مجرم باشد، مجرم عقاب خود را با پول معاوضه کند، و یا قوم و قبیله مجرم بیارى او برخیزند، و او را از عقوبت حاکم برهانند، و عواملى دیگر نظیر عوامل نامبرده، که احکام و قوانین حکومتى را از کار مى‏اندازد، و این سنتى است جارى، و عادتى است در بین اجتماعات بشرى.

[این توهم خرافى که نظام حیات اخروى نیز بر مبناى اسباب و مسببات مادى است‏]

و در ملل قدیم از وثنى‏ها و دیگران، این طرز فکر وجود داشت، که معتقد بودند نظام زندگى آخرت نیز مانند نظام زندگى دنیوى است، و قانون اسباب و مسببات و ناموس تاثیر و تاثر مادى طبیعى، در آن زندگى نیز جریان دارد، لذا براى اینکه از جرائم و جنایاتشان صرفنظر شود، قربانیها و هدایا براى بت‏ها پیشکش مى‏کردند، تا باین وسیله آنها را در برآورده شدن حوائج خود برانگیزند، و همدست خود کنند، و یا بتها برایشان شفاعت کنند، و یا چیزى را فدیه و عوض جریمه خود میدادند، و بوسیله یک جان زنده یا یک اسلحه، خدایان را بیارى خود مى‏طلبیدند، حتى با مردگان خود چیزى از زیور آلات را دفن مى‏کردند، تا بان وسیله در عالم دیگر زندگى کنند، و لنگ نمانند، و یا انواع اسلحه با مردگان خود دفن مى‏کردند، تا در آن عالم با آن از خود دفاع کنند، و چه بسا با مرده خود یک کنیز را زنده دفن مى‏کردند، تا مونس او باشد، و یا یکى از قهرمانان را دفن مى‏کردند، تا مرده را یارى کند، و در همین اعصار در موزه‏هاى دنیا در میانه آثار زمینى مقدار بسیار زیادى از این قبیل چیزها دیده میشود.

[رد این خرافات و بیان قطع روابط و سنن دنیوى مانند واسطه‏گرى در آخرت‏]

در بین ملل اسلامى نیز با همه اختلافى که در نژاد و زبان دارند، عقائد گوناگونى شبیه بعقائد خرافى گذشته دیده میشود، که معلوم است ته مانده همان خرافات است، که به توارث باقى مانده است، و اى بسا در قرون گذشته رنگهاى گونه‏گونى بخود گرفته است، و در قرآن کریم تمامى این‏

ترجمه تفسیر المیزان، ج‏1، ص: 234

آراء واهیه و پوچ، و اقاویل کاذبه و بى اساس ابطال شده، خداى عز و جل در باره‏اش فرمود:

(وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ‏، امروز تنها مؤثر خداست)[1]، [لازم دیدم به این آیه و آیات دیگر که برای بیان شفاعت در تفسیر درج گردیده اکتفا، ننمایم و با مراجعه به جلدهای دیگر تفسیر و جایگاه تفسیری آیات به ویژه طرح آیه های قبل و بعد از آیه مورد نظر و یا مراجعه به تفاسیر دیگر به فهم و مراد الهی، بهتر پی ببریم . انشاء الله

به عنوان مثال در تفسیر فقط بخشی از آیه 19 سور انفطار (وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ‏، امروز تنها مؤثر خداست) را آورده و با مراجعه به تفسیر سوره انفطار و ملاحظه آیات قبل از این آیه، پاسخ به اینگونه سوالات که خداوند در چه شرایط چنین سخنی را فرموده و مراد او از اینکه گفته "امروز تنها موثر خداست" روشن تر و شفاف تر می‌شود]

 

[سوره الانفطار (82): آیات 1 تا 19]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ (1) وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ (2) وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ (3) وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ (4)

عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ (5) یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ (6) الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ (7) فِی أَیِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ (8) کَلاَّ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ (9)

وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ (10) کِراماً کاتِبِینَ (11) یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ (12) إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ (13) وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ (14)

یَصْلَوْنَها یَوْمَ الدِّینِ (15) وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِینَ (16) وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ (17) ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ (18) یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ (19)

ترجمه آیات‏

به نام خداى رحمان و رحیم.

وقتى که آسمان بشکافد (1).

و وقتى که ستارگان پراکنده شود (2).

و وقتى که دریاها به هم متصل گردد (3).

و زمانى که گورها زیر و رو شود و مردگان از آن بیرون شوند (4).

در آن روز هر کس داند که چه کرده و چه نکرده (5).

اى انسان چیست که تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده است؟ (6).

پروردگارى که تو را آفریده و پرداخته و تناسب داده (7).

و به هر صورتى که خواسته ترکیب کرده است (8).

اصلا شما روز جزا را دروغ مى‏شمارید (9).

و گر نه او بر شما نگهبانان گماشته (10).

که نویسندگانى ارجمندند (11).

و هر چه بکنید مى‏دانند (12).

و در روز قیامت آنها که نیکوکارند در نعیمند (13).

و آنها که بدکارند در جهنمند (14).

روز جزا وارد آن شوند (15).

و از آن غائب نگردند (16).

تو چه دانى که روز جزا چیست؟ (17).

و باز چه دانى که روز جزا چیست (18).

روزى است که کسى درباره کسى اختیارى ندارد و آن روز فرمان خاص خداست (19).

بیان کلی آیات‏

این سوره روز قیامت را با بعضى از علامت‏هاى متصل به آن تحدید مى‏کند، و خود آن روز را هم به بعضى از وقایعى که در آن روز واقع مى‏شود معرفى مى‏کند، و آن این است که در آن روز تمامى اعمالى که انسان خودش کرده و همه آثارى که بر اعمالش مترتب شده، و بوسیله ملائکه حفظه که موکل بر او بوده‏اند محفوظ مانده، در آن روز جزاء داده مى‏شود. اگر اعمال نیک بوده با نعیم آخرت، و اگر زشت بوده و ناشى از تکذیب قیامت بوده، با دوزخ پاداش داده مى‏شود، دوزخى که خود او افروخته و جاودانه در آن خواهد زیست.

آن گاه دوباره توصیف روز قیامت را از سر مى‏گیرد، که آن روزى است که هیچ کسى براى خودش مالک چیزى نیست، و امر در آن روز تنها براى خداست. و این سوره از آیات برجسته قرآن است، و بدون هیچ اختلافى در مکه نازل شده است.

[بیان تفسیر چند آیه نزدیک به آیه 19 سوره انفطار]

" وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ" این جمله روز جزا را بزرگ و هول‏انگیز معرفى مى‏کند، اینکه یوم الدین بالاتر از آن است که قالب الفاظ بتواند آن را آن طور که هست در خود بگنجاند، در این جمله مى‏توانست به آوردن ضمیر اکتفاء کند، ولى نکرده، و مجددا کلمه" یوم الدین" را آورد تا بزرگى آن روز را تاکید کند.

" ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ" تکرار جمله نیز براى تاکید مطلب است.

" یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ" یعنى به یاد آر روزى را که هیچ کس براى کسى مالک چیزى نیست، و این آیه علاوه بر آنچه در آیه قبل بود بیان اجمالى دیگرى است براى حقیقت یوم الدین.



[1] ( 1)- سوره انفطار آیه 19




تاریخ : شنبه 94/5/31 | 10:51 عصر | نویسنده : سیدمحمدرضا حسینی | نظر